حسن فاتحی در
وبلاگش نوشت:
مولای من آقا بیا شمشیرها دربسته اند
با ظاهر یاری تو اندر كمینت جسته اند
بامكر و زشتی آشنا، با بی حیائی همرهند
انگار با اهریمنان پیمان زشتی بسته اند
لجبازی و نامردمی را رسم غالب كرده اند
اخلاق را گم كرده و ازترس وجدان رسته اند
با زور و تزویر و ریا با منطق دیوانه ها
حق را پریشان كرده و بر مسندش بنشسته اند
تفسیر باطل كرده و توجیه را گسترده اند
بابی حیایی این بدان محراب هم بشكسته اند
هركس بگوید این نكن با زور رسوا می شود
در فتنه سازی تیزفهم در مكر هم سردسته اند
تبلیغ خدمت بی عمل رسم هیاهو كرده اند
جای قبول راه حق باندی بهم پیوسته اند
دادفرج سرداده و فریاد عجل می زنند
لكن به لجبازی دین همدست شیطان گشته اند
فاتح گزارش را بده درددلت را بازگوی
مسلم به كوفه در ره و نامردمان هم خسته اند
بگذار رسوایی براین قوم جفا غالب شود
اینان به رسوایی خود همت زبالا بسته اند