عصر ایران/ سواد زندگی؛ مریم طرزی- در عصر دیجیتال و شبکههای اجتماعی، پدیدهای نوظهور به نام “فرهنگ حذف” (Cancel Culture) به موضوعی بحثبرانگیز و پرمناقشه تبدیل شده است.
این فرهنگ، که در آن افراد یا سازمانها به دلیل اظهارات یا رفتارهای بحثبرانگیز خود مورد انتقاد شدید، تحریم یا طرد اجتماعی قرار میگیرند، هم فرصتهایی برای پاسخگو کردن افراد در قبال اعمال شان ایجاد میکند و هم تهدیدهایی برای آزادی بیان و تحمل دیدگاههای متفاوت به همراه دارد.
مقاله حاضر به بررسی ابعاد گوناگون "فرهنگ حذف" ، از ریشهها و عوامل شکلگیری آن گرفته تا پیامدهای مثبت و منفیاش میپردازد و تلاش میکند تا تصویری جامع از این پدیده پیچیده و اثرگذار در دنیای امروز ارائه دهد.
آیا فرهنگ حذف ابزاری کارآمد برای عدالت اجتماعی است یا تهدیدی برای دموکراسی و تنوع اندیشهها؟
آیا این مجازاتی عادلانه است یا حملهای به آزادی بیان؟ چهرههایی مانند:
جی.کی. رولینگ: نویسنده هری پاتر به خاطر نظراتش درباره افراد ترنس، مورد انتقاد شدید قرار گرفت و خیلیها خواستار تحریم کتابهاش شدند.
الن دیجنرس: مجری معروف تلویزیون به خاطر رفتارش با کارمندانش، متهم به ایجاد یه محیط کار سمی شد و خیلیها ازش انتقاد کردند. و
کمپانیهای تجاری: خیلی از کمپانی ها هم به خاطر حمایت از یک سیاستمدار یا یک مسئله خاص، هدف قرار گرفتند و تحریم شدند.
فرهنگ حذف در شبکههای اجتماعی پدیدهای است که هم طرفداران و هم مخالفان خود را دارد. این اصطلاح به عمل رایجِ سلبِ اعتبار یا حمایت از افراد در فضای آنلاین، به دلیل رفتارها یا نظرات توهینآمیز یا غیرمتعارف آنها اشاره دارد. انتقاد عمومی چیز جدیدی نیست، اما تازگی ماجرا در این است که این کار بهصورت ناشناس انجام میشود، در حالی که پتانسیل و تأثیر بسیار زیادی دارد.
فردی که “حذف” میشود، صرفاً از شبکههای اجتماعی محو نمیشود، بلکه در تمام فضای دیجیتال مورد حمله قرار میگیرد؛ جایی که کلمات میلیونها بار به اشتراک گذاشته میشوند.
شبکههای اجتماعی صرفاً پدیدهای را تسهیل کردهاند که همیشه وجود داشته است. اکنون، بهمحض اینکه احساس کنیم رفتار کسی غیراخلاقی است یا دیدگاههایمان با او یکی نیست، وتو کردن یا لغو اشتراک ساده ترین راه است.
در واقع، کافی است گروهی، عمل یک فرد را غیراخلاقی یا مغایر با نظر اکثریت تشخیص دهند.
اگرچه عملِ نادیده گرفتن یا ایجاد خلاء برای فردِ سرکش، غیراخلاقی یا متجاوز همیشه وجود داشته است، دنیای شبکههای اجتماعی عواقب آن را چند برابر کرده است. در حقیقت، بیشتر حذفها زمانی اتفاق میافتند که یک نظر یا خبر بهصورت ویروسی پخش شود.
اگرچه این عمل میتواند به آشکار شدن برخی بیعدالتیها (مانند آزار و اذیت، سوءاستفاده یا تبعیض) کمک کند، اما یک نکته ظریف وجود دارد. این نکته این است که اغلب، حساسیت بیشازحد حاکم است و هر نظری بیشازحد پردازش میشود، بدون اینکه در نظر گرفته شود که قضاوت ممکن است توسط یک تفسیر ناقص یا پاسخی خارج از متن، مخدوش شده باشد.
“حذف کردن” به معنای حذف حضور و سرمایهگذاری در یک فرد است. این به معنای طرد کردن آنها در نتیجه رفتاری است که از نظر اکثریت کاربران شبکههای اجتماعی توهینآمیز تلقی میشود.
در دهه اول سال 2000، برنامه “South Park” بهطور کنایهآمیزی تلاش کرد با استفاده از هشتگ “#CancelSouthPark” برنامه خود را “حذف” کند.
در واقعیت، ما این اصطلاح را آنقدر شنیدهایم که اکنون احساس میکنیم همیشه بخشی از واقعیت اجتماعی ما بوده است.
