هر کس اندوه و مشکلى را از مومنى بر طرف نماید خداوند در روز قیامت انـدوه را از قلبش بر طرف سازد
اصول کافى، ج ۳، ص ۲۶۸
سلام و خدا قوت
حدود
۲ماه و نیم قبل موردی برای جهیزیه به خیریه معرفی شد. پس از بررسیهای
اولیه و تحقیقات محلی و دریافت مدارک مورد نیاز، نیاز این خانواده برای
خیریه محرز شد.
برای
انتشارفراخوان برای کمک به این خانواده بزرگوار، ترجیح میدهیم متن نامه
اتوبیوگرافی دخترخانم محترم این خانواده را منتشر کنیم.
از اینکه با صبر و حوصله این متن را میخوانید و برای کمک به ایشان تلاش میکنید، سپاسگزارم:
«سلام
من
(ز. آ) دختری هستم از شهرستان ف.؛ پدر من کارگر شهرداری ف. بوده و بعد از
۲۰ سال کارگری در شهرداری دچار سکته مغزی شد و به کما رفت بعد از چندماه
بستری در بیمارستان در حالیکه دچار سایکوزیس ذهنی و الزایمر گردید و هیچ
کنترلی بر اعصاب خود نداشت از بیمارستان به خانه اورده شد.
پس
از چندی، در حالیکه پدرم برای کمیسیون پزشکی به تهران برده شد در تاریخ۲۲
اردیبهشت ۱۳۸۹ از منزل خواهرم واقع در تهران خارج و مفقود گردید و تاکنون
علی رغم تلاش ما از طریق نیروی انتظامی، اگهی، روزنامه و.. هیچ نتیجهای
حاصل نشد و پدر بیچاره من همچنان مفقود است و ما هیچ اطلاعی از ایشان
نداریم.
از طرفی شهرداری
شهرستان ف. (محل کار پدرم) و بیمه تامین اجتماعی هیچ حقی را برای حقوق و
مزایای ما قائل نشده حتی به دادگاه ازبیمه و شهرداری شکایت کردهایم و
متوسل به فرمانداری و نماینده شهرمان در مجلس هم شدیم تا حق و حقوق پدرم را
بگیریم اما هیچ نتیجهای نداشته و علت را خلا قانونی مطرح میکنند.
من و مادرم در این دنیای امروزی که کسی به داد کسی نمیرسد و با سختی فراوان گذران زندگی میکنیم.
مادرم
که عمری را آبرومند زندگی کرده است با این وضعیت یک بارسکته کرد و دچار
ناراحتی کمر هم شد و من که در شرایطی که بیش از یک سال است عقد کردهام
مجبور شدم وام ازدواج و مبلغ دیگری را قرض کرده و برای عمل مادرم هزینه کنم
تا در کمرشان مهره مصنوعی بگذارند.
من بیش از یکسال است که در دوران عقد هستم و هیچ پولی ندارم که برای خودم حداقل جهیزیهای را تهیه کنم.
با توجه به اینکه وضع مالی خانواده همسرم نسبتا خوب است و توقع زیادی که از من دارند من ماندم نمیدانم باید چیکار کنم.
تاریخ عروسی ما هم نزدیک است و دستم به هیج جا بند نیست. اگر پدرم بود نمیگذاشت لحظهای من غصه بخورم.
به
خدا در ماه جز یارانه دریافتی و مختصر درآمد برادرم که در یک شرکت خصوصی
کار میکند، درآمد دیگری ندارم که آن هم صرف داروهای مادرم میشود.
خانواده همسرم با توجه به اتفاقی که برای پدرم افتاده همسرم راترغیب به جدایی میکنند ولی همسرم زیر بار نمیرود.
نمیدانم برای آدمی مثل من که همه چیزم، پدرم، رفاهم را در عرض مدت چند ماه به کلی از دست دادم...
از تحقیر خسته شدم...
اما میدانم که خدا من را فراموش نکرده است.»
***
با
توجه به توضیحات بالا، ان شاءالله تلاش میکنیم تا با جمع آوری مبلغ ۳
میلیون تومان بسته جهیزیهای را که قبلا هم درمواردی اهدا کردهایم، به این
خانواده بزرگوار تقدیم کنیم.
برای کمک به این خانواده بزرگوار و آبرومند میتوانید کمکهای خود را به
شماره حساب: ۰۰۸-۲۳۹۶۸۲۰-۰۱۰ یا شماره کارت: ۷۸۲۵-۴۴۷۱-۹۹۱۴- ۶۰۳۷ یا IR۹۴ ۰۱۷۰ ۰۰۰۰ ۰۰۱۰ ۲۳۹۶ ۸۲۰۰ ۰۸: شماره شبا
نزد بانک ملی به نام مهدی قمصریان واریز کنید.
با توجه به نزدیکی روز بزرگ و عزیز نیمه شعبان، ثواب این کار را هدیه میکنیم به: