همین که داشتند او را به سوی دیگ جوشان میکشیدند عبدالله بی اختیار شروع به گریه كرد. جناب فرمانده رومیان با دیدن این وضع به خیال اینکه او کم آورده است گفت: نگاه کنید دارد گریه میکند... او ترسید.... او را برگردانید.
کد خبر: ۱۰۹۶۳۳۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۶/۳۱