پژوهش جديدي براي كشف سازوكار يا مكانيسمهاي مرتبط با يكي از پايهايترين احساسات انسان يعني خودآگاهي، از «مهندسي خلاق» استفاده ميكند.
به گزارش ايسنا، اين پژوهش منطقهاي در مغز را كه پيوندگاه گيجگاهي آهيانه(TPJ) ناميده ميشود، به عنوان منطقهاي كليدي شناسايي كرده كه در احساس بودن ما به عنوان موجودي كه در جايگاه ويژهاي در فضا (بعد مكان) قرار داشته و جهان را از اين جايگاه و ديدگاه درك ميكند، نقش دارد.
نظريههاي اخير درباره خودآگاهي بر اهميت ادغام و يكپارچگي حسهاي گوناگون و علايم حركتي تاكيد دارد، اما روشن نيست كه اين گونه يكپارچگي چگونه سبب وضعيت خودجايگاهي - من در كجاي فضا قرار دارم؟- و ديدگاه شخص اولي -من از كدام جايگاه جهان را درك ميكنم؟- ميشود.
مطالعات مربوط به بيماران عصب شناسي كه تجربههاي خارج از بدن را گزارش كردهاند شواهدي ارايه ميدهد كه آسيب ديدگي مغز ميتواند بر يكپارچگي دادههاي چند حسي بدن اثر گذاشته و به تغييرات آسيب شناسانه در ديدگاه شخص اولي و خودجايگاهي منجر شود. با اين حال، هنوز مشخص نيست چگونه ميتوان سازوكارهاي مرتبط با خودآگاهي را بررسي كرد.
دكتر اولاف بلانك، از دانشگاه پلي تكنيك فدرال لوزان در سوييس توضيح ميدهد: آزمايشهاي اخير رفتارشناسانه و فيزيولوژيك، با استفاده از ويديو پروژكتور و تعارضهاي گوناگون ديداري بساوايي نشان داد كه حس خودجايگاهي شركت كنندگان ميتواند دستكاري شود. با اين حال، اين گونه يافتهها و روشهاي آزمايشگاهي به ما امكان نميدهند كه براي تغييرات در ديدگاه شخص اولي نتيجه گيريهاي استقرايي داشته باشيم. اين يافتهها با عصب تصويربرداري نيز يكدست نشده است، شايد به اين خاطر كه براي طراحي آزمايش نياز است شركت كنندگان بنشينند، به پا خيزند، يا حركت كنند. اين اعمال به كارگيري و فيلمبرداري از تضادهاي ديداري بساوايي بر روي بدن شