۳۰ تير ۱۴۰۴
به روز شده در: ۳۰ تير ۱۴۰۴ - ۰۸:۰۲
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۰۷۸۱۷۰
تاریخ انتشار: ۱۹:۳۸ - ۲۸-۰۴-۱۴۰۴
کد ۱۰۷۸۱۷۰
انتشار: ۱۹:۳۸ - ۲۸-۰۴-۱۴۰۴
داستان اقتصاد چگونه تغییر می‌کند؟

اقتصاد روایی، هوش مصنوعی و مهندسی روایت‌های عددی

اقتصاد روایی، هوش مصنوعی و مهندسی روایت‌های عددی
در واقع، آنچه در دهه‌های اخیر با ورود هوش مصنوعی و رسانه‌های دیجیتال رخ داده، چیزی فراتر از «تحلیل داده» است: اکنون شاهد «مهندسی روایت داده‌ای» هستیم. این مهندسی، مناسبات میان علم اقتصاد و عرصه عمومی را متحول ساخته، تا جایی که می‌توان از یک انقلاب گفتمانی یاد کرد؛ انقلابی که نه صرفاً تکنولوژیک، بلکه ارتباطی–روایی است.

سعید کیائی

داده‌ها در اقتصاد، سالیان دراز پرچمدار واقعیت بودند؛ عددها بی‌طرف، دقیق و متکی به ابزار خرد و مشاهده علمی تلقی می‌شدند. اما اقتصاد معاصر، به‌ویژه در بستر بحران‌ها و تحولات ژئوپلیتیک، بیش از هر زمان دیگر درگیر داستان‌هایی است که پیرامون همین عددها ساخته می‌شود. دیگر تنها نمودارها و آمارهای تورم و بیکاری و رشد نیستند که تعیین‌کننده چشم‌انداز اقتصاد تلقی می‌شوند، بلکه برساخت‌های روایی حول این عددها است که بر تصمیم‌گیری دولت‌ها، فعالان اقتصادی و حتی عموم مردم اثر گذاشته و نظام انتظارات را بازتعریف می‌کند.

 در واقع، آنچه در دهه‌های اخیر با ورود هوش مصنوعی و رسانه‌های دیجیتال رخ داده، چیزی فراتر از «تحلیل داده» است: اکنون شاهد «مهندسی روایت داده‌ای» هستیم. این مهندسی، مناسبات میان علم اقتصاد و عرصه عمومی را متحول ساخته، تا جایی که می‌توان از یک انقلاب گفتمانی یاد کرد؛ انقلابی که نه صرفاً تکنولوژیک، بلکه ارتباطی–روایی است. در این مسیر، نظریه‌های کلیدی حوزه ارتباطات اجتماعی همچون برجسته‌سازی (Agenda-Setting)، قاب‌بندی (Framing)، کنش متقابل نمادین (Symbolic Interactionism) و مارپیچ سکوت (Spiral of Silence) نقش‌های تازه و بی‌سابقه‌ای یافته‌اند.

 

 هژمونی روایت بر عدد: اقتصاد میان موج‌های روایت‌ساز

اقتصاد هیچ‌گاه به صورت ناب و بی‌واسطه درک نمی‌شود؛ تجربه‌ی اقتصاد همواره حاصل تفسیرها، برداشت‌ها و روایت‌هاست. با ظهور فناوری‌های داده‌محور و هوش مصنوعی، این روایت‌ها وسعت و عمق بی‌سابقه‌ای یافته‌اند. روایت اقتصادی دیگر از قلمروی بسته‌ی گزارش‌های رسمی و نهادهای مرجع فراتر رفته و به عرصه عمومی، تولیدکنندگان محتوای مستقل و حتی بات‌ها و ربات‌های تحلیلی راه یافته است.

در این نظم نوین رسانه‌ای، جایگاه عددها همچنان محوری است، اما عددها دیگر خام و خنثی نیستند، بلکه حامل معنای القاشده‌اند. به تعبیر نظریه قاب‌بندی، داده‌ها همواره در چارچوب روایی معینی قرار می‌گیرند که جهت‌بخشی شناختی و ارزشی را بر مخاطب تحمیل می‌کند. مثلاً نرخ تورم را می‌توان ذیل قاب «بحران اجتماعی» یا قاب «فرصت اصلاحات ساختاری» روایت کرد و هر یک، پیامدها و واکنش‌های متفاوتی در میان افکار عمومی رقم می‌زند.