علاوه بر این، نوجوانان این پدیده را عادی کردهاند و اکنون بخشی از زندگی روزمره آنها است.
مطالعه دانشگاه اوترخت (هلند) نشان میدهد که چگونه جوانان بین 18 تا 25 سال میگویند که چهرههای خاصی باید بهصورت دیجیتالی طرد شوند. اما همه اینها چگونه شروع شد؟
جالب اینجاست که اصطلاح “حذف” بهعنوان مترادفِ پاک کردن یا ناپدید کردن کسی، از فیلم “New Jack City” (1991) با بازی وسلی اسنایپس گرفته شده است.
در این فیلم، قهرمان داستان با هدف “حذف کردن” زنی که او را بیفایده میدانست، به او توهین میکند. بعدها، این اصطلاح دوباره در برنامه تلویزیونی “Love and Hip-Hop” استفاده شد.
فرهنگ حذف با یک هدف روشن به وجود آمد: افشای آنچه ناعادلانه بود. اگرچه تحریم یا نادیده گرفتن کسی به دلیل رفتارش چیز جدیدی نیست، دنیای دیجیتال این روند را آسانتر و تشویق کرده است.
برای مثال، در سال 2014، فعال حقوق بشر، سو پارک، هشتگ “#cancelColbert” را نوشت. او خواستار “حذف” استیون کلبرت، کمدین، به دلیل اظهارنظر ظاهراً نژادپرستانهای شد که در مورد آسیاییها کرده بود.
بااینحال، ظهور واقعی پدیده فرهنگ حذف با ظهور جنبش “#MeToo” در سال 2017 رخ داد. هدف این جنبش، افشای تجربیات آزار و اذیت و خشونت اجتماعی بود که زنان متحمل شده بودند. این جنبش با علنی کردنِ رویاروییهای دهها بازیگر زن با هاروی واینستین، تهیهکننده فیلم، آغاز شد.
فرهنگ حذف ابزاری برای مجازات افراد مشهور یا قدرتمند به دلیل رفتارهایی است که ما آنها را ناپسند میدانیم.
در سال 2019، فرهنگ حذف از افشاگری به جستجوی مسئولیت و بهکارگیری نوعی عدالت دیجیتال تبدیل شد. عدالت دیجیتال شامل آزار و اذیت، بیارزش کردن و طرد کردنِ افراد در ملاءعام است. در واقع، رفتارهای توهینآمیز در شبکههای اجتماعی تقبیح و مجازات میشوند.
بنابراین، هر چیزی که از نظر سیاسی یا اخلاقی نادرست تلقی شود، برای مجازات به دنیای شبکههای اجتماعی منتقل میشود. تودهها، کاربران توییتر، برای مثال، تبدیل به قاضی و جلاد میشوند و اعتبار، وجهه عمومی و حتی آینده شغلی فردی را که مرتکب یک عمل توهینآمیز شده است، سلب میکنند.
دانشگاه ژجیانگ (چین) این پدیده را تجزیهوتحلیل کرده است. این دانشگاه اظهار میدارد که توییتر بهعنوان ابزاری برای عدالت اجتماعی عمل میکند و قادر است باعث اخراج و تحریم سازمانها، شرکتها و حتی کشورها شود.
فرهنگ حذف راهی برای به دست آوردن قدرت برای صحبت کردن علیه بیعدالتی است.
حذف کردن یک فرد راهی برای تصدیق این است که در حالی که نمیتوانیم نابرابریها یا بیعدالتیهای ساختاری را تغییر دهیم، میتوانیم صحبت کنیم و آنها را مجازات کنیم.
و شبکههای اجتماعی بهترین سناریو، مناسبترین ابزار و اغلب، خطرناکترین ابزار هستند.در واقع، نمیتوان پیامدهای این پدیده را نادیده گرفت.
ما در جامعهای زندگی میکنیم که مشارکت و کمک کردن در آن آسان است. شما فقط باید یک حساب کاربری باز کنید تا شروع به نظر دادن، به اشتراک گذاشتن و لایک کردن کنید.
این میتواند پیامدهای مثبتی داشته باشد، اما همچنین فرهنگ حذف را به یک پدیده رو به رشد تبدیل میکند. هر روز فرد جدیدی نادیده گرفته میشود و بسیاری از مردم از ترس مجازات شدن میترسند که خود را ابراز کنند.
بنابراین، این روند به چه چیزی دست مییابد؟
این یک ابزار قدرت است. میتواند یک نفر را بالا ببرد، اما همچنین میتواند او را به یک شرور تبدیل کند.
حذف کردن، برای بسیاری از افراد، یک مکانیسم اصلاحی است که آنها در مواجهه با بیعدالتیهای خاص احساس ناتوانی میکنند.
