آقاي بقايي. با تشكر از فرصتي كه براي اين گفتوگو در اختيار ما قرار داديد. اجازه بدهيد صحبت خودمان را با موضوعي شروع كنيم كه شايد بيش از ساير فعاليتهاي دولت نهم و دهم در بين مردم نمود داشته و البته در حوزه كاري شما به عنوان معاون اجرايي رئيسجمهور قرار دارد و آن هم «سفرهاي استاني رئيسجمهور و هيات دولت» است. اخيراً دور جديدي از سفرهاي استاني دولت آغاز شده و هيات محترم دولت پس از سمنان، به استان خوزستان هم سفر كردند. در اين خصوص نظر خود را بفرماييد.
سفرهاي استاني متوقف نشده بود و به شكل ديگري با حضور ریيسجمهور در
استانها اتفاق ميافتاد. البته تابستان سال پيش و پس از سفر به استان
خراسان رضوي، مصادف با ماه مبارك رمضان شد و بعد از آن هم اجلاس سران جنبش
عدم تعهد را در تهران داشتيم كه اين عوامل موجب مشغله زيادي براي
رئيسجمهور و هيات دولت شد. ولي آقاي رئيس جمهور به طور متوسط هفتهاي به
يك استان ميرفتند و گاهي هم شده كه حتي در يك هفته به دو الي سه استان سفر
ميكردند كه در آن سفرها اجتماعات مردمي را هم داشتيم. به هر حال چون كه
تعداد پروژهها جهت افتتاح بسيار زياد است اين را ميطلبد كه افتتاح
پروژهها هم در قالب سفرهاي ويژه و هم در قالب سفرهاي استاني انجام شود.
قبل از شروع دور جديد سفرها، انتقادها و اظهارنظرهايي هم مطرح
بود و هر كس از ظن خود يار اين تحليل ميشد كه دليل توقف چند ماهه سفرهاي
استاني چه بوده. حتي در اخبار آمد كه آقاي دهقان نيز دليل اين مسأله را
كاهش استقبال مردم از سفرهاي استاني ذكر كرده بود!
ببخشيد. كدام «آقاي دهقان»؟
عضو هيات رئيسه مجلس شوراي اسلامي و نماينده طرقبه و چناران.
من ايشان را نميشناسم. در سفر استاني به خراسان رضوي ايشان را
نديديم. تا الان هم مصاحبههاي ايشان را نديدهام، اما «آقاي دهقان» هم
مانند بقيه آزاد هستند هر جور كه تمايل دارند صحبت كنند.
اما اين خبر در صفحه اول يكي از روزنامههاي صبح به نام «تهران امروز» درج شده بود.
خب، روزنامه «تهران امروز» كه معلوم است متعلق به چه جرياني است.
من گاهي اوقات كه به كيوسكهاي مطبوعاتي مراجعه ميكنم ميبينم كه
روزنامههاي ديگر بيشتر مورد توجه هستند. اين روزنامه، براي افراد و طيف
خاصي چاپ ميشود و به نظرم خيلي بازخورد اجتماعي هم ندارد تا به حال من
نديدم مردم سوالي پرسيده باشند و قبلاً در اين قبيل روزنامهها منعكس شده
باشد.
باز هم تاكيد ميكنم: اين قبيل روزنامهها خيلي بازخورد اجتماعي ندارند و
صرفاً در ميان قشر خاصي خواننده دارند. راستي مگر تيراژ اين روزنامه واقعاً
چندتاست؟
مبناي ايـن نتيجهگيري شما چيست؟
ببينيد، جامعه ما را ميبيند و ميشناسد. مردم ما ناآگاه و
ناآشنا نيستند و فقط از طريق يك رسانه خاص كسب خبر نميكنند. بعضيها 10
هزار تومان دادهاند و يك وبلاگ درست كردهاند و اسم آن را هم سايت
گذاشتهاند، بگذريم كه چقدر هم از جاهاي مختلف و بهانههاي مختلف بودجه
ميگيرند، اما بايد از آنها پرسيد كه شما با اين وبلاگ يا به اصطلاح سايت،
كجا نماينده افكار عمومي هستيد؟ چند نفر خواننده داريد؟ اصلاً چه كسي به
سراغ شما ميآيد؟ گيريم كه به سراغ شما هم بيايد، حتماً حرف شما را بايد
قبول بكند؟ ولي طرف مدعي است كه هم مرا ميبينند و هم مرا قبول دارند و هم
به حرف من عمل ميكنند. يعني اينقدر اعتماد به نفس دارد!
