عصرایران - بر اساس تصمیم هیئت دولت ، وزارت نفت منحل و در وزارت نیرو ادغام می شود و وزیر فعلی نیرو نیز همزمان با وزارت نیرو، مجموعه بزرگ، حساس و مهم وزارت نفت را نیز تحت اداره خود خواهد داشت. با این تصمیم وزارت نفت سالها پس از ارتقای این مجموعه از شرکت ملی نفت ایران و تبدیل آن به وزارت صورت می گیرد و بدین ترتیب برای نخستین بار در تاریخ ایران، دچار کاهش منزلت می شود و استقلال نسبی خود را از دست می دهد.
این تصمیم در صورت نهایی شدن تبعات و بحران های زیادی را در پی خواهد داشت که به چند نمونه از آن اشاره می شود:
بحران منابع انسانی
وزارت نفت یکی از کلیدی ترین وزارتخانه های ایران است. در طول تاریخ ایران همیشه دستگاه مدیریت نفت، در روند ارتقا بوده است چرا که جایگاه ، نقش، وظایف و فعالیت مجموعه صنعت نفت این نیاز را ایجاد کرده است که در چهاچوب وزارت مستقل نفت به ایفای نقش خود بپردازد ، خاصه آن که بخش عمده ای بودجه کشور از طریق نفت تأمین می شود.
اما متاسفانه هم اکنون شاهد انحلال این وزارتخانه کلیدی و مهم و ادغام آن در وزارتخاته دیگری هستیم. از منظر مدیریت منابع انسانی ، نفس چنین اقدامی باعث تضعیف روحیه کارکنان صنعت نفت ایران می شود و همین موضوع منجر به کاهش راندمان کاری مجموعه می شود. انحلال وزارت نفت و الحاق آن به وزارت نیرو به صورتی که شاهد آن بودیم،
مدیران و کارکنان وزارت نفت را با آینده ای مبهم روبه رو می کند. همین
آینده مبهم که ابهامات بسیاری را به دنبال خود دارد و تاثیر آن در مجموعه
فعالیت های مجموعه وزارت نفت در بخش های مختلف تولید و صادرات نفت خام،
تولید فراورده های نفتی ، گاز و پتروشیمی منفی خواهد بود.
این موضوع جالبی است که مثلاً تعاون و دادگستری در ایران وزارتخانه دارند و مجموعه بزرگ و گسترده نفت حداکثر معاونت یک وزارتخانه دیگر است!
بحران وسعت و تحرک
وزارت نفت از چهار معاونت اجرایی و تعدادی معاونت ستادی تشکیل شده است. برخی از معاونت های اجرایی، خود به اندازه یک وزارتخانه بودجه ، نیرو و وظایف دارند. شرایط کمابیش مشابهی نیز در وزارت نیرو وجود دارد به طوری که می توان گفت این دو وزارتخانه ، از عظیم ترین دستگاه های دولتی هستند ، به گونه ای که هر کدامشان واقعاً به اندازه چندین وزارتخانه دیگر وسعت دارند و لذا ادغام آنها ، تبدیل دریا به اقیانوس است و طبیعتاً اداره اصولی چنین مجموعه ای آن هم با مدیران کنونی ، امری قریب به محال است.
جالب اینجاست که پیش از این ، آقایان از مستقل کردن یا واگذاری برخی از زیر مجموعه های نفت و نیرو خبر می دادند تا بلکه این دو مجموعه عریض و طویل ، کوچک تر و چابک تر شوند ولی حالا برخلاف این مسیر ، می خواهند این دو را در هم ادغام نمایند تا از فرط سنگینی ، دیگر قادر به حرکت هم نباشد!
بحران تولید
این اقدام به طور قطع بر بخش تولید نفت خام ایران تاثیر منفی خواهد داشت و روند کاهش تولید نفت خام ایران را که از سال 84 آغاز شده بود، با شیب بیشتری روبه رو خواهد کرد.
ایران توانسته بود در سال 84 به رکورد تولید حدود چهار میلیون و 200 هزار بشکه در روز دست یابد اما در سال های پس از آن میزان تولید نفت خام ایران روز به روز با کاهش روبه رو شد. به همین مقدار، میزان صادرات نفت خام ایران نیز کاهش یافت تا حتی امارات نیز مدعی پیشی گرفتن از ایران در این زمینه باشد.
در زمینه کاهش تولید نفت خام ایران سه دلیل عمده دخالت داشتند: اول: ناکارآمدی مدیران دوم: تحریم های بین المللی وسوم: کاهش سرمایه گذاری های خارجی.
