۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۴
به روز شده در: ۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۲۲:۰۳
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۹۶۴۴۲
تاریخ انتشار: ۱۲:۰۳ - ۱۹-۱۰-۱۳۸۸
کد ۹۶۴۴۲
انتشار: ۱۲:۰۳ - ۱۹-۱۰-۱۳۸۸

گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي امروز

روزنامه‌هاي صبح امروز ايران در سرمقاله‌هاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته‌اند كه برخي از آنها در زير مي‌آيد.

آفتاب يزد: چند سوال پيش پا افتاده! 

«چند سوال پيش پا افتاده!» عنوان سرمقاله روزنامه‌ آفتاب يزد است كه در آن مي‌خوانيد؛
سه روز قبل، يك مقام دولتي افاضه فرموده‌اند كه «سوالات خبرنگاران روزنامه‌ها و برخي خبرگزاري‌ها از وزيران، سوالات پيش پاافتاده است» البته خدا را سپاسگزاريم كه نه رزق و روزي خبرنگاران به دست اين «مشاور كم لطف» است و نه آنها در امور اخلاقي و شرعي، مقلد افرادي مانند او هستند. ضمن آنكه بر اين باوريم كه قضاوت اغلب مردم نسبت به عملكرد‌ها و اظهارنظرها، بر استاندارد‌هاي عقلي و اخلاقي منطبق است ولذا حتي اگر ما براي دلخوشي مقام دولتي، سوالات خود را «پيش پا افتاده» بناميم از ارزش اين سوالات كاسته نخواهد شد. علاوه بر آن، بي‌تابي بعضي مسئولان در برابر برخي پرسش‌ها، نشان مي‌دهد كه سوالات مطرح شده، مهم و تاثيرگذار است و گاهي هم «عصباني كننده.» به هر حال با اجازه پزشك مطبوعات – كه قبلا خواستار فرستادن روزنامه‌ها به مرخصي استعلاجي، شده بود –چند سوال ديگر مطرح مي‌كنيم و قضاوت در اين مورد كه عنوان «پيش‌پا افتاده» بيشتر شايسته سوالات است يا پاسخ‌ها را به مردم مي‌سپاريم.

سوال مشخص اين مقاله، پيرامون لايحه بودجه سال 1389 است. عدم تلاش براي تقديم به موقع اين لايحه به مجلس در تمام 5 سال گذشته به ويژه تاخير رسمي و غيرقانوني سال جاري، نشان مي‌دهد كه از نظر برخي مسئولان دولتي، اين لايحه نيز يك سند پيش پاافتاده مي‌باشد و لابد تاخير بيش از يك ماهه در ارائه آن به مجلس و كاهش حدود 50 درصدي از فرصتي كه براي بررسي آن در اختيار نمايندگان مجلس مي‌باشد، هيچ مشكلي در دقت و پختگي آن ايجاد نخواهد كرد. اما همه تاخيرها را كه ناديده‌بگيريم، تعويق مجدد تقديم بودجه و عدم ارائه آن تنها به دليل سفر خارجي رئيس دولت، از عجايب عرصه مديريتي كشور ماست. آقاي احمدي‌نژاد بارها اعلام كرده كه دولت او قانون‌گراترين دولت ايران بوده است.

قاعدتا اين دولت بايد براي عدم اجراي مصوبه قانوني مجلس درخصوص ارائه لايحه بودجه به مجلس تا 15 آذرماه، يك حجت قانوني ارائه نمايد. دولت‌هاي نهم و دهم، همچنين «علمي‌ترين» دولت ايران، معرفي شده‌اند. لابد دولت علمي، براي ضعف در بررسي و تنظيم بودجه در مدت قانوني، دليل محكمي ارائه خواهد نمود. مسئولان دولتي همچنين ادعا كرده‌اند كه بحران اقتصادي جهاني را دو سال زودتر پيش بيني كرده بودند پس همگان حق دارند كه توانمندي‌ اين دولت در پيش‌بيني علمي و عملياتي از تحولات مالي سال آينده كشور– كه آنها را به تنظيم و تقديم به موقع بودجه به مجلس، قادر مي‌سازد – توقع داشته باشند.

از ديگر ويژگي‌هايي كه براي دولت فعلي و رئيس آن، مطرح شده، اظهار نظر مشاور رئيس دولت است كه در سال نخست فعاليت دولت نهم اعلام كرد «كارهايي كه تصميم‌گيري آنها قبلا 5 سال طول مي‌كشيد، توسط احمدي‌نژاد در يك شب تصميم‌گيري مي‌شود .» پس لابد يكي از سوال‌هاي پيش پا افتاده اين خواهد بود كه «‌چرا كاري كه دولت‌هاي قبلي تا پايان آذرماه هر سال به پايان مي‌‌رساندند با رسيدن به نيمه دوم دي ماه، هنوز انجام نشده است؟» اما از همه اين‌ها مهمتر آن است كه مگر دولت، از برنامه سفر رئيس‌خود بي‌اطلاع بوده است؟ مقامات دولتي وعده ارائه بودجه به مجلس در هفته گذشته را مطرح كرده بودند و پس از آن اعلام شد كه به دليل سفر خارجي احمدي‌نژاد، تقديم بودجه به تعويق افتاده است.

البته بعيد است كه كسي به اين پرسش پاسخي بدهد؛ همانطور كه چهار ماه قبل، پرسش صاحب اين قلم از مسئولان دولتي، در خصوص علت معرفي چند تن از وزيران به مجلس در تاريخ 16 شهريور 88 و بازپسگيري معرفي آنها پس از يك روز (17 شهريور) بي پاسخ ماند. در آن زمان، علت بازپسگيري «معرفي نامه وزيران» فرارسيدن شب‌هاي قدر اعلام شد اما كسي براي مردم توضيح نداد كه «مگر رئيس دولت و همكاران و مشاوران او، هنگام ارسال معرفي نامه ‌به مجلس، از فرارسيدن شب‌هاي قدر، بي‌اطلاع بوده‌اند؟» به هر حال، اگر برخلاف نوبت قبل، اين بار به اين پرسش «پيش‌پا افتاده» جواب دادند آنگاه سوال مهم‌تري را مطرح و از مديران قوه مجريه خواهيم پرسيد كه «از ميان تعيين تكليف بودجه – كه تاخير در تقديم آن به مجلس، به معناي كاهش دقت در بررسي آن و يا تاخير در تعيين تكليف وظايف مالي همه دستگاه‌ها در سال آينده خواهد بود– و سفر به يك كشور همسايه براي افتتاح يك پروژه نه چندان مهم، كداميك از اهميت بيشتري برخوردار است و در صورت ضرورت براي تاخير يكي براي ساماندهي ديگري، اولويت با كدام است؟ البته رئيس دولت، بارها نشان داده كه اگر اراده جدي براي انجام كاري داشته باشد، نه سفر مانع اوست و نه هيچ چيز ديگر؛ همانطور كه اخيرا براي به نتيجه رسيدن يك پروژه، سفر خود به شيراز را نيمه كاره رها كرد و پس از حضور چند ساعته در جلسه شوراي عالي انقلاب فرهنگي، مجددا به شيراز بازگشت. او همچنين بارها، قبل از آغاز يك سفر داخلي و خارجي، در جلسات مهم داخلي از جمله جلسات مجلس شركت كرده و شايد مستقيما از مجلس به فرودگاه رفته است.

ما سوالات خود را پرسيديم . گمان هم نمي‌كنيم اين سوالات از برخي سوالاتي كه در مصاحبه‌هاي سفارشي با ‌ CNN‌ و ساير شبكه‌هاي آمريكايي مطرح مي‌شود پيش پا افتاده‌تر باشد. پس اميدواريم ما را هم در حد خبرنگاران چشم آبي ‌ CNN‌ قابل بدانند و يكبار به اين سوالات پيش پا افتاده پاسخ دهند زيرا برخي از همين سوالات در هفته‌هاي اخير به دغدغه‌ بسياري از نمايندگان مجلس و صاحب‌نظران امور اقتصادي و مديريتي كشور نيز تبديل شده است.

پي‌نويس
نا‌يب‌رئيس مجلس در تاريخ 12دي ماه به استناد وعده مقامات دولتي گفته بود كه لايحه بودجه 89 اين هفته به مجلس مي‌آيد اما در تاريخ 14 دي ماه معاون پارلماني رئيس دولت اعلام كرد كه دولت در نظر داشت، اين هفته برنامه و بودجه را تقديم مجلس كند. اما باتوجه به سفر احمدي‌نژاد به تركمنستان و تاجيكستان، يكشنبه هفته آينده، لايحه بودجه و برنامه به مجلس مي‌رود.
 
كيهان:زنگ خطر در «سوكوترا»

«زنگ خطر در سوكوترا» عنوان يادداشت روز روزنامه‌ي كيهان است كه در آن مي‌خوانيد؛ديويد پترائوس فرمانده نظامي آمريكا در منطقه خاورميانه چند روز پيش حامل پيامي از باراك اوباما رئيس جمهور آمريكا براي علي عبدالله صالح رئيس جمهور يمن بود. درباره محتواي پيام او اطلاعات دقيقي منتشر نشده است ولي نگاهي به مجموعه تحركات آمريكايي ها در يمن و تحولاتي كه طي روزهاي اخير در اين خصوص مشاهده شده تا حد زيادي از محتواي آن نامه پرده برمي دارد.
از آنجا كه فرمانده نظاميان آمريكا در خاورميانه حامل اين نامه بوده مي توانيم با قطعيت بگوئيم اين نامه «امنيتي» و «ويژه» بوده است اما براي آنكه به محتواي اين نامه پي ببريم توجه به خبرهايي كه در حول و حوش آن وجود دارد، ضروري است.