در دهه‌های پیشین، سیاست‌گذاران و رسانه‌های رسمی عمده‌ترین بازیگران این میدان بودند؛ اما با گسترش پلتفرم‌های اجتماعی و ابزارهای هوش مصنوعی، این عرصه چندصدایی و پراکنده شده است. امروزه پادکسترها، یوتیوبرها، کاربران شبکه‌های اجتماعی و حتی ابزارهای تولید محتوا با هوش مصنوعی‌ها (GPT) هریک به نحوی در روایت‌سازی اقتصادی سهیم‌اند و روایت‌هایی اغلب متضاد، رقابتی و حتی آشتی‌ناپذیر تولید می‌کنند.

 مفهوم برجسته‌سازی نیز در تبیین این وضعیت کارآمد است. همان‌گونه که مک‌کامبز و شاو در نظریه کلاسیک خود تأکید کردند، رسانه‌ها (و اکنون الگوریتم‌های پلتفرم‌ها) انتخاب می‌کنند که چه موضوعی، چگونه و با چه شدتی در مرکز توجه عمومی قرار بگیرد. دیگر تعیین این دستور کار نه در اتاق‌های خبر، بلکه در لایه‌های عمیق الگوریتمی و رفتار جمعی کاربران رقم می‌خورد؛ جایی که نرخ تعامل، میزان بازنشر و حجم لایک، شاخص تعیین اهمیت و اعتبار شده است.

کافی است به نمونه‌ای از X یا توئیتر و اینستاگرام نگاه کنیم: یک توییت درباره رکود یا سقوط بورس که لحن دراماتیک، روایت شخصی یا نمونه‌کاوی ملموس دارد، به لطف ترجیحات الگوریتم، در لحظاتی کوتاه هزاران بار دیده می‌شود و رفتار توده را به سوی وحشت، خرید یا حتی احتکار هدایت می‌کند. عدد—مثلاً درصد افت بازار—در این فرایند به ابزاری برای ساخت روایت بدل می‌شود، نه خود واقعیت.

هوش مصنوعی در این میان نه‌تنها تحلیل‌کننده عددها، بلکه گزینش‌گر و اثربخش بر روایت نهایی است: اوست که تعیین می‌کند کدام داده در کجا برجسته، به چه زبانی، با چه لحن و حتی با کدام تصویر همراه شود. در واقع آنچه رخ می‌دهد، چیزیست میان «اقتصاد روایی» و «اقتصاد داده‌ای».

 

هوش مصنوعی، روایت و اقتصاد سیاسی رسانه؛ بازتعریف کنش و قدرت

اقتصاد را باید در بطن اقتصاد سیاسی رسانه‌ای عصر جدید فهم کرد؛ جایی که بازی قدرت دیگر صرفاً میان دولت‌ها و سرمایه‌داران جریان ندارد، بلکه شبکه‌ای از بازیگران متکثر، هرکدام در قالب داستان‌پردازی و مهندسی افکار عمومی، وارد میدان شده‌اند. این قدرت تازه برخاسته از هوش مصنوعی و نظام‌های توزیع محتوا، ماهیتی غیرمتمرکز و دینامیک دارد و به اصطلاح، بافتی «افقی» و چندلایه یافته است.

در شرایطی مانند بحران‌های امنیتی یا جنگ‌ اخیر که ایران و اسرائیل را به متن رسانه‌ای جهان آورد، اقتصاد روایی در بستر جنگ روایت‌ها عمق و پیچیدگی بی‌سابقه‌ای به خود می‌گیرد. نمونه عینی آن را در جنگ ۱۲روزه می‌توان دید: با قطع یا اختلال اینترنت، روایت‌های اقتصادی داخل ایران ناگهان کاهش قدرت نفوذ یافتند و روایت‌های خارجی که غالباً بر بحران و آشفتگی اقتصادی تأکید می‌کردند، ضریب نفوذ بیشتر یافتند. هوش مصنوعی مستقر در سرورهای بین‌المللی، با داده‌های تقطیع‌شده یا حتی ناقص، به بازتولید تصویری انفجاری و بحرانی از اقتصاد ایران کمک کرد؛ تصویری که میان دو قطب امید و وحشت، میلی سنگین به «هراس» داشت.

این موقعیت دقیقاً مصداق برجسته‌سازی از سوی رسانه‌های جدید است، اما نقشی که هوش مصنوعی ایفا می‌کند صرفاً انتخاب عناوین نیست؛ بلکه شکل‌دهی به خود «واقعیت» است. در این وضعیت، داده‌ای که ممکن است در شرایط عادی بی‌اهمیت باشد (مثلا نوسان قیمت دلار طی یک ساعت) به صورت انفورمیشن شات به صدر توجه می‌رسد و بر انتظارات اجتماعی اثر فوری می‌گذارد.

