منبع:
کریستین ساینس مانیتور
ترجمه: مریم جعفری
عصرایران - تصمیم اتحادیه اروپا برای اعمال تحریمهای جدید علیه ایران در کنار تحریم نفت، همزمان با شدت گرفتن مسئله پرونده هستهای تهران و شرایط بازارهای انرژی ، یکی از اصلی ترین
مباحث مورد گفتوگو در محافل بینالمللی است.
اکنون بسیاری از کارشناسان سیاسی به این سوال می پردازند که برنده و بازنده این تحریمها در واقع چه کسانی هستند؟ آیا تهران با توجه به مسائل داخلی اش بازنده اقتصادی این بازی است یا افزایش قیمت نفت در نهایت به ضرر خود اروپاییها منجر میشود؟
در
این میان عدهای بر این نکته تاکید میکنند که شاید نتوان بازنده این بازی را مشخص
کرد اما برندگان این جدال از همان آغاز مشخص بودند: چین و روسیه.
بسیاری بر این
باورند که چین از این تحریمها بیشترین منفعت را میبرد چرا که این احتمال وجود
دارد که این کشور نفت خریداری شده را ، خودش به اتحادیه اروپا بفروشد.
شرکت ملی نفت
چین اکنون چندین پروژه برای توسعه منابع نفتی و گازی در ایران دارد و برغم حمایت
از قطعنامه ۱۹۲۹، این کشور خریدار بزرگ نفت تهران به شمار میآید.
چین حتی میتواند
در این معاملات از پول غیرقابل تبدیل خود یعنی یوان استفاده کند تا تهران نیز
مجبور شود در ازای این خرید، کالاهای چینی را خریداری کند.
از
سوی دیگر، روسیه نیز درصدد استفاده از این شرایط است. این کشور بزرگترین تولیدکننده
نفت است و روزانه هفت میلیون بشکه نفت به اروپا و آسیا صادر میکند.
از همین رو،
افزایش قیمت جهانی سوخت، درآمدهای دولت مسکو را به شدت افزایش میدهد.
دیگر پیروز
اعمال تحریمها علیه تهران شاید "باراک اوباما" رئیس جمهوری آمریکا،
باشد؛ دموکراتی که خواهان جلوگیری از یک جنگ منطقهای است و در هراس است که اسرائیل
به تاسیسات هستهای تهران حمله کند.
در
آن سوی میدان، هم از منظر سیاسی و هم از نظر اقتصادی، بازندگان اعمال تحریمهای
نفتی علیه تهران، ایرانیان و شهروندان اروپایی هستند.
اروپاییها هزینهای گزافی
برای انزوای سیاسی تهران میپردازند و اعمال تحریمها برای اقتصاد آنان بسیار زیانبار
است. همچنین موضع اروپا در قبال خواسته ایران برای تبدیل شدن به یک
قدرت منطقهای صدمات زیادی به آنها وارد میکند.در نهایت این اروپایی ها هستند که مجبور میشوند هزینه کاهش منابع انرژی و افزایش قیمت کالاهای مصرفی را بپردازند.
باید توجه
كرد که افزایش قیمت جهانی نفت، افزایش قیمت تمام فرآوردههای آن نظیر بنزین و گازوییل
به عنوان سوخت اصلی وسایل نقلیه و ماشینهای صنعتی را همراه دارد. این بدان معناست
که هزینه تمامشده تولید کالا در کارخانهها افزایش مییابد و به تبع آن قیمت برای
مصرفکننده افزایش قابل توجهی خواهد داشت.
با نگاهی به نمودار قیمت سوخت در کشورهای اروپایی، مشخص میشود که در هفتههای گذشته قیمت سوخت در این کشورها سیر صعودی داشته است. پس، اروپا از یک سو به نفت نیازمند است و از سوی دیگر با تحریم واردات نفت ایران، افزایش بیرویه قیمت نفت را به نظاره نشسته است تا برای تامین آن، نه تنها کمبود نفت را لمس کند، بلکه پول بیشتری بابت وارداتش بپردازد.
در این میان ایران که خرید نفتش از سوی کشورهای اتحادیه اروپا تحریم شده است، روز به روز قیمت هر بشکه ذخایر نفتیاش افزایش مییابد و به همراه کشف میادین جدید نفت و گاز، بازارهای تازهای برای صادرات نفت خود پیدا میکند.
اما
مسئلهای که در این میان به خوبی مشخص است، آن است که اروپا به رغم فشارهای اقتصادی
به سیاستهای دوگانه خود در برابر ایران ادامه میدهد.
به عبارتی دیگر، اروپا
همچنان درهای خود را به صورت نیمه باز در برابر ایران میگشاید و از سوی دیگر همگام
با آمریکا به سیاست تحریم ادامه خواهد داد.
با این سیاست، اتحادیه اروپا همچنان با
مسائلی مانند بیثباتی اقتصادی، نداشتن سیاست مستقل در برابر تهران و همچنین عدم
موفقیت در حل بحران هستهای تهران روبهرو خواهد بود.
رهبران اتحادیه روپا به خوبی
میدانند که تحریم ایران تنها یک تهدید در روابط دیپلماتیک است که نتیجهای جز ضرر
و افزایش قیمت نفت جهانی ندارد. پس با کمی تامل میتوان دریافت که بازندگان و
برندگان اعمال تحریمهای نفتی علیه تهران چه کسانی هستند.