1- علي الاحمد كه سعودي الاصل و تبعه آمريكاست در مصاحبه با يك شبكه تلويزيوني از راه اندازي يك پايگاه نظامي توسط آمريكا در جزيره استراتژيك «سوكوترا» (SOCOTRA) كه متعلق به يمن است خبر داد. اين جزيره در دهانه باب المندب و حدود 380 كيلومتري مرزهاي جنوبي يمن واقع شده و مساحتي به اندازه چند كشور كوچك حاشيه جنوبي خليج فارس دارد. اين جزيره به شاخ آفريقا، اولين تنگه استراتژيك دنيا، درياي سرخ و اقيانوس هند اشراف دارد.

2- آمريكا، اتحاديه اروپا و كشورهاي عرب شبه جزيره در تاريخ هشتم بهمن ماه آينده (28 ژانويه) در يك كنفرانس در لندن گردهم خواهند آمد. در اين بين دفتر گوردون براون- نخست وزير انگليس- در تاريخ 11 دي ماه طي بيانيه رسمي اعلام كرد: «براون همه بازيگران بين المللي كليدي را به نشستي در سطح مقامات عالي رتبه به منظور گفت وگو براي يافتن بهترين راه حل مبارزه با افراط گرايي فراخوانده است» انگليسي ها و آمريكايي ها در دو سطح رسانه اي و ديپلماتيك، اسلام گرايي را با واژه افراط گرايي بيان مي نمايند.

3- نشريه آلماني «دي ولت» دو روز پيش نوشت: «آمريكا در نظر دارد در پاسخ به حمله تروريستي به هواپيماي مسافربري دلتا كه به سمت ديترويت آمريكا پرواز مي كرد، خود را براي انجام عمليات نظامي در يمن آماده كند.» آمريكايي ها مدعي شده اند كه در روز اول كريسمس - 11 دي ماه- القاعده در صدد انفجار اين هواپيما برآمده است. مدت ها بود كه از القاعده در يمن خبر چنداني منتشر نمي شد اما پس از شكست سنگين ارتش يمن، ارتش عربستان و حملات هوايي آمريكا در جنگ عليه مبارزان صعده، مسئله پيدايي «القاعده جديد» مطرح گرديد.

4- شبكه سعودي العربيه- كه در منطقه به العبريه معروف است- سه روز پيش اعلام كرد كه تدابير امنيتي در اطراف سفارتخانه هاي غربي در صنعا متمركز شده است. آمريكا و چند كشور ديگر غربي سفارت خانه خود را در اين كشور تعطيل كرده اند و وزيرخارجه آمريكا اعلام كرده است كه: «بي ثباتي يمن، امنيت منطقه و جهان را تهديد مي كند.»

5- مارتين نسيركي، سخنگوي دبير كل سازمان ملل درباره اجلاس جهاني پيرامون يمن به خبرنگاران گفت: «بان كي مون گفته است كه بايد از نقش رئيس جمهور يمن هم در چنين نشستي اطمينان حاصل شود.» اين اظهارات از وجود مباحثات بسيار جدي در ميان كشورهاي غربي طراح نشست 8 بهمن لندن پيرامون آينده يمن خبر مي دهد.

6- معاون نخست وزير يمن- راشدالعليمي - در واكنش به نقشه هاي آمريكا پيرامون اين كشور گفت: «مداخله مستقيم آمريكا در امور يمن به تقويت القاعده منجر مي شود.» وي در عين حال بر تعهد كشورش در همراهي با برنامه آمريكا تأكيد نمود.

7- روزنامه ديلي تلگراف چاپ لندن در تاريخ 23 آذرماه گذشته از اعزام نيروهاي ويژه آمريكا به يمن پرده برداشت. اين روزنامه به نقل از يك مقام امنيتي آمريكا نوشت: «هدف از اعزام نيروهاي ويژه ارتش آمريكا به يمن، جلوگيري از تبديل شدن اين كشور به پايگاه افراطيون است.» سه روز پس از درج اين خبر، هواپيماهاي آمريكايي به يك روستا-الماجله- حمله كردند و مدعي شدند كه مركز آموزش نيروهاي القاعده در اين روستا بوده است اما در عين حال عمليات آمريكا در كوهستان مران از مرز 220 حمله تجاوز كرد و در اين بين دهها نفر جان خود را از دست دادند. عمليات هوايي آمريكا عليه ساكنان روستاي الماجله با حمله نيروهاي زرهي ارتش يمن به اين منطقه همراه بوده است.

8- دولت هاي مصر و اردن از حملات نظامي آمريكا- بطور تلويحي- ابراز نگراني كردند. نخست وزيران مصر و اردن ضمن دفاع از عمليات عربستان عليه نيروهاي الحوثي اعلام كردند كه با هرگونه دخالت خارجي در امور يك كشور عربي مخالفند. اين موضوع بيانگر نگراني ناشي از كنار گذاشتن نقش كشورهايي نظير مصر و اردن در حوزه عربي مي باشد.

9- يك روز بعد از سفر ديويد پترائوس، آمريكايي ها سناتور «جان مك كين» -رقيب انتخاباتي اوباما- را در راس هياتي به يمن اعزام كردند. كين بلافاصله پس از ورود به صنعا اعلام كرد كه «آمريكا از دولت علي عبدالله صالح در برابر مبارزان صعده حمايت مي كند.» اما او ظاهراً ماموريت ديگري داشته است.

10- دو روز پيش «تايمز مالي» چاپ انگليس طي مقاله اي- كه ديروز واحد مركزي خبر ترجمه آن را منتشر كرد- نوشت: كارشناسان غربي امور يمن پيش بيني مي كنند كه دولت كنوني يمن تا سال آينده سقوط مي كند و اين در حالي است كه احساسات ضدغربي در اين كشور بسيار بالاست.
از مجموعه موارد ياد شده و موارد ديگر استنتاجات زير- كه با قطعيت زيادي همراه مي باشد- بدست مي آيد.

1- آمريكا، اروپا و كشورهاي محور آمريكا در منطقه در تلاشند تا يك دگرگوني اساسي در وضع امنيتي منطقه- شامل شبه جزيره، شاخ آفريقا و درياي سرخ- پديد آورند. محور ياد شده در اين منطقه با چند مشكل جدي مواجه است. بن بست روند سازش به دليل محور بودن مقاومت، وضعيت مبهم عربستان سعودي و احتمال جدي فروپاشي اين رژيم از درون و حاكم شدن اسلام گراها بر كشوري كه جايگاه قلب را در تن جهان اسلام دارد، فروپاشي دولت غرب گراي علي عبدالله صالح و قدرت گرفتن شيعيان مبارز در يك كشور عربي ديگر، فروپاشي رژيم صهيونيستي به دليل رشد مقاومت فلسطيني-اسلامي، شكست جدي برنامه هاي نظامي آمريكا در منطقه و احتمال مواجه شدن غرب با وضعي كه چاره اي جز خروج نظامي و سياسي از اين منطقه نداشته باشد.

2- آمريكا كه كماكان روي استفاده از عنصر نظامي- بعنوان مهمترين نقطه امتياز اين دولت از سايرين- تاكيد مي كند، توجه خود را روي يافتن پايگاه ثابت و داراي ظرفيت لازم معطوف كرده است. به نظر آمريكايي ها مي رسد كه جزيره بسيار استراتژيك سوكوترا با حدود 3600 كيلومتر مربع مساحت و اشراف توامان بر شبه جزيره، شاخ آفريقا و درياي سرخ يك نقطه مناسب باشد.

براين اساس بايد گفت آمريكايي ها به دنبال احداث يك پايگاه نظامي در سوكوترا نيستند چرا كه اين پايگاه را در اين جزيره از سال 1373- بعد از وحدت دو يمن- در اختيار گرفته اند. اين پايگاه در دوره حاكميت چپ ها بر يمن جنوبي در اختيار شوروي بود. بلكه مي توان با قاطعيت گفت كه آمريكايي ها به دنبال تبديل كامل اين جزيره بزرگ به پايگاه نظامي و بلكه مهمترين پايگاه نظامي خويش در منطقه هستند.

3- كنفرانس 8 بهمن ماه لندن و مشاركت سه ضلع آمريكا، اروپا و كشورهاي عربي در واقع براي يافتن راه مهار اسلام گرايي است چرا كه دغدغه و نگراني مشترك اين سه ضلع- و ضلع چهارم كه حضور دارد ولي در پشت چهره هاي ديگران پنهان مي شود يعني صهيونيست ها- بطور قطع اسلام گرايي است. البته آنان نوعاً عنوان هاي ديگري نظير مبارزه با تروريسم، كنترل موج خشونت در منطقه و مبارزه با القاعده را مطرح مي كنند ولي كيست كه نداند اولا تروريسم در منطقه- و از جمله القاعده- مولود خود غرب است و از سوي دولت هاي عربستان، كويت و... تغذيه مالي مي شود، از سوي ديگر كيست كه نداند تروريسم در منطقه از حمايت هاي مردمي برخوردار نيست و براي ريشه كن شدن گروه هاي كوچك و وابسته كافي است غرب دست خود را از پشت آنان بردارد.

4- شكست جبهه مشترك غربي- عربي از شيعيان مظلوم صعده و رو به فزوني گذاشتن هواداران حوثي ها در يمن، مربع آمريكا، اروپا، صهيونيسم و كشورهاي وابسته عربي را بشدت به وحشت انداخته است. اين مربع منحوس سعي دارد كه با احياي يك جريان وابسته شبه مذهبي- القاعده- شكست خود را بپوشاند و توجهات را به نقطه اي ديگر سوق دهد.

