عصر ایران ؛ سعید شمس - جبهه اصولگرایی در شرایطی به استقبال ۲۴ خرداد ماه میرود که «اتحاد انتخاباتی» را همچنان به عنوان هدفی مهم دنبال میکند تا شاید از این طریق بتواند احتمال تشکیل دولتی اصولگرا در دور یازدهم قوه مجریه را به واقعیت بدل کند. این در حالی است که آنها به خوبی می دانند که با ورود هاشمی رفسنجانی کار برایشان سخت شده است.
اسدلله بادامچیان قائم مقام موتلفه اسلامی امیدوار است تا اصولگراها با یک کاندیدا برای راه یابی به پاستور وارد انتخابات شوند.
*به نظر می رسد اصولگرایان باید بیشتر از همیشه به فکر اتحاد انتخاباتی باشند. بر اساس قانون نانوشته سیاست، به وحدت رسیدن در انتخابات میتواند تبعات مثبتی برای گروههای سیاسی داشته باشد و بر همین مبنا باید گفت که اصولگرایان نیز باید تلاش خود را به کار بگیرند تا همه پتانسیلهای موجود در اصولگرایی روی یک کاندیدا متمرکز شود و از این طریق احتمال موفقیت شان چند برابر شود.
*البته ظاهرا اختلاف نظرها مانع از اجرایی شدن این هدف است. گمان نمیکنم شرایط به گونهای باشد که نتوانیم اصلا به دنبال اتحاد باشیم. البته حضور چهرهای چون آیت الله کنی و توصیههای ایشان هم میتواند تاثیرگذار باشد و بتواند اصولگراها را به وحدت انتخاباتی برساند. با این حال همچنان تاکید دارم که اتحاد داشتن یا نداشتن نمیتواند دغدغهای جدی تلقی شود.
*همین ورود آیت الله کنی به بحث انتخابات، توسط برخی اینطور تحلیل میشود که اصولگرایان با هم فاصله گرفتهاند. اصلا چنین چیزی نیست. آیت الله کنی و شخصیت های حوزوی تاثیرگذار در همه انتخابات سعی کردهاند که با حضور خود به برگزاری انتخاباتی با مشارکت بالا و بیحرف و حدیث کمک کنند. در همین راستا آیت الله کنی هر زمان که صلاح ببیند، توصیهها و سفارشهای خود را ارائه میکنند.
*شرایط اصولگراها در یک ماه مانده به انتخابات چطور است؟ همه چیز خوب است و باید امیدوار به این باشیم که ائتلافی گسترده تشکیل شود و جبهه اصولگرایی در شرایطی ایده آل به انتخابات ورود کند. با نگاهی به شرایط موجود میتوان اینطور گفت که زمینههای اتحاد مشاهده میشود و اگر کمی منطقیتر عمل شود، انتخابات یازدهم ریاست جمهوری شاهد حضور یک گزینه از جانب همه اصولگرایان خواهد بود.
*البته این مساله حتی در صورت محقق شدن ، جبهه پایداری را مشمول نخواهد شد. ما برای یکی شدن با آنها هم ناامید نیستیم. به هر حال آنها در اصول مهمی چون نظام و رهبری و قانون اساسی با ما اشتراک نظر دارند و بر اساس اصل اصولگرایی اگر احساس کنند که مصلحت بر اتحاد است، حتما متحد می شوند.
*اما رفتارهایشان تا به امروز چیز دیگری را نشان میدهد. من هم میدانم که اعضای جبهه پایداری دیدگاههایی متفاوت با سایر گروههای اصولگرایی دارند. اما برای بار چندم تاکید میکنم که اختلاف سلیقه به حدی نیست که خیلی جدی گرفته شود و منافع اصولگرایی را نادیده بگیرد.
*از این بحث بگذریم. نظرتان درباره نگرانیهایی که در خصوص احتمال تاثیرگذاری دولت بر انتخابات در راستای حمایت از یک کاندیدای خاص چیست؟ به هر حال دولتها همیشه دنبال این هستند تا بعد از پایان هشت سال قانونی، همچنان در قدرت بمانند و این ، غیرقانونی نیست.
*اما شائبه سوء استفاده از امکانات عمومی وجود دارد. اول اینکه دولت نمیتواند به طور رسمی کاندیدایی را به عنوان نامزد خود در انتخابات معرفی کند. دوم هم اینکه استفاده از بیت المال و هر امکان حکومتی خلاف قانون و جرم است و بالاخره مساله سوم اینکه اگر دوستان طرفدار دولت کسی را معرفی کنند و نخواهند از امکانات دولتی استفاده کنند، کسی نمیتواند مانعی برایشان بتراشد.
*اما گفته میشود که برخی از تحرکات دولت با اهداف انتخاباتی پیگیری میشود. شورای نگهبان قانون اساسی و معتمدین مردم هیچگاه اجازه نخواهند داد تا بیت المال در راستای انتخابات آن هم برای فرد مشخصی هزنیه شود. همچنین نکته مهم این است که مردم هم آگاه و هوشیار هستند و هرگز چنین اجازهای را نمیدهند.
*پس چرا تا به این حد نگرانی به وجود آمده است. واقعیت این است که دولتیها در این سالها کارهایی را انجام دادند که باعث شد دستگاهها و افراد به اختلاف بخورند و به همین دلیل چنین حرف و حدیثهایی رواج پیدا کرده است. ما باید این را در نظر داشته باشیم که ساختار جمهوری اسلامی اجازه تخلف را به هیچ کس و گروهی نخواهد داد.
*تحلیلی با این مضمون وجود دارد که در صورت رد صلاحیت مشایی شاید احمدینژاد انتخابات را برگزار نکند، این نوع نگاه سیاه نمایی است یا برداشتی بر اساس رفتار رییس دولت؟ بهتر است این را از آقای احمدینژاد بپرسید تا بگوید که به رد صلاحیت مشایی چه واکنشی نشان خواهد داد.