اما بعضيها اينطور استدلال ميكردند كه دولت به دليل عدم استقبال مردمي
اين سفرها را متوقف كرده است!به نظر من كساني كه فكر ميكنند استقبال مردمي
وجود ندارد و اينگونه برداشت ميكنند، شايد خودشان در بين مردم زندگي
نميكنند. بنده كسي هستم كه در بين مردم زندگي ميكنم و در بين مردم
رفتوآمد دارم.
واقعاً مردم رئيس جمهور را دوست دارند و اين به هيچوجه غلو و اغراق نيست.
آن كساني كه اين ادعا را مطرح ميكنند يا اصلاً در بين مردم نيستند يا
اطلاعات ندارند و يا با يك گروه خاصي سروكار دارند و فكر ميكنند كه همه
مردم همان گروه خاص هستند كه اين اشتباه است. اگر ميان مردم و جامعه بروند،
ميبينند كه اينطور نيست. اتفاقاً مردم نظام را دوست دارند، رئيس جمهور
را دوست دارند و ايشان را يك فرد پاك و سالم ميدانند و اين نكته خيلي مهم
است. مردم ميفهمند كه يك عده دارند جوسازي ميكنند. تا الآن نديدهايم كه
كسي عليه آقاي احمدينژاد حرفي بزند. حتي بعضاً تنها و يا با خانواده هستم،
ولي وقتي كه با مردم صحبت ميكنم، ميبينم كه مردم رئيس جمهور را دوست
دارند و به ايشان ابراز محبت ميكنند.ولي برخي معتقدند كه دولت محبوبيت
سابق را به دليل برخي عملكردها در بين مردم ندارد! به نظرم طرح اين حرفها و
صحبتها توسط برخي اشخاص، چشم بر روي حقيقت بستن است. الآن كه هوا روشن
است و خورشيد وسط آسمان، بعضيها ميگويند شب است. حالا وقتي كه طرف
نميخواهد حقيقت را قبول كند، اين ديگر مشكل خودش است. واقعاً چه بايد كرد
كه راضي شود؟
آخر اين افراد، اين نتيجهگيريها را براساس برخي بازخوردها در سطح جامعه
ميدانند! ببينيد، نبايد جاي مردم صحبت كرد. مردم دلهاي درست و پاكي
دارند، نظام را دوست دارند و آقاي احمدينژاد را هم قبول دارند. حالا آيا
واقعاً اين نوع نتيجهگيريها كه شما ميگوييد براساس مستندات متقن است؟
خود شما الآن داريد ميبينيد و قطعاً جاهاي ديگر هم خارج از حوزه دولت براي
مصاحبه ميرويد. اگر برخورد مردمي و انساني كه آقاي احمدينژاد با مجموعه
خبرنگاران دارند، جاي ديگر هم سراغ داريد، بگوييد. خود شما وقتي با آقاي
احمدينژاد صحبت ميكنيد، احساس ميكنيد ايشان از خودتان است و خيلي راحت
با ايشان ارتباط ميگيريد و صحبت ميكنيد و اين از امتيازات آقاي
احمدينژاد است.
در دوره چهارم سفرهاي استاني خدا توفيق داد و بنده در تمام سفرها و در همه
جا با ايشان همراه بودم و علاقه مردم به آقاي احمدينژاد را ميديدم. اين
را هميشه به ياد داشته باشيد: «خداوند بايد دلها را براي آدم نرم كند.»
همان طور كه ما اعتقاد داريم روزي خلق خدا را خداوند ميدهد. بايد اعتقاد
داشته باشيم دلي كه روزي آن را خدا ميدهد، آن دل را هم خدا نرم ميكند و
به آن جهت ميدهد. به همين دليل با چهار تا برنامه غيرواقعي ساختن و شش تا
فيلم پخش كردن و نظرسنجي و روزنامه كه خلاف واقع هم باشد، نميتوان افكار
عمومي را مديريت كرد.