5- يك نكته مهم در اين ميان، به حاشيه راندن محور مقاومت مي باشد. اين مربع منحوس با طرح بحث «القاعده جديد» درصدد است كه حساسيت محور مقاومت روي تحركات خود را بكاهد و در سايه آن طرح بسيار خطرناك تحول در ساختار امنيتي منطقه و انهدام ساختارهاي منطقه اي امنيت را جلو ببرد. بر اين اساس، محور مقاومت با تعقيب جدي تحركات محور غرب بايد مانع تحقق طرح هاي خطرناك و در عين حال خيال پردازانه غرب شوند.

6- كشورهاي اسلامي محور مقاومت و هواداران آن بايد دريابند كه محور چهارگانه فوق علي الظاهر دست اندر كار طراحي كلان امنيتي هستند ولي در واقع آنان سرگرم احداث يك كمربند امنيتي براي حفظ رژيم هاي رو به فروپاشي وابسته به خود در اين منطقه هستند و بر اين اساس بزرگترين پادزهر طرح هاي شيطاني آنان تداوم هجوم موج اسلام گرايي به اضلاع پوسيده اين هندسه است. گام اول اين هجوم در عرصه رسانه ها با افشاگري رقم مي خورد. همه مي دانند كه ظرفيت مبارزه ملت ها با آمريكا بسيار بالاست. جبهه اسلام گراها مي تواند با تكيه بر نفرت فزاينده مسلمانان از محور آمريكا، نيروهاي عظيمي را به ميدان بفرستد تا طي چند سال آينده ديگر در منطقه ما برج و بارويي براي غرب نماند.

رسالت:19 دي و ربع قرن روزنامه نگاري

«19 دي و ربع قرن روزنامه نگاري»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي رسالت به قلم محمد كاظم انبارلويي است كه در آن مي‌خوانيد؛32 سال پيش در چنين روزي مردم قم براي دفاع از حريم مرجعيت و روحانيت به خيابان ها ريختند. بيت آيت الله نوري همداني در قم کانون اين اجتماع انقلابي بود. مردم قم از اهانت روزنامه اطلاعات به  امام خميني(ره) مرجع شيعيان جهان بر افروخته بودند.

يک بغض فرو خفته در اين روز ترکيد و پژواک صداي آن خيلي زود در سراسر کشور شنيده شد.
12 سال پيش از آن رژيم مستبد پهلوي،  امام (ره) را به جرم آزاديخواهي و اسلام خواهي و ايستادگي در برابر مظالم  آمريکا و به خاطر خروش انقلابي عليه لايحه کاپيتولاسيون به ترکيه و سپس نجف تبعيد کرده بود.

تبعيد امام(ره) از او يک سيماي نوراني که نماد دفاع از استقلال و شرف ايرانيان بود در تاريخ ايران به ثبت رساند.

19 دي سال56  يک پيچ تند در تاريخ سرزمين ماست که تمامي انرژي متراکم و غني شده ملت انقلابي ما را در خود يکجا جمع کرده بود. در اين روز ملت ما سير و سلوکي را آغاز کرد که در مدتي کوتاه يعني در روز22  بهمن57  شاهد آزادي، استقلال و جمهوري اسلامي را در آغوش کشيد.

پيام ملت ما بويژه مردم غيور و شجاع قم در روز19  دي اين بود که شکنجه و شلاق در زندان هاي رژيم و سختي هاي مبارزه را تحمل مي کنيم  اما توهين و تحقير به مرجعيت و روحانيت را هرگز! اين پيام مهمي براي دشمن بود که متاسفانه يا - بهتر بگوييم خوشبختانه- اين پيام را نتوانست درست دريافت کند.

امروز پس از سه دهه از آن حادثه بزرگ، دشمن دوباره در همان راه اهانت و تمسخر پاي نهاده است. اهانت به تصوير نوراني  امام(ره) توسط فرقه سبز و سپس هتک حرمت شعائر الهي نهضت کربلا در روز عاشورا، تکرار اشتباه دشمن در اهانت به  امام(ره) در دي ماه56  بود.

اگر رژيم شاه از آن اهانت توانسته بود طرفي ببندد، فرقه سبز و عمال  آمريکا و استکبار جهاني از اين رويکرد زشت و سخيف هم طرفي خواهند بست.

آنچه جالب و شنيدني و عبرت  آموز است، آن است که  امروز نيز بيت شريف آيت الله نوري همداني که بحق آن را بايد «بيت انقلاب» ناميد و بيوت مراجع عالي قدر که نماد بيداري و هوشياري ملت ايران است با همان انرژي و با همان طراوت و تازگي و نشاط در صحنه حضور دارند و دست رد بر سينه نامحرمان انقلاب و دشمنان نظام الهي زده اند.

آن روز ما در برابر تهديد سخت  آمريکا در رژيم شاه قرار داشتيم،  امروز مبارزه در پيچيده ترين شکل آن نمود دارد اين بار در برابر تهديد نرم دشمنان قسم خورده نظام قرار داريم.

جبهه کفر، نفاق و الحاد در يک صف بي پرده و نقاب به همه نمادها و سمبل هاي عزت، شرف و پايداري و در يک کلمه مقدسات مردم اهانت مي کنند، بدون شک تاريخ ايران در حال ثبت وقايعي شورانگيزتر و حماسي تر از روزهايي چون19  دي ماه سال56  است. روز9  دي ماه امسال نيز در تاريخ ايران و حتي اسلام يک روز تاريخي است. يک کاروان40  ميليوني چون سيل در خيابان هاي ايران و بويژه در تهران به حرکت درآمدند تا قدرت نرم جمهوري اسلامي را به رخ دشمنان نظام بکشند.

لحن دشمن و عمال آن در داخل پس از9  دي تغيير کرد. مردم مصمم هستند در حضوري ديگر که بزودي رخ خواهد داد به تکرار اين پيام عبرت  آموز تاريخي بپردازند.

از سوي ديگر19  دي ماه روز تاسيس روزنامه رسالت است. اينکه بنيانگذاران روزنامه رسالت چرا چنين روزي را براي تاسيس اين جريده انتخاب کردند، خود حکايتي است.

روزنامه رسالت از  امروز وارد بيست و پنجمين سال انتشار خود مي شود. دقيقا24  سال پيش يک صدا به صداهايي که در عرصه رسانه در کشور مطرح بود، اضافه شد.

جمعي از علما و شخصيت هاي ملي کشور تصميم  گرفتند گفتمان جديدي را در فضاي سياسي کشور آغاز کنند تا يک ظرفيت جديد براي دفاع از انقلاب و نظام و ولايت فقيه را پديد آورند.

تولد اين گفتمان آغاز يک رقابت جدي، قانونمند و جوانمردانه با کساني بود که اداره کشور را و فضاي گفتماني انقلاب را تک صدايي مي خواستند و اجازه شنيدن صداهاي ديگر را نمي دادند. اين جريان هماني است که بعدها مبلغ پلوراليسم سياسي و حتي ديني شد! دشواري هاي کار رسالت در آغاز هزينه اي به  اندازه خار در چشم و استخوان در گلو داشت. به دليل شرايط خاص جنگ و برخي ملاحظات، صدايمان را در حد آنچه به عنوان رسالت الهي درک مي کرديم تنظيم مي کرديم. رسالت طي ربع قرن روزنامه نگاري محفل انسي براي طرفداران واقعي امام(ره) و رهبري و شيفتگان عدالت اسلامي و فقاهت است.

ما در آن دوران گرفتار جمعيتي بوديم که حداقل سه دهه براي افشاي ماهيت آنها فرصت لازم بود.  امروز که پرده ها بالا رفته و همه چيز عريان در نگاه مردم وجود دارد آنچه که مي گفتيم خيلي راحت شنيده مي شود.

آن روز عده اي به ناحق ما را متهم به دفاع از سرمايه داري و طبقه مترف جامعه معرفي مي کردند  امروز همين جماعت در آغوش سرمايه داران عليه آراي مستضعفان و محرومان، تبديل به بزرگترين تهديد عليه جمهوريت نظام شده اند.

آن روز همين جماعت خود را طرفدار اسلام ناب و ما را متهم به اسلام  آمريکايي مي کردند.  امروز تمام بوق هاي  آمريکايي و صهيونيستي يکصدا از آنها دفاع مي کنند و با کساني همپيمان شده اند که با تمام نمادهاي ديني و مذهبي و بزرگان اسلام اعلام جنگ کرده اند.

کار را به آنجا رسانده اند که حتي در روز عاشورا کف و سوت مي زنند و هلهله مي کنند و به شعاير الهي فرهنگ عاشورا و کربلا اهانت مي کنند.

امروز نگاه ما به تلخي هاي گذشته نيست.  امروز حتي نگاهمان به تبهکاري هاي اين قوم و فرقه جفاکار نيست. ما به آينده فکر مي کنيم. آينده اي که در آن پيشرفت کشور تضمين شده و خدمت به مردم يک هدف مقدس و بسط عدالت در جامعه ما يک رسالت الهي باشد!

امروز ما مي گوييم بايد از باب تکريم جمهوريت به راي محرومين و مستضعفين احترام گذاشت و صداي آنها را که از صندوق هاي راي به گوش مي رسد به رسميت شناخت.  امروز ما مي گوييم چهره اسلام در ايران، منطقه و جهان نوراني تر از سه دهه گذشته است. نبايد يک فرقه با سوء استفاده از آزادي در کشور به خود اجازه دهد که آن را سياه نشان دهد.  اما آنها به تبهکاري خود ادامه دادند و در سياه نمايي رکوردي باقي گذاشتند که لعن و نفرين ملت ايران و همه آزاديخواهان جهان را رايگان براي خود خريدند.

امروز ما با همان قوت و قدرت بر عهد روزهاي آغازين خود استوار هستيم.
عهد و پيمان ما تلاش در تبليغ رسالت الهي، تحقق همه جانبه احکام الله و حاکميت فقه و ولايت فقيه است.ما طرفدار حق هستيم و مدافع حزب الله و بر اين مسير به ياري خداوند پاي مي فشاريم.

