او گفت: من همراه با خانواده‌ام در کرج زندگی می‌کنم و مدتی است در یک شرکت بازاریابی در تهران کار پیدا کرده‌ام و صبح‌های زود به تهران می‌آیم و عصرها هم دوباره به کرج برمی‌گردم. معمولا سفرهایم از کرج به تهران و بالعکس را با مترو انجام می‌دهم و خیلی کم پیش می‌آید که مجبور شوم با ماشین شخصی یا حتی تاکسی به کرج بروم و برگردم. صبح امروز خیلی دیرم شده بود و از این نگران بودم که به شرکت برسم و مورد مؤاخذه قرار بگیرم. از آنجایی که مدیر شرکت قوانین سختی برای تأخیرها گذاشته بود مجبور بودم هرچه زودتر خودم را به شرکت برسانم. برای تاکسی کنار خیابان ایستاده بودم که یک خودروی پراید مقابلم ایستاد. همین که دیدم در صندلی عقب چند نفر مسافر نشسته‌اند خیالم راحت شد که امنیت دارد و من هم روی صندلی جلوی ماشین نشستم.

او افزود: راننده بعد از طی مسافتی تمام مسافرهای داخل ماشین را پیاده کرد و من و راننده جوان به تنهایی در ماشین ماندیم. همان لحظه با خودم فکر کردم که به راننده بگویم که ماشین را نگه دارد و من روی صندلی عقب بنشینم اما این کار به نظرم منطقی نیامد و به خاطر همین از انجامش منصرف شدم. مشغول فکر کردن به این چیزها بودم که ناگهان دیدم راننده از مسیر اصلی جاده متوقف شد و در یک مسیر فرعی شروع به رفتن کرد. هرچه پرسیدم چرا این کار را انجام می‌دهد فقط می‌خندید و راهش را ادامه می‌داد. التماس می‌کردم و اشک می‌ریختم تا رهایم کند اما انگار نه انگار. بعد از مدتی رانندگی ماشین را در یک جاده خلوت نگه داشت و من را مورد آزار و اذیت قرار داد. بعد هم همانجا در ماشین را باز کرد و رهایم کرد.

این دختر جوان ادامه داد: وقتی ماشینش در حال دور شدن بود موبایلم را از کیفم بیرون آوردم و از او و ماشینش فیلمبرداری کردم. در حالی که پاهایم به‌شدت آسیب دیده بود و مدتی طول کشید تا بتوانم از جایم بلند شوم و سر جاده بیایم و با یک ماشین دیگر خودم را به خانه‌مان در کرج برسانم.

بعد از ثبت شکایت دختر جوان و پرونده او در شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران تشکیل شد و تیمی از مأموران اداره آگاهی با دستور بازپرس برای شناسایی و بازداشت راننده پراید دست به کار شدند. مأموران خیلی زود توانستند این راننده پراید را پیدا و او را بازداشت کنند.

مردی که متهم این پرونده بود در ابتدای بازداشت منکر تعرض به دختر جوان شد اما زمانی که شاکی را دید به ناچار لب به اعتراف گشود و گفت: من متأهل هستم و به‌زودی دومین فرزندم به دنیا می‌آید. اصلا نمی‌خواستم این کار را انجام دهم اما در یک لحظه شیطان مرا وسوسه کرد و دست به این کار زدم و اکنون پشیمانم.

با اعتراف راننده پراید، سجاد منافی‌آذر بازپرس امور جنایی تهران دستور داد تا تحقیقات برای شناسایی جرایم احتمالی متهم از سوی اداره آگاهی صورت گیرد.

کانال عصر ایران در تلگرام