۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۴
به روز شده در: ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۱:۳۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۰۵۶۸۵۸
تاریخ انتشار: ۰۷:۲۷ - ۱۴-۰۲-۱۴۰۴
کد ۱۰۵۶۸۵۸
انتشار: ۰۷:۲۷ - ۱۴-۰۲-۱۴۰۴

مهاجرت خاموش: چگونه ایران به صادرکننده برنامه‌نویس تبدیل شد

مهاجرت خاموش: چگونه ایران به صادرکننده برنامه‌نویس تبدیل شد
پیامدهای خروج نیروی متخصص بر اکوسیستم داخلی چیست؟

در دل شب‌ها در اتاق‌های کوچک آپارتمان‌های تهران، مشهد یا تبریز، جوانانی با چشم‌هایی خسته و لپ‌تاپ‌هایی روشن نشسته‌اند؛ نه برای کار در شرکتی داخلی، بلکه برای تحویل پروژه‌ای به کارفرمایی در لندن، برلین یا تورنتو. این نسل جدید برنامه‌نویسان ایرانی بی‌سروصدا درحال تبدیل‌کردن ایران به صادرکننده‌ خاموش اما مؤثر بازار جهانی تکنولوژی‌اند. آنها به‌جای کالا یا نفت، دانش و کد صادر می‌کنند؛ با اینترنتی پر از محدودیت و آینده‌ای مبهم اما با مهارتی که مرز نمی‌شناسد.

به گزارش دیجیاتو، اینها فقط بخشی از توسعه‌دهنده‌های ایرانی هستند که ترجیح داده‌اند با هر مشقت، در کشور بمانند؛ زیرا نظرسنجی سال ۲۰۲۵ پلتفرم Quera، می‌گوید: «فقط ۲۰ درصد برنامه‌نویسان ایرانی تمایل به مهاجرت ندارند. این نظرسنجی با مشارکت بیش از ۵ هزار و ۱۲۰ برنامه‌نویس و حمایت شرکت‌هایی مانند دیجی‌کالا، یکتانت و دیجی‌پی برگزار شده که نتایج آن نشان می‌دهد ۴۰ درصد این افراد قصد دارند قطعی مهاجرت کنند و ۳۲ درصد فعلاً برنامه‌ای ندارند اما ممکن است در آینده تصمیم به مهاجرت بگیرند.»

از طرفی، طبق آخرین گزارش جهانی سازمان بین‌المللی مهاجرت (IOM) «آمریکا، کانادا و آلمان ۳ مقصد اول مهاجرت ایرانی‌ها در سال ۲۰۲۴ بوده است» که احتمالا سهم قابل‌توجهی از این مهاجران، برنامه‌نویسان و توسعه‌دهندگان هستند که تصمیم گرفته‌اند تخصص و رؤیای شغلی خود را آن سوی آب‌ها دنبال کنند. 

البته که نباید از حجم بازار جهانی فریلنسینگ غافل شد که گسترش آن دامن ایران را هم گرفته است. طبق گزارش‌های Grand View Research ،The Business Research Company ،Globe Newswire و Databridge Market Research بازار جهانی پلتفرم‌های فریلنسینگ سال ۲۰۲۴ بین ۵ میلیارد و ۳۰۰ میلیون تا ۷ میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار برآورد شده است؛ پیش‌بینی می‌شود این بازار تا سال ۲۰۳۰ به ۱۳ میلیارد و ۸۰۰ میلیون دلار برسد که نشان‌دهنده رشد سالانه مرکب (CAGR) بین ۱۱ تا ۱۹ درصد است.