پس شما دولت و شخص آقاي ریيس جمهور را همچنان محبوب ميدانيد؟
بله. مردم ما در حال حاضر رئيسجمهور را واقعاً دوست دارند. اين
را كه ميگويم فقط در يك جاي خاص نديدهام. مثلاً به بازار تهران رفتم و
شما ميدانيد كه در بازار تهران همه اقشار مردم رفت و آمد دارند. اغلب
ميگويند «آقاي بقايي سلام ما را به آقاي احمدينژاد برسان» يك بار يكي از
دوستان حرفي زده بود و بنده براساس حكم شرعي با ايشان تماس گرفتم و گفتم كه
شما چرا اين حرف را زدهايد؟ اين حرف اشتباه است. گفت بله اين حرف را
زدهام چون كه اين نظر مردم است. به او گفتم كه چرا بحث كنيم؟ من حاضرم كه
با هم به عنوان نمونه به بازار تهران برويم بدون محافظ و اطرافيان، ببينيم
كه اصلاً كسي در آنجا شما را ميشناسد. بالاخره از برخوردي كه مردم با شما
دارند ميشود تشخيص داد كه مردم با شما چه رفتاري و چه صحبتي ميكنند.
متاسفانه ايشان حاضر به پذيرش درخواست بنده نشد. مردم واقعاً رئيسجمهور را
دوست دارند و به ايشان علاقه دارند و مجدداً تاكيد ميكنم دليل عمده اين
علاقه و دوست داشتن خدماتي است كه دولت به كشور ارائه داده است. حالا اگر
عدهاي ميخواهند اين خدمات را ناديده بگيرند اين ديگر مشكل خودشان است.
بالاخره خدايي هم بالاي سر هست.
از نظر شما اين مشكل از كجاست؟
شما بهتر ميدانيد كه دليل آن چيست و اين مشخص است و تكرار آن هم
فايدهاي ندارد ولي آن چه كه مسلم است مردم خدمات دولت را ميبينند؛
ميبينند كه برايشان كار و تلاش شده است و واقعاً مسئولان با اين حجم
فشارها و كارشكنيهاي بينالمللي كه بعضاً به وجود ميآيد، دارند زحمت
ميكشند و تلاش ميكنند. ما بايد براي مردم كار كنيم چون اين مردم هستند كه
در اولويت قرار دارند. اصلاً يكي از نظرسنجيها، خود انسان است. مثلاً اگر
به خود شما بگويند كه بياييد در فلان جا كار كنيد، شما ميگوييد اجازه
دهيد من يك بررسي داشته باشم. بعد ميرويد و آن محيط كاري را برآورد
ميكنيد تا ببينيد براي شما مناسب است يا خير. خب اين هم يك جور نظرسنجي
است؛ شما علاوهبر اين كه از چند نفر سؤال ميكنيد، خودتان هم آن جا را
بررسي ميكنيد و يا حتي مدتي در آن جا كار ميكنيد و بعد از آن اگر مناسب
ديديد در آن جا كار ميكنيد. ما هم همين طور هستيم. خود من هم به خيابان و
بين مردم ميروم و با آنها ارتباط برقرار ميكنم. آن چه را كه من دارم
ميبينم مثبت بوده است و تا الان من به غير از اين برخوردي نديدهام. مردم
نظام و انقلاب را دوست دارند، رهبري را دوست دارند و دولت هم در مسير
انقلاب و رهبري حركت ميكند.
پس تأكيد داريد كه دولت در مسير انقلاب حركت ميكند؟
بله، مگر غير از اين است؟
جناب آقاي بقايي! همان طور كه اطلاع داريد برخي افراد و
جريانهاي سياسي از وجود يك حلقه انحرافي در دولت نام ميبرند كه قصد
سوءاستفاده از موقعيت موجود براي برآورده كردن اهداف خود را دارد! در اين
باره چه نظري داريد؟
ببينيد! راجع به چه كسي تهمت نميزنند؟ حرف پشت سر چه كسي نيست؟ امام جمعه
محترم «بندرعباس» يك بار حرف خوبي به من زد و گفت: گاهي وقتها بعضيها
عليه همه اتهام ميزنند و حتي راجع به خدا هم اتهام زدند و گفتند كه مثلاً
حضرت عيسي پسر خدا هست كه خداوند در قرآن فرموده است: «لم يلد و لم يولد».
خيلي از اين ادعاهايي كه گاهي بنده ميشنوم اصلاً وجود نداشته است. مثلاً
ریيس محترم سازمان بازرسي كل كشور جناب آقاي پورمحمدي چند وقت پيش
مصاحبهاي را با يكي از خبرگزاريها داشتند و در آن مصاحبه گفته بودند كه
قراردادي 450 ميليون يورويي در كيش منعقد شده است كه جلوي آن را گرفتهاند.