با انحلال وزارت نفت ایران، تاثیرات عامل نخست افزایش می یابد و همین موضوع باعث افزایش تاثیرگذاری دو عامل بعدی می شود.
بحران مدیریت
وزارت نفت خود شامل ارگان ها و سازمان های بسیار بزرگ و وسیع با نیرو، بودجه ، وظایف و ماموریت های بسیار مهمی است که انتصاب فردی برای ریاست آن، می بایست همیشه با وسواس و دقت نظر فراوانی صورت بگیرد اما آنچه در دولت های نهم و دهم شاهد آن بودیم که وزارت نفت شاهد بیشترین تعداد افراد در راس خود بود که به جز یکی از آنها بقیه از توانمندی مدیریت و کفایت و لیاقت کافی برای مدیریت وزارت نفت برخوردار نبودند.
آخرین وزیر نفت یعنی میرکاظمی شخصی است که قبل از دولت نهم، تصدی مدیریت شرکت فروشگاه های اتکا وزارت دفاع را به عنوان بالاترین سمت در کارنامه خود داشت.
وی پس از این به عنوان وزیر بازرگانی و بلافاصله به عنوان وزیر نفت منصوب می شود. این در حالی است که شرکت فروشگاه های اتکا در حد و اندازه های یکی از ریزترین ادارات تحت مدیریت وزارت نفت نیست. امور وزارت بازرگانی هم ، ربط چندانی به نفت ندارد ولی از آنجا که گویا ، در کابینه 70 میلیونی (!) قحط الرجال وجود دارد ، میرکاظمی وزیر نفت شد.
حال سوال اینجاست وقتی برای اداره وزارت نفت ، مدیری مناسب ندارند ، چگونه می خواهند کسی را برای اداره همزمان نفت و نیرو بیابند که توانایی این مهم را داشته باشد؟
این یک فرمول منطقی است: اگر وزیر بعدی از نفت باشد ، از نیرو سر درنمی آورد و اگر از نیرو باشد(که دولت نامجو را در نظر دارد)، سررشته ای در نفت ندارد . دربیرون هم که جایی نبوده که تا کنون کار نفت و نیرو را انجام دهد تا بتوان از انجا مدیر آورد. لذا بحران مدیریت در وزارت احتمالی ادغامی بیداد خواهد کرد.
البته از آنجا که گماردن افراد بی سابقه و بی تخصص در صدر برخی وزارتخانه ها در کشور مرسوم شده ، این موضوع احتمالاً برای آقایان ادغامگر ، جدی نبوده است.
بحران تداخل مسؤولیت های ناهمگون
حوزه وظایف و اختیارات وزارت نفت هیچ ارتباطی با وزارت نیرو ندارد . سوال این جاست که این دو وزارتخانه بر چه اساسی با یکدیگر ادغام شده اند.
به راستی چگونه می توان وزارتخانه ای را تاسیس کرد و از آن ، هم انتظار مدیریت فاضلاب شهری را داشت و هم صادرات نفت کشور در چارچوب سازمان اوپک را بدان واگذاشت؟
دغام وزارت نفت با نیرو در کشوری با شرایط ایران و در مقطع کنونی، به همان اندازه مضحک است که بگویند وزارت امور خارجه در وزارت اموزش و پرورش اداغم شده است یا از ادغام وزارت دفاع در وزارت کشاورزی سخن بگویند!
به نظر می رسد یکی از دلایل انحلال وزارت نفت، این است که تاثیرگذاران دولت ، با شخص میرکاظمی به توافقات لازم(!) نرسیدند.اگر این اتفاق بیفتد ، در تاریخ و خاطره کنارکنان وزارت نفت این موضوع باقی خواهد ماند که در دوره کنونی وزارت نفت ، این وزارتخانه شاهد بیشترین شمار وزیران و سرپرستان بود و در نهایت هم منحل شد!
فکر نکن کشف مهمی کردی! اکثریت قریب به اتفاق مردم با هر سطح سوادی متوجه ایجاد بحران با این اتفاق میشوند
فقط تعجب من از اینست که چرا دولتمردان متوجه این اشکالات نشده اند؟
اين حرف كاملا" غلط است بعد از رفتن آقاي زنگنه كاملا" روند نزولي شده است
این چه حرفی هست که انداخته اید سر زبان ها که مدیر ارشد یک وزارتخانه لازم نیست تخصص داشته باشد و فقط باید نیروی انسانی را مدیریت کند؟ آیا مدیر یک مجموعه نباید در عین حالی که در مدیریت نیروهای انسانی متبحر است ، از کار ان مجموعه هم سر در بیاورد؟ اگر نفهمد که در زیر مجموعه اش چه می گذرد و تخصصی لااقل در سطح عمومی نداشته باشد که خیلی راحت دور می خورد و سرش کلاه می رود. به عنوان مثال ، آیا یک مهندس الکترونیک را رئیس یک مجتمع قضایی می کنند؟ یا یک غیرنظامی را فرمانده پادگان می کنند ؟ پس باید در وزارتخانه های تخصصی ، وزیر تخصص عمومی و تجربه کاری در حوزه کاری ان مجموعه را داشته باشد.