مهاجرت خاموش: چگونه ایران به صادرکننده برنامه‌نویس تبدیل شد

چرا در موج‌های توده‌ای مهاجرت ایرانی‌ها در حداقل یک دهه اخیر بخش بزرگی از آنها را نیروی متخصص به‌ویژه برنامه‌نویس‌ها تشکیل می‌دهند؟ نظرسنجی اخیر پلتفرم Quera حاکی از آن است که «۶۹ درصد برنامه‌نویسان کیفیت بالاتر زندگی، ۶۱ درصد بهبود وضعیت اقتصادی و ۴۲ درصد دستیابی به آزادی‌های اجتماعی را از دلایل اصلی مهاجرت خود اعلام کرده‌اند. دراین‌میان، فقط ۸ درصد شرکت‌کنندگان گفته‌اند دنبال کسب تجربه و بازگشت به ایران هستند.»

در این گزارش، به این پرسش پاسخ می‌دهیم که «ایران درحال تبدیل شدن به «صادرکننده نیروی متخصص ارزان» است؟ چگونه کشوری با اقتصاد تحریم‌شده و زیرساخت‌های محدود شاهد مهاجرت نیروی متخصص فناوری است؟ مسیری که از مهاجرت ذهن‌ها آغاز شده و به گسترش پلتفرم‌های دورکاری، فریلنسری و خروج تدریجی استعدادها از مرزهای فیزیکی کشور انجامیده است.»

دولت‌ها پیش‌نیاز تحصیلی اجباری تعیین نکرده‌اند

«حسین شرفی»، با ۱۰ سال تجربه برنامه‌نویسی دات‌نت در ایران، حدود ۴ سال پیش کوله‌بارش را بست و برای همیشه به کانادا مهاجرت کرد. او درباره علت مهاجرت توسعه‌دهنده‌های ایرانی می‌گوید: «سطح درآمد و کیفیت زندگی در خارج از کشور معمولاً برای برنامه‌نویسان بالاتر از ایران است. نکته مهم دیگر اینکه شغل‌هایی مانند برنامه‌نویسی جزو رشته‌های «Regulated» نیستند؛ یعنی دولت برای اشتغال در این حوزه، پیش‌نیاز تحصیلی اجباری تعیین نکرده و اغلب شرکت‌ها نیز هنگام استخدام، مدرک تحصیلی درخواست نمی‌کنند بلکه فقط به مهارت توجه دارند؛ بنابراین مسیر برای برنامه‌نویسان باز است اما مثلاً مهندس مکانیک بدون مدرک نمی‌تواند جایی استخدام شود.»

او سومین عامل را محدودیت‌های اینترنت (فیلترینگ) و تحریم‌های نرم‌افزاری می‌داند که مستقیم بر کیفیت کار برنامه‌نویسان تأثیر می‌گذارد.

مهاجرت خاموش: چگونه ایران به صادرکننده برنامه‌نویس تبدیل شد
 حسین شرفی

این برنامه‌نویس توضیح می‌دهد: «معمولاً برنامه‌نویسان افرادی هستند که خودآموز این حرفه را یاد گرفته‌اند و این مهم‌ترین مهارت آنهاست: خودآموزی. (به قول جادی، برنامه‌نویس مشهور ایرانی، من هیچ برنامه‌نویس حرفه‌ای ندیده‌ام که با کلاس رفتن برنامه‌نویس شده باشد. اکثر آنها خودشان پیگیر یادگیری بوده‌اند و با پشتکار زیاد به این مهارت رسیده‌اند.) این مهارت در یادگیری مستقل و توانایی در تحقیق و یافتن راه‌حل‌های متنوع کمکشان کرده که مسیرهای مختلف مهاجرتی را که اطلاعاتشان عمدتاً آنلاین در دسترس است، پیدا کرده، مطالعه و دنبال کنند و درنهایت مهاجرت کنند.»

اعطای امتیازات بالای استرالیا، کانادا و کشورهای اروپایی

شرفی عامل تأثیرگذار دیگر را سطح زبان انگلیسی می‌داند و می‌‌گوید: «در رشته کامپیوتر، معمولاً لازم است منابع را به زبان انگلیسی مطالعه کنید؛ بنابراین باید سطح زبان خود را نسبت به دیگر رشته‌ها بالاتر نگه دارید و مدام به‌روز باشید. این باعث می‌شود ناخودآگاه با فرصت‌های بیشتری در زندگی‌تان روبه‌رو شوید؛ چه فرصت‌های شغلی، تحصیلی یا مهاجرتی.» 

