عصر ایران؛ مرضیه حسینی- سبک زندگی نوجوانان و آسیبهای متعددی که متوجه آنهاست، یکی از چالشها و دغدغههای جامعه امروز است. دختران و پسرانی که درگیر آسیبهایی چون اعتیاد، روابط پرخطر جنسی، خودکشی، بارداریهای نخواسته، نزاعهای خیابانی، فرار و ... هستند، در کودکی تروماهای شدیدی را از سرگذرانده و شرایط بسیار دشواری را از حیث زیستی تجریه کردهاند.
اصلاح سبک زندگی آنها و قانع کردنشان برای پرهیز از رفتارهای خودآسیبرسان از دشواریهای والدین،موسسات خیریه و بهزیستی در مواجهه با نوجوانان آسیب است.
در این رابطه، ایدهای وجود دارد که میگوید اگر جداسازی نوجوان آسیب از خانواده در دوران کودکی انجام شود، احتمال اینکه او در سنین نوجوانی و جوانی دست به رفتارهای خودآسیب رسان و پرخطر بزند، کمتر است.
دلایل گرایش نوجوانان به موقعیتهای آسیب چیست؟
تحلیل دلایل گرایش نوجوانان به رفتارهای پرخطر که آنها را در معرض آسیب قرار می دهد، نیازمند اتخاد رویکردی یکپارچه است. به این معنا که آسیبپذیر بودن یک فرد را دلایل زیستی، روانشناختی و اجتماعی او شکل میدهد. افراد با میزان آسیبپذیری روانی و زیستی متفاوتی به دنیا میآیند و آنچه در آینده و در طول مسیر زندگی تعیینکننده میزان آسیبپذیری ست، محیط زندگی و خانواده است.
ممکن است فردی با آسیبپذیری روانی- زیستی زیادی به دنیا بیایید اما محیط امن و حمایتگر خانواده و جامعه اطراف او، از شدت آسیبی که در طول زندگی متوجه این فرد است بکاهد.
خلاف این موقعیت نیز صادق است. بنابراین، آسیبهایی که متوجه نوجوانان است، به اثرگذاری و درهم تنیدگی سه یعنی عوامل زیستی، روانشناختی و اجتماعی برمیگردد. به همین اعتبار، بعضی از نوجوانان از حیث روانشناختی اساسا ریسکپذیری بیشتری دارند، رفتارهای هیجانی آنها بیشتر است و یا از اعتماد به نفس کمتری برخوردار هستند.
رفتارهای خود آسیبرسان در میان نوجوانان
رفتارهای خودآسیبرسانی که نوجوانان را در موقعیتهای آسیب قرار می دهد، متعدد اند. روابط پرخطر جنسی و روابط عاطفی ناامن از پرتکرارترین آنهاست که در این خصوص، شدت آسیبی که متوجه نوجوانان است با توجه به تغییر فرهنگ روابط جنسی در جامعه امروز، بسیار بالاست.
روابط عاطفی و جنسی در میان نوجوانان آسیبپذیر، فاقد پایداری است؛ زیرا یار و همراهی که نوجوان انتخاب میکند، شرایطی مشابه خود او دارد یعنی او نیز فردی است که با آسیبهای متنوعی زندگی میکند و از آگاهی و سواد رابطهای اندکی برخوردار است.
شکلگیری روابط ناامن، نوجوان را در ادامه رابطه به سمت رفتارهای خودآسیبرسان دیگری مانند مصرف مشروبات الکلی و مصرف گل و حشیش سوق میدهد.
بارداریهای نخواسته و سقطهای که به دنبال آن میآید در ادامه همین مسیر است. شرایط و آسیبهای نوجوانِ 15 یا 17 سالهای که سقط جنین را تجربه کرده بیشک با نوجوانی که در شرایط امن زندگی میکند و چنین تجاربی ندارد، متفاوت است.
بیماریهای مقاربتی و خاصه «اچ پی وی» از دیگر آسیبهایی است که گریبان نوجوانانِ در معرض آسیب را گرفته. شیوع بیماری« اچ پی وی» که سطوح و پیچیدگی زیادی هم دارد، نگران کننده است و متاسفانه توجه چندانی هم به خطر شیوع آن نمیشود.
نوجوانان اطلاعات اندکی در خصوص این بیماری دارند و نسبت به خطرات جبران ناپذیر آن آگاه نیستند. مشکل دیگری که رفتارپرخطر جنسی ایجاد کرده، فرار از خانه بعد از بارداری و اجبار به سقط جنین است. از آنجا که نوجوان میداند واکنش خانواده نسبت به این موضوع چیست، برای فرار از خشونت و یا قتل احتمالی از خانه میگریزد و مشکلاتش بیشتر و سختتر میشود.
