شامگاه ۱۸ آذر ۱۳۸۷ يك شهروند با پليس ۱۱۰ تماس گرفت و از جنايت در جنوب اين شهرستان خبر داد.بلافاصله ماموران كلانترى به همراه افسران آگاهى و بازپرس كشيك به محل مورد نظر رفتند و با جسد پسرى در كنار رودخانه رو به رو شدند.

سپس در بررسى هاى مقدماتى مشخص شد «داوود - ر» ۲۱ ساله در فاصله كمى از رودخانه بر اثر ضربه هاى چاقو به شكم و سينه در خون غلتيده و خود را كشان كشان به نزديك رودخانه رسانده است كه پس از مدت كوتاهى جان سپرد.

با انتقال جنازه به پزشكى قانونى، پليس آگاهى شهريار رازگشايى جنايت را در دستور كار خود قرار داد و در تحقيق محلى فاش شد «داوود» قربانى جدال با چند نفر از آشنايانش شده است.

كارآگاهان با كشف سرنخ ها، سه متهم را شناسايى و در عمليات جداگانه دستگير كردند. در آن بين، نوك پيكان اتهام به سوى «عليرضا - ش» ۱۸ ساله چرخيد و وى با ديدن مدرك هاى دادگاه پسند لب به اعتراف گشود.

اين پسر گفت: داوود دوستم بود و در يك محل زندگى مى كرديم.ما مشكلى با هم نداشتيم تا اين كه هفته گذشته شنيدم يك نفر به موبايل او اس. ام.اس غير اخلاقى فرستاده است.

داوود خيال مى كرد اين پيامك را پسرخاله من برايش فرستاده است و به همين دليل كينه به دل داشت.ساعت پنج بعد از ظهر ۱۸ آذر به همراه دوستم سوار موتور بوديم كه داوود را ديديم. داوود و پسر خاله ام سوار يك ماشين بودند و چون احتمال مى داديم بر سر اس. ام.اس غير اخلاقى با همديگر درگير شوند تعقيبشان كرديم.

بعد از طى مسافتى، داوود كه راننده بود متوجه ما شد و مسيرش را عوض كرد. وى ادامه داد: من كنار ماشين داوود بودم كه ناسزا گفت و درگير شديم. هر دوى ما چاقو داشتيم و درگير كه شديد شد يك ضربه به كتف چپم خورد.من هم سه ضربه به شكم و سينه او زدم كه داوود به سمت رودخانه رفت.

«عليرضا» اظهار داشت: من چند ساعت بعد از دعوا فهميدم كه داوود به دليل خونريزى شديد در كنار رودخانه افتاده و مرده است اما من هرگز نمى خواستم جانش را بگيرم. «حسين صالحى آرا» رئيس پليس شهريار درباره اين پرونده به ايسكانيوز گفت: تحقيق جامع تر درباره ادعاهاى جانى، همچنان ادامه دارد.

کانال عصر ایران در تلگرام