شرق نوشت: روند تغییرات در معماری جهان از قرون نوزدهم و بیستم بهشدت تسریع شد. پیشرفتهای ناگهانی فناوری و تفکیک عناصر سازهای ساختمان از دیوارها موجب شد دورههای دگرگونی در معماری کوتاه شود.
یکی از معماران بزرگ در اوایل قرن بیستم عنوان میکند صنعت ساختمان درحالحاضر در دو رشته اصلی (معماری و سازه) پیش میرود که یکی در اوج قرار دارد و دیگری در حضیض.
این سخن حاکی از آن بود پیشرفت شگفتانگیز فناوری ساخت، معماران را از خود بیخود کرده و بسیاری از اصول انسانمدارانه معماری را نادیده گرفتهاند و گرایش به فرم بر معنا پیشی گرفته است.
هنوز معمارانی هستند که دوران مدرنیسم در معماری را میپسندند اما بههرروی از دهه هفتم قرن بیستم پستمدرنیسم بر مدرنیسم چیرگی یافت و بازگشت به برخی از اصول مغفولمانده در دستور کار معماران قرار گرفت.
هویت در معماری مفهومی است که بهتبع رویکرد پستمدرنیستی، امروزه روی آن تأکید میشود. اینکه چه طرحی میتواند اثری هویتمند محسوب شود، بین نظریهپردازان معماری محل اختلاف است. برخی کپیبرداری از آیتمهای معماری گذشته را مایه هویتبخشی میدانند و برخی دیگر بهرهگرفتن از روح معماری پیشین را کافی میدانند؛ اما بیشک تشخیص بیهویتی شماری از سبکهای معماری در سالهای اخیر در کشورمان کار چندان دشواری نیست. رواج ناگهانی ساختمانهایی با نمای سنگی موسوم به «نمای رومی» در مناطق شمال تهران که منجر به اشاعه این سبک بیهویت به همه کشور شده، ازجمله مواردی است که حتی مورد اعتراض مقام معظم رهبری نیز قرار گرفت و چندی پیش شهرداری تهران را ملزم به رعایت شئون معماری ایرانی - اسلامی كردند؛ اما چه سود که اهمال مدیریت شهری در دهه اخیر امکان اصلاح سیمای شهر را تقریبا از میان برده است.
امروز ذائقه بخشی از جامعه تغییر یافته است که میتوانم بهجرئت بگویم اکثریت آنها تازهبهدورانرسیدههای فضای اقتصادی سالهای اخیر هستند. امروز سبکی موردتوجه این قشر قرار گرفته است که هیچ ابایی ندارد خود را «کلاسیک اروپایی» بنامد؛ یعنی طرحهایی که میتواند برای غربیها جنبه هویتمند داشته باشد در شهرهای ما در حال اجراست. این مایه تأسف است کشوری که صاحب سبک در معماری جهان است و علاقهمندان به معماری از اقصی نقاط جهان برای بازدید از بناهای اصیل آن با شوق به این دیار میشتابند، چنین مورد هجوم طرحهایی واقع شود که اگرچه ممکن است در کشورهای خودشان اصیل و زیبا باشند، اما در کشور ما نمونه بارز «نفوذ فرهنگی» محسوب میشوند.
اگرچه پس از هشدار عالیترین مقام کشور شهرداری تهران با تشکیل کمیتههای نما و تعیین برخی ضوابط تلاش در اصلاح سیمای شهری مخدوششده کرده است، اما رواج این نابسامانی سالهای سال دامنگیر این کشور و مردم خواهد بود. کاش تصمیمگیران شهری لحظهای به این میاندیشیدند که مجوز احداث ساختمانهای بیهویت شاید درآمد مناسبی برای شهرداری داشته باشد، اما بنای احداثشده حداقل ٥٠ سال سیمای شهر را آشفته خواهد کرد.