عصر ایران - شوونیسم (Chauvinism) به باور یا نگرشی افراطی و متعصبانه نسبت به برتری ملی یا قومی گفته میشود؛ نوعی دلبستگی کورکورانه به گروه خود، که معمولاً با تحقیر یا نفی دیگران همراه است.
ریشۀ این واژه به نام نیکولا شووین (Nicolas Chauvin) بازمیگردد؛ سرباز وفادار ناپلئون بناپارت که با وجود شکستها و سقوط امپراتوری، همچنان با تعصبی افسانهای از ناپلئون و میهنش دفاع میکرد و معمولا با لباسی شبیه لباس ناپلئون در انظار عمومی ظاهر میشد. او در روزگاری که دیگر کسی حاضر نبود از ناپلئون دفاع کند، مدافع پرشور امپراتور شکستخوردۀ فرانسه بود. نام او در نمایشنامههای قرن نوزدهم فرانسه بدل به نماد وطنپرستی افراطی و ناآگاهانه شد، و همین واژه بهمرور به مفهوم گستردهتری بدل شده است.
در آغاز، شوونیسم بیشتر به ملیگرایی افراطی اشاره داشت؛ باوری که ملت یا سرزمین خود را بالاتر از همه میداند و برتری آن را بر دیگر ملتها بدیهی میپندارد. اما در قرن بیستم، دامنۀ این واژه گسترش یافت و حتی در ترکیبهایی چون «شوونیسم مردانه» یا مردسالاری شوونیستی (male chauvinism) نیز بهکار رفت؛ یعنی باوری که مردان را ذاتاً برتر از زنان میداند.
شوونیسم با مفاهیمی چون ناسیونالیسم افراطی، برتریطلبی، و حتی فاشیسم هممرز است، ولی ویژگی شاخص آن، کوربودن نسبت به واقعیتها و ناتوانی در نقد خودیست. شوونیستها اغلب، از افتخارات گذشته اسطوره میسازند و شکستها را محصول توطئۀ بیگانگان میدانند.
در جهان امروز، شوونیسم نه فقط یک گرایش سیاسی، که خطری فرهنگی است؛ چراکه عملا سد راه گفتوگوی جهانی، مانعی در برابر درک متقابل، و توجیهی برای تبعیض و خشونت است. کسی که خود را شوونیست نمینامد، اما همیشه بر حقانیت مطلق خود و باطل بودن دیگران اصرار دارد، شاید بیآنکه بداند، در همین اردوگاه ایستاده باشد.
شوونیسم مردانه
در واقع در ادبیات سیاسی، واژۀ شوونیست به مثابه یک دشنام سیاسی است. به همین دلیل هیچ ناسیونالیستی نمیپذیرد که شوونیست است؛ چراکه همه متفقالقولاند که شوونیسم یعنی ناسیونالیسم افراطی و وطنپرستی کورکورانه. اما نکته این است که کنشگران سیاسی را صرفا بر اساس نگاهی که به خودشان دارند، نباید ارزیابی کرد. یعنی نگاه دیگران به آنها نیز معیار مهمی دربارۀ داوری در خصوص آنها است.
شوونیسم، واژهای فرانسوی است که در دهۀ 1830 بوجود آمد. جینگوئیسم (Jingoism) معادل انگلیسی واژۀ شوونیسم است. جینگوئیسم هم دلالت دارد بر ملیگرایی افراطی. اما در شوونیسم "وفاداری کورکورانه" برجستهتر است. در جینگوئیسم، عنصر اساسی نه وفاداری کورکورانه بلکه تمایل یک کشور به استفاده از تهدید یا زور برای دفاع از منافع ملیاش است.
جینگوئیستها هم مثل شوونیستها کشور خود را برتر میدانند و در هر موقعیتی جانبدارانه طرف خودی را میگیرند. اما جینگوئیسم بیشتر در توصیف رفتار یک دولت یا یک رهبر سیاسی به کار میرود، ولی شوونیسم بیشتر در توصیف رفتار سیاسی شهروندان یک دولت یا پیروان یک رهبر استفاده میشود. در واقع واژۀ جینگوئیسم عمدتا متوجه حکومتکنندگان (صاحبان قدرت) است ولی واژۀ شوونیسم عمدتا متوجه حکومتشوندگان (مردم) است.