این برنامه‌نویس با اشاره به استقبال کشورهای مختلف ازجمله استرالیا، کانادا و بسیاری از کشورهای اروپایی از متخصصان کامپیوتر، یادآوری می‌کند: «این کشورها با اعطای امتیازات بالاتر، این افراد را جذب کرده‌اند و این قضیه در دهه گذشته باعث مهاجرت بخش زیادی از مهندسان نرم‌افزار به خارج از کشور شده است.»

به گفته او، «امکان انجام پروژه‌ها به‌صورت دورکاری برای شرکت‌های خارجی نیز تأثیر مثبتی بر دیده شدن کیفیت کار برنامه‌نویسان ایرانی داشته است. این شرکت‌ها پس از چند ماه همکاری موفق، از برنامه‌نویس دعوت می‌کنند به کشورشان بیاید و به تیم آنها بپیوندد. درحالی‌که بسیاری از رشته‌های دیگر چنین امکانی ندارند و این خودش برای متخصصان نرم‌افزار مزیت به حساب می‌آید.»

این برنامه‌نویس درباره مهاجرت آشنایانش می‌گوید: «از میان دوستانم که اغلب در رشته نرم‌افزار تحصیل کرده بودند، بیش از ۷۰ درصدشان مهاجرت کرده‌اند؛ از استرالیا و هلند گرفته تا آلمان، کانادا و آمریکا.»

صادرات و فروش بین‌المللی نرم‌افزار، ممنوع!

«نبود قانون کپی‌رایت در ایران» نکته‌ دیگری است که شرفی آن را دلیل مهاجرت برنامه‌نویسان ایرانی اعلام می‌کند: «برنامه‌نویس ایرانی به‌سختی می‌تواند داخل کشور نرم‌افزاری تولید و با خیال راحت آن را منتشر کند و به فروش برساند؛ زیرا به‌راحتی کپی می‌شود و هیچ قانون جدی برای حمایت از محصولات نرم‌افزاری وجود ندارد. همچنین تولیدکننده نرم‌افزار در ایران امکان صادرات و فروش بین‌المللی را ندارد و بازار داخلی نیز کشش چندانی ندارد؛ زیرا بسیاری از نرم‌افزارهای خارجی به‌راحتی و رایگان در ایران در دسترس‌اند و کسی دلیلی نمی‌بیند بابت نرم‌افزار پول بپردازد. عامل دیگری که بیشتر به نفع برنامه‌نویسان ایرانی است، امکان استفاده از بسیاری از نرم‌افزارهای حرفه‌ای در ایران است؛ چون هزینه لایسنس پرداخت نمی‌کنند و می‌توانند به‌راحتی برنامه را نصب کرده و یاد بگیرند.»

صحبت‌های شرفی به‌عنوان برنامه‌نویس مهاجرت‌کرده درحالی‌ است که «بهزاد پورنوری»، توسعه‌دهنده بلاکچین، به‌عنوان فریلنسر،‌ از داخل ایران برای شرکت‌های خارجی کار می‌کند. پورنوری می‌گوید: «برای کارفرمای خارجی استخدام نیروی ایرانی از نظر هزینه‌ای بسیار به‌صرفه است. تجربه شخصی من و اکثر اطرافیانم که حدود ۹۹ درصد شرایط مشابهی داشته‌اند، این‌طور بوده که ابتدا با حقوق دلاری پایین وارد بازار کار بین‌المللی شدیم. این شرایط هم برای ما مناسب بود هم برای کارفرمای خارجی سود زیادی داشت اما پس از یک تا سه سال که تجربه‌مان افزایش پیدا کرد، سعی کردیم حقوق خود را به سطح حقوق اروپا نزدیک کنیم.»