همزمان، مارپیچ سکوت نیز به صورت غیرمستقیم فعال می‌شود؛ چون نه همه روایات، بلکه تنها روایاتی با ضریب جلب توجه بالاتر (و در بسیاری موارد، منطبق بر سلیقه یا انتظار غربی از اقتصاد ایران) قابلیت دیده شدن دارند. اقلیت‌هایی که روایت مخالف دارند، یا امکان بیان نمی‌یابند، یا به حاشیه اخراج می‌شوند. بدین ترتیب، آنچه در نهایت ذیل «واقعیت اقتصادی» صورت‌بندی می‌شود، برآیندی از داده، تکنیک روایتگری، و کنش الگوریتمی است، نه لزوماً نماینده‌ی واقعیت عینی اقتصاد ایران یا هر جامعه دیگر.

از منظر نظریه‌های ارتباطات، آنچه رخ می‌دهد فراتر از فرایند انتقال اطلاعات (information transmission) است. مفاهیم کنش اجتماعی (social interaction)، واکنش جمعی (collective action) و شکل‌دهی هویت روایی (narrative identity) نیز حضور پررنگی در این فضا پیدا می‌کنند. بینش تعامل نمادین (symbolic interactionism) در این بستر قابل تسری است: هر عدد یا داده، فقط حامل معنای عددی نیست، بلکه نماد اجتماعی بحران، امید، ثبات یا فروپاشی نیز می‌شود و بستری برای «کنش و واکنش جمعی» را فراهم می‌سازد.

 

تکثر و قطبی‌شدنِ صدای اقتصاد: از تک‌روایت تا جنگ خُردروایت‌ها

یکی از پیامدهای مهم ظهور فناوری‌های هوش مصنوعی در عرصه انتشار و تولید محتوا، شکل‌گیری فضای چندصدایی و بعضاً قطبی‌شده روایت‌هاست. زمانی بود که تنها نهادهای رسمی (بانک مرکزی، مرکز آمار، یا وزارت اقتصاد) روایت مسلط را تولید می‌کردند و رسانه‌های سنتی نقش بازتاب‌دهنده و گاهی میانجی بین این نهادها و افکار عمومی را بر عهده داشتند. اما امروز شاهد وضعیت کاملاً متفاوتی هستیم؛ هر کاربر شبکه اجتماعی به یاری ابزارهای هوشمند می‌تواند راوی اقتصاد شود.

پادکسترها، تولیدکنندگان ویدئوهای کوتاه، یوتیوبرها و حتی مفسران بدون پیشینه آکادمیک، به کمک هوش مصنوعی، روایت‌هایی با بار روایی بیشتر و گاهی موثرتر از گزارش‌های موسساتی چون IMF تولید می‌کنند. این تغییر جهت و دموکراتیزه شدن امکان روایتگری—در ظاهر—بر دموکراسی اطلاعات افزوده، اما در عمل باعث شکل‌گیری «اتاق‌های پژواک» شده است. هر گروه صدای خاص خود را می‌سازد و تقویت می‌کند، بی‌آنکه روایتی مشترک یا حتی زبانی برای دیالوگ باقی بماند.

در این فضا دو روند چالش‌برانگیز به چشم می‌خورد:

نخست، تسریع انتقال احساسات و نه لزوماً تحلیل عمیق. الگوریتم‌های پلتفرم‌ها، محتواهایی را که بیشترین واکنش هیجانی ایجاد می‌کند بالا می‌کشند. همین امر زمینه‌ساز برتری احساس بر عقلانیت می‌شود و بازارها براساس حس‌های برانگیخته تصمیم می‌گیرند، نه تحلیل‌های فنی و تخصصی.

دوم، نبود امکان دیالوگ و هم‌سخنی میان خرده‌روایت‌هاست. نظریه «مارپیچ سکوت» در این بستر قوی‌تر می‌شود: اقلیت‌های روایتی به تدریج سکوت اختیار می‌کنند و هر روایت غالب و هم‌گرایانه‌ای قابلیت سیطره بر ادراک جمعی می‌یابد. در نتیجه، با قطبی‌شدن روایت‌ها، جامعه اقتصادمحور نیز عملاً به دو یا چند دنیای همزیست اما موازی تقسیم می‌شود که تنها در لحظه‌هایی عرضی—مثل بحران‌های بزرگ—به نقطه تقاطع می‌رسند.

