حضور بسیار کمرنگ دانشجویان در راهپیمایی سیزدهم آبان ماه سال جاری توجهم را جلب کرد ؛ در فکر علل و عوامل کمرنگ شدن انگیزه های جوانان و بویژه دانشجویان در انجام فعالیتهای مناسکی بودم تا اینکه اخبار ساعت 30/20 شبکه 2 سیما در همان شب حداقل یکی از دلایل این قضیه را برایم روشن کرد ؛ خبر اين بود : « 28 جوان دانشجو كه پس از مصرف مشروبات الكلي در وضعيت نيمه عريان در يك مهماني( پارتي ) شبانه در شهر كرج حضور داشتند توسط عوامل انتظامي دستگير شدند » .
اين خبر ، ساعتها فكر مرا به خود مشغول كرده بود و از اينهمه بد سليقگي ، بي تدبيري و احياناً عناد دبير سرويس خبر ساعت 30 : 20 شبكه دو هم تعجب كردم و هم غصه خوردم .
البته شايد اين يك سياست غلط باشد كه مجدداً توسط صدا و سيماي جمهوري اسلامي ( خصوصاً حوزه معاونت سياسي اين سازمان كه مستقيماً مسئوليت همه بخشهاي خبري همه شبكه ها و مسئوليت كل شبكه خبر را بر عهده دارد ) در حال تكرار است .
به خاطر داریم چند ماه پيش از هفتمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در سال 1376 برنامه اي تحت عنوان « هويت » از شبكه 1 سيما پخش شد و تهیه کننده این برنامه نهايت كوشش خود را به كار بست تا اثبات كند كه جامعه دانشجويي و دانشگاهي كشور جامعه ايي دگر انديش بوده و به عنوان پیاده نظام جریان برانداز خارج نشین عمل می کند و براي اثبات مدعاي خود هم آسمان را به ريسمان بافت و ضمن بیان اخبار و تحلیل هایی از جریانهای خارج از کشور- که بعضاَ هم درست بودند- تصاويري از محيط هاي دانشگاهي و نمايشگاه هاي كتاب و كتابخانه ها و كلاس هاي دانشگاهي پخش كرد و سعی کرد که اينگونه القا كند كه فضای دانشگاه و منابع درسي و اساتید و ... همه و همه همراستا با آن جریان برانداز هستند !!!
بنده به عنوان فردي كه سالها در محيط دانشگاهها حضور فعال داشته ام هرگز مدعي نيستم كه « همه » عناصر موجود در نظام دانشگاهي ما عناصري دلسوز و متعهد و انقلابي و متدين هستند ( كما اينكه در هيچ نهاد و سازمان و ارگان ديگري هم نمي توان چنين ادعايي كرد ) اما به سبب تجربه طولانی و مطالعات مستمري كه در سازمان ملي جوانان داشته ام مدعي هستم كه ميزان انواع فسادها و انحراف ها در بین جوانان دانشگاهي به نسبت كل جمعيت فعال در اين بخش آنقدر اندك است كه اين سيستم را مي توان در زمره پاك ترين و سالم ترين نهادهاي كشور دانست ، البته دليل آن هم واضح است و آن دليل اين است كه : دانشگاه مركز ثقل علم و آگاهي در كشور است و هر آن كس كه به زيور علم و آگاهي آراسته شود اتفاقاً خود از درون خود را كنترل مي كند .
البته در هر سيستمي عنصر فاسد هم پيدا مي شود كه در درجه اول وظيفه همان سيستم است كه از طریق احیای سنت حسنه امر به معروف و نهی از منکر خود را اصلاح كند و در درجه بعدي حتماً بايد با مفاسد برخورد کرد و در بعضي موارد ( تاكيد مي كنم ! فقط در بعضي موارد ) بنابه مصالح جامعه قسمتهايي از اخبار و جزئيات اينگونه برخوردها را بايد به آگاهی جامعه رساند و قسمتهايي را البته نبايد گفت ( توجه داريم كه اگر چنين ضرورت و فلسفه ايي در كار نبود ، بايد همه جلسات دادگاه ها و همه نشستهاي مجلس و همه جلسات اداري و اطلاعاتی و امنيتي به صورت علني برگزار مي شد !)
همگان شاهد اثرات پخش برنامه « هويت » و به حاشیه راندن دانشگاه از متن سیاستهای عمومی جامعه بودند ! حضور بي نظير نظام دانشگاهي و خصوصاً دانشجويان در انتخابات ریاست جمهوري هفتم که موجب خشنودی مقام معظم رهبری و دفع بسیاری از توطئه های دشمنان شد ، در واقع واكنشي بود به القائات برخي از جریانها كه به جامعه دانشگاهي و جوانان اعتماد نداشتند .