مهاجرت خاموش: چگونه ایران به صادرکننده برنامه‌نویس تبدیل شد
 بهزاد پورنوری

کیفیت کار برنامه‌نویسان ایرانی بالاتر از هند

به گفته پورنوری، «دراین‌میان، این نکته را هم باید اضافه کنم که هند تنها کشوری است که از نظر سطح حقوق دلاری با ایران قابل‌مقایسه است. طبق تجربه شخصی من، کیفیت کار برنامه‌نویسان ایرانی بالاتر از آنهاست.»

او درباره مسئله دیگری که تأثیر زیادی بر روند مهاجرت برنامه‌نویسان ایرانی دارد، می‌گوید: «وقتی در ایران وارد شرکت خوبی می‌شویم، معمولاً چند نفر نیروی ارشد در آن شرکت هستند که به‌نوعی الگوی کاری ما به‌ حساب می‌آیند. بسیاری از این افراد یا مهاجرت کرده‌اند یا برای مهاجرت برنامه‌ریزی می‌کنند. حتی اگر خود شما هم قصد مهاجرت نداشته باشید، دیدن این روند باعث می‌شود به این فکر بیفتید که چه خبر است و چرا همه دارند می‌روند؟»

پورنوری در بخش دیگری از سخنانش توضیح می‌دهد: «درباره تخصص من که برنامه‌نویسی بلاک‌چین است، محدودیت‌ها و حساسیت‌های خاصی درباره ایران وجود دارد که باعث می‌شود برنامه‌نویسان این حوزه نتوانند راحت روی پروژه‌هایی کار کنند که به مرحله استفاده عمومی برسند. برای من اینکه بتوانم ببینم افراد از پروژه‌ام استفاده می‌کنند، اهمیت زیادی دارد اما در ایران احتمال چنین چیزی پایین است.»

امید به رشد و یادگیری، محدود

این برنامه‌نویس می‌گوید: «از نظر شرایط کاری نیز تجربه‌های متنوعی داشته‌ام؛ هم در شرکت‌هایی با محیط حرفه‌ای کار کرده‌ام هم در شرکت‌هایی با شرایط نامناسب. درمجموع از نظر فضای شرکت مشکل خاصی نداشتم اما امید به رشد و یادگیری گاهی کم‌رنگ بوده است. البته همچنان باور دارم در ایران می‌توان شرکت‌هایی یافت که فضای یادگیری و رشد را برای برنامه‌نویس فراهم می‌کنند.»

او درباره درآمد دلاری متخصصان این حوزه می‌گوید: «اگر بخواهم مقایسه کنم، یک CTO که در ایران کار می‌کند، معمولاً حقوقی برابر با برنامه‌نویس ارشد در بازار بین‌المللی می‌گیرد؛ یعنی حقوق ابتدایی در بازار جهانی با بالاترین سطوح فنی در ایران برابری می‌کند.»

پورنوری با بیان اینکه تحریم‌ها مشکل دیگر برنامه‌نویسان ایرانی است که در یکی دو سال اخیر شدیدتر شده، یادآوری می‌کند: «به‌خصوص برنامه‌نویسان حوزه وب نیاز به حساب بانکی بین‌المللی دارند که به‌دلیل تحریم‌ها، فرایند دشواری دارد اما در حوزه بلاک‌چین، این چالش‌ها کمتر است؛ زیرا پرداخت‌ها از طریق رمزارزها انجام می‌شود و ساختار غیرمتمرکز بلاک‌چین باعث می‌شود شرکت‌ها تمایل بیشتری به استخدام برنامه‌نویسان از کشورهای مختلف، ازجمله ایران، داشته باشند.»