درباره رئیس جمهور هم فرمایش و قیاس شما نادرست است زیرا رئیس جمهور در امور تخصصی وزارتخانه ها ورود ندارد و وزرا را اداره می کند ولی وزرا امور تخصصی وزارتخانه های خودشان را.
موفق باشید
رشد صنعت نفت و ارتقاء سطح زندگي اقشار مختلف هم ميهنان فقط و فقط در دولتهاي نهم و دهم روي داده است.
بيش از اين همراهي استکبار نکنيد
بسيار صحيح وبجابود
به نظر من تنها تشابه اين دو وزارتخانه اينه كه هردو با ن شروع ميشوند احتمالا براي ادغام بر اساس حروف الفبا مرتب و دوتا يكي كرده اند
البته چنانچه اقايان خواهان بكارگيري مديري توانمند باشند!
پیشنهاد خوبیه؟
بنده خوزستاني هستم و سالهاست بعلت نوع كارم با مناطق نفت خيز جنوب و سازمان آب و برق خوزستان ارتباط دارم و ادغام اين دو وزارت نشاندهنده عدم شناخت تصميم گيران در حجم وظايف و حوزه كاري آنها مي باشد و هر شهروند خوزستاني آشنا به مسائل اداري و سازماني با نيشخند به اين ادغام مي نگرد
آیا فعال بودن مجلس به این است؟
تا ثريا ميرود ديوار كج
تفسير و نقدهاي جورواجور به درد اين مردم نميخوره راهي پيدا كنيد تا نمك گنديدتون رو گند زدايي كنيد!!!!
به نظر من كليد اين معضل زماني خورده شد كه درمجلس تصيميم گرفته شدكه تعداد وزارتخانه ها به 17 تا كاهش پيداكنه. آخه روي چه اصولي اين لايحه تصويب شد؟
كه البته با خلاقيت و ابتكار دولت اين تصميم اشتباه فاجعه خواهد ساخت
خواهيم بود.شما هم خيلي انرژي براي استلال منطقي مصرف نكنيد.به قول اقاي رييس جمهور: و اين شدني است!!!
1- يا ما همه چيز رو به طنز ميگيريم ..
2-يا دولت همه كاراش طنز شده
* البته با اين اوضاع درامد و گراني نان و .. براي ما كه حوصله طنز نمونده .. پس لاجرم گزينه 2 صحيح مي باشد.
بلایی که بر سر آموزش و پرورش و آموزش عالی و بلایی که بر سر اخلاقیات و وجدان کاری و بلایی که بر سر ارزشهای دینی و باورها بوجود آمده بزرگترین بحران است. کدام کشور کوچک اروپایی نفت دارد یا معادن طلا و الماس و مس و ... دارد ؟ولی چیزی دارند که بر همه اینها که گفتید میچربد و ما نداریم
عزیز عصر ایرانی از کدام بحران سخن میگویی غیر از زمان شاه آن هم تاحدود ی اکثر مسولان در غیر تخصص خود به مدیریت مجموعه خود میپرداختند دکتر ولایتی حسین مرعشی (اگر تخصصی را برایش بتراشیم )کرباسچی کلانتری و.... بحران را شما ایجاد میکنید
البته با عجله دولت در این موضوع مخالفم
با توجه به موضعگيري هاي بعضي ها درخصوص نزديك بودن آخر زمان واقعا بايد باصداي بلند به غول رسانه اي آمريكا لعنت فرستاد تاديگر فليمهايي مثل 2012 نسازند وعده اي رادرتوهم نيندازند كه فكر ميكنند حالا كه يك سال ديگر بيشتر زنده نسيتيم پس بگذار هر طور دلمان خواست وفكر ميكنيم جهان وكشور را مديريت كنيم و همه را بهم بريزيم واوضاع را غاراش ميش كنيم تا حالشو ببريم
تازه میخواهیم دنیا رو مدیریت کنیم!!!