اعتماد: مطبوعات به صف، صف

«مطبوعات به صف، صف»عنوان يادداشت روز روزنامه‌ي اعتماد به قلم احمد پورنجاتي است كه در آن مي‌خوانيد؛اگر وضع به همين سياق پيش برود، به سلامتي متوليان مطبوعاتي وزارت ارشاد، کار به جايي خواهد رسيد که هر روز صبح، سردبيران روزنامه ها در محوطه دفتر آقاي معاون به صف شوند و پس از استماع نطق ارشاديه ايشان، ديکته مفصلي بنويسند، متاسفانه فضاي غبارآلود و بدبينانه يي هم که در ماه هاي اخير عرصه سياسي داخل کشور را فراگرفته، انگار مجال مناسب و مغتنمي براي پختن يک غذاي مطبوع و مطلوب از اين «مرغ عزا و عروسي» يعني مطبوعات البته از نوع مستقل و بي پشت و پناهش- فراهم ساخته است.

مساله ديروز و امروز نيست. مي دانم که هميشه کم يا بيش همين گونه بوده است. ديواري کوتاه تر از مطبوعات و رسانه هاي مستقل پيدا نمي شود که دست آخر همه کاسه کوزه ها بر سرش شکانده شود. گيرم که غرولندي هم مي کنند اما چه فايده؟، انگار هيچ پناه و مرجع و ملجايي هم نيست يا ترجيح داده مي شود که نباشد که آه و استغاثه اين جماعت روزنامه نگار را بشنود و اگر حتي کار نمي تواند کرد، دست کم غمگساري کند و سنگ صبور شود و آهنگ «بزک نمير» را براي آنها زمزمه کند، اي همه آنان که دغدغه آسيب ديدن رابطه اعتمادآميز «نظام و مردم» را داريد، اين قلم به عنوان کوچک ترين شهروند اين کشور که دل در گرو آرمان هاي اصيل انقلاب اسلامي و موفقيت نظام و حشمت و محبوبيت آن دارد، هشدار مي دهم؛ اين روند «گير سه پيچ» که به ويژه در اين چند ماه به صورت پيشرونده از سوي معاونت مطبوعاتي وزارت ارشاد و هيات نظارت و جاهاي ديگر در جريان است مصداق «عاقبت سرکنگبين صفرا فزود» خواهد شد.

کار به جايي رسيده که حضرات وزارت ارشاد، صدور اخطاريه در پي اخطاريه، امريه در پي امريه، «به اين موضوع و آن شخص نپردازيد و وارد فلان حريم نشويد» را کافي و وافي به مقصود نديده اند و برخلاف روح و نص صريح قانون اساسي و قانون مصوب مجلس، رسماً و بي تعارف به مطبوعات رهنمود مي دهند و حتي الزام مي کنند که به چه چيز بپردازند و به چيز نپردازند و حتي خبر و تصوير مربوط به کدام مقام مسوول را در چه حد و اندازه در نشريه خود درج کنند.

اگر شخصاً در برخي روزنامه ها نخوانده بودم باور کردنش بسيار سخت بود اما ملاحظه کنيد که آقاي معاون مطبوعاتي وزارت ارشاد در جلسه توجيهي با خبرنگاران مطبوعات چه مي گويد و از کجا به کجا مي رسد؛ «اگر کسي بخواهد به هر نحوي- چه مستقيم و چه غيرمستقيم- مرتکب اين موارد (وهن و افترا) شود مصداق خلاف قانون است و با او برخورد مي شود. به عنوان مثال اينکه در رسانه يي خبر يا تصوير يک شخص حقوقي رده دوم و سوم، بالاتر و بزرگ تر از يک شخص حقوقي رديف اول قرار گيرد در واقع حاکميت مورد وهن و اهانت قرار گرفته است. کوچک سازي بزرگان و بزرگنمايي ديگران قطعاً خلاف قانون است.» مفهوم واقعي سخن آقاي معاون اين است که مثلاً اگر روزنامه يي به طور همزمان بخواهد خبر و تصوير مربوط به تشرف يک آقاي وزير را به حرم حضرت عبدالعظيم(ع) براي زيارت و سياحت شخصي و در همان حال گزارش يا خبر مهمي از برنامه هاي آن وزارتخانه توسط مديرکل جناب وزير درج کند، لازم است تيتر و تصوير درشت را به خبر اول و عنوان و تصوير کوچک تر را به دومي اختصاص دهد، در غير اين صورت حاکميت مورد وهن و اهانت قرار گرفته است. وقتي «زاويه ديد» يکسره بدبينانه و پيشداورانه باشد و سعه صدر و ساحت فرهنگي حکم کيميا را پيدا کند و از همه مهم تر، آنگاه که سکان برخي مسووليت ها بي توجه به معيارهاي حرفه يي و تخصصي در اختيار امثال بنده قرار گيرد، «اين هنوز از نتايج سحر» خواهد بود، هر کارآموز مبتدي و طرح کادي در عرصه فعاليت خبرنگاري و اطلاع رساني نيز مي داند که آنچه «جايگاه» خبر را در رسانه تعيين مي کند، «اهميت خبر» است.

متاسفانه برخي از دوستان روزنامه يا نشريه را با «اعلاميه مجلس عروسي يا مجلس ترحيم» عوضي مي گيرند که معمولاً ترتيب درج نام ها بر اساس از بزرگ تر به کوچک تر يا حتي بر مبناي حروف الفباست. همکاران عزيز من در سازمان صدا و سيما- به ويژه پيشکسوتان حوزه خبر- به خوبي خاطرشان هست که در همان سال هاي نخست پس از استقرار نظام که حضرت امام خميني(ره) در هفته چندين بار با مردم يا مسوولان يا مقامات خارجي ديدار و سخنراني داشتند، به حرمت جايگاه والاي ايشان، خبر و گزارش آن ديدارها در صدر برنامه هاي خبري صدا و سيما پخش مي شد اما به گواهي مديران و مسوولان وقت سازمان، شخص ايشان از آن روند غيرحرفه يي و غيررسانه يي جلوگيري کردند و حتي با ذکر مثال فرمودند؛ «چه بسا خبر مربوط به فعاليت يک کشاورز در گوشه يي از کشور، مهم تر از خبر مربوط به من (يعني امام(ره)) باشد. آن را بايد ترجيح بدهيد. تصوير او را بايد نشان بدهيد.»

حال ببين، تفاوت ره از کجاست تا به کجا،

بعدها که اين حقير نيز براي مدتي در صدا و سيما مسووليت پيدا کردم، شاهد بودم همين مبنا و رويه درست مورد تاکيد مقامات نظام بود. رسانه و مطبوعات نبض هوشمند و وجدان کنجکاو جامعه است. جز حريم خصوصي اشخاص و مصالح ملي و مباني ديني خط قرمزي ندارد. بايد دست رسانه باز باشد تا با معيارهاي حرفه يي و به تشخيص خود- حتي اگر بر اساس نوع خاصي از نگرش و سليقه رسانه يي باشد- جايگاه و نوع پردازش خبر را انتخاب کند.

اگر کساني تصور کنند که مي شود به شيوه موسسه استاندارد يا کارخانه پلاستيک سازي، مطبوعات را «قالب گيري» کرد و محصول کاملاً مشابه را به خط توليد انبوه رساند، اشتباه مي فرمايند. البته حساب مطبوعات وابسته به دولت و شبه دولت و ارگان هاي رسمي جداست. گرچه آنها نيز اگر بخواهند گستره نفوذ واقعي و طبيعي داشته باشند لاجرم نيازمند رعايت اصول حرفه يي اند اما «صلاح مملکت خويش خسروان دانند». شايد آن گونه که جناب معاون مطبوعاتي فرموده اند بخواهند روزنامه يک ميليون و حتي 10 ميليون تيراژي منتشر کنند، ما که بخيل نيستيم. اما بايد پيدا کنند پرتقال فروش را. عزت زياد،

جمهوري اسلامي: راه باز است

«راه باز است»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي جمهوري اسلامي است كه در آن مي‌خوانيد؛هر چند اراده بيگانگان بر اينست كه نگذارند ايران كشوري مستقل پيشرفته و آزاد باشد اما اين اراده شوم فقط تا بهمن ماه 1357 عملي بود و با پيروزي انقلاب اسلامي در 22 بهمن 1357 نفوذ آمريكا انگليس و صهيونيسم بين الملل كه تا آن زمان حاكميت ايران را در دستان خود داشتند قطع شد و اراده ملت ايران جاي اراده آنها را گرفت . اين جابجائي هرچند براي قدرت هاي شيطاني بسيار گران تمام شد و آنها براي باز گرداندن نفوذ خود به عرصه حاكميت ايران از هيچ توطئه اي فروگذار نكردند ولي استقرار نظام جمهوري اسلامي و پايه هاي مستحكمي كه توسط امام خميني براي اين بناي رفيع تدارك ديده شد چيزي نبود كه با تكان هاي ناشي از اين توطئه ها بلرزد و آسيب ببيند.

اين واقعيت همواره در كلام امام خميني به اين شكل بيان ميشد كه قدرت هاي خارجي نمي توانند به نظام جمهوري اسلامي آسيبي برسانند اما امام همواره نسبت به خطري كه اين نظام را از درون تهديد مي كند هشدار مي دادند. اختلاف و تفرقه رفاه طلبي دنيازدگي بدبيني قدرت طلبي و خودمحوري اموري بودند كه امام خميني از آنها به عنوان مواد اوليه كارگاه خطرسازي ياد مي كردند و همگان را به پرهيز از آنها توصيه ميفرمودند.

