فیلم گزارش را اینجا ببینید
عصر ایران ؛ ساجده عرفانی ــ خرمشهر، شهری که پس از 18 ماه اشغال، در سوم خرداد 1361 آزاد شد، هنوز ردپای جنگ را بر دیوارهایش حفظ کرده است. جاسم غضبانپور، عکاس و شهروند خرمشهری، در کتاب «یادگارهای همسایه» این ردپاها را به تصویر کشیده؛ دیوارنوشتههایی که سربازان عراقی با شعار «آمدهایم که بمانیم» بر دیوارهای شهر حک کردند. اما آنها نماندند و تنها یادگارهایشان، از شعارهای ناسیونالیستی تا نوشتههای عاشقانه و دعاهای سربازان، بر دیوارهای ویران خرمشهر باقی ماند.
غضبانپور که خود بخشی از هویت این شهر است، از روز پس از آزادسازی، همراه با دوربینش در خیابانهای خرمشهر قدم زد و با همراهی شهید بهروز مرادی، به ثبت این دیوارنوشتهها پرداخت. او میگوید: «این نوشتهها فقط شعار نبودند؛ از عشق تا نفرت، از زندگی تا مرگ در آنها نهفته بود.» او و مرادی تا سال 1363 به سنگرها و خانههای اشغالشده توسط عراقیها سرک کشیدند و از هرچه بهجا مانده بود، از پاکت سیگار تا نامه و عکس، مجموعهای بینظیر گردآوری کردند.
این عکاس خرمشهری که پیش از جنگ نیز در این شهر زندگی میکرد، معتقد است درک عمیق او از خرمشهر و زبان عربی به او کمک کرد تا این نوشتهها را نهفقط ببیند، بلکه معنای عمیقتر آنها را حس کند. او میگوید: «من یک آجر از این شهرم. صبح تا غروب در کوچهها بودم و آنچه عراقیها علیه ما نوشته بودند، میفهمیدم.»
کتاب «یادگارهای همسایه» فراتر از ثبت تصاویر جنگ است. غضبانپور از کلیشههای مرسوم جنگ دوری کرده و بهجای خون و جنازه، عمق فاجعه را در ویرانی شهر و دیوارنوشتههای سربازان نشان داده است. او حتی در طراحی کتاب، دستنوشتههای ویراستار را حفظ کرد تا خواننده را وادار به تأمل کند. به گفته او: «این کتاب از حالت تفننی خارج است و شما را به فکر فرو میبرد.»
غضبانپور با نگاهی انسانی به جنگ، از تقدسزدایی سخن میگوید و پرسشی بنیادین مطرح میکند: «چرا دو نفر که به یک خدا و پیامبر باور دارند، باید با هم بجنگند؟» این کتاب نهفقط روایتی از خرمشهر است، بلکه دعوتی است به دیدن جنگ از منظری انسانی، فارغ از ایدئولوژیها و مرزهایی که انسانها را به جان هم میاندازد.