یکی از کاربران عصرایران در مقاله ای پرونده اختلاس اخیر را از زاویه ای دیگر مورد بررسی قرار داد هاست که در زیر می خوانید:
رو شدن اختلاس اخیر، نشانه فساد عظیمی است که مسلما قابل پیشگیری بود، اگر چشممان را روی تخلفات کوچک نبسته بودیم؛ خصوصا اگر آن زمانی که گزارش تحقیق و تفحص از دوران صدارت آقای احمدی نژاد (سالهای 82تا84) در شهرداری تهران حکایت از تخلف 320 میلیارد تومانی و استفاده از بودجه شهرداری برای فعالیتهای انتخاباتی ایشان بود، و اتفاقا پای آقای مشایی هم در آن گیر بود؛ به این پرونده رسیدگی شده بود و در کشوس میز آقای چمران رییس شورای شهر نمی ماند...
اگر آن زمانی که آقای احمدی نژاد، مشایی را به عنوان معاون اول برگزید و ایشان برخلاف نامه رهبری مبنی بر عدم دادن پستهای کلیدی به آقای مشایی، ایشان را رییس دفتر خود کرد، با این اقدام برخورد شده بود...
اگر آن زمان که مجوز دانشگاه ایرانیان به آقای مشایی داده شد، مجلس و وزارت علوم و شورای انقلاب فرهنگی برخورد می کردند...
اگر آن زمان که آقای رحیمی را به عنوان معاون اول خود برگزید، حال آنکه ایشان دارای پرونده مالی در قوه قضاییه بود و احمدی نژاد با حمایت قاطع خود، جلوی این پرونده را گرفت، برخورد شده بود...
اگر آن هنگام که تخلفات آقای بقایی در سازمان گردشگری در قوه قضاییه اثبات شد و حکم انفصال از خدمت ایشان صادر گردید، احمدی نژاد کابینه را خط قرمز خواند ، برخورد شده بود...
اگر آن هنگام که قاضی مرتضوی که در پرونده کهریزک متهم بود، به جرگه دولت احمدی نژاد پیوست و تحت حمایت ایشان قرار گرفت ؛ برخورد شده بود...
اگر آن هنگام که طرح مجلس در خصوص تحقیق و تفحص در مورد چگونگی پرداخت سود سهام عدالت از منابع نامشخص در جریان انتخابات 88 به سرانجام رسیده بود و مساله سوءاستفاده های انتخاباتی دولت به صورت توزیع پول در جریان انتخابات مورد بررسی قرار گرفته بود...
اگر آن هنگام که دولت خودسرانه سازمان مدیریت و برنامه ریزی را حذف کرد، بودجه را با تاخیر به مجلس ارسال کرد، و هرسال برای جبران کسر بودجه، متمم بودجه ارائه می کرد، برخورد می شد...
اگر آن هنگام که در گزارش سازمان حسابرسی نامشخص بودن سرنوشت یک میلیارد دلار درآمد نفتی در سال 85 اعلا شد برخورد می شد...
اگر آن زمان که دولت برخلاف نظر مجلس، هیات مدیره صندوق ذخیره ارزی را برکنار کرد؛ صندوق توسعه ملی و صندوق مهر رضا را راه انداخت، تا دستش برای استفاده از منابع مالی بدون نظارت باز شود، مجلس و نهادهای نظارتی برخورد می کردند...
اگر آن هنگام که گزارش های تفریغ بودجه دیوان محاسبات، حکایت از انحراف 60 درصدی دولت از ردیفهای بودجه سالهای 85-90 داشت و انحراف دولت از قانون برنامه چهارم توسعه کشور، با دولت برخورد می شد...
اگر آن هنگام که کاهش نرخ دستوری سود بانکی ابلاغ می شد، دستور پرداخت بی رویه وام و تسهیلات به بانک مرکزی داده می شد و در نتیجه آن سه رییس بانک مرکزی و روسای بانکهای کشور عوض شدند و افراد بی تجربه وارد عرصه بانکداری شدند، برخورد می شد...
اگر آن هنگام که مجلس با موشکافی بسیار، طرح هدفمندی را قانون گذاری کرد و دولت در نهایت سماجت، طرح خودش را پیش برد و تمامی سود حاصله از آزاد سازی را نه در بخش تولید، بلکه برای پرداخت نقدی به مردم اختصاص داد و تورم شتاب زیادی گرفت، برخورد می شد...
اگر آن زمانی که در راستای خصوصی سازی، سهام مخابرات،سهام صنایع فولاد و ... بین خودیها تقسیم می شد، مجلس و سازمان بازرسی نظارت می کردند...
اگر آن وعده های احمدی نژاد در خصوص مبارزه با فساد اقتصادی و آن لیست معروف در جیبشان واقعی بود...
مسلما گروهی مثل امیر منصور آریا به وجود نمی آمد و امروز اختلاس تاریخی سه هزار میلیارد تومانی رخ نمی داد.
و صد افسوس که این تنها مورد فساد های پشت پرده نیست و قانون برای دوستان در حلقه دولت، ضمانت اجرایی ندارد!
مرد مومن تا حالا از خودت پرسيدي چرا هيچكدام از اين اگرها به سرانجام نرسيده؟ بله چون همه از هم به اندازه كافي آتو دارند.
البته عصر ايران بازم منتشر نكن
میشه بپرسم رشته تحصیلیتون چیه؟؟؟
اما......