بدون مجامله بگوئيم و بپذيريم كه امروز آن خطر رخ نموده و همه را تهديد مي كند. البته ما چه بخواهيم و چه نخواهيم چه بپذيريم و چه نپذيريم زنگ خطر به صدا درآمده است . خطر زنگ مي زند اما براي ورود اجازه نمي گيرد و منتظر باز شدن در هم نميماند حتي از در بسته هم وارد مي شود.

با اينحال هنوز دير نشده و فرصت مقابله با اين خطر وجود دارد بشرط آنكه به هشدار آن پير فرزانه توجه كنيم و توصيه هايش را بكار ببنديم .

اولين توصيه اينست كه هر كسي تلاش نكند خود را تبرئه نمايد و طرف مقابل را مقصر جلوه دهد. دوم اينست كه طرفين بپذيرند كه اشتباه كرده اند. سوم آنكه براي تعيين ميزان اشتباهات چانه زني نكنند مهم اين نيست كه هر طرف چه ميزان اشتباه كرده بلكه پذيرفتن اصل اشتباه مهم است . چهارم اينكه همه درصدد جبران اين اشتباهات برآيند و اراده اي جدي براي اين كار داشته باشند و پنجم اينكه همه حفظ نظام را اصل بدانند و براي تامين اين هدف كه اساس است هر جا كه لازم باشد گذشت كنند.
امروز دانستن صورت مساله بسيار مهم و حياتي است . بدون آشنائي باصورت مساله و يا با پاك كردن آن نمي توان خطر را احساس كرد. هيچيك از دو طرف هم نبايد نااميد باشند فقط با اميد است كه مي توان براي حل مشكل اقدام كرد و موفق هم شد.

اجمالي از صورت مساله فعلي اينست .
1 مردم در موقعيت ها و مناسبت هاي مختلف نشان داده اند كه با اسلام انقلاب و نظام جمهوري اسلامي همراهند و براي حفظ استقلال ايران و پاسداري از اعتقادات خود آمادگي دارند هر هزينه اي را بپردازند. بدون آنكه وارد ماهيت حوادث ماه هاي اخير شويم اين واقعيت را همه با تمام وجود لمس كرده ايم كه وقتي پاي مقدسات و اساس و اصول به ميان مي آيد همه مردم به صحنه مي آيند و از هيچ تلاش و كوششي براي پاسداري از آنها دريغ نمي نمايند.

2 همين مردم با اظهارنظرهائي كه مي كنند اين واقعيت را هم نشان داده اند كه از دعواها خسته شده اند و تحمل ادامه اين كشمكش ها را ندارند. مردم ايران از اينكه براي حفاظت از استقلال كشور و پاسداري از دين و اعتقادات و مقدساتشان تا ابد در صحنه باشند هرگز احساس خستگي نمي كنند ولي از اينكه مشاهده كنند مسئولان و نخبگان و فعالان سياسي كشور به جان همديگر افتاده اند و وقت و امكانات كشور در اين ميان تلف مي شود و دشمنان نيز شادي مي كنند خسته مي شوند و ادامه اين وضعيت را تحمل نمي كنند.

3 علاوه بر خسته شدن مردم احساس خطر هم مي كنند . دعواها در هفته هاي اخير بقدري بالا گرفته و تند و خشن شده كه همه را نگران كرده است . به كف زدن ها و ابراز احساسات عده اي خاص نگاه نكنيد توده مردم از اينكه اطراف دعوا براي همديگر خط و نشان مي كشند و به همديگر عناويني همچون يزيد و ابن زياد و عمر سعد و شمر ميدهند نگران مي شوند و به همديگر مي گويند آيا قرار است در آينده شاهد جنگ داخلي و برادركشي باشيم اين نگراني و احساس خطر را بايد عقلاي قوم جدي بگيرند و براي رفع آن چاره اي بينديشند.

4 گستاخي هاو اهانت ها به مقدسات بسيار زياد شده و ترديد نبايد كرد كه اين روند به نفع كشور و ملت نيست . هيچكس نبايد از شعارهاي گستاخانه اي كه عليه مقدسات ديني و ملي و حاكميتي داده مي شود خرسند باشد. اين سيل كه به راه افتاده اگر متوقف نشود همه چيز را با خود مي برد و گزينشي عمل نخواهد كرد. اين گستاخي يكباره متولد نشده نتيجه عملكردهاي ناصواب است . هرچه زودتر بايد ريشه ها را شناخت و سوزاند تا جلوي اين سيل بنيان كن گرفته شود.

5 ادبيات خشونت آفريني كه اكنون بسياري از زبان ها قلم ها و بلندگوها و متاسفانه بعضي از منبرهاي نماز جمعه را در بر گرفته بهيچوجه در شان نظام جمهوري اسلامي نيست . نظام جمهوري اسلامي يك نظام اخلاقي و فرهنگي است كه بايد با كاركرد مومنانه و متدينانه خود جامعه را به سوي اخلاق و احترام و ادب و متانت و اخوت و وحدت سوق دهد نه تهمت و بي حرمتي و تهديد و اختلاف و تفرقه . امروز ادبيات بعضي زبان ها و قلم ها و بلندگوها ادبيات خون است و چنين ادبياتي از ساحت مقدس نظام جمهوري اسلامي دور است . اينكه از روي خشم و عصبانيت سخن از جويدن خرخره طرف مقابل به ميان بيايد و اين و آن از منبر نماز جمعه مفسد في الارض معرفي شوند و از فلان بلندگو فتواي قتل صادر گردد و تكفير و تفسيق به نرخ شاه عباسي و سكه رايج جامعه تبديل شود با كداميك از موازين اسلامي سازگاري دارد آيا اسلام جديدي درحال ظهور است كه درباره آن تاكنون در هيچ كتابي چيزي نخوانده ايم.

6 در كشور ما فرهنگ اعتراض جائي ندارد . نه اينكه فقط حقوق معترضين به رسميت شناخته نمي شود بلكه حتي خود معترضين هم قواعد اعتراض را رعايت نمي كنند. به جاي آنكه در موقع مقتضي مواضع خود را با صراحت روشن كنند همواره حرف خود را تكرار مي كنند و ساختارشكنان را محكوم نمي كنند. طرف مقابل هم تا زماني كه معترض مواضع و ديدگاه هاي خود را درباره مسائل مختلف روشن نكرده او را آمريكائي و انگليسي و منافق و ضد نظام و مخالف امام حسين عليه السلام معرفي مي كند و هنگامي كه صريحا عليه منافقين و آمريكا و انگليس موضعگيري مي كند و در بيانيه خود مي نويسد « السلام عليك يا اباعبدالله اني سلم لمن سالمكم و حرب لمن حاربكم و ولي لمن والاكم وعدو لمن عاداكم » مي گويند ببينيد او ثابت كرده كه در اردوگاه عمر سعد است ! تا زماني كه فرهنگ اعتراض در جامعه ما اينگونه بي حساب و كتاب است و طرفين به قواعد آن پاي بندي نشان نمي دهند ما نمي توانيم شاهد شكوفائي آرمان هاي نظام اسلامي باشيم .

7 رسانه ها و متوليان امور رسانه اي كه بايد فرهنگ ساز باشند و بستر حاكميت عقل و قانون و اخلاق و تدين و تعهد را در جامعه فراهم كنند خود دچار مشكلات حاد هستند. رسانه ملي كشور را خيابان يكطرفه اي مي داند كه هيچكس حق ندارد در جهت مقابل حركت كند و متوليان مطبوعات وقتي آن بخش از بيانيه فلان شخص معترض كه در حمايت از نظام و ابراز تنفر از آمريكا و انگليس و منافقين است در يك روزنامه چاپ مي شود به آن روزنامه به خاطر آنكه تيتر خبرش سبز بود تذكر مي دهند! گوئيكه اين حضرات دستگاه « نيت خوان » دارند و مي توانند كشف كنند كه قسمت فني روزنامه كه به آن تيتر رنگ سبز داده هدفش سبز معاويه اي بوده يا سبز علوي !!

8 سياست حذف اكنون تا سرمايه هاي ملي ديني و سياسي در بالاترين رتبه ها پيش رفته است . اين تيغ تا كجا قرار است به بريدن ادامه دهد اين چه تفكري است كه حتي مرجع تقليد را نيز مشمول تيغ حذف ميداند و به جاي شنيدن سخنان او و به جاي راه انداختن بحث علمي با او و نقد فتاواي او اعلام عدم صلاحيت را ترجيح مي دهد ما با مواضع سياسي و بعضي از فتاواي آيت الله صانعي موافق نيستيم اما سياست برخورد را به نفع روحانيت و نظام جمهوري اسلامي نميدانيم .

اينكه فردي از رسانه ملي چنين بحثي را مطرح كند و آقاي صانعي را با آقاي شريعتمداري مقايسه كند و نتيجه بگيرد همانطور كه آنجا اعلام عدم صلاحيت براي مرجعيت كار درستي بود اينجا هم درست است اين يا ناشي از بي اطلاعي است و يا خود را به بي اطلاعي زدن . زيرا آقاي شريعتمداري از دهه 30 با دربار شاه مرتبط بود و بعد از پيروزي انقلاب غائله خلق مسلمان را به راه انداخت و در كودتاي قطب زاده شركت داشت و به اين جرم هاي سنگين فاقد صلاحيت براي مرجعيت شناخته شد. چنين واقعه اي را با آنچه اين روزها رخ داده مقايسه كردن آنهم از رسانه ملي يا مطبوعات رسمي و يا بلندگوي مجلس آيا حتي مادران تازه فرزند مرده را به خنده وادار نمي كند اگر به جاي اين اقدام غيرمدبرانه تلاش هاي وسيعي براي جذب و يا حل مشكلات از طريق نقد علمي صورت مي گرفت فوايد بسياري عايد ميشد بدون آنكه زيان هاي فعلي حاصل شود. ميدانيد حاصل كار آقايان چيست افزايش مقلدان آقاي صانعي كما اينكه حاصل يكطرفه رفتن هاي رسانه ملي نيز بالا رفتن سرسام آور مشتريان تلويزيون هاي ماهواره اي و راديوهاي بيگانه بوده است و زهي تاسف از اينهمه بي تدبيري .

