۱۰ آبان ۱۴۰۴
به روز شده در: ۱۰ آبان ۱۴۰۴ - ۲۱:۱۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۳۴۲۸۴۹
تاریخ انتشار: ۱۸:۲۳ - ۰۶-۰۴-۱۳۹۳
کد ۳۴۲۸۴۹
انتشار: ۱۸:۲۳ - ۰۶-۰۴-۱۳۹۳

وقتی قبولی در کنکور آرزو بود..

 هنوز نیم ساعت تا بسته شدن درهای حوزه امتحانی مانده است. مادری روبه‌روی دخترش ایستاده و قرآن می‌خواند، پدری در کیف دخترش به دنبال چیزی می‌گردد، گویی فرزندش چیزی را فراموش کرده است، اضطراب اینجا موج می‌زند.
 
به گزارش ایسنا، رفتن به دانشگاه آرزو بود، روزگاری که چندان هم دور نیست تعداد دانشگاه‌های هرمزگان به انگشتان دست هم نمی‌رسید و دانشجو شدن دغدغه بزرگی برای خانواده‌ها محسوب می‌شد از طرفی هم هزینه‌های زیاد دانشگاه آزاد با جیب‌های مردم هم‌خوانی نداشت، بنابراین همه تلاش‌ها در راستای قبولی در دانشگاه دولتی صورت می‌گرفت.
 
ساعت 6 و نیم صبح روز جمعه است و داوطلبان رشته تجربی در حال رفتن به سر جلسه کنکور هستند افرادی که آرزوی حداکثری‌شان قبولی در رشته پزشکی است، جلوی حوزه امتحانی کنکور شلوغ و جای سوزن انداختن نیست. چشم‌ها حاکی حکایت دیشب‌اند، مضطرب، نگران و پریشان. چشم‌های اکثر داوطلبان قرمز است، قرمزی که حکایت از بی‌خوابی دیشب دارد.
 
زهرا رضایی که یکی از داوطلبان کنکور 93 است، می‌گوید: انگار دیشب تمام شدنی نبود، ثانیه‌ها مثل ساعت می‌گذشتند، انگار قرار نبود صبح شود. نه تنها من، پدر و مادرم هم دیشب نتوانستند بخوابند. می‌پرسم: خیلی درس خواندی؟ می‌گوید: یک سال از عمرم را برای کنکور گذاشتم،‌ نمی‌خواهم از بین برود، این امتحان خیلی برایم مهم است.
 
حسن سهرابی که پدر یکی از داوطلبان کنکور است، می‌گوید: دخترم استرس زیادی دارد و به نظرم این استرس را اکثر داوطلبان کنکور دارند. با وجود این‌که تعداد پذیرش کنکور زیاد شده اما بچه‌ها همچنان استرس دارند، کنکور هنوز برای بچه‌ها غول است.
 
حمیرا ماهانی می‌گوید: به نظرم سرنوشتم به امتحان امروز بستگی دارد. اگر امتحان امروز را خوب بدهم می‌توانم در مراحل بعدی زندگیم موفق باشم اما اگر امروز نتوانم از پس این امتحان برآیم نمی‌دانم چه سرنوشتی در انتظارم است.
 
حسین عظیمی که دستهایش به شدت می‌لرزد، می‌گوید: تا دیروز خوب بودم اما نمی‌دانم چرا از دیشب دچار اضطراب شدم و به شدت بدنم می‌لرزد. می‌پرسم: خیلی درس خواندی؟ می‌گوید: نه خیلی، اما تلاش خودم را کرده‌ام. خدا کند قبول شوم.
 
مانی زمانی که چشم‌هایش حکایت از بی‌خوابی دیشب و تماشای دیدارهای جام جهانی دارد، می‌گوید: دو ماه تمام وقتم را برای مطالعه گذاشته‌ام، تمام تلاشم را کرده‌ام و امیدوارم امتحان خوبی باشد.
 
وی ادامه می‌دهد: دیشب نتوانستم بخوابم هم درس‌هایم را مرور می‌کردم و هم دیدارهای جام جهانی را تماشا می‌کردم، امیدوارم سرجلسه امتحان حالم بد نشود.
 
رقیه جوادی، مادر یکی از داوطلبان در حالی که دخترش را به سوی در ورودی حوزه امتحانی راهنمایی می‌کند، می‌گوید: بچه‌ها تلاش خودشان را کرده‌اند و از این پس باید به خدا توکل کنند. ان‌شا‌ء‌الله اگر تلاششان به حد کافی باشد نمره‌ای که می‌خواهند را می‌آورند.
 
ساعت 7 است و آرام آرام درهای حوزه امتحانی بسته می‌شود، تعدادی از داوطلب‌ها که دیرتر رسیده‌اند برای این‌که قبل از بسته شدن درها برسند می‌دوند. بسته شدن درها حال و هوای ویژه‌ای ایجاد می‌کند.
 