بعد از آن مصاحبه بنده چندين نامه براي ايشان فرستادم و خواستم كه اين
قرارداد را بفرستند چرا كه اين موضوع اصلاً صحت ندارد. 450 ميليون يورو
ميدانيد يعني چقدر؟ خب! اگر چنين قراردادي هست لطفاً منتشر كنند. چرا معطل
ميكنند؟ چنين چيزي اصلاً وجود ندارد و دروغ است.
برگرديم به بحث قرارداد 450 ميليون يورويي كيش! شما درخواستي به سازمان بازرسي كل كشور براي انتشار قرارداد ارسال كردهايد؟
من چندين نامه براي ايشان فرستادم كه لطفاً قرارداد مورد ادعايتان را
بفرستيد. من در همين جا از رياست اين دستگاه نظارتي درخواست ميكنم كه
قرارداد مورد ادعايشان را براي ما بفرستند يا به رسانهها بدهند تا منتشر
شود. يك چنين چيزي اصلاً وجود ندارد. بهتر است به جاي اينكه اتهام بزنند
اول اثبات كنند قراردادي هست و اگر وجود داشت تازه بايد اثبات كنند كه
داراي اشكال قانوني است.
تاثير اين اتهام زنيها چه بوده؟ آيا ميشود گفت خسارتي هم متوجه مناطق آزاد و اقتصاد كشور شده است؟
ببينيد. اين اتهامزنيها
موجب شد كه سرمايهگذاري در مناطق آزاد آسيب ببيند و مسئول اين زيان همين
افراد هستند. چون كه وقتي اين حرفها را ميزنند و شايعات درست ميشود
سرمايهگذارها وحشت ميكنند و با خودشان فكر ميكنند كه آنجا چه خبر است و
چه فسادهايي دارد اتفاق ميافتد. به همين دليل جلو نميآيند و اين باعث
ميشود در شرايط ويژهاي كه كشور دارد براي ما چنين مشكلاتي به وجود بيايد.
بالاخره يكي بايد پاسخگو باشد. لابد من بايد پاسخ بدهم؟ چرا من بايد پاسخ
بدهم؟ آن كسي كه اتهام زده است و با اين اتهامها باعث شده تخريب اقتصادي
رخ دهد، بايد جوابگو باشد. اين يك نمونه خيلي ساده آن بود. حالا رئيس يك
دستگاه كه در نامه هم درج كردهام و گفتهام كه شما در دوره آقاي فلاحيان
معاون وزير اطلاعات بودهايد، در زمان آقاي ريشهري معاون ضدجاسوسي بوده
ايد، در زمان آقاي دري نجفآبادي معاون بودهايد، پس يك آدم عادي نيستيد و
سابقه كار حراستي داريد و يك زمان هم كار قضايي كردهايد. يك دفعه به عنوان
رئيس يك سازمان ميآييد و بدون سند و مدرك به يك مجموعه اتهام ميزنيد در
اين حالت ديگر چه توقعي ميشود از بقيه داشت؟ شما سند و مدركتان كجاست؟
اگر مستندات و مدارك نداريد، پس بايد از مجموعه و كارمندان و مديران من
رسماً عذرخواهي كنيد، زيرا آموزههاي شرعي و قرآني حكم ميكند وقتي به كسي
اتهام زديد كه صحت ندارد، بايد از او عذرخواهي و طلب بخشش و مغفرت كنيد.
بنده نامهام اين بوده است و هيچ خبري هم از جواب نيست. هر بار هم كه نامه
ميدهيم، ميبينيم كه در پاسخ به يك گل ديگر هم آراسته ميشود!
اين قبيل اتهامها عليه دولت فراوان است. از جمله اتهام مداخله دولت در اختلاس سه هزار ميليارد توماني. در اين زمينه نظري داريد؟
شما اگر به همين مورد 450 ميليون يورويي توجه كنيد، آن 3 هزار تا از داخل
آن درميآيد. من خيلي شفاف دارم عرض ميكنم كه چنين اتهامي دروغ است. اگر
مدركي هست و قرارداد دارند، منتشر كنند. اين موضوع خيلي شفاف است؛ اول
قرارداد و بعد مستندات پرداختهاي مالي را منتشر كنند. اينها ميخواهند
وارد بحثهاي انحرافي و سفسطه شوند و بحث را شلوغش كنند و اصل موضوع را از
بين ببرند.