9 يك جريان صاحب اقتدار در كشور اكنون فقط بر طبل جنگ مي كوبد و هر اقدامي براي آشتي را محكوم و طرد مي نمايد . از ابتكارات اين جريان اينست كه همه را به جان همديگر انداخته و حملات را متوجه اساس نظام ساخته و خود را دور از تيررس شعارها و حملات نگهداشته و همواره منتظر فرصت است تا از اين آب گل آلود ماهي مقصود را بگيرد. به جرات مي توان ادعا كرد كه هدف اين جريان از اينهمه هيزم ريختن به تنور داغ دعواها خدمت به نظام و دين خدا و پيغمبر و مردم نيست . حرف هاي ديگر درباره اين جريان بماند براي بعد...

10 امروز آتش اختلاف به خانه ها راه يافته و دشمني هاي سنگيني ميان پدران و فرزندان مادران و دختران و برادران و خواهران پديد آورده است . اين اختلاف حتي به درون جبهه اصولگرايان نيز نفوذ كرده و همان جريان افراطي هر سخن خردمندانه اي را اگرچه از درون همين جبهه و از افراد شناخته شده در جهت وحدت و حل مشكل صادر شود محكوم مي نمايد و خود او را به انواع تهمت ها متهم و به شكل هاي مختلف تخريب مي كند. اين يعني خطر!

اكنون با ترسيم صورتي اجمالي از مساله روز جامعه ميخواهيم بر اين واقعيت تاكيد نمائيم كه عليرغم اين وضعيت بغرنج و پيچيده معتقديم راه باز است . درست در همين شرايط دشواراست كه بايد عقلاي قوم وارد صحنه شوند و با سرپنجه تدبير مشكل را حل كنند.

حل اين مشكل به مشخص كردن محور نياز دارد. محور بايد ولايت فقيه باشد همان كه قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران بر آن تكيه دارد. ما معتقديم رهبر معظم انقلاب حضرت آيت الله خامنه اي محور وحدت هستند و همه بايد زير چتر ولايت فقيه با تدبير و درايت عمل كنند و به حل مشكل بپردازند. ما معتقديم بايد همه بزرگان و نخبگان و حتي سران معترضان پشت سر رهبري قرار بگيرند و براي پايان دادن به وضعيت كنوني تلاش كنند. اين كاري است قابل انجام كه فقط به مقداري شجاعت تدبير و از خودگذشتگي نياز دارد. ولايت فقيه ستون فقرات نظام جمهوري اسلامي است و امروز دشمنان ملت ايران براي درهم شكستن اين نظام و ستون فقرات آن بسيج شده اند. غفلت عقلاي قوم در اين برهه حساس تاريخ بشدت زيان بار است زياني كه هرگز قابل جبران نخواهد بود. خشونت و برخورد و حذف نه تنها مشكلي را حل نمي كند بلكه اوضاع را پيچيده تر خواهد كرد. راه حل فقط تدبير است و اين راه باز است .

مردم سالاري:جلب اعتماد جوانان به سياست ها و برنامه ها

«جلب اعتماد جوانان به سياست ها و برنامه ها»عنوان يادداشت روز روزنامه ي مردم سالاري به قلم ميرزا بابا مطهري نژاد است كه در آن مي‌خوانيد؛حضرت علي (ع) در خطبه 216 نهج البلا غه به صراحت از تقابل حقوق سخن مي گويند و «يک سويه بودن» حق را نفي مي کنند و در فرازي از اين خطبه مي فرمايند: «خداوند سبحان براي من بر شما به جهت زمامداري و حکومت حقي قرار داده و براي شما همانند من حقي تعيين فرموده است... حق به نفع هيچکس به جريان نمي افتد، مگر اين که عليه او نيز جاري شود، و عليه هيچکس جاري نمي شود مگر اين که به نفع او نيز جريان يابد.» حقوقي که حضرت علي (ع) به آن اشاره دارند، هم شامل عرصه هائي است که منشا آسماني و وحياني دارند و هم عرصه هائي است که مستقيما منشا آسماني ندارند و ريشه هاي آن را بايد در قرار دادهاي اجتماعي که شهروندان با يکديگر و حاکمان خود منعقد ساخته اند جست و جو کرد.

در همين زمينه مي توان به خطبه 34 نهج البلا غه اشاره کرد که در آن جا هم حضرت مي فرمايد:
«مردم، به درستي که مرا بر شما حقي است و شما را بر من حقي، حقي که شما بر من داريد اين است خيرخواه شما باشم، در راه افزون ساختن دارائي هاي شما همت گمارم، در امر آموزش شما بکوشم تا از ورطه جهل رهايي يابيد و به شما آداب زندگي بياموزم تا دانا و فرهيخته گرديد و اما حق من بر شما اين است که بر بيعتي که با من بسته ايد وفادار بمانيد در حضور من و در پشت سر من، خيرخواه باشيد و نصيحتم کنيد و...» جامعه جوان امروز ما و جوانان جامعه ما حق دارند که از دولت و مسوولين بپرسند، برنامه شما براي تحصيل، اشتغال، ازدواج، تفريح، مسکن، بهداشت، درمان، امنيت و... من چيست؟ و چگونه من مي توانم به اين رنامه ها اعتماد کنم؟

براي جلب اعتماد جوانان بايد برنامه هاي دولت از پشتوانه علمي، تجربي و جهاني برخوردار باشد. وقتي به صراحت همه برنامه هاي اجرا شده گذشته را نفي مي کنيم و گاهي خيانت بار مي خوانيم، وقتي هيچ اعتبار و اعتمادي به دولتمردان گذشته را نمي پذيريم، به جوان القا مي کنيم که ده سال ديگر، بيست سال ديگر، آيندگان در مورد ما چنين خواهند گفت. در اين شرايط محورها و پايه هاي اعتماد کجا بنا شده است؟

تفاهم در کليات، وظيفه فلاسفه و نظريه پردازان است. با عامه و بدنه جامعه و در رابطه با زندگي روزمره نمي توان کلي سخن گفت.بايد اجزاي زندگي جوان را در نظر گرفت و در رابطه با هر جز» با او سخن گفت. بايد از برنامه  و کارنامه مسکن مهر او را آگاه کرد و در تاخير آن با او به تفاهم رسيد. بايد از خيل بيکاران به ويژه در قشر تحصيلکرده با او سخن گفت و به تفاهم رسيد. بايد از توانمند سازي ها و ظرفيت هاي اشتغال به صورت موردي در هر منطقه با او سخن گفت و به تفاهم رسيد. بايد از چگونگي در نظر گرفتن مسائل او در برنامه پنجم با او سخن گفت و به تفاهم رسيد و بالا خره بايد حقوق شهروندي  و حقوق اجتماعي او را به رسميت شناخت و با او سخن گفت و به تفاهم رسيد.

تفاهم در اجزا و تفاهم در مسائل عيني يعني مسائلي که در ظرف جامعه صورت وقوع دارد، بايد با  او سخن گفت و به تفاهم رسيد، که اگر چنين شود اعتماد حاصل خواهد شد و گسترش اعتماد، رابطه حسنه را به ارمغان خواهد آورد و رابطه حسنه  عالي ترين تجلي زندگي اجتماعي و هدف نهايي حکمراني خوب است. جوهره اصلي نظريه حکمراني که تاثير ماهيت حکومتگران بر وضعيت شهروندان و سطح توسعه جامعه است، به وسيله آموزه هاي اسلا مي تاييد مي شود.
جلب اعتماد  جوانان به سياست ها و برنامه ها را مهم بشماريم و جوانه هاي اميد را در جوانان آبياري کنيم.

ابتكار: روبه فردايي که بناست مثل ديروز نباشد

«روبه فردايي که بناست مثل ديروز نباشد»عنوان يادداشت روز روزنامه‌ي ابتكار به قلم امير فضل اللهي است كه در ان مي‌خوانيد؛رويکرد جديد صدا و سيما براي پرداختن به حوادث اخير اگرچه در اين موقعيت ظاهر خوبي دارد و مي تواند آغازگز نگاه جديد متوليان صداوسيما به وضعيت خاص کشور، موقعيت رسانه اي که عنوان ملي را برخود دارد و انبوه مخاطباني که سرمايه يک رسانه را تشکيل مي دهند، باشد و بدون ترديد مي تواند منشا تغيير مسير نگاه مخاطبان به شبکه هاي داخلي باشد،اين حرکت قدم در مسير مطالباتي است که سال هاست به عنوان نخبگان جامعه همواره مطرح مي شد، بنا براين حرکتي مبارک و مغتنم ارزيابي مي شود. اما با نگاهي به آنچه در شکل و محتواي آنچه که تا کنون ديده شد خود سوالات بسياري را به دهن متبادر مي کند.برنامه "رو به فردا"که در چند شب پيش با حضور مهماناني بر روي آنتن رفت يکي از اين موارد است.اگر چه شکل و شمايل آن انتظار يک برنامه چالشي -از نوعي که ماههاست وعده آن داده مي شود-را ايجاد مي کند اما آنچه در پايان به مخاطب مي رسد آن نيست که مورد انتظارش بوده است.مخاطباني که هر قدم صدا و سيما براي منصفانه تر کردن رفتارش را با تمام وجود استقبال مي کنند اما آنچه که درباره اين برنامه به نظر ميرسد را مي تواند در چندمورد بيان کرد.

