۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۴
به روز شده در: ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۳:۰۱
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۳۳۸۲۳
تاریخ انتشار: ۱۱:۳۶ - ۲۷-۱۰-۱۳۸۶
کد ۳۳۸۲۳
انتشار: ۱۱:۳۶ - ۲۷-۱۰-۱۳۸۶

نجات دختر ۱۹ساله از طناب دار

او گفت: پس از مرگ همسرش تنها دلخوشى اش وجود منيژه است كه اگر او هم ازدواج كند، وى بشدت تنها و افسرده خواهد شد. او دخترخوانده اش را بسيار دوست دارد و براى همين هم نمى خواهد او را از دست بدهد.

دختر ۱۹ ساله كه هنگام ازدواج با پسر مورد علاقه خود در دام شيطانى پدرخوانده اش گرفتار و به اعدام محكوم شده بود، با رأى قضات ديوان عالى كشور از طناب دار نجات يافت.

به گزارش ایران، اوايل آذر ۸۴ به مأموران مبارزه با مواد مخدر اعلام شد كه يك دختر دانشجو به نام منيژه در ميهمانى هاى پنهانى بين دختران و پسران جوان مواد مخدر و قرص هاى روانگردان توزيع مى كند. اين درحالى است كه او قصد دارد با خودروى پرايد سفيدرنگش يك محموله هروئين را به خانه اى در يكى از محله هاى زاهدان منتقل كند.

مأموران پس از دريافت اين گزارش با دستور بازپرس پرونده منيژه را شناسايى و تحت نظر قرار دادند تا اين كه وى سوار بر خودرو وارد خانه شماره ۹۴ شد. مأموران هم در فرصتى مناسب وارد خانه شده و دختر جوان را همراه پسرى به نام آرش دستگير كردند. آنها پس از بازرسى خودروى پرايد چند بسته هروئين از زير صندلى ها و صندوق عقب خودرو كشف كردند.

مأموران پس از تحقيق از منيژه و آرش، پرونده آنها را به اتهام حمل و نگهدارى ۳۷ گرم هروئين براى محاكمه به دادگاه انقلاب فرستادند.

دختر دانشجو در جلسه محاكمه در دفاع از خود گفت: اتهام هايم را قبول ندارم، اين كار يك توطئه شيطانى است و پدرخوانده ام اين بلا را سر من آورده است، چون او تهديد كرده بود اگر از او جدا شوم و ازدواج كنم، برايم دردسرهاى بزرگى درست خواهد كرد.

وى در ادامه گفت: از روزى كه خودم را شناختم، كنار پدر و مادر مهربان و دلسوزم زندگى خوبى داشتم. من تنها فرزند خانواده بودم، به همين خاطر هرچه مى خواستم، بلافاصله برايم تهيه مى كردند. سرانجام پس از پايان دبيرستان با كمك مادرم موفق شدم در رشته مامايى ادامه تحصيل دهم تا اين كه آن روز شوم فرا رسيد. مادرم كه از بيمارى تنگى نفس «آسم» بشدت رنج مى برد راهى بيمارستان شد.

پزشكان هم پس از معاينات و آزمايش هاى كامل اعلام كردند او سرطان ريه دارد. بنابراين از بهبودى اش قطع اميد كردند. يك شب كه به عنوان همراه كنار مادرم در بيمارستان بودم، او رازهاى ناگفته زندگى ام را فاش كرد. بعد هم گفت: حدود ۲۰ سال قبل كه در اهواز زندگى مى كردند، متوجه شدند به دليل بيمارى، بچه دار نمى شوند. به همين خاطر براى درمان به پزشكان متخصص زيادى مراجعه كرديم، اما صاحب فرزندى نشديم. در نتيجه پس از مدتى از يك زن و مرد روستايى كه چند فرزند خردسال داشتند، نوزادى گرفتيم. پس از مدتى براى اين كه پدر و مادر بچه پشيمان نشوند و بچه را از ما پس نگيرند، از اهواز به اصفهان و پس از چند سال به زاهدان مهاجرت كرديم. حال هم آن دختربچه كه پاره تن و زندگى ما شده، كنار تختم ايستاده است.

دختر جوان ادامه داد: با شنيدن اين حقايق افكارم تا مدت ها به هم ريخت. اين حقيقت تلخ برايم قابل قبول نبود، چون آنها براى نگهدارى ام هيچ دريغى نكردند و مانند يك پدر و مادر واقعى به من محبت كردند.

سرانجام مدتى بعد با پسر تحصيلكرده اى به نام آرش كه كارمند يك شركت خصوصى بود، آشنا شده و با هم قرار ازدواج گذاشتيم. وقتى پدرخوانده ام از موضوع باخبر شد، بدون دليل منطقى مخالفت كرد و گفت: حق ازدواج با آرش را ندارم. در همين ايام مادرم نيز بر اثر بيمارى فوت كرد و من و پدرخوانده ام را تنها گذاشت. حدود يك سال از فوت مادرخوانده ام گذشت تا اين كه آرش به اتفاق خانواده اش براى خواستگارى به خانه ما آمدند، اما پدرخوانده ام ضمن مخالفت جدى با عصبانيت آنها را از خانه بيرون كرد.پس از اين اتفاق با خشم و ناراحتى گفتم از اين خانه مى روم تا با آرش ازدواج كنم. پدرخوانده نيز به دليل علاقه زياد و وابستگى اش به من، برايم دردسرهايى ايجاد كرده تا به خانه بازگردم.

آرش نيز در دفاع از خود با تأييد حرف هاى منيژه گفت: آقاى قاضى، نامزدم اهل دروغ و خلاف نيست. وقتى مسئله ازدواج خودمان را با پدر خوانده اش مطرح كردم، از من خواست كه دخترش را فراموش كنم. او گفت: پس از مرگ همسرش تنها دلخوشى اش وجود منيژه است كه اگر او هم ازدواج كند، وى بشدت تنها و افسرده خواهد شد. او دخترخوانده اش را بسيار دوست دارد و براى همين هم نمى خواهد او را از دست بدهد.

قاضى دادگاه پس از شنيدن اظهارات دختر و پسر جوان پدر دختر را براى ارائه توضيحات به دادگاه انقلاب فراخواند. مرتضى - پدرخوانده - نيز در دفاع از خود با رد اظهارات دخترخوانده اش گفت: من مخالف ازدواج و خوشبختى او نيستم، اما از زمانى كه با آرش آشنا شد، پرخاشگر و تندخو شد. او سراغ مواد مخدر رفت و هر از گاهى از قرص هاى روانگردانى كه آرش در اختيارش مى گذاشت، مصرف مى كرد. چند بار هم به خاطر اين مسئله با منيژه درگير شده و از او خواستم كه آرش را فراموش كند، اما او نپذيرفت. در نتيجه اكنون به عنوان يك قاچاقچى مواد مخدر بايد محاكمه شود.

قاضى دادگاه پس از پايان جلسه رسيدگى، به استناد دلايل و مستندات پرونده، منيژه را به اتهام نگهدارى و حمل ۳۷ گرم هروئين به اعدام و آرش را به اتهام معاونت در جرم به سه سال زندان محكوم كرد. بنابراين پرونده متهمان با اعتراض آنان براى رسيدگى نهايى به ديوان عالى كشور ارجاع شد. عبدالنبى ملاح زاده، قاضى ديوان عالى كشور نيز پس از رسيدگى دقيق به پرونده، ۹ ايراد قضايى از پرونده گرفت كه بررسى هاى دقيق تر نشان داد بخش عمده اظهارات متهمان صحت دارد. در نتيجه حكم اعدام با دستور آيت الله مفيد، رئيس ديوان عالى كشور نقض شد و پرونده براى رسيدگى دوباره به دادگاه ارجاع گشت.

قاضى دادگاه نيز پرونده را در اختيار مأموران قرار داد و با دستور قضايى از آنان خواست عاملان اصلى اين توطئه را شناسايى و دستگير و ايرادات قضايى را هم رفع كنند.

بدين ترتيب مأموران، پدرخوانده را براى تحقيقات و بازجويى فراخواندند. سرانجام پس از ساعت ها تحقيق، او لب به اعتراف گشود و به مأموران گفت: به خاطر علاقه بسيار زيادى كه به منيژه داشتم، نمى خواستم پس از مرگ همسرم او را هم از دست بدهم. به همين خاطر فريب شيطان را خوردم، سپس براى جلوگيرى از ازدواج او با آرش، از يكى از دوستانم راهنمايى خواستم. او هم پيشنهاد كرد در داخل خودروى دخترم مقدارى مواد مخدر بگذارم. او هم با دريافت ۳۰۰ هزار تومان هروئين ها را در اختيارم گذاشت. من هم مواد مخدر را داخل خودروى پرايد كه براى دخترم خريده بودم، جاسازى كردم، اما فكر نمى كردم با اين كارم او محكوم به اعدام شود.
 
با اعتراف هاى پدرخوانده، مأموران فروشنده مواد مخدر را نيز شناسايى و دستگير كردند.
 
بر اساس همين گزارش، چندى قبل منيژه و آرش به دستور مقام هاى قضايى دادگسترى سيستان و بلوچستان آزاد شدند.
 
ارسال به دوستان
 کارل مارکس؛ متفکری که تاریخ را تکان داد زائران حج بخوانند: حمل پاوربانک در چمدان ممنوع شد ترامپ: سانتریفیوژهای ایران یا با توافق یا با جنگ نابود خواهند شد مت گالا 2025 روی مچ ستاره ها! (+عکس)   بحران دانایی در عصر رسانه‌های اجتماعی/ سلبریتی‌ها به جای مشاهیر واقعی / نه پیش‌گویی، پیش‌بینی است نه هر عقیده و نظر، تحلیل وزیران خارجه ایران و هند در دهلی‌نو باهم دیدار کردند عارف: ایران و تاجیکستان خانه دوم یکدیگرند / روابط اقتصادی دو کشور مکمل یکدیگر است ترامپ : غنی سازی ایران برچیده شود / یا مذاکرات یا بمباران ترامپ: فردا در کاخ سفید، در خصوص توافق تجاری بزرگی با نمایندگان یک کشور «بزرگ و بسیار محترم» یک نشست خبری بسیار مهم برگزار خواهم کرد وزیر نیرو : قطع برق خانگی حداکثر دو ساعت خواهد بود / انتظار چنین شرایطی را در اردیبهشت نداشتیم برچسب های جدید اتاق فکر تندروها رسید/ به مخالفان قانون حجاب بچسبانید: «ضدیت با دین» و «دفاع از برهنگی» ترامپ: توافق با ایران ساده است و آن‌ را ترجیح می‌دهم بازدید پزشکیان از نمایشگاه نفت نتانیاهو: ایران چالش بزرگی است معافیت بیمه‌ای برای کارفرمایان خُرد؛ گامی کوچک اما مؤثر برای اشتغال پایدار