عصر ایران - در یازده سپتامبر 2012 یک گروه مسلح به کنسولگری آمریکا در بنغازی حمله کرد و سفیر آمریکا در لیبی را به قتل رساند. این حمله پس از نمایش فیلمی موهن علیه پیامبر اسلام(ص) در شبکه یوتیوب رخ داد.
چند روز قبل کمیته تحقیق کنگره آمریکا، هیلاری کلینتون ، وزیر خارجه وقت ایالات متحده را احضار کرد و به مدت 11 ساعت وی را تحت پرسش و پاسخ قرار داد که چرا تدابیر لازم برای حفظ جان سفیر آمریکا در لیبی را تمهید نکرده بود؟
این که در آن جلسه چه گذشت و آیا کمیته تحقیق، از توضیحات وزیر خارجه پیشین آمریکا و کاندیدای اول دمکرات ها برای انتخابات آتی ریاست جمهوری قانع شد یانه ، موضوع این بحث نیست بلکه آنچه گفته شد، مقدمه ای است برای طرح موضوعی نسبتاً مشابه در ایران.
دوم مهر 1394، جمع زیادی از حجاج در فاجعه منا ، جان خود را از دست دادند که بخش زیادی از آنان را حاجیان ایرانی تشکیل می دادند. تعدادی نیز مفقود شده اند که برغم گذشت بیش از 40 روز از ماجرا خبری از سرنوشت شان نیست.
یکی از این افراد که به طرز مشکوکی مفقود شده، دكتر غضنفر رکن آبادی، سفیر سابق ایران در لبنان است. برخی شاهدان عینی گفته اند که در جریان حادثه منا ، رکن آبادی را دیده اند که مجروح بوده و توسط نیروهای امدادی عربستان به آمبولانس منتقل شده است. حتی در آن ایام، خبرهایی منتشر شد مبنی بر این که رکن آبادی در یکی از بیمارستان های مکه بستری است.
با این حال، سعودی ها منکر همه چیز شده اند. آنها حتی یک بار مدعی شدند که رکن آبادی ، اساساً وارد عربستان نشده است ولی وقتی مدارک ورود وی به عربستان و تصاویرش منتشر شد، این ادعا را پیگیری نکردند و اکنون هم می گویند که خبری از وی ندارند!
حال روی سخن با وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران است که باید درباره اصل سفر دكتر رکن آبادی به عربستان پاسخگو باشد.
ایران و عربستان یکی از پرتنش ترین دوره های روابط خود را طی می کنند و عملاً نیز در برخی حوزه ها با یکدیگر در حال جنگ و نزاع هستند که از آن جمله می توان به رقابت در عراق،سوریه، یمن و لبنان اشاره کرد.
لبنان یکی از زمین های مهم جدال ایران و عربستان است و دكتر رکن آبادی، به عنوان کسی که تا 2 سال پیش سفیر ایران در لبنان بود، یک گنج اطلاعاتی کم نظیر در عرصه لبنان و حوزه های مرتبط با آن مانند سوریه، حزب الله، گروه های فلسطینی و ... بود. حتی یک بار هم یک تروریست سعودی کوشید سفیر ایران در لبنان را ترور کند که ناکام ماند.
در چنین شرایطی که ایران و عربستان، رسماً در تقابل با یکدیگر هستند و می کوشند از هر فرصتی برای ضربه زدن به طرف مقابل استفاده کنند، آیا فرستادن "شاه ماهی اطلاعاتی ایران در لبنان" به سفر حج، اقدامی عقلانی و منطبق با منافع ملی و دوراندیشی بوده است؟
اصلاً فرض کنیم که حادثه منا رخ نمی داد. آیا وزارت خارجه با این تحلیل که ممکن است اتفاقی عمدی برای رکن آبادی رخ دهد،نباید مانع از عزیمت وی به عربستان می شد؟ آیا متصور نبود که رکن آبادی را در حادثه ای به جز فاجعه منا، بربایند و بعد دولت عربستان اعلام کند که افراد ناشناس او را ربوده اند و ما هم در پی یافتن وی هستیم؟
بالاخره وقتی دو کشور در حال جنگ نیابتی با هم هستند، هر امکانی متصور است و عقل سلیم حکم می کند که در چنین شرایطی یک مهره مهم و کاملاً خاص که عربستان تشنه اطلاعات اوست را با دو دست خود به زمین اختصاصی رقیب نفرستیم.
