عصرایران ؛ سيدجواد سيدپور - آنچه بر حال و روز اين روزهاي بازار ارز و سكه مي گذرد، تبعاتي است از سرگيجه اي كه بانك مركزي گرفته است كه با هر چرخشي در سياستهاي بانك مركزي با تلاطم بيشتري در بازار روبرو مي شود.
تلاطم در بازار ارز و سكه به جايي رسيده است كه در حال حاضر چاره اي نيست مگر از بانك مركزي بخواهيم كاهش و انطباق قيمت ارز و سكه با قيمتهاي جهاني پيشكشتان باد، دستكم كاري كنيد كه ارز و سكه با اين شدت گران نشود و آثار روانی وحشتناک خود را بر جامعه به شدت نگران کنونی تحمیل نکند!
در نگاه اول شايد خواسته ياد شده به طنز بماند،اما متاسفانه طنز تلخي است كه ريشه در واقعيت دارد.هنوز دير زماني از هشدارهاي شديد رييس كل بانك مركزي به مردم نمي گذرد كه مي گفت وارد بازار ارز و سكه نشويد و اگر وارد اين بازار شديد و ضرر كرديد،جاي گلايه اي باقي نيست!
فقط دو سه ماه وقت كافي بود تا ثابت شود كساني كه توصيه هاي آقاي رييس كل را بعنوان عاليترين مقام پولي كشور پذيرفتند،ضرر کردند و آنان كه گفته های رئیس را پشت گوش انداختند بردند و چه بردی هم کردند!
ظاهرا آقاي رييس كل بانك مركزي مشاور خوبي براي مردم نبوده است و هر كس بر عكس توصيه هاي او عمل كرده است،تصميميش توام با موفقيت بوده است!
در روزی که رئیس کل به خریداران سکه هشدار داد (12 شهریور 90) قیمت هر قطعه سکه بهار آزادی طرح جدید 565 هزار تومان بود و امروز بهای آن از 640 هزار تومان هم فراتر رفته است.یعنی هر کس در آن زمان به حرف های رئیس کل گوش نکرد و سکه خرید ، در همین لحظه جاری بابت هر سکه 75 هزار تومان سود کرده است. حال حساب کنید کسانی که در تیراژهای بالا خرید کرده اند چقدر منتفع شده اند!
چه اتفاقي در بازار افتاده است و چرا سياستهاي بانك مركزي براي تعديل و آرام كردن بازارها اين چنين با شكست هاي فاحش و پي در پي مواجه مي شود؟آيا بانك مركزي به نمايندگي از دولت به دلالي رو آورده و با تيره و تار كردن بازار، به سودورزي رو آورده است يا عوامل پيدا و پنهان ديگري در كار است؟
آنچه مسلم است بانك مركزي به هر دليلي خواه موجه خواه ناموجه، در آزمون ثبات بخشي به بازار ارز نمره مردودي گرفته و به خاطرسياستهاي نامعقولانه ،باعث تحريك روزافزون نقدينگي سرگردان به بازار ارز و سكه شد و شد آنچه كه نبايد مي شد.
تمام اين اتفاقات در شرايطي رخ مي دهد كه غربيها براي تحريم نفتي و بانكي ايران خيز برداشته اند و انتظار اين است كه بانك مركزي با اتخاذ سياستهاي دقيق و قاطع مانع از وارد شدن شوك رواني به بازار ارز و سكه شود و بازار پولي را بعنوان پيشاني اقتصاد كشور اينچنين ملتهب به جهان خارج معرفي نكند.اما متاسفانه بانك مركزي نه تنها به آرام بخشي در بازار ارز و سكه رو نياورده است كه برشدت التهاب مي افزايد و سرمايه هاي سرگردان را به حضور در اين بازارها تشويق مي كند.
ظاهرا ديگر به دولت و بانك مركزي براي آرام كردن بخش ريالي و ارزي كشور اميد چنداني نيست و انتظار اين است كه ساير مراكز و دستگاههاي حاكميتي مانند مجلس وارد عمل شده و چاره ايي براي مهار اوضاع ناخوشايند فعلي اتخاذ كنند هر چند که این امیدها هم چندان پررنگ جلوه نمی کند.
وضعيتي پيش آمده است كه چاره اي جز خلع سلاح كردن بانك مركزي دراتخاذ تصميمات ساعتي و متناقض باقي نمانده است.اگر چرخ سيستم مالي كشور با مسير پر از تناقضي كه بانك مركزي ترسيم مي كند، به حركت خود ادامه بدهد،دير زماني نخواهد گذشت كه مشكلات حادترشود.
چرا فكر مي كنيد دولت اين كار رو نكرده؟
اگر بررسي كنيد مي بينيد كه بيشترين سود را خود دولت از اين نرخهاي بالا مي بره!!!
فقط اثرات تورمي آن زندگي ماهايي را كه درآمد ثابت داريم زير بار فشار مي برد.
من گفتم می تواند، قبل توانستن باید فعل خواستن را صرف کرد، سالهاست که برخی مسوولین ما صلاح مردم را نمی خواهند.
مدتی پیش آقای بهمنی گفتند که تحریم جنگ تمام عیار علیه ملت ایرانه اما آقای رئیس جمهور محترم در نشست خبری که در استانبول داشتند فرمودند که شما اگه با مردم ایران صحبت کنید میگن تحریم چی هست اصلا؟
والا به خدا ما میدونیم تحریم چیه و داریم باهاش روزگار میگذرونیم آقای رئیس جمهور . اما فقط داریم میگذرونیم ، دریغ از یه ذره بهره از زندگی
شد چون کسی جلودارش نبود
حالا شما پیدا کنید پرتقال فروش را !
در ضمن اقای وزیر هم فرمودند که مراوده با امارات ممنوعه انتظار یک گرانی اساسی توی اجناس وارداتی داشته باشین
مردم نگران افزایش نرخ دلار نباشند . برای کنترل بازار ، نیاز های داخلی را با نرخ بانکی 1650 تومان پوشش میدهیم. مسافران و تجار میتوانند از فردا با مراجعه به شعب منتخب ، دلار با نرخ 1650 تومان (نرخ دولتی ) خریداری نمایند.
الان با توجه به نرخ تورم میزان سود بانکی باید حدود 24% باشه و بهره بانکی حدود 19% و نقدینگی رو از بازار جمع کنه. اما الان به جایی رسیدند که احتمالاً از عهده پرداخت سود هم بر نمی آیند.
از اول سال چند برابر شده اند و با این نرخ دلار بازهم رشد میکنند
همین امروز و فردا باید منتظر یه موج گرونی اساسی باشیم.
وقتی نقدینه گی زیاد شد پول ملی افت حواهد کرد و بزودی باید شاهد رشد قیمت در صنعت و مسکن شد
گراني سكه و دلار زير سرو گردن خود جناب مستطاب دولت عزيز است و بس.
حقوق ماه اول استخدامی 11 سکه بهر آزادی در سال 1349 .
بعد از 30 سال خدمت در شرايط سخت امروز معادل يک و نيم سکه بهر آزادی!
از کجا اين اختلاف فاحش پيدا شده است