ظاهراً امروز هم در آستانه انتخابات مجلس شوراي اسلامي برخی عناصر غافل و یا مشکوک مجدداً در فكر القاي اين ذهنيت به جامعه هستند كه نظام دانشگاهي و جامعه دانشجويي كشور جامعه ايي نيست كه بتوان به او اعتماد كرد .
با کمال تاسف هر از چندی در یکی از نقاط كشور مشابه مجلس لهو و لعبي كه خبر 30 :20 به آن اشاره كرد بر پا می شود ، ولي چرا خبر آنها با این فوریت از بخشهاي خبري سيما با این کیفیت و دقت پخش نمي شود ؟ ! اما همين كه چند جوان دانشجوي غافل دست به چنين كار زشتی مي زنند ؛خبر آنرا در بوق و كرنا كرده و جامعه را به اين قشر بي اعتماد مي كنيم و خانواده هاي زيادي را دلواپس ؟
آيا كسي كه آن خبر را تنظيم مي كرد فراموش كرده بود كه اكثريت قريب به اتفاق جواناني كه در مراسم اعتكاف ماه رجب حضور پيدا مي كنند دانشجو هستند ؟
آیا او فراموش کرده بود که مسجد دانشگاه تهران جزء اولین مراکزی بود که در آن مراسم اعتکاف برگزار شد ؟ آيا كسي كه آن خبر مبتذل را تنظيم مي كرد ، فراموش كرده بود كه همين جوانان دانشمند تربيت شده در نظام دانشگاهي هستند كه تكنولوژي افتخار آميز هسته اي را نصيب مردم ايران كرده اند ؟
آيا آن دبير سرويس بي سليقه فراموش كرده بود كه همه ساله اين جوانان دانش آموز و دانشجوي اين كشور هستند كه رتبه هاي برتر المپيادهاي علمي جهان را كسب مي كنند ؟
واقعاً ما به جوان دانشجو چه چيزي داده ايم كه حالا اين قدر او را زير ذره بين گذاشته ايم ؟ آن روزي كه در مجلس قانون گذرانديم و سالروز تسخير لانة جاسوسي امريكا را كه مظهر جنبش دانشجويي بودو مي توانست هيجانات اين قشر را درراه هايي مثبت تخليه نمايد به نام روز « ملي » مبارزه با استكبار جهاني نام نهاديم و عملاَ مديريت اين مراسم را از جامعه دانشجويي كشور گرفتيم ، بايد پيش بيني مي كرديم كه چند سال بعد به زحمت مي شود يك نفر دانشجو را در راهپيمايي 13 آبان بسیاری از شهرها پيدا كرد و درست در همان شب 13 آبان خبر مربوط به حضور دانشجويان نيمه عريان در يك پارتي شبانه را از تلويزيون جمهوري اسلامي پخش كرد ! ! !
اي كاش مديران رسانه ملي به نقد عالمانه نظام دانشگاهي مي پرداختند ، قطعاً نظام دانشگاهي هم مشكلات و مسائل ريز و درشتي دارد كه قابل نقد و بررسي هستند : برخی از اساتید و دانشجویان دچار انحرافات فكري و عملي هستند ؛ كار علمي عميق در دانشگاه رو به نقصان است ، شور و نشاط علمي واجتماعي و سياسي در بين گروههايي از دانشجويان فروكش كرده ؛ مدرك گرايي و بعضاً سطحي نگري مثل يك خوره به جان جامعهً دانشجويي افتاده ؛ گروهی از دانشجويان دختر و پسر ما بگونه ايي لباس مي پوشند و آرايش مي كنند كه حتي صداي اعتراض برخي از اساتيد نه چندان مذهبي را هم در آورده است و . . . دهها مشكل ديگر از اين دست که بايد براي آنها چاره انديشي كرد و جا دارد كه اين قبيل مسائل در برنامه های كارشناسي و محافل تصمیم سازي و تصميم گيري طرح وضمن ريشه يابي آنها نسبت به حل آنها با مشارکت نظام دانشگاهی اقدام نمود ، نه اینکه به محض بروز یک تخلف از سوی تعداد انگشت شماری از اعضای این قشر آن را به مبتذل ترین شکلی که از سیمای جمهوری اسلامی قابل پخش است پخش کرد و عملاَ به جای اطلاع رسانی ، به اخلاق زدایی و بی اعتماد سازی دست زد .