مهاجرت تیم‌های فنی و تعطیلی شرکت‌ها

اثر مهاجرت بر سرمایه انسانی شرکت‌ها چیست؟ این برنامه‌نویس در پاسخ به این پرسش می‌گوید: «طبق تجربه شخصی‌ام، شرکت‌هایی که تیم فنی آنها از ایران مهاجرت می‌کند، به‌تدریج پروژه‌های خود را از دست می‌دهند و گاهی حتی به تعطیلی شرکت می‌انجامد؛ به همین دلیل، بسیاری از شرکت‌ها در ایران اکنون با کمبود نیروی متخصص روبه‌رو هستند. با این توضیح که یکی از عوامل تشدیدکننده روند مهاجرت برنامه‌نویسان ایرانی، شبکه‌سازی و معرفی بین افراد است؛ یعنی بسیاری از کسانی که با شرکت‌های خارجی همکاری می‌کنند، دیگران را نیز به این مسیر هدایت می‌کنند.»

نکته دیگری که پورنوری به آن اشاره می‌کند کمبود اعتمادبه‌نفس برخی برنامه‌نویسان ایرانی و نداشتن مهارت در مکالمه انگلیسی است. به گفته او، «برنامه‌نویسان ایرانی از نظر تخصص در سطح بالایی قرار دارند و معمولاً سخت‌گیری در مصاحبه‌های خارج از ایران کمتر از داخل ایران است. افراد می‌توانند با گذراندن چند دوره آنلاین، وارد بازار کار جهانی شوند.»

پدیده فرار مغزها و تبعات آن برای فردای ایران

همان‌طورکه از صحبت‌های شرفی و پورنوری پیداست، موانع زیادی سر راه برنامه‌نویسان ایرانی وجود دارد که آنها را یکی‌یکی مجبور به کوچ اجباری از ایران به دیگر کشورها می‌کند. چنین وضعی، چالش اساسی برای شرکت‌های داخلی و استارتاپ‌هاست که با کمبود نیروی متخصص مواجه می‌شوند. برای رسیدن به پاسخ این پرسش که آیا این مجموعه‌ها در این سال‌ها جای خالی برنامه‌نویس‌ها را احساس کرده‌اند با مدیر منابع انسانی همکاران سیستم گفتگو کرده‌ایم.

«احمد حسنی» دراین‌باره می‌گوید: «در سال‌های گذشته، در ۲ مقطع شاهد شیب افزایشی روند مهاجرت بوده‌ایم که این مسئله مختص همکاران سیستم نبود و در سایر شرکت‌های مشابه نیز مشاهده شد. مقطع اول دوران کرونا بود که با حذف برخی موانع ذهنی و فیزیکی کار شناخت بیشتری از فرصت‌های کاری شکل گرفت. دورکاری باعث شد ارتباط شرکت‌های خارجی با نیروی انسانی داخلی بیشتر شود و از سوی دیگر، افراد در کشور نیز با فضای جدیدی مواجه شدند. در این مقطع، شاهد افزایش مهاجرت بودیم.»

مدیر منابع انسانی همکاران سیستم مقطع دوم از افزایش مهاجرت برنامه‌نویسان را سال ۱۴۰۱ و پس از وقایع اجتماعی در کشور اعلام می‌کند و توضیح می‌دهد: «این موج مهاجرت محدود به برنامه‌نویسان نبود و جنبه‌ای عمومی‌تر داشت اما میان برنامه‌نویسان به‌دلیل نیاز بالای بازار و فضای رقابتی شدت بیشتری گرفت. دلایل این موج دوم عمدتاً اجتماعی بود، برخلاف موج اول که بیشتر ناشی از تغییرات ساختاری نحوه کار بود.»

فضای مناسب کاری و تأمین امنیت اقتصادی

حسنی با تأکید بر اینکه نمی‌توان همه مسائل را به عوامل بیرونی نسبت داد، اضافه می‌کند: «ما در همکاران سیستم تلاش کرده‌ایم فضایی مناسب ایجاد کنیم؛ چه از لحاظ محیط کاری که یک‌سوم زمان روزانه افراد را در بر می‌گیرد چه از منظر تأمین امنیت اقتصادی برای نیروهای کلیدی و مشاغل رقابتی تا بتوانیم اثرگذاری بیشتری در کنترل این پدیده داشته باشیم.»