وزارت امور خارجه باید در خصوص اهمال صورت گرفته ، پاسخ دهد چرا که حتی اگر هیچ اتفاقی هم نمی افتاد یا اگر واقعاً رکن آبادی بین کشته شدگانی است که هنوز هویت شان معلوم نیست، اصل این کار که یک فرد خاص را در شرایط خاص در ید اختیار کشور متخاصم قرار دهند، اقدامی غیر اصولی و خطرناک است که عواقب آن، نه تنها دامن آن فرد را می گیرد بلکه منافع ملی کشور را تحت الشعاع قرار می دهد.
عجیبه!؟
رکن آبادی در عربستان سعودی
نفر بعدی کیست و در کدام کشور ربوده خواهد شد؟
به نظرم محتواي مطلب درست است. البته با عرض معذرت بنده بابت موضوع ديگري مطلب مي نويسم. من در مطالعه كامنت دوستان متوجه شدم كه تعداد زيادي در مورد مطالب متفاوت فقط مينويسند عالي بود يا چه خوب بود يا بد بود و يا با يكديگر به طرز نا مناسبي و با استفاده از كلمات ناشايست بحث و جدل ميكنند وبدون اينكه كامنتشان آموزه اي براي ديگران داشته باشد چاپ مي شود . در حالي كه به نظر من بايد مطالبي چاپ شود كه موضوع را نقد يا بررسي يا موشكافي كند و حداقل توضيحات منطقي در مورد مطلب داشته باشد چه منفي چه مثبت. من بارها كامنت گذاشته ام و سعي كرده ام اطلاعات مناسبي را بنويسم ( مثلا در مورد تصحيح نمودن كلمه ال نينيو كه به اشتباه ال نينو عنوان نوشته مي شود)ولي نميدانم وقت كامنت گذاشتن تمام شده ، مطالبم قابل چاپ نيست يا به هر دليل ديگري چاپ نشده است . خواهشمندم مطلبم را چاپ كنيد و در صورت امكان فرصت را براي كساني قرار دهيد كه مطلبي براي گفتن دارند. مرسي
قطعا حتی اگر این فاجعه اتفاقی بوده باشد ، در این اب گل الود ماهی هایی گرفته شده
تحلیل بجا و منطقی بود.
این اهمال کاری باید پیگیری بشه و وزارت خارجه پاسخگو باشه . معمولا مجوز سفرهای خارجی ادارات دولتی رو حراست اون مجموعه صادر می کنه .
چنین گافی اگر برخورد کافی نشه قطعا بارها و بارها تکرار خواهد شد.
امیدوارم پیگیری این اهمال کاری تبدیل به سیاسی کاری و ابزاری برای تضعیف رقیب در رقابتها و بازیهای سیاسی نشه.
اگر هر کسی وظیفه خود را انجام دهد بسیار بهتر خواهد بود
تحلیل درست و به جایی بود.
سفر رکن آبادی یک اشتباه استراتژیک اطلاعاتی بود.
حداقل کار وزارت خارجه این بود که با یک اسم مستعار برود ولی چرا انجام نشده جای سوال و پیگیری دارد
بیشتر تصمیمات و برنامه ریزی ها همین طوریست.
اگه در اخبار حج امسال دقت کرده باشین زمانیکه جرثقیل سقوط کرد سعودیها اعلام کردن که شخصی بنام رکن آبادی وارد عربستان نشده ولی تصاویرش پخش شده و احتمالا سقوط جرثقیل زیر سر ایرانیها بوده
بنظرم سعودیها از همون موقع این نقشه رو در سر داشتن که اعلام کنن رکن آبادی به عربستان نرفته و بعد بنحوی اقدام به ربایشش کنن و با انتشار پاسپورت ایشون کاری از پیش نبردن و در روز آخر مناسک که دیگه همه نقشه ها به هم ریخته بود مسیر حرکت حجاج ایرانی رو مسدود کردن که همچین فاجعه ای بوقوع بپیونده و حالا هیچکسی نمیتونه سعودیها رو بدلیل فقدان یک دیپلمات ارزشمند مواخذه کنه
نکته مهم اینجا اینه که چرا ما ایرانیها برای منافع ملی خودمون ارزش قایل نیستیم بفرض که ایشون بار اول حجشون باشه و حج واجب هم رفتن آیا حج رفتن ایشون مهمتر از منافع ملی 80 میلیون ایرانی و بیش از 150 میلیون مردم کشورهای لبنان، سوریه، عراق، فلسطین و یمن است؟
خداقوت