عصر ایران؛ خدیجه ندایی اصل - اخیراً ریشی سوناک، نخست وزیر سابق انگلستان در اکونومیست، مقالهای با عنوان «جنگ بر سر هوش مصنوعی به کجا خواهد انجامید؟» نوشته و گفته برای برنده شدن در جنگ هوش مصنوعی لزومی ندارد حتما آمریکایی باشید یا چینی. او درست میگوید، چون ابزارهایی که ایده استقلال آمریکا را کاشت و پروراند هیچ کدام در خاک آمریکا ایجاد نشده بودند.
به نظر میرسد برنده آن گروهی است که شم فرصتشناسی خوبی دارد و میداند از آن ابزار چگونه استفاده کند. به جای وارد شدن به یک رقابت بسیار پیچیده و پرهزینه گسترش هوش مصنوعی، یاد میگیرد آن را چگونه در سطوح مختلف جامعه برای ایجاد و ارائه خدمات بهتر و بالا بردن بهره اقتصادی استفاده کند.
در فصل 10 کتاب "جهان مکتوب/ چگونه ادبیات به تاریخ شکل داد"؛ مارتین پوکنر [فیلسوف، منتقد ادبی و استاد ادبیات تطبیقی در دانشگاه هاروارد] روایتی از صنعتگر جمهوری اهل ادب، فرانکلین بنجامین به دست میدهد.
فرانکلین ترجمان رویا و زندگی آمریکایی است. هر لیستی از نام پدران آمریکا را نگاه کنید، نام توماس جفرسون، جان آدامز، توماس همیلتون، جرج واشنگتن و البته بنجامین فرانکلین را میبینید.
اما چرا پوکنر برای بحث درباره اثر کتابهای بنیادین بر رویدادهای مهم جهان، از آمریکا دست روی بنجامین فرانکلین گذاشته است؟
"جهان مکتوب/ چگونه ادبیات به تاریخ شکل داد"
مارتین پوکنر، فیلسوف، منتقد ادبی و استاد ادبیات تطبیقی در دانشگاه هاروارد
مهمترین رویداد تاریخی مورد بحث در این فصل از کتاب، استقلال آمریکا است و فرانکلین نیز از نویسندگان بیانیه استقلال امریکا است. بیانیه استقلال که بیشترش را توماس جفرسون نوشت در «دومین کنگره قارهای» در ۴ جولای ۱۷۷۶تصویب شد.
والتر ایزاکسون در کتاب «بنجامین فرانکلین: یک زندگی آمریکایی» درباره فرانکلین چنین مینویسد: «او در طول هشتاد و چهار سال زندگیاش، بهترین دانشمند، مخترع، دیپلمات، نویسنده و استراتژیست تجاری آمریکا بود و همچنین یکی از عملیترین، هرچند نه عمیقترین، متفکران سیاسی آن بود. او با پرواز دادن یک بادبادک ثابت کرد که رعد و برق همان الکتریسیته است و میلهای برای مهار آن اختراع کرد. او عینکهای دو کانونی و اجاقهای پاک، نمودارهای گلف استریم[3]و نظریههایی در مورد ماهیت مسری سرماخوردگی معمولی ابداع کرد. طرحهای مختلف بهبود مدنی، مانند کتابخانه قرضی، دانشگاه، آتشنشانی داوطلبانه، انجمن بیمه و جمعآوری کمکهای مالی را راهاندازی کرد. به ابداع سبک منحصر به فرد طنز عامیانه و عملگرایی فلسفی آمریکا کمک کرد. در سیاست خارجی، او رویکردی را ایجاد کرد که ایدهآلیسم را با واقعگرایی مبتنی بر تعادل قدرت در هم میآمیخت. و در سیاست، طرحهای اساسی برای متحد کردن مستعمرات و ایجاد یک مدل فدرال برای یک دولت ملی پیشنهاد داد.»
نوشتن بیانیه استقلال مرحله آخر از سلسله تحولات اجتماعی در جامعه آن روز امریکاست که منجر به تشکیل این کشور شد.
کتاب «بنجامین فرانکلین: یک زندگی آمریکایی»
والتر ایزاکسون،نویسنده و زندگینامهنویس آمریکایی. وی زندگینامه استیو جابز، هنری کسینجر، آلبرت اینشتین، ایلان ماسک و بنجامین فرانکلین را نوشتهاست
این تحولات در طی روند ۱۷۰ ساله، از ۱۶۰۷ زمانی که اولین کشتیهای بریتانیایی مسافرین خود را در سواحل شرقی امریکا پیاده کردند تا زمان استقلال امریکا صورت پذیرفت.
در این میان، درصد نسبتا بالای سواد در میان پاکدینان، ورود صنعت چاپ به امریکا، فراگیر شدن مطالعه روزنامه، سالنامه وخبرنامه، بذر اولیه آگاهی و اعتماد به نفس قدرتمند شدن را پاشید. اما نقش فرانکلین برای ایجاد موارد بالا چه بود؟
وی پس از بازگشت از لندن، باشگاه جانتو (باشگاه کتابخوانی و تبادل اطلاعات) را پایهگذاری کرد. به چاپ روزنامه پرداخت. عمده فعالیتهایش در صنعت چاپ و نشر، منجر به افزایش آگاهی عمومی شد. به مدت بیست و پنج سال، سالنامه ریچارد مفلوک را چاپ کرد.
او با توجه به تجاربش این توان را داشت که فرصتها را بشناسد. فرصتهایی که ابزارهای جدید در جوامع پدید میآورند. اگر آمریکای متولد شده بعد از بیانیه استقلال را حاصل شناخت فرصتهای موجود توسط پدران آمریکا و بخصوص فرانکلین بدانیم، حرف گزافهای نگفتهایم.
اما به یک نکته مهم باید دقت کنیم که این هیچ کدام از آن ابزارها که منجر به آن فرصتهای ناب شد، در آمریکا متولد نشده بودند.
ریشه کاغذ به چین بازمیگشت و اعراب ایده آنان چنان پروردند که بتوان از پارچه کهنه، کاغذ مناسب چاپ ساخت. در نهایت دستگاه چاپ نیز حاصل تلاش کوتنبرگ، کشیش آلمانی برای بهبود همه آن ایدههای از شرق رسیده بود. روزنامه نیز در اروپا متولد شده بود.
اما به قول مارتین پوکنر این فرانکلین بود که در بین همه اعضای امضا کننده بیانیه استقلال میدانست که چقدر نوشتن آن متن بر پوست، کار کهنه و از بازار افتادهای است.
همانتطور که در آغاز این یادداشت از ریشی سوناک نقل شد: «برای برنده شدن در جنگ هوش مصنوعی لزومی ندارد حتما آمریکایی باشید یا چینی. او درست میگوید، چون ابزارهایی که ایده استقلال آمریکا را کاشت و پروراند هیچ کدام در خاک آمریکا ایجاد نشده بودند. برنده آن گروهی است که شم فرصتشناسی خوبی دارد و میداند از آن ابزار چگونه استفاده کند.»
--------------------------------------
[1] Isaacson, Walter. Benjamin Franklin: An American Life. Simon and Schuster, 2003.
[2] گلف استریم - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
[3] مارتین پوکنر، جهان مکتوب، ترجمه علی منصوری، انتشارات بیدگل