1-مجري اين برنامه خود به پيش داوري درباره آن دامن مي زند او از جمله کساني است که در ماههاي گذشته شديدترين حملات را به يک گروه از دو طرف صف آرايي کرده در فضاي کشور انجام داده است.نگاهي به نوشته هاي وي در چند ماه گذشته نشان مي دهد که او حتي اگر قصد توجه به عدالت و انصاف را هم درباره ماجرا داشته باشد نمي تواند به اين مهم بپردازد. او بدون ترديد نمي تواند ميانه ي ماجرا را بگيرد.به نظر مي رسد که حضور يک مجري که منويات ذهني اش را پيش از اين افشا کرده نمي تواند به ايجاد نگاهي سالم و فارغ از پيش داوري کمک کند و مخاطبان را قبل از شنيدن و ديدن محتواي آن به سمت و سوي خاصي خواد راند.

2-مهمانان دو برنامه گذشته (آنچه من ديدم)تنها از يکي از دو گروه مخالف در کشور مي باشند موضوعي که يکي از آسيبهاي مهم آن محسوب ميشود. وقتي دو نفر که پيش از اين ديدگاههايي درباره حوادث اخير منتشر کرده و بر تخطئه يک گروه نسبت به ديگري بيشتر اصرار مي کنند، طبيعي ست که حضور در يک برنامه با مخاطب ميليوني چيزي را عوض نکند و بلکه بر عکس ديدگاههاي پيشين خود را در وسعتي بيشتر از پيش منتشر کند.يکي از برنامه ها با حضور "سليمي نمين"و" مرتضي نبوي" برگزار شده بود.افرادي که پيش از تمايل آنها به يک جناح آشکار شده و در ماههاي پس از انتخابات نيز انتقادتي را به يک گروه ابراز کرده اند. اينک حضور آنها در يک برنامه ورويارويي آنها بر سر موضوعي و ابراز مخالفت يکي با ديگري بر سر يک موضوع به مخاطبان حس خوبي القا نمي کند، چنانکه ممکن است برخي اذهان مردد را به اين نکته سوق دهد که سناريويي است از پيش نوشته شده و طبيعتا اگر هم چنين نباشد مخاطباني که عملکرد هاي چند ماه گذشته افراد و رسانه ها را ديده و نپسنيده اند بر اين باور خود اصرار خواهند کرد. به هر حال تلويزيون يک رسانه است و بايد از آسيب هايي که ممکن است ميان خود و مخاطب فاصله مي اندازد پيشگيري کند. همه اين موارد تنها به تحکيم مخاطباني منجر مي شود که پيش از اين صدا و سيما را با خود هسمو ديده اند و آن سو هيچ کمکي به جذب مخاطبان مخالف نخواهد کرد.

3-غايبان اين برنامه در هنگام تماشاي برنامه اذهان را به سوي خود مي کشانند چرا که غيبت آنها به خوبي محسوس است.وقتي قرار است پيرامون گروهي در اين برنامه صحبت شود و احتمالا سخنان و خواسته هاي آنان نيز مطرح شود چه بهتر که بدون واسطه و از جانب خودشان صورت پذيرد و اگر قرار است انتقادي از آنان شود حضور داشته باشند و يا حتي اگر بنا بر دفاع از آنها باشد چه کسي بهتر از خودشان مي توانند اين کار را انجام دهد؟ چه بسا حضور چهره هاي معروف گروه مخالف در اين برنامه و اذعان آن ها به اشتباهات خود به اهداف برنامه به مراتب بيشتر از آنچه ديده شد، کمک کندو در حقيقت برنامه معرف چند صدايي باشد.به هر تقدير آنها حداقل به عنوان مخالف به رسيمت شناخته شده اند.دفاع کساني که در روزهاي گذشته به شدت به آنها حمله کرده اند به چيزي نمي افزايد مگر بي اعتمادي مخاطب.

اکنون که اين برنامه عنوان "رو به فردا "را برخود گذاشته است، بي ترديد نمي توان بدون نگاهي به ديروز راه خود را برود.ديروز هم سرشار از التهابات، موافقت ها و مخالفت ها و اتفاقات ريز و درشت ناخوشايند است. اين برنامه بايد نشان بدهد که رو به کدام فردا دارد. همان فردايي که تفاوتي با ديروز شش ماهه گذشته ندارد؟ يا نه فردايي که قرار است اشتباهات ديروز را تصحيح کند

دنياي اقتصاد: پذيرش ركود در بخش مسكن

«پذيرش ركود در بخش مسكن»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي دنياي اقتصاد به قلم محمدصادق جنان صفت است كه در آن مي‌خوانيد؛آيا دولت به عنوان سياستگذار كلان و بازيگر بي‌بديل و همه‌كاره در بازارهاي پول و سرمايه، كالا و كار، حاضر است اين داوري را كه فعاليت‌هاي اقتصادي در حال حاضر با گره‌هاي كور مواجه شده است، بپذيرد؟

در صورتي كه پاسخ دولت منفي باشد و وجود سردرگمي و ابهام و ركود در كسب و كار را نپذيرد، كه ديگر حرفي براي گفتن و تلاشي براي ارائه راه‌حل وجود ندارد. اما اگر دولت داوري معاون اقتصادي بانك مركزي مبني بر وجود ركود در بخش مسكن را مي‌پذيرد و قبول دارد كه دست كم تعدادي از رشته‌هاي صنعتي نيز ركود را تجربه مي‌كنند، آنگاه بايد به اين فكر باشد كه كار از كجا شروع شود و گره بزرگ كدام است تا با دست اين گره بزرگ باز شود.

گره بزرگ دست كم در شرايط فعلي، طولاني شدن دوره ركود در بخش مسكن است كه منجر به كاهش سرمايه‌گذاري در نيمسال اول امسال نسبت به مدت مشابه پارسال شده است. اين گره را چگونه بايد باز كرد و موانع حركت در مسير حل اين مساله كدام است؟ به نظر مي‌رسد دشواري فعلي در بخش مسكن در ذهنيت دلتمردان است كه مي‌خواهند قيمت مسكن را – هر چند اگر كاميابي به دست آيد، گزينه مناسبي است- تثبيت كرده و اين را يك موضوع حيثيتي و نقطه عطف قرار داده‌اند و در اين ذهنيت‌سازي، مناسبات سياسي بيش از ملاحظات اقتصادي مورد توجه قرار گرفته است.

چرا دولت مي‌خواهد قيمت مسكن تثبيت شود؟ شايد اعتقاد دولت اين است كه با اين كار، خريد مسكن به ويژه توسط گروه‌هاي كم درآمد جامعه ممكن شود. اما واقعيت چه چيزي را نشان مي‌دهد؟ ركود در خريد و فروش مسكن در ماه‌هاي گذشته آيا تنها به انتظارات متقاضيان برمي‌گردد كه توقع كاهش قيمت‌ها بيش از آنچه رخ داده است را دارند؟ شايد بخشي از ركود در تقاضا از اين ناحيه باشد، اما بخش مهم‌تر اين است كه فاصله آورده و پول نقد متقاضيان به اضافه تسهيلات خريد با قيمت مسكن فاصله قابل توجهي دارد كه اين شكاف با افزايش ميزان تسهيلات پرخواهد شد. در حالي كه خواست اصلي دولت در اين حوزه محقق نشده و طرح مسكن مهر نيز كاميابي كامل نداشته است، تداوم ركود فعلي بخش مسكن گره‌ها را كورتر و بزرگتر خواهد كرد و مشكل فعلي را با يك تاخير زماني به دو سه سال بعد انتقال خواهد داد و شرايط انفجاري ايجاد خواهد شد.

اگر دولت داوري معاون اقتصادي بانك مركزي درباره ركود مسكن را نپذيرد و راه‌حل‌هاي مناسب ارائه ندهد، شاهد تداوم ركود در صنعت نيز خواهد بود و آنگاه بايد منتظر افزايش نرخ بيكاري نيز باشد. گره را بايد سروقت و با دست باز كرد تا نيازي به كمك گرفتن از دندان نباشد.

آفرينش: بازار پولي کشور در کما 

«بازار پولي کشور در کما»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي آفرينش به قلم حسين نوري هشجين است كه در آن مي‌خوانيد؛ درپي رکود اقتصادي حاکم بر بخشهاي اقتصادي کشور، بازار پولي کشوروضعيت نگران کننده اي پيدا کرده است. به نحوي که برخي گزارش ها حاکي از کاهش سپرده هاي ديداري (شامل حساب هاي جاري و امثال آن) در13 بانک از مجموع 18 بانک موجود درکشوراست.  به طوري که از 11 بانک دولتي فعال 9 بانک به اين معضل گرفتار شده اند. از ميان 7 بانک خصوصي نيز 4 بانک  درگير کاهش اين سپرده ها هستند.کارشناسان بانکي دليل اين امر را عدم وصول چک ها به دنبال رکود حاکم بربازاراقتصادايران، انتقال حساب هاي جاري بدون استفاده مانده با هدف کسب سود به حساب ها ديگر(مانند:کوتاه مدت، روزشمارو چند ماهه) و حذف چک پول بانک ها در سال 86 و 87 توسط بانک مرکزي براي کنترل تورم از گردونه معاملات مي دانند.

در چنين شرايطي براي خروج از اين حالت، ساده ترين راه کمک به توسعه پس انداز با فرهنگ سازي و توجه به صرفه و صلاح پس انداز کننده است.از موضوع کاهش سپرده هاي ديداري که بگذريم مشکل ديگري که بازار پولي کشوررا طي دو و سه سال اخيربه شدت رنج مي دهد افزايش مطالبات معوق بانک هاست.براساس اعلام مديرکل نظارت بر بانکها و موسسات اعتباري بانک مرکزي، ميزان مطالبات معوق بانکها در پايان آبان ماه سال جاري به 48 هزار ميليارد تومان افزايش يافته است.اين رقم نسبت به آخرين رقم اعلام شده پيش از اين، 8 هزار ميليارد تومان افزايش نشان مي دهد.