اما پیامدهای خروج نیروی متخصص بر اکوسیستم داخلی چیست؟ حسنی در پاسخ به این پرسش مقدمه‌چینی می‌کند و می‌گوید: «هرچه عمر سازمانی افراد بیشتر می‌شود، احتمال مهاجرت کاهش می‌یابد. براساس تجربه ما، بیشترین میزان مهاجرت بین نیروهای تازه‌وارد یا کم‌سابقه است. این گروه به‌دلیل فرصت‌های بیشتر برای طراحی آینده شغلی خود آمادگی بیشتری برای مهاجرت دارند اما میان نیروهای باسابقه و تثبیت‌شده این روند کاهش می‌یابد و این موضوع در کنترل تبعات مهاجرت برای شرکت مؤثر است؛ زیرا وقتی فردی باسابقه یا دارای نقش کلیدی مانند تیم لیدر مهاجرت می‌کند، هزینه بیشتری برای سازمان دارد.»

مهاجرت عمدتاً بین نیروهای تازه‌کار اتفاق می‌افتد

او یادآوری می‌کند: «باتوجه‌به اینکه مشاغل ما نیازمند دانش تخصصی دامنه‌ای و سرمایه‌گذاری آموزشی هستند، مهاجرت این نیروها تأثیرگذار است اما چون عمدتاً بین نیروهای تازه‌کار اتفاق می‌افتد، اثر کلی آن کمتر است.»

نکته‌ای که شرکت‌های ایرانی نباید از آن غافل شوند این است که با ادامه این روند هزینه‌های جذب و حفظ نیرو افزایش می‌یابد؛ بنابراین به‌ نظر می‌رسد با اجرای برخی برنامه‌ها و راهکارها باید شدت این چرخه را کمتر و کمتر کنند. دراین‌باره مدیر منابع انسانی همکاران سیستم با بیان اینکه روند مهاجرت نیروها در یکی دو سال اخیر نزولی شده، می‌گوید: «اقداماتی که ما انجام داده‌ایم، ازجمله دقت در فرایند جذب و اطمینان از هدفمندی فرد برای کار بلندمدت، بسیار مؤثر بوده‌اند. تلاش می‌کنیم در مراحل ابتدایی جذب، درک دقیق‌تری از برنامه‌های فرد برای آینده داشته باشیم تا بتوانیم تا حدی ریسک مهاجرت را کاهش دهیم.»

به عقیده حسنی، «اگرچه نمی‌توان این ریسک را به صفر رساند، با فراهم‌آوردن فضای کاری مناسب، فرصت‌های رشد و توسعه و امنیت اقتصادی، سعی کرده‌ایم دلایل مهاجرت به حداقل برسد. حتی نیروهایی که از ما جدا می‌شوند، معمولاً با خاطره‌ای خوب سازمان را ترک می‌کنند.»

مراقبت در جذب و ایجاد فضای رشد

او با اشاره به اینکه شرکت‌ها نباید نقش خود را در کاهش این پدیده دست‌کم بگیرند، تأکید می‌کند: «هرچند عوامل بیرونی مانند شرایط اقتصادی و اجتماعی کشور بی‌تأثیر نیستند، تجربه ما نشان داده می‌توان با مراقبت در جذب و ایجاد فضای رشد، تا حد زیادی از شدت این پدیده کاست.»

باوجود مشکلاتی که برنامه‌نویسان ایرانی برای کار در ایران دارند و از آن طرف چالش‌هایی که هم‌زمان برای شرکت‌ها و استارتاپ‌ها ایجاد شده، پرسش این است که «صدور برنامه‌نویس تهدید است یا فرصت؟»، «راهکارهای کلان برای حفظ استعدادها چیست؟»

مهاجرت خاموش: چگونه ایران به صادرکننده برنامه‌نویس تبدیل شد
 نیما نامداری

نیروها صادر نمی‌شوند از اکوسیستم فناوری خارج می‌شوند!

