عصر ایران - مجید جلالی سالهاست که در فوتبال ایران به عنوان یک مربی فکور و یک مغر متفکر شناخته می شود. او در سال های اخیر، دست کم دو بار نزدیک بود که سرمربی پرسپولیس شود ولی چون - به قول خودش - صدایش بلند نبود، مربیگری پرسپولیس را از دست داد.
جلالی اهل داد و بیداد و هیاهو و قلدریکردن نیست. او نه حرفزدن لاتمابانه را بلد است و نه قلدرمابی بلد است. فکور و نجیب و سر به زیر است و مستدل سخن می گوید. به کسی حمله نمی کند و در برابر حملات دیگران هم از کوره در نمیرود و عنان ادب از کف نمی دهد.
مجید جلالی فوتبال را خیلی بهتر از خیلی های دیگر می شناسد. او سال ها در وحدت فوتبال علمی و بی ادعا را پیاده کرد. با کمترین بازیکنان، بهترین بازی ها را ارائه کرد. با پاس قهرمان لیگ برتر شد (1383) و با صباباتری قهرمان جام حذفی (1384).
جلالی اگر بدشانس نبود و رند و نانجیب بود، قطعاً مربی تیم ملی فوتبال ایران هم شده بود تا به حال. او به عنوان سرمربی، هیچ چیز از علی دایی و افشین قطبی کم نداشت. روزگاری که علی دایی جوانکی جویای نام بود، جلالی به امثال او راه و رسم خوب بازیکردن را می آموخت. زمانی هم که افشین قطبی مربی درجه سومی بود در شرق آسیا، جلالی با پاس قهرمان لیگ برتر ایران شد.
اما مجید جلالی از بخت دایی و قطبی برخوردار نبود. او نه به تیم ملی رسید نه به پرسپولیس؛ ولی با این حال، خودش را طلبکار هیچ کس نمی داند. او با محمد مایلی کهن فرق دارد!
اکنون که مجید جلالی سرمربی تراکتورسازی تبریز شده است، باید امیدوار بود که نتایجی در خور دانششاش کسب کند تا به جایگاه از دست رفتهاش در فوتبال ایران، در مقام یک سرمربی و نه یک تئوریسین، دست یابد.
اگر جلالی با تراکتورسازی تبریز، کار ناتمام قلعه نویی و اولیویرا را تمام کند و سرخهای آذری را به قله قهرمانی در لیگ برتر برساند، در سن 57 سالگی جهشی اساسی در فوتبال ایران کرده است، جهشی که می تواند او را به جاهای در خوری برساند که مستحق آنهاست.
جلالی امسال یکبار دیگر می کوشد تا مربیگری علمی را بر مربیگری غیرعلمی و لمپنمآبانه در فوتبال ایران، چیرگی بخشد. آیا او میتواند همان کسی باشد که سرانجام رویای تبریزی ها را محقق می کند ؟