عجب حکایتی است دست و پا زدن برخی سیاسیون در ارومیه برای سنجاق کردن خود به وحید جلال زاده استاندار جدید آذربایجان غربی .
هرکسی از ظن خود میشود یار او ! آقایی نماینده سلماس در جلسه حزب موتلفه داستانی تعریف میکند از چگونگی انتصاب جلال زاده به عنوان استاندار و در آن جلسه طوری صحبت میکند که تو گویی اگر نبود سفارش او به احمدی نژاد جلال زاده استاندار نمیشد و یا حداقل آمدنش به تعویق می افتاد .
صادق دین پرست ( پسرخاله رحیم قربانی استاندار سابق ) هم برای اینکه از قافله عقب نماند به فکر راه اندازی کمیته استقبال از استاندار جدید افتاد تا با ردیف کردن مردمی که شاید اولین بار است نام استاندار جدید را میشنودند ، در مقابل فرودگاه و خیابانهای شهر به نام استقبال مردمی ، خودی نشان دهد .
یکی دو سایت و وبلاگ هم مجیزگویی را به حد اعلاء رساندند ، یکی از موبایل ارزان قیمت حاج وحید عکسی گرفت و اوج ساده زیستی او را به رخ کشید و دیگری عکس و گزارشی منتشر کرد از استقبال " خودجوش " مردمی از استاندار جدید اما روی اتوبوس مستقبلین نوشته شده بود " ستاد استقبال فلان شهرستان " !
بالاخره نفهمیدیم این چه حرکت خودجوشی است که برایش ستاد راه اندازی میکنند و کمیته تشکیل میدهند ؟
در این میان اما آش ماجرا آنقدر شور شد که یکی از حزب موتلفه صدایش در آمد و گفت : " ... یک تعداد ستادهایی تشکیل شده و دارند تلاش میکنند استاندار را کانالیزه کنند و به او خط بدهند . اگر این خط دادندها و کانالیزه کردنها ادامه یابد بین سیاسیون و نمایندگان اختلاف بوجود آمده و کتکش را همه مان خواهیم خورد و استان عقب خواهد ماند "
یادم است چهارسال پیش در چنین روزهایی که رحیم قربانی تازه استاندار شده بود خیلی ها دور و برش را پرکرده بودند ، یکی " پوشه بدست " میگشت ، برای این آن پرونده درست میکرد و فرماندار ، بخشدار و مدیرکل انتخاب میکرد .
چند نفری هم موقع اذان ظهر که میشد ادارات خود را رها کرده و برای اقامه نماز جماعت به نمازخانه استانداری می آمدند .
دهها نفر را میدیدی که همه شان به زور در صف اول خود را جاداده بودند ، قربانی و یا بیژن ذبیحی را که میدیدند چنان " الله و اکبر " و " سبحان الله " میگفتند که گوش فلک را کر میکرد .
اما کسی نبود از آنها بپرسد که مگر اداره ای که در آن بودید نمازخانه نداشت که برای نماز ظهر به استانداری می آیید ؟ البته خیلی هایشان بعدها پست گرفتند و دیگر در نمازخانه استانداری پیدایشان نشد !!
اما موضوع دیگری که برایم جالب بود و آن اینکه چرا خیلی ها در نوشته ها و اظهارنظرهایشان مدام تاکید میکنند که وحید جلال زاده را حسنی امام جمعه ارومیه به محمود احمدی نژاد معرفی کرد ؟
برخی با تکرار مکرر این موضوع دنبال چه سهمی از استاندار جدید هستند ؟ گرچه شاید جلال زاده هم یکی از گزینه های معرفی شده از سوی امام جمعه برای تصدی پست استانداری بود اما برکسی پوشیده نیست تلاشهای وافر وی برای تحمیل یکی از نمایندگان اسبق مجلس به عنوان گزینه اصلی مدنظر خود .
بعضی ها هم محافل شبانه شان را فعالتر کرده اند ، در جلسات خصوصی شان بخشدار ، فرماندار و مدیرکل انتخاب میکنند . جلال زاده هم اگر به حرفشان گوش داد آدم خوبی است وگرنه خوب بلدند چگونه زیر پایش را خالی کنند .
خیلی ها گفتند رحیم قربانی ، استاندار سابق در تصمیم گیری و عزل و نصبها تحت تاثیر معدود اطرافیانش بود و نتیجه اش هم همان شد که دیدیم ، اما ای کاش استاندار جدید به " تور " این معدود افراد که اکنون دندان برای حکم ریاست و معاونتی تیز کرده اند نیفتد ، لااقل به تور هم اگر افتاد به تور افرادی دلسوز ، دانا و کارآمد بیفتد .
من اگر جای وحید جلال زاده بودم تمام هزینه های " ستادهای استقبال " که بعضی راه انداخته بودند را از جیبم میدادم تا دیگر مدیون آنها نباشم !!
لینک منبع