اين درحالي است که تا کنون اقداماتي که در اين زمينه صورت گرفته در سطح برپايي جلسات بوده و نتوانسته است بر کاهش ميزان اين معوقات تاثير گذار باشد.هرچند که بانک مرکزي اخيرا در راستاي اجراي آئين نامه وصول مطالبات سررسيد گذشته، معوق و مشکوک الوصول ريالي و ارزي کليه بانکهاي دولتي و غير دولتي در بخشنامه جديدي به نظام بانکي خواستار ارائه ليست کامل مطالبات معوق بانکي بيش از پنج ميليارد ريال يا معادل ارزي آن همراه با فهرست و جزئيات اطلاعات بدهکاران به اين بانک شده است.در همين راستا، سازمان بازرسي کل کشور هم اخيرا از شناسايي 9 هزار و 831 فرد حقيقي و حقوقي خبرداده است که بيش از يک ميليارد تومان از بانکها وام گرفته اند و پس نداده اند.

پس بديهي است پرداختن به اين معوقات ديرتر ازآنچه مي بايست انجام شده تا جايي که ارقام نجومي آن امکان حل و فصل اين مشکل را دشوار ساخته است.در اين ميان پرسش اساسي اين است که چرا وام هاي کلاني به عده اي پرداخت شده  که از واريزاقساط ماهيانه خود امتناع ورزيده و در مقابل به بسياري از مردم براي حل مشکلات اقتصادي که به کمترين ميزان تسهيلات راضي اند ، اين امکان داده نشده و نمي شود.نکته اي  که اخيرا رئيس قوه قضاييه نيز بدان اشاره کرده و معتقد است: معوقات بانکي از جمله مفاسد اقتصادي است که جلوگيري از آن ضروري بوده و سازمان مبارزه با مفاسد اقتصادي بايد بر اين امر متمرکز شده و با عاملان آن برخورد کند.

در ريشه يابي دلايل افزايش اين معوقات هم عمده ترين دليل عدم نظارت بانک ها و بويژه بانک مرکزي بر تسهيلات پرداختي از سوي کارشناسان امرعنوان مي شود.صدق گفته کارشناسان در حالي تائيد مي شود که در ساير کشورها بانک ها متقاضيان تسهيلات را با توجه به گردش عمليات فروش صاحبان کسب وکار ارزيابي کرده و سپس تسهيلات مورد نياز آنان را پرداخت مي کنند. براين اساس افرادي که طرحي را به بانک پيشنهاد مي کنند بر اساس صورت هاي مالي حسابرسي شده، وام مي گيرند.

با اين همه سخت گيري و نظارت، بانک هايي در اين کشورها وجود دارند که ورشکسته مي شوند. در حالي که در ايران هيچ کنترل و نظارتي بر پرداخت توسط بانک مرکزي وجود ندارد. ازديگر عوامل افزايش مطالبات بانک ها در کشور ما بالابودن سود بازار و بانک هاي خصوصي نسبت به سود بانک هاي دولتي است که موجب شده وام گيرندگان پول را نزد خود نگه داشته و از پرداخت آن جلوگيري کنند چراکه دريافت دوباره وام با شرايط قبلي از بانک هاي دولتي تقريبا نا ممکن است .              

براي حل اين مشکل نخست لازم است، سيستم اطلاعاتي به روز و شفاف شامل اطلاعات مربوط به مشتريان، وضعيت شاخص هاي بانکي و عملکرد آنها تحت نظارت و هماهنگي بانک مرکزي به گرد آوري و پردازش اطلاعات بانکي بپردازد. با وجود چنين بانک اطلاعاتي،  امکان اينکه برخي مشتريان بدحساب بتوانند با وجود عدم پرداخت به موقع اقساط وام در سررسيد معين، از بانک هاي متفاوت وام دريافت دارند کاهش خواهد يافت. همچنين لازم است در خصوص وجود چنين نظام اطلاعاتي در سيستم بانکي و چگونگي استفاده از ابزارهاي "نرخ جريمه بانکي" و "محروميت از استفاده از تسهيلات" و ساير ابزارها، اطلاع رساني لازم صورت گيرد. دوم اينکه لازم است، بانک هاي کشور در مرحله اعطاي وام دقت لازم را در تشخيص توجيه پذيري اقتصادي طرح اعمال کنند. در اين ميان نظارت مستمر بانک مرکزي نيز موجب مي شود که بانک هارفتارهاي مختلف وام گيرنده را درک کرده و از برنامه ريزي هاي او مطلع باشد و در صورت لزوم حمايت هاي ديگري در جهت رفع مشکلات وام گيرنده انجام دهد و دچار شتابزدگي در صدور اجرائيات و اقدامات قانوني نشود.

هر چند که اين اقدامات نيازمند بهبود سطح علمي و تخصصي کارکنان است. بديهي است استفاده از ابزارهاي قانوني و اعمال فشار بر بدهکاران کلان بانکي که تا کنون به حال خود رها شده اند مي تواند در کاهش ميزان معوقات بانکي موثر باشد . به هرحال معوقات بانکي در کشور تبديل به معضلي بزرگ شده است که اگر به زودي از رشد تصاعدي آنها جلوگيري نشود، بانکهاي دولتي در ارائه هر نوع تسهيلات به ويژه به واحد هاي توليدي نيز ناتوان خواهند شد. همانطوري که الان نمونه هايش را شاهد هستيم.                                             

جهان صنعت:مجلس و ويژگي‌هاي مناطق ويژه اقتصادي‌

«مجلس و ويژگي‌هاي مناطق ويژه اقتصادي‌»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي جهان صنعت است كه در آن مي‌خوانيد؛تجربه ايجاد مناطق آزاد تجاري و مناطق ويژه اقتصادي در ايران جز در چند مورد محدود به تجربه‌اي ناموفق تبديل شده است چراکه به زعم مديران مناطق ويژه اقتصادي در سال‌هاي اخير روند روبه رشد کسب و کار و تجارت در اين مناطق رو به کاهش گذاشته و بسياري از سرمايه‌گذاري‌هاي انجام شده هم با موانع بسيار مواجه شده‌اند. تغيير سياست‌هاي دولت و گاهي بي‌توجهي به نحوه اداره امور مالياتي و تسهيلات از جمله گله‌مندي‌هاي سرمايه‌گذاران است که در کنار فراهم نبودن زيرساخت‌ها در اين مناطق ياد مي‌کنند.

در چنين شرايطي سرپرست مرکز امور مناطق آزاد و ويژه اقتصادي که با حفظ سمت در سازمان ميراث فرهنگي هم توليت دارد، مکررا از ايجاد مناطق جديد ويژه اقتصادي خبر مي‌دهد و اين موضوع را باعث رشد و توسعه اقتصادي مي‌داند.

در اين وضعيت که مديران دولتي مناطق ويژه هم از دولت و سياست‌هايش در اين بخش گله‌مند هستند با چه رويکردي افزايش مشکلات را مدنظر قرار داده‌ايم؟
آيا با شرايط نامساعد مناطق موجود، ايجاد مناطق جديدتر مطلوبيت دارد؟
يا آيا قرار است براي ارتقاي رضايت نمايندگان در مناطق مختلف کشور وعده ايجاد مناطق ويژه داده شود و کلنگ‌هاي تازه‌اي به زمين خورد و تابلويي بر عرصه‌اي بيابان‌گونه مزين شود که اينجا منطقه ويژه اقتصادي ... است؟

جاي آن است که خود مجلس‌نشينان بر اين موضوع نظارتي تازه از سوي مردم داشته باشند که چرا در چنين شرايطي اين‌گونه اعلام‌هاي عجيبي بيان مي‌شود، به جاي رفع مشکل‌هاي موجود، فرافکني مي‌شود و ايجاد مناطق جديد مدنظر قرار مي‌گيرد که در حال حاضر ويژگي خاصي ندارند!
ارسال به دوستان
مدیرعامل شرکت مهندسی آبفا: ۲۲ استان و ۴۳ شهر تنش آبی دارند کشف عتیقه‌ های پنج هزار ساله در خانه‌ای در فارس برنامه فضایی بوران شوروی؛ دستاوردی درخشان با سرنوشتی غم انگیز(+عکس) هند: پاکستان توافق آتش‌بس را نقض کرد دستگیری یک کلاهبردار با پوشش دوستیابی در آبادان صف امضای عادل فردوسی‌پور و بازدید چهره‌های ادبی؛ حاشیه‌های شلوغ‌ترین روز نمایشگاه کتاب تهران انفجار در هند با وجود اعلام آتش بس/ خبرگزاری ها از نقض آتش‌ بس توسط نیروهای پاکستان می گویند "رهبر انقلاب کتابم را دیدند و پسندیدند"؛ گلایه نویسنده "روح الله" از بی‌توجهی مدیران فرهنگی ادعای یک مقام آمریکایی: جنگنده‌های چینی پشت پرده سقوط جت‌های هندی بودند قیمت انواع گوشی‌های باکیفیت در بازار چند است؟ / از گران‌قیمت‌ها تا انواع اقتصادی‌تر روایت عربستان از دیدار بن‌فرحان و عراقچی چرا باید به آنها شلیک کنم؟/ وقتی محمد علی کلی متهم به فرار از سربازی شد(+عکس) استایل خاص و مخاطب پسند تام هاردی و موتورسیکلت 900 میلیون تومانی در سریال جدید سرزمین اوباش(عکس) تراژدی اکران "فصل ماهی سفید"؛ قربان نجفی از ۴ سال انتظار و بی‌مهری به فیلم اجتماعی گفت از عراقچی تا ترامپ در ریاض؛ آیا توافقی در راه است؟