مدیرعامل کارنامه و از چهره‌های فعال اکوسیستم استارتاپی نیز درباره این‌ مسئله می‌گوید: «واژه «صدور» در اینجا چندان دقیق نیست. مفهوم «صادرات» زمانی معنا پیدا می‌کند که در قبال آنچه به خارج از کشور فرستاده می‌شود، منبعی -اعم از مالی یا غیرمالی- به داخل کشور بازگردد. مثلاً کالایی صادر می‌شود و ارز فروش آن به کشور بازمی‌گردد اما درمورد نیروی انسانی چنین روندی وجود ندارد. افراد کشور را ترک می‌کنند، از چرخه اکوسیستم فناوری ایران خارج می‌شوند و در نقطه‌ای دیگر به فعالیت ادامه می‌دهند؛ بنابراین، نمی‌توان آن را «صادرات» نامید. واقعیت این است که تبعات منفی این روند بدون شک از منافع احتمالی آن پیشی می‌گیرد.»

«نیما نامداری» معتقد است: «شاید تنها فایده‌ای که بتوان برای این موضوع در نظر گرفت، این باشد که افراد توانمند، متخصص و دارای ظرفیت‌های بالای توسعه وقتی از ایران مهاجرت می‌کنند، فرصت می‌یابند تجربیات جدید کسب کنند، با ابزارهای روز دنیا کار کنند و بیشتر رشد کنند. این باعث می‌شود یک ایرانی در نقطه‌ای از جهان قابلیت بالاتری پیدا کند. شاید روزی بتواند به ایران بازگردد یا با شرکت‌های ایرانی همکاری کند و تأثیرگذار باشد اما فراتر از این، به‌سختی می‌توان فایده دیگری در این پدیده یافت.»

او در ادامه با تأکید بر اینکه در مقابل، هزینه‌ها و مشکلات آن بسیار است، توضیح می‌دهد: «مهم‌ترین آن ازدست‌دادن نیروی انسانی‌ای است که برای آموزش و رشد او سرمایه‌گذاری شده است. چنین نیرویی زمانی که می‌تواند کارآمد و فعال باشد، از دست می‌رود و این شبیه سرمایه‌گذاری شکست‌خورده است.»

اجبار کارفرمایان به ارتقای استانداردهای منابع انسانی 

دراین‌میان، در بازاری که تنوع و تعداد نیروی انسانی متخصص بالا باشد، کارفرمایان نیز مجبور می‌شوند استانداردهای منابع انسانی خود را ارتقا دهند. نامداری اضافه می‌کند: «حضور افراد توانمند که مطالبات بالاتری دارند، شرکت‌ها را به‌سمت بهبود محیط کار و ارتقای فرهنگ سازمانی سوق می‌دهند. در چنین شرایطی، نوآوری، همکاری و پیشرفت تسهیل می‌شود اما وقتی این نیروها از کشور خارج و تعدادشان کمتر می‌شوند، مطالبه‌گری نیز افت و کیفیت و استانداردهای منابع انسانی نزول می‌کند.»

به عقیده این فعال حوزه استارتاپ، «نکته‌ای که معمولاً نادیده گرفته می‌شود، مسئله «تنوع نیروی انسانی» در سازمان‌هاست. در جهان، یکی از تلاش‌های جدی سازمان‌ها افزایش تنوع در منابع انسانی است؛ تنوع از نظر تجربه، سن، علایق، باورها و شخصیت. بسیاری از شرکت‌های بزرگ دنیا تلاش می‌کنند مهاجران را جذب کنند؛ زیرا مهاجرت تجربه‌ای دشوار است و معمولاً کسانی که مهاجرت می‌کنند، افراد ریسک‌پذیرتری هستند و از پیش‌زمینه‌های متفاوتی برخوردارند. این تنوع منجر به نوآوری می‌شود.»