در این شرایط، بازارها، فعالان اقتصادی و حتی دولت‌ها، دیگر براساس سنجش داده‌های خام تصمیم نمی‌گیرند، بلکه تحت تاثیر ادراک جمعی ساخته‌شده توسط روایت‌ها و پارامترهای الگوریتمی عمل می‌کنند. نتیجه این فرایند، عملاً بی‌ثباتی دائم انتظارات بازار و افول قدرت توضیح‌دهنده مدل‌های سنتی اقتصاد کلان است.

نابرابری اطلاعاتی نوین و سواد روایی اقتصادی

در عصر اقتصاد رواییِ هوش مصنوعی، دیگر فهم کامل وضعیت اقتصادی یک جامعه یا حتی جهان، فقط با سواد داده‌ای و کنش‌های عقلانی ممکن نیست. اکنون بازی بازیگران روایی، شکل‌دهی انتظارات و باورهای جمعی، بیش از هر زمان دیگری اهمیت یافته است. مساله صرفاً انتقال اطلاعات نیست، بلکه انتخاب روایت‌ها، شکل‌دهی اعتماد یا تخریب آن، و حتی تعریف مجدد مفهوم بحران یا امید است.

 در این میدان، ضروری‌ترین مهارت برای شهروند عصر دیجیتال، چیزی فراتر از سواد عددی و داده‌ای است؛ آنچه باید آموخت، همان «سواد روایی» (narrative literacy) است—توانایی فهمیدن روایت‌ها، تمییز جایگاه سازندگان آنها، تشخیص ساختارهای پنهان قدرت در پشت انتخاب‌های الگوریتمی و نیز انتقاد فعال نسبت به روایت مسلط.

قرائت‌های آینده‌پژوهانه نشان می‌دهد، سواد روایی اقتصادی نه‌تنها ابزار شناخت، بلکه سلاح بقا در قرن بیست و یکم خواهد بود؛ قرنی که در آن، بین داده و واقعیت فاصله‌ای پرناشدنی شکل گرفته و هوش مصنوعی این فاصله را با داستان‌هایی رنگین‌تر و گاه دور از واقعیت‌های بنیادی، پر می‌کند. شکل‌گیری این شکاف، مهم‌تر از همه، فرصت‌ها و تهدیدهای جدیدی پیش روی سیاست، اقتصاد و حتی فرهنگ می‌گذارد؛ فرصت‌هایی همچون افزایش ظرفیت نقد، استقلال روایی و مشارکت‌پذیری عمومی و تهدیدهایی همچون قطبی‌شدن شدید، گسترش ناامنی و حتی فروپاشی سرمایه اجتماعی.

در پایان، پرسش اساسی عصر ما دیگر این نیست که «عددها چه می‌گویند؟»؛ پرسش این است که «چه کسی روایت را می‌نویسد؟»، «الگوریتم‌ها چه روایتی را برجسته می‌کنند؟» و «چه روایتی می‌تواند بازار را به حرکت واداشته یا کنترل کند؟». پاسخ به این پرسش‌ها، آینده اقتصاد و جامعه را رقم خواهد زد.

پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر
ارسال به دوستان
حجره زرگری در دوره قاجاریه (عکس) تغییر قوانین عربستان برای کاهش وابستگی به نفت؛ خرید ملک برای افراد خارجی ممکن می‌شود مهم‌ترین گلوگاه‌های ترانزیت نفت در جهان و میزان وابستگی به آن‌ها (+ اینفوگرافی) ماشین مدرن و جنجالی که شیشه پشتی ندارد (+عکس) حمله تند روزنامه جمهوری اسلامی به مجلس: به چه دلیل می‌خواهید لایحه «سازمان ملی مهاجرت» را در یک کمیسیون مخفی تصویب کنید؟ فکاهی نامه‌های قجری (عکس) امروز با حافظ: شاه‌نشین چشم من تکیه‌گه خیال توست بزرگ‌ترین اشتباه هنگام تعویض لنت ترمز هواپیمای مسافربری بوئینگ 777X با چه سرعتی پرواز می‌کند؟ نقطه ضعف بمب‌ سنگرشکن آمریکا پیدا شد / سلاحی برای مقابله با «GBU-57» روش های تشخیص چربی‌های ترانس که قلب تان را تهدید می کند اطلاعیه مهم آدامس خروس‌نشان ۵۳ سال پیش (+عکس) تصاویری تاریخی از کشوری که میراث آندلس را با خود حمل می‌کند خوابیدن با جوراب؛ خطرناک است؟ بهترین شهرهای اروپایی برای بازنشستگی