مادرها به میله‌های در ورودی چسبیده‌اند و رفتن بچه‌ها را می‌بینند. صدای ترمزی توجه تعدادی از والدین را جلب می‌کند، اتومبیلی به شدت ترمز می‌کند و داوطلبی از درون آن بدون توجه به موتوری که از کنار اتومبیل می‌گذرد به بیرون می‌دود. موتور به شدت ترمز می‌کند طوری که منحرف می‌شود اما راننده موتور را کنترل می‌کند. راننده عصبانی است اما وقتی چهره مضطرب و گریان دختر را می‌بیند چیزی نمی‌گوید، درهای حوزه امتحانی تقریباً بسته شده است، دختر می‌دود، مضطرب و گریان به نگهبان جلوی در التماس می‌کند. تعدادی از مادرها نیز به همراه دختر برای ورودش خواهش می‌کنند، نگهبان به ساعت نگاه می‌کند، گویی هنوز چند دقیقه‌ای وقت هست، در را باز می‌کند، دختر که وارد می‌شود مادرهایی که پشت در هستند برایش آرزوی موفقیت می‌کنند.
 
پدر سمیرا حسنی که این‌گونه به کنکور رسید، می‌گوید: دخترم خیلی مضطرب بود، برای این امتحان خیلی تلاش کرده است،‌ اشتباهاً اول رفتیم جای دیگری، وقتی متوجه شدیم حوزه امتحانی آنجا نیست سعی کردم سریع او را برسانم، خدا را شکر که به موقع رسید. دست‌های پدر فتانه هنوز می‌لرزند.
 
تعدادی از داوطلبان به سوی درهای حوزه امتحانی می‌دوند اما دیگر نمی‌توانند وارد شوند. سهیل داوری می‌گوید: دیشب خوابم نبرد، به همین دلیل امروز صبح خواب ماندم، من فقط چند دقیقه دیر رسیدم، چرا نمی‌گذارند بروم سر جلسه. مینا گریه می‌کند، یکی دو تا از مادرهای کنکوری‌ها دلداریش می‌دهند.
 
زهره لبافی، مادر یکی از داوطلبان، زیراندازی آورده، روی آن نشسته و در حال ذکر گفتن با تسبیح آبی رنگی است که در دستهایش می‌چرخد.
 
وی می‌گوید: به دخترم گفته‌ام اگر قبول شود که چه بهتر اگر قبول نشود، نباید دنیا برایش تمام شود، می‌تواند طی یک سال آینده هزاران فعالیت دیگر انجام دهد و اگر دوست داشت یکبار دیگر در کنکور سال بعد شرکت کند.
 
والدین مضطرب و نگرانند، دلهایشان در کنار فرزندانی است که گمان می‌کنند تمام دنیا در پاسخنامه‌ای خلاصه می‌شود که قرار است امروز پر شود.
 
به گزارش ایسنا، این روزها بیشتر افراد به این نتیجه رسیده‌اند که دانشگاه رفتن نمی‌تواند ضامن شغل مناسب باشد و البته در این بین انگار برخی مسئولان هم توجهی به تعداد فارغ‌التحصیلان بیکار که می‌توانند نقشی درآینده کشور داشته باشند، ندارند و شاید دانش‌آموزان ناخداآگاه در مسیر رفتن به دانشگاه گام برمی‌دارند. روزگاری قبولی در دانشگاه آرزو بود، در کتابخانه‌ها جای سوزن انداختن نبود، اما حالا مدتی است خبری از شور، هیجان و عطش درس خواندن نیست زیرا درهای دانشگاه بسته نیستند و کنکور هم دیگر سد نیست!
 

برچسب ها: کنکور ، دانشگاه آزاد
ارسال به دوستان
ورود کد امنیتی
captcha
قدرت‌نمایی روخی بلانکو؛ اتلتیکومادرید با ۳ گل سویا را در هم کوبید منچستریونایتد از شکست گریخت؛ تساوی دراماتیک شیاطین سرخ مقابل ناتینگهام تورم مسکن در مهر ماه کاهشی شد ۳ کشته بر اثر حادثه رانندگی در کردستان شهادت ۲ بسیجی طرح امنیت در مسیر خاش به زاهدان نایب قهرمانی تور جهانی ایتالیا برای تنیس ایران؛ درخشش «مشکات الزهرا صفی» در بخش دونفره آیا متیو مک کانهی و وودی هارلسون در فصل جدید سریال کارآگاه حقیقی دوباره هم بازی خواهند شد؟ کشف محوطه تاریخی متعلق به قرون میانه اسلام در گناباد اوکراین مدعی حمله به ۱۶۰ پالایشگاه نفتی روسیه در سال ۲۰۲۵ شد آقای افخمی ! بیرون از تلویزیون از این خبرها نیست آرش یوشیدا بهترین آزادکار ماه جهان شد؛ درخشش کشتی‌گیر دورگه ایرانی-ژاپنی اتراچالی ارزشمندترین بازیکن جهان شد؛ درخشش لژیونرهای ایرانی در لیگ پرو کبدی راز ماندگاری مسی، جیمز و جوکوویچ فاش شد؛ سه کلید مشترک در اوج ۴۰ سالگی هالووین: از کنایه جالب «ب ام و» به مرسدس بنز تا حکایت «دهان دوخته شده» در کابین شاسی بلند مزدا (تصویری) مقام عربستانی: عادی سازی روابط با اسرائیل تا پایان سال عملا غیرممکن است