روحانیت و دانشگاه هنوز به عنوان گروههای مرجع در این جامعه شناخته می شوند و حفظ حریم این نهادها در شرایط کنونی جزء مهمترین رسالت های رسانه هاست . به نظر من به همان دليلي كه در اين كشور دادگاه ويژة روحانيت وجود دارد به همان دليل بايد دادگاه ويژه جامعة دانشگاهي هم وجود داشته باشد تا در هنگام بروز تخلف از سوی اعضای این جامعه ، با لحاظ همه شرایط با آنها برخورد كرد .
فلسفه تشكيل دادگاه ويژة روحانيت اين بوده است كه اولاً با متخلفين از اين قشر هم تخصصي تر وهم شديدتر از متخلفين عادي برخورد شود - چرا كه اينها رهبران نظام اجتماعي ما هستند و تخلفات کوچک و عادی آنها هم بزرگ و نابخشودنی است – و ثانياً حرمت و جايگاه مقدس روحاني و دين در جامعة ديني ما خدشه دار نشود .
در مورد قشر دانشجو و جامعة دانشگاهي هم همينطور است . شايد از يك آدم كم سواد و كم فرهنگ خيلي نشود انتظار داشت كه پا روي هواي و هوس خود بگذارد و در مجلس لهو و لعب شركت نكند اما از يك دانشجو دقيقاً اين انتظار وجود دارد لذا اگر يك دانشجو در چنين مجلسی شركت كرد بايد شديد تر از مردم عادي با او برخورد كرد ليكن نبايد برخورد با چنين متخلفی و انتشار اخبار آن از رسانه ملی موجب حرمت شکنی در جامعه و موجب سلب اعتماد جامعه از دانشگاهيان شود.
چند نكته :
ا. باخورد با تخلف هر فرد و گروهي بايد بر اساس قانون و ظابطه باشد و لا غير . دانشجو با ديگران فرقي ندارد .نمي توان براي طبقات مختلف (تعدادشان زياد است) پليس و دادگاه ويژه تشكيل داد تازه اصل بر عدالت است والا اسم و عنوان فرقي نمي كند.
2. همه انسانها داراي كرامت و يا
لاا قل حقوق انساني و اساسي هستند دين و عرف جامعه ما موافق بي آبرو و حيثيت كردن كسي نيست مگر در موارد بسيار محدود آن هم نه بر مبناي خواست وسليفه افراد و اشخاص كه بر اساس ضابطه و معيار مشخص.
3. برنامه 20:30 تلويزيون يكي از برنامه هاي سليقه اي و جهت دار است و در موارد زيادي موجب بد آموزي و تخريب بنيان هاي امنيت و اعتماد عمومي و در نهايت موجب واگرايي ملي است والبته نسبت به انتقادات هم كم توجه هستند.
4. دور كردن قشر دانشجو و روشنفكر شور و نشاط و تحرك سياسي،اجتماعي و فرهنگي را كاهش ميدهد و تكامل و توسعه دمكراسي در كشور را به تعويق مي اندازد البته شايد اين خوشايند طيف حاكم بر قدرت و طرفدار وضع موجود باشد.
در اینکه در برخی یخشهای خبری رسانه ملی کج سلیقگی های معنی داری وجود دارد برای اهل رسانه و کارشناسان اطلاع رسانی تردیدی وجود ندارد و صد البته در حوزه خبر و بخصوص در خبرهای مربوط به رسانه های استانی این کج سلیقگی ها و کارهای آماتوری سیمای فعالان بخش خبر این رسانه تاثیرگذار را خدشه دار میکند بطوریکه قریب به اتفاق اصحاب مطبوعات وضعیت خبری شبکه های استانی را در سطح مبتدی و فاقد کیفیت لازم ارزیابی میکنندکه این امر باعث شده استفاده کنندگان از اخبار به سایر منابع خبری در اینترنت و ماهواره ها گرایش پیدا کنند.
شاید انتقادی که به مطالب آقای محبوبی وارد باشد این است که در پارگراف آخر خود بی سوادی یا کم سوادی را دلیلی بر پایین بودن سطح فرهنگی افراد دانسته اند در حالیکه فرهنگ گستره ای بسیار فراگیرتر از سطح سواد را دارد بطور مثال آیا روستایی زاده ای که به تمام کمالات انسانی آراسته است و تا دیپلم امکان تحصیل نداشته به نسبت فلان آقازاده ای که چندین مدرک کارشناسی با عناوین مختلف و با استفاده از رانت های مختلف جمع آوری کرده از سطح فرهنگی پایین تری برخوردار است؟؟؟؟
ضمن اینکه نباید در گرایش دانشجویانمان به بخش هایی از فرهنگ های وارداتی که سال به سال نیز رو به فزونی است بی تامل نگاه کرد.
یک دانشگاهی مطبوعاتی