فقدان شبکه حمایتی و استمرار چرخه آسیب
نگاهی به روایت زندگی زنانی که به واسطه کودکانشان تحت حمایت موسسات خیریه و بهزیستی هستند نشان میدهد، مادران جوانی که درگیر آسیبهای پیچیدهای چون اعتیاد، روسپیگری، ازدواج ها و فرزندآوریهای خارج از نکاح و همچنین فقر، خشونت و .. هستند، همان نوجوانانیاند که آسیبهای خود را از دورهای به دوره دیگر کشیده و از نوجوانی به جوانی و بعد میانسالی رسیدهاند.
یکی از دلایل تداوم این آسیب ها رویکرد نهادهای دولتی و حتی خصوصی به مساله گروههای آسیب است. به این معنا که تمرکز این مراکز بر کودکان زیر 18 سال است و برای نوجوانان، مثلا دختران فراری یا در معرض خشونت، مکان امنی وجود ندارد یا اگر هست، بسیار محدود است.
این فقدان شبکه حمایتی، رفتارهای آسیبرسان در میان نوجوانان را افزایش داده است. بررسی وضعیت خانوادههای تحت پوشش خیریهها و بهزیستی نشان میدهد که اقدام به خودکشی در طول دو سال اخیر به شکل قابل توجهی در میان نوجوانان افزایش یافته.این مساله موید آن است که این گروه سنی رنج روانی شدیدی را تجربه میکند و خودکشی را به چشم راهکاری برای رهایی میبیند.
فقدان شبکه حمایتی، از خانواده گرفته تا نهادهای رسمی، به آسیب پرتکرار دیگری یعنی سوءاستفادههای جنسی از نوجوانان منجر شده. دلایلی چون خالی بودن ظرفیت عاطفی نوجوان، نداشتن پدر و مادر موثر، زندگی در محیطهای ناامن مانند فامیل و خویشاوندان و ... نوجوان را به سمت روابط پرخطر سوق داده و او را در معرض سوءاستفاده جنسی قرار میدهد. در برخی موارد که کم هم نیست، خود والدین معتاد، با هدف کسب درآمد، فرزندان نوجوانشان را بدل به کارگرهای جنسی میکنند.
خشونتهایی که از جانب ناپدریها و نامادریها بر نوجوانان اعمال میشود و در بسیاری از موارد حتی با اطلاع مادر و یا پدر انجام میگیرد، آسیب دیگری است که نوجوانان تحت پوشش خیریهها را رنج میدهد. در چنین موقعیتهایی، مادر برای آنکه حمایت پارتنر و یا شوهرش را از دست ندهد، در برابر خشونتی که فرزندش متحمل میشود سکوت میکند.
آیا خدمات خیریهها راهگشاست؟
سوال مهمی که در ارتباط با نوجوانان آسیب مطرح میشود این است که آیا مددکاری اجتماعی و خدمات تک و توک موسسات خیریه فعال در حوزه کودکان و نوجوانان، میتواند برای نوجوانی که دوران کودکی را به سختی گذرانده و سالها با شرایط آسیب خو گرفته، کار موثری انجام دهد؟ آیا برای کمک دیر نیست؟ در پاسخ به این سوال باید گفت، قلب مددکاری اجتماعی تغییر و امید به آن است.
هدف مددکاری اجتماعی ایجاد تغییر در محرومترین و آسیبپذیرترین گروههای اجتماعی است. این حرفه قادر به ایجاد تغییر است زیرا فرد را در محیط میبیند و تلاش دارد با بهبود شرایط محیطی و حتی سیاستهای حمایتی در کنار هدایت فرد در مسیر اصلاح، شرایط نوجوان را تغییر دهد. تاسیس خانههای کودک و نوجوان (مراکز شبانه روزی نگهداری از دختران و پسران نوجوان) توسط خیریههایی مانند مهرآفرین با همین رویکرد یعنی ایجاد تغییر در شرایطی محیطی انجام شده است.
استفاده از ابزار قانون برای مجازات والدین آزارگر یکی دیگر از اقدامات موثر برخی خیریهها در بهبود وضعیت نوجوانان آسیب است. بنابراین، تغییر شدنی است حتی اگر دیده نشود. رویکرد تقویت نقاط قوت و کشف منابع بیرونی و درونی فرد با هدف توانمندسازی، ارائه آموزشهای شغلی و مهارتآموزی، آموزش رایگان برای نوجوانانی که کبرسن دارند و همچنین خدمات روانشناسی و مشاورهای از دیگر راهکاری موثر برای کمک به نوجوانان آسیب است.
این حمایت ها در طول سالیان گذشته دستاوردهای چشمگیری به دنبال داشته و توانسته ضمن نجات نوجوانان از موقعیتهای آسیب، تعداد زیادی از آنها را به قهرمانهای زندگی خود و خانوادههاشان بدل کند.