به گوگل، اوپن‌ای‌آی، اپل، تسلا یا آمازون نگاه کنیم

نامداری با بیان اینکه تفاوت تجربیات و دیدگاه‌ها بستر مناسبی برای تعارض‌های سازنده و به چالش کشیدن یکدیگر فراهم می‌آورد، می‌گوید: «شرکت‌هایی که تنوع نیروی انسانی بالاتری دارند، معمولاً در نوآوری، تحقیق و توسعه عملکرد بهتری دارند. کافی است به شرکت‌های موفق جهان مانند گوگل، اوپن‌ای‌آی، اپل، تسلا یا آمازون نگاهی بیندازید؛ بسیاری از مدیران و اعضای کلیدی آنها مهاجرند اما در ایران چون مهاجرت نیروی کار ورودی نداریم؛ یعنی از دیگر کشورها کسی برای کار نمی‌آید، ازدست‌دادن همین افراد مهاجر باعث کاهش تنوع در سازمان‌های ایرانی می‌شود. افرادی که مهاجرت می‌کنند، معمولاً ریسک‌پذیرترند، تجربه‌های متفاوتی دارند و آماده روبه‌رو شدن با چالش‌های جدیدند. ازدست‌دادن این افراد به معنای کاهش ریسک‌پذیری، کاهش نوآوری و کاهش ایده‌پردازی در سازمان‌هاست.»

شاید تمرکز بر دلایل مهاجرت و بررسی آن بتواند خالی شدن تدریجی بازار فناوری ایران از نیروی متخصص را روشن کند. موضوعی که مدیرعامل کارنامه درباره آن توضیح می‌دهد: «محدودیت‌های آزادی‌های اجتماعی و مدنی، مانند پوشش یا انتخاب‌های فردی که مردم انتظار دارند در زندگی نرمال خود داشته باشند و در ایران از آنها گرفته می‌شود، از دلایل مهم مهاجرت است. از طرفی، تحریم‌ها موجب شده‌اند شرکت‌های ایرانی، به‌ویژه در حوزه فناوری، نتوانند تجربه‌های متنوعی به دست بیاورند. دسترسی ما به ابزارها و فناوری‌های جدید محدود است. توسعه‌دهندگان نمی‌توانند به‌راحتی با تکنولوژی‌های به‌روز کار کنند و اغلب باید با روش‌های غیررسمی و محدود این کمبودها را جبران کنند که برای متخصصان سخت و آزاردهنده است.»

«تمایل به مسیر شغلی بین‌المللی» نکته دیگری است که نامداری به آن اشاره می‌کند و می‌گوید: «نسل جدید به‌دنبال ساختن رزومه‌های جهانی هستند. آنها می‌خواهند در شرکت‌هایی کار کنند که شناخته‌شده باشند و تجربه بین‌المللی به آنها بدهند. نگاه به شغل دیگر فقط به‌عنوان منبع درآمد نیست، بلکه کیفیت محیط کار، فضای تعامل و لذت از شغل نیز بسیار اهمیت دارد. درنهایت، این روندی است که در سطح جهانی هم دیده می‌شود. اما ۲ عامل نخست، مسائل سیاسی و تحریم‌ها، مخصوص ایران هستند و تأثیر بسزایی در تصمیم افراد برای مهاجرت دارند.»

روایتی چندلایه از آرزوها، محدودیت‌ها و تصمیمات شخصی

با همه اینها، به‌ نظر می‌رسد مهاجرت برنامه‌نویسان ایرانی نه صرفاً پدیده‌ای جمعی، بلکه روایتی چندلایه از آرزوها، محدودیت‌ها و تصمیمات شخصی در مواجهه با واقعیت‌های اجتماعی و اقتصادی کشور است. آنان که رفته‌اند، اغلب با مهارت و پشتکار راهی بازار جهانی شده‌اند و آنان که مانده‌اند، هنوز در دل همین محدودیت‌ها برای بهتر شدن تلاش می‌کنند. پرسش بنیادین همچنان باقی است؛ آیا می‌توان ساختاری ایجاد کرد که نه‌فقط مانع مهاجرت بی‌رویه شود، بلکه مسیر بازگشت یا همکاری مؤثر این استعدادها را نیز هموار کند؟ آینده ایران در گرو پاسخی است که امروز برای این سؤال پیدا می‌کنیم.

ارسال به دوستان