۰۸ آبان ۱۴۰۴
به روز شده در: ۰۸ آبان ۱۴۰۴ - ۱۹:۱۳
کد خبر ۱۰۷۵۲۵۲
تاریخ انتشار: ۰۸:۲۳ - ۱۸-۰۴-۱۴۰۴
کد ۱۰۷۵۲۵۲
انتشار: ۰۸:۲۳ - ۱۸-۰۴-۱۴۰۴

برادرم معتاد بود و می‌خواست مادرمان را آواره کند، او را کشتم

برادرم معتاد بود و می‌خواست مادرمان را آواره کند، او را کشتم
برادرم گفت به بنگاه‌های اطراف سپرده که خانه را بفروشند. عصبانی شدم و کنترلم را از دست دادم. همان لحظه چشمم به اسلحه‌ای افتاد که از اجدادم به ما ارث رسیده بود. آن را برداشتم و به سمت او شلیک کردم. فقط می‌خواستم بترسانمش اما گلوله جانش را گرفت. اگر آن یادگاری لعنتی نبود، الان برادرم زنده بود.
بامداد ۲۸ خرداد امسال جسد مردی در شمال‌شرق تهران پیدا شد. او حدودا ۴۰ ساله بود و به ضرب گلوله به قتل رسیده بود.
 
همشهری نوشت: بررسی‌ها نشان می‌داد  مرد جوان در محل دیگری به قتل رسیده و قاتل یا قاتلان سپس جسد او را به این محل منتقل و در آنجا رها کرده‌اند.
 
کارآگاهان در بررسی دوربین‌های مداربسته اطراف محل کشف جسد متوجه شدند که سرنشینان یک خودروی ال۹۰ جسد مقتول را آنجا رها کرده و متواری شده‌اند. از سوی دیگر انگشت‌نگاری از جسد ‌هویت او را که مجرمی سابقه‌دار در زمینه خریدوفروش موادمخدر بود، ‌فاش کرد. 
 
هرچند اینطور به‌نظر می‌رسید که این مرد قربانی اختلافات میان باندهای قاچاق موادمخدر شده، اما در ادامه و با شناسایی خودروی ال‌۹۰ مشخص شد که قاتل برادر مقتول است. در ادامه عامل جنایت و همدستش که در جابه‌جایی جسد به او کمک کرده بود، ‌دستگیر شدند و تحقیقات در این پرونده ادامه دارد.
 

یادگاری  دردسرساز

متهم‌به‌قتل می‌گوید اگر یادگاری عجیب اجدادش را در دست نداشت، این جنایت رخ نمی‌داد. گفت‌وگو با او را بخوانید.
 
*انگیزه‌ات از قتل برادرت چه بود؟ 
او معتاد و خلافکار بود. من و مادرم را اذیت می‌کرد و اصرار داشت خانه پدری‌مان را بفروشد و ارثیه‌اش را بگیرد. من اما مخالف بودم چون نمی‌خواستم مادرم آواره شود؛ اما بااین‌حال قصد کشتن او را هم نداشتم.
 
*پس چه شد که جانش را گرفتی؟
برادرم گفت به بنگاه‌های اطراف سپرده که خانه را بفروشند. عصبانی شدم و کنترلم را از دست دادم. همان لحظه چشمم به اسلحه‌ای افتاد که از اجدادم به ما ارث رسیده بود. آن را برداشتم و به سمت او شلیک کردم. فقط می‌خواستم بترسانمش اما گلوله جانش را گرفت. اگر آن یادگاری لعنتی نبود، الان برادرم زنده بود.
 
*پس از قتل چه کردی؟
به دوستم زنگ زدم و از او خواستم به من کمک کند تا جسد را به بیرون از خانه منتقل کنیم. او هم قبول کرد و فردای آن روز هم به مادرم گفتم که برادرم برای کار به ترکیه رفته و برنمی‌گردد.
 
*مادرت باور کرد؟
او مرا قبول دارد و اصلا فکر نکرد که دروغ می‌گویم؛ اما حالا که دستم رو شده، ‌قطعا غصه ما را خواهد خورد. امیدوارم مادرم مرا حلال کند و ببخشد.
برچسب ها: برادرم ، معتاد ، قاتل ، قتل
ارسال به دوستان
ورود کد امنیتی
captcha
W115؛ آیا این مرسدس بنز، مقاوم‌ترین خودروی اشتوتگارت است؟ (فیلم) آب‌نبات‌های خطرناک در آمریکا؛ تنقلاتی که کودکان را «نشئه» می‌کنند حسرت هندی‌ها از پله تا رونالدو؛ پنجاه سال انتظار برای یک ستاره/ سوئیت رئیس جمهور هند برای کریستیانو آماده شده بود آقای مهدی‌قلی و آرزوی سؤال به سبک مایک والاس و کریستین‌ امان‌پور!/ آن وقت "شهبازی" چه بگوید؟ آکسیوس: آمریکا طرح استقرار نیروی بین‌المللی در غزه را نهایی می‌کند فاجعه بانک آینده: توضیح کامل در 90 ثانیه(فیلم) ترافیک سنگین در آزادراه تهران - شمال متا: از حضور زیر ۱۶ساله‌ها در اینستاگرام جلوگیری می‌کنیم لکسوس در مسیر تازه‌ای گام می‌گذارد؛ خداحافظی با سدان و خوش‌آمد به فضای لوکس شش‌چرخ(تصویری) سازمان ملل: آواره شدن ۴۰۰ هزار سوری در دوره حاکمیت جولانی انگلیس و قطر توافق دفاعی جدید امضا کردند گوترش حملات هوایی رژیم صهیونیستی به غزه را محکوم کرد بازداشت ۳ نفر از نزدیکان خواننده مازندرانی به اتهام قتل عمد القسام: اجساد ۲ اسیر اسرائیلی را تحویل خواهیم داد تخریب تابلو خانه اندیشمندان علوم انسانی (فیلم)