عصر ایران _ در مرزهای ایران، داستانهایی از زندگی، رویا و بلاتکلیفی رقم میخورد. مهاجران افغان، که بسیاریشان در ایران به دنیا آمدهاند، با زبان فارسی بزرگ شدهاند و این خاک را خانه خود میدانند، حالا به سرزمینی رانده میشوند که هرگز ندیدهاند. این گزارش، نگاهی است به وضعیت مهاجران افغان در ایران، چالشهای پیش روی آنها و باورهای نادرستی که زندگیشان را تحت تاثیر قرار داده است.
از زمان تهاجم شوروی به افغانستان، جنگ، ناامنی و فقر، میلیونها افغان را آواره کرد. ایران در دهه ۶۰، با گشادهرویی و بر پایه اخوت اسلامی، به این مهاجران پناه داد. کودکان افغان در مدارس ایران درس خواندند، مردان در مزارع و کارگاهها مشغول به کار شدند و برخی حتی در دفاع از ایران جان باختند. اما امروز، چهره این مهماننوازی تغییر کرده است.
در سالهای اخیر، برخورد با مهاجران افغان سختگیرانهتر شده است. بازداشتهای جمعی در محل کار، جمعآوری کودکان از مدارس، تخریب خانهها در حاشیه شهرها، محرومیت از درمان و اخراجهای گسترده، بخشی از واقعیت تلخ زندگی این مهاجران است. حتی کسانی که مدارک معتبر مانند کارت آمایش (بیش از ۶۰۰ هزار نفر) یا پروانه کار رسمی دارند، از این موج اخراج در امان نماندهاند. کودکانی که سرپرستشان اخراج میشود، از تحصیل محروم میشوند، حتی اگر در کنکور پذیرفته شوند.
باورهای رایج درباره مهاجران افغان اغلب با واقعیت همخوانی ندارد:
1. یارانهخواری؟ مهاجران از یارانههای نقدی، انرژی یا بیمه دولتی بهرهای ندارند.
2. اشغال مشاغل؟ طبق آمار وزارت کار، ۸۴٪ مهاجران در مشاغلی مانند ساختمانسازی، کشاورزی فصلی و زبالهگردی مشغولاند که ایرانیها کمتر به آنها روی میآورند.
3. هزینه برای کشور؟ پژوهش دانشگاه تهران نشان میدهد مهاجران سالانه ۴.۵ میلیارد دلار ارزش اقتصادی تولید میکنند.
4. ناامنی؟ نرخ جرم در میان مهاجران افغان پایینتر از نسبت جمعیتی آنهاست.
5. غیرقانونی؟ بسیاری از مهاجران به دلیل پیچیدگیهای اداری یا عدم دسترسی به ثبتنام، بدون مدرک ماندهاند. اخراج بدون بررسی فردی، خلاف قوانین بینالمللی است.
6. جمعیت زیاد؟ افغانها کمتر از ۵٪ جمعیت ایران را تشکیل میدهند، در حالی که کشورهای دیگر مانند ترکیه (۶٪)، آلمان (۱۵٪) و اردن (بیش از ۲۰٪) میزبان درصد بیشتری از مهاجران هستند.
7. اخراج، راهحل؟ تجربه نشان داده اخراجهای گسترده نهتنها نظم ایجاد نکرده، بلکه بازار سیاه و فساد اداری را تقویت کرده است.
آیا اخراج جمعی بدون بررسی فردی با اصول قانونی، اخلاقی و انسانی سازگار است؟ پاسخ روشن است: خیر. این مهاجران، حتی اگر مدرک قانونی نداشته باشند، زندگی، رویا و حقی برای زیستن با کرامت دارند.
در نقطه صفر مرزی، مهاجران افغان باید همهچیز را پشت سر بگذارند و به سوی سرنوشتی نامعلوم قدم بردارند. اما اگر ایران به جای دیوار، پلی از همدلی میساخت چه میشد؟ اگر کودکان افغان با امید درس میخواندند، نه با ترس از اخراج؟ اگر کارگران با مجوز کار میکردند، نه در سایه ترس و پنهانکاری؟