عليرضا آيت اللهي در
وبلاگ خود نوشت:
کویت از نگاه باستانشناسی و تاریخ بی گمان از ربع مسکون نبوده است و در آن جز مار و سوسمار و موش و عقرب و امثال آنان زندگی نمی کرده اند و به یکدیگر عشق نمی ورزیده اند که چه بسا از نسل آنان تعدادی باقی مانده باشند و در جامعه خود ٬ به درجات رفیع رسیده باشند.
هفت هزار سال قبل از این که به نوشته پروفسور گیرشمن شوش و شوشتر مسکون بوده اند کویت از صحاری لم یزرع بوده است و چه بسا ٬ چون سالیانی مدید پس از آن ٬ انسانی در آنجا وجود نداشته است.
پنج هزار سال قبل از این چنان مینماید که انسانهائی اولیه در آنجا گاه به بخش های جنوبی تمدن سومر و از آنجمله آبادان و خرمشهر جنوبی رفته علف چیده از پسمانده غذائی آنان استفاده می کرده اند و نه تنها مردم آبادان و خرمشهر آن روزگار ٬که از بانیان تمدن درخشان ایرانی عیلامی بوده اند ٬ بلکه حتی اکدی های همان حدود که آنان نیز ایرانی بوده یا مینموده اند هم چندان به آن بیابان خشک و سوزان و پر از مار و عقرب وقعی نمی نهاده اند .
چهار هزار سال قبل ٬ گوتی ها در حوالی پادشاهی عیلامیان از کوههای بختیاری و لرستان و کهکیلویه به سوی جنوب سرازیر شده جای اکدی ها را گرفته اند و پس از آنان کاسی های از نژاد هند و اروپائی و در واقع آریائی و ایرانی درصحاری غرب خلیج فارس مستقر شده اند که خود غالبا" مقهور سلطه بیش از پیش سلاطین عیلامی بوده اند و گاهی نیز کل این صحرا نشینان ٬ لابد به دلیل خشکسالی ها و نظایر آن ها ٬ به حال خود رها می شده اند .
در هرحال نقشه های معتبر جهانی نشان می دهند که آن صحاری به اصطلاح امروز کویت یا مسکون نبوده اند و یا اگر مسکون بوده اند مثلا" در همان ۱۸۵۰ قبل از میلاد جزئی از ایران به شمار می رفته اند .
بیابان مار و موش و عقرب یا همان وادی حشرات الارض که کویت امروزی باشد نه تنها سه هزار سال قبل و در زمان اوج قدرت کلدانی ها به این که بخش جنوبی عیلام باشد افتخار می کرده است بلکه لابد در این آرزو بوده است که ساکنان عیلامی و ایرانی بیشتری یافته در واقع صاحبجمع شود ٫ مگر آنکه ادعا شود که در بین سه هزار تا سه هزار و دویست سال قبل در قلمرو حکومت حضرات پیامبران ٬ داود و سلیمان بوده اصالتا" اسرائیلی می باشند !
آنگاه چنان که از تاریخ بر می اید در حدود سال ۸۲۵ قبل از میلاد محل نزاع عیلامیان و حال پارسیان هخامنشی قدرتمند شده و بابلیان ٬ که خود در اکثر مواقع از سرزمین های اقماری ایران بزرگ به شمار می رفته اند ٬ واقع شده طی آن اعصار تحت سلطه هیتی های آریائی ٬ و سایر اقوام ایرانی ٬ نیز قرار گرفته به تدریج به زندگی در قلمرو حکومتی اجداد کوروش بزرگ ٬ چون ویشتاسب ٬ نائل آمده اند . اما چنانچه بر می آید این حکام ٬ تقریبا" به تمامی ایرانی ٬ به چنان سرزمینی و قعی نمی نهاده اند .
پابرهنگان این سرزمین خشک و سوزان زمانی افتخار امارت هخامنشیان ٬ که از ۸۸۴ قبل ازمیلاد در منطقه مستقر شده بودند ٬ را ٬ از سال ۳۳۰ قبل ازمیلاد ازدست دادند که به بلای حمله سکندر گرفتار شدند ٬ و افتخار حدود چهار هزار و پانصد تا پنجهزار سال جزء ایران بودن را از دست دادند و سلطه خونخوار غربی را پذیرفتند .
البته اسکندر نمی دانست که اگر به گوشه غربی خلیج فارس برود برخلاف پارسیان حاکم که از بزرگ ترین تمدن جهان برخوردارند ٬ و پارسیان یا پارسی الاصل های ساکن در آن بادیه ٬ گروهکی صحراگرد غیر ایرانی و ضد ایرانی نیز در آنجا هستند که دشمن را با آغوش گرم و چه بسا با خوراک هائی از مار و سوسمار ٬ پذیرائی می کنند ٫ چیزی که از آن پس مکررا" اتفاق افتاده است ؟!
پس از اسکندر و جانشینانش ٬ باوجود این که امارت کویت کنونی همچنان در قلمرو حکومت ایرانیان بوده است پارت ها لابد کسر شان خود دانسته اند که به بیابان های تقریبا" بی آب و عاف کویت کنونی بروند و قاعد تا" هم دلیلی نداشته است که بروند ٫ چون آنان شیرشکار بوده اند و نه سوسمار شکار !!!
ساسانیان که نه تنها کویت ٬ بلکه حال به دلیل جمعیت دار شدن و احتمالا" مهاجرت انبوه فارسی ها به سواحل رو به روی خود در خلیج فارس ٬ تا امارات کنونی را جزء قلمرو حکومتی خود داشته اند به نظر می رسد با مهاجرت تیره های بسیار کوچکی از قبائل عرب به این حاشیه جنوبی خلیج فارس ٬ که بر سر راه صادرات تجار ایرانی به مدینه و مکه دارای رونق گرفته دارای رباطی بنام کاسبا ( قصبه ) شده بوده است موافقت نموده باشند و کویت و امثال کویت را با قبول این حاشیه نشینان از صورت صد در صد ایرانی نشین در آورده باشند . نام کاسبا که هنوز حتی از قراء ٬ که همان دهات بوده باشد به شمار نمی رفته است به تدریج به کاظمه تبدیل شده و درمرکز یت کویت کنونی ٬ یا در واقع به عنوان تنها آبادی آنجا ٬ قریه ای لم یزرع از سرزمین ایران بوده است .
در سال ۶۳۳ میلادی احتمالا" برخی از این حاشیه نشینان گرسنه کاظمه و قبایل حدود آن بوده اند که در حمله لشگریان خالدبن ولید به ایران ٬ که خود مرکب از اعراب ایرانی و باتابعیت ایرانی حیره و رومیان سوریه کنونی و تعداد اندکی هم از اعراب حجاز بوده است ٬ به راه افتاده و پس از آن نیز در نبرد ذات السلاسل از پسمانده سپاهیان مزبوراستفاده می برده قرن هائی مدید به این پسمانده خواری ٬ به عنوان یک فتح خود یا خودی ٬افتخار می کرده اند ؟!
واما کویت بعد از اسلام ! کسی چه می داند ٬ شاید فرصتی یافتم و بعدها تقدیمتان نمودم ... .