حميدرضا عسگري در روزنامه آفرینش نوشت: شايد بيش از اين پرداختن به انتخاباتي كه همه چيز آن در سطح استانداردهاي دموكراسي برگزار شد، جايز نباشد. اما هرچه پيش ميرويم حواشي خاصي براي اين حماسه سياسي به وجود ميآيد كه وظيفه هر رسانه مستقل و مردمي است تا از حركت و جوشش بي نظير جامعه در مقابل برخي نگرشها كه قصد دارند نتيجه انتخابات را به نحوي توجيه كنند، حمايت نمايد و شفاف سازي كند.
پيش از انتخابات شاهد بوديم كه رهبر معظم انقلاب چگونه بدون نظر به گرايشات سياسي خاصي، عامه مردم با سلايق مختلف را براي شركت در انتخابات رهنمود كردند تا تمامي اعضاي جامعه براي صيانت از انقلاب و حفظ قدرت كشور وارد صحنه شوند و مشاركت سياسي خود را به ظهور برسانند.
سرانجام مردم در هفت اسفند نشان دادند كه براي كشور و سرنوشت آينده آن اهميت قائلند و همچون هميشه آزادانه انتخاب خود را به صندوقهاي راي ريختند و منتظر نتايج شدند. اما پس از مشخص شدن نتايج عدهاي به بهانه توجيه آراي بدست آمده از حركت حماسي مردم عبور كردند و عدم حضور عدهاي از كانديداها و راي پايين اصولگرايان را نتيجه تلاشهاي رسانههاي جاسوسي آمريكا و انگليس دانستند و آراي بدست آمده را بي توجه به نظر و سهم راي مردم به مسئله فتنه و طرفداران آن نسبت دادند!.
آيا واقعاً متوجه ضرباتي كه بر سلامت نظام و آزاد بودن فضاي انتخابات ميزنيم هستيم؟! آيا نتيجه اين بازيهاي سياسي را نميبينيم كه چگونه موجب تضعيف قدرت داخلي و انسجام خارجي كشور در مقابل دشمنان نظام و انقلاب خواهد شد.
ازيكسو همه پيش از انتخابات به حضور مردم و ضرورت مشاركت آنها تاكيد دارند و خود را وام دار اعتماد ملت ميدانند، اما چطور ممكن است پس از انتخابات ضمن تاييد صحت و سلامت روند راي گيري و شمارش آرا، حضور و عدم حضور برخي شخصيتهاي سياسي در كرسيهاي خدمت را نتيجه شانتاژهاي تبليغاتي رسانههاي بيگانه بدانيم و اينگونه به توجيه خواسته و نظرات مردم بپردازيم. آيا متوجه هستيم كه با اين رويه عملاً به تاييد قدرت و نفوذ بيگانگان در بطن حساس ترين اتفاق و تجلي قدرت ملي كشور صحه گذاشتهايم.
در اتفاقات سال 88 ضربات سنگيني بر كشور وارد شد و هزينههاي سنگيني را پرداخت كرديم، اما فراموش نكنيم كه تمام آن اتفاقات از سرباز زدن نسبت به قانون انتخابات آغاز شد. اگر آن روز عدهاي در عيان سلامت انتخابات را زير سوال بردند، امروز برخي گرايشهاي سياسي خواسته يا ناخواسته نگرشي را دنبال ميكنند كه معنايي جز نپذيرفتن صحت انتخابات و عقلانيت جامعه در حق انتخابشان، را نميرساند.
تمام كانديداهايي كه از سوي نهاد نظارتي شوراي نگهبان تاييد صلاحيت شدند، هركدام براي خدمت و آينده سازي كشور برنامههايي داشتند كه خواست مردم به حضور برخي از آنها در ميدان عمل بود و عدهاي هم به واسطه همين راي مردم از مسير اصلي تصميم گيري بازماندند.
نبايد اينگونه باشد كه به سبب گرايشات حزبي و سليقهاي، به نظر مردم اهانت كرد و انتخاب شدگاني را كه همگي با تاييد صلاحيت شوراي نگهبان وارد رقابت شده بودند را به عنوان ايادي انگليس و آمريكا قلمداد كرد.
مجلس خبرگان و مجلس شوراي اسلامي جايگاه و سهميه دائمي هيچ جريان سياسي نيست و نخواهد بود بلكه اين مردم هستند كه از پايين تا بالاي نظام و انقلابشان را با راي نظرشان چينش ميكنند و با انتخاب خود مشخص ميسازند كدام اشخاص و كدام گرايش سياسي مديريت كشور را بدست بگيرد.
جايز نيست شيريني اين حضور حماسي را كه موجب شگفتي جهانيان و تجلي دموكراسي در ميان كشورهاي منطقه گرديد را به سبب مشخص شدن نتيجه انتخابات به كام ملت و كشورتلخ كرد و پتانسيلهاي اين حركت عظيم را با حاشيه پراكنيها بي اثر نماييم.
امروز ديگر رقابتها تمام شده و وحدت و همگرايي لازم محقق شدن اهداف توسعه در كشور ميباشد. مسلماً اختلاف و بد اخلاقيهاي سياسي حاصلي جز هزينه براي كشور به همراه نخواهد داشت و بزرگترين آفت آن سرخوردگي و دلزدگي مردم در ادوار آينده انتخابات خواهد بود.