اين جريانها به خود شما هم اتهامات فراواني وارد كردهاند كه
فقط شامل اين پرونده نميشود. بلكه بحث قاچاق اشيا، عتيقه و تاريخي در زمان
مديريت شما در سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري نيز مطرح است!
دو سال پيش به ما تهمت زدند كه در موزه ملي، اشياي تاريخي سرقت
رفته است. بنده به رئيس جمهور نامه نوشتم و گفتم كه آقاي رئيس جمهور چنين
اتهامي مطرح شده است. اين اتهام متوجه ميراث فرهنگي، گمرك، وزارت اطلاعات،
نيروي انتظامي و چند دستگاه ديگر هم ميشود. در واقع همه اينجاها زير سوال
رفته است و فقط يكجا نيست. لطفاً شما نامه مرا جهت رسيدگي به وزارت
اطلاعات ارجاع دهيد تا مسأله روشن شود. اين نامه را بنده در مهرماه سال 90
به رئيس جمهور نوشتم و آقاي رئيس جمهور هم به وزير اطلاعات ابلاغ كردند. به
قول معروف مگر موزه ملي خانه خاله است كه خروار خروار اشياي تاريخي را
ببرند و هيچ نهاد نظارتي هم نفهمد؟ پس آنها هم الان متهم هستند. خوب است
نام چند شيء برده شده را هم ذكر كنند. نكند موبايل خشايارشا يا كلاشينكف
شاهعباس را هم برده باشند؟
خب نتيجه اين پيگيري چه شد؟
تا الان كه هيچ. پيشنهاد ميكنم اين موضوع را از وزارت اطلاعات پيگيري كنيد.
اگر موافق باشيد، به بحث مسائل موجود در حوزه اجرايي شما يعني
نهاد رياست جمهوري هم بپردازيم. شايد بتوان گفت كه هماكنون جديترين
مسأله، بحث استخدام نيروهاي جديد در نهاد رياست جمهوري باشد. در اين زمينه
چه اقدامي انجام شد؟ آيا قرار است همان 1500 نفر را استخدام كنيد؟
حوزه اداري- مالي ما پيگير كارهاي قانوني آن است. به اميد خدا از طريق
آزمون و گزينش اين كار را انجام خواهيم داد. ببينيد، در مورد به كارگيري
اين تعداد نيرو، فقط نهاد نيست، ما دستگاههاي تابعهمان زياد است. ما
دستگاههاي زيادي را زير نظر نهاد رياست جمهوري داريم. نهاد خودش يك بخش
ستادي است ولي داراي زيرمجموعههاي متعددي است كه تعداد زيادي از آنها
بازنشسته شدهاند و تعداد زيادي هم خلأ نيرو دارد.
در رابطه با بحث بودجه نهاد هم برخي معتقدند خيلي غيرمنطقي
افزايش پيدا كرده است! صحبت اين است كه سال پيش 377 ميلياردتومان بوده، ولي
امسال688 ميلياردتومان شده است!
به نظر شما با اين همه وظايف و زيرمجموعهها و ماموريتهايي كه
نهاد دارد اين مبلغ زياد است؟ خود نهاد رياست جمهروي هزينههاي زيادي ندارد
و عمده اعتبارات آن حسب دستور رياست جمهوري به دستگاهها و نهادهاي ديگر
ابلاغ ميشود. بيشترين بودجهاي كه نهاد دارد به سفرهاي استاني،
استانداريها و حتي نهادهاي حمايتي اختصاص پيدا ميكند. بهعنوان مثال سال
گذشته كوي دانشگاه را بعد از سالهاي متمادي دولت ساخت و همه ساختمانهاي
آن را نوسازي كرد كه اخبار آن هم منعكس شد يا بهعنوان مثالي ديگر كانون
اصلاح و تربيت كه به عهده سازمان زندانها بود، دولت وارد عمل شد و اقدامات
خوبي هم انجام شده است. همه دستگاهها و مجموعههايي كه زيرنظر
رئيسجمهوري هستند تابع نهاد رياست جمهوري ميباشند. در اصل رئيس نهاد خود
رئيسجمهور هستند و بنده سرپرست هستم يا جانشين ايشان هستم، والا مسئوليت
اصلي نهاد با خود رئيسجمهوري است و الآن ما هر اقدامي كه انجام ميدهيم
بايد تحت نظر ايشان باشد.