در حالی که فرهنگ حذف به دنبال پاسخگو کردن افراد در قبال اعمالشان است، نتایج میتواند وخیم باشد. علاوه بر از دست دادن شغل، مشکلات روانی و حتی خودکشی نیز وجود دارد.
این پدیده آزادی بیان را محدود میکند. افکار را همگن میکند و تنوع منطقی از بین میرود. ترس هنگام ابراز عقیده یا شوخی به وجود میآید… .
یک واقعیت واضح وجود دارد. رفتار نامناسب و شخصیتهای غیراخلاقی در جامعه ما فراوان هستند. بیعدالتیها روزانه رخ میدهند و شبکههای اجتماعی کانالی استثنایی برای گزارش آنها هستند. بااینحال، درحالیکه این امر باعث میشود که فرد حذفشده نتیجه اعمال خود را ببیند، توصیه میشود که محتاط باشیم.
در واقع، یک نکته اساسی وجود دارد که باید در نظر بگیریم. در بازی فرهنگ حذف، هر یک از ما میتواند در مقطعی، هیزمدان آتش عمومی باشیم.
و هیچ تجربهای بدتر از تحقیر و شرمساری در دنیای دیجیتال وجود ندارد. بنابراین، بیایید مطمئن شویم که رفتار خود را در شبکههای اجتماعی و هر چهرهای را که انتخاب میکنیم حذف کنیم، در نظر میگیریم.
برای مثال، فقط به این دلیل که کسی متفاوت فکر میکند، به این معنی نیست که سزاوار طرد شدن است. فکر کردن در مورد آن ارزشمند است.
در حالی که نمی توان رفتار دیگران را کنترل کرد، واکنش به موقعیت های منفی و همچنین رفتار خود را می توان مدیریت کرد.
در زیر راهکارهایی وجود دارد که به شما در حفظ سلامت روان در مواجهه با فرهنگ حذف کمک می کند:
اجتناب از ارسال های هیجانی: هنگام تجربه احساسات شدید، از ارسال پست در رسانه های اجتماعی خودداری کنید. قبل از پاسخ به محرک ها، مکث کنید و به خودتان اجازه دهید تا آرام شوید، اینترنت هرگز فراموش نمی کند، حتی اگر شما محتوای پست شده را به خاطر نیاورید.
درخواست بازخورد از دیگران: تشخیص زبان توهین آمیز یا بالقوه مضر همیشه آسان نیست. از یک فرد مورد اعتماد بخواهید پیش نویس های شما را بررسی کند تا از آسیب ناخواسته جلوگیری شود.
مسئولیت پذیری در قبال اشتباهات: اگر در عمل حذف کردن کسی نقش داشته اید، یک عذرخواهی صادقانه ارائه دهید. با این حال، قبل از عذرخواهی، برای تامل و تهیه یک پاسخ عادلانه و مناسب وقت بگذارید. در حالی که ممکن است همه عذرخواهی شما را نپذیرند، صداقت می تواند حسن نیت ایجاد کند و خصومت را کاهش دهد.
توجه به دیدگاه های مختلف: در عوض حالت تدافعی به خود گرفتن، تلاش کنید درک کنید که چگونه اعمال شما بر دیگران تأثیر گذاشته است.
این همدلی می تواند به ترمیم روابط و جلوگیری از تکرار اشتباهات کمک کند.
محدود کردن زمان آنلاین: از شبکه های اجتماعی استراحت کنید تا سلامت روان خود را بهبود بخشید. مطالعات نشان می دهد که کاهش استفاده از رسانه های اجتماعی می تواند احساس تنهایی و افسردگی را کاهش دهد.
جستجوی حمایت: اگر قربانی فرهنگ حذف شده اید، با یک دوست مورد اعتماد، یکی از اعضای خانواده یا یک متخصص بهداشت روان صحبت کنید. داشتن یک سیستم پشتیبانی قوی می تواند تفاوت قابل توجهی در بهبودی شما ایجاد کند.
در مقابل فرهنگ حذف (Cancel Culture)، مفهوم دیگری هم وجود دارد به نام فرهنگ فراخوان (Call-out Culture). بسیاری از اوقات ممکن است که این دو اصطلاح بهجای یکدیگر به کار بروند و با هم اشتباه گرفته شوند؛ در حالی که بین این دو مفهوم تفاوت وجود دارد. اما چه تفاوتی؟
در حالی که اصطلاحات “فرهنگ حذف” و “فرهنگ فراخوان” اغلب به جای یکدیگر استفاده می شوند، اما متمایز هستند. فرهنگ حذف بر سرکوب یک فرد یا برند تمرکز دارد، در حالی که فرهنگ فراخوان، رفتار یا اشتباهات مشکل ساز را برجسته می کند. فرهنگ فراخوان فرصتی برای یادگیری، اصلاح و گفتگو فراهم می کند.
کانال تلگرامی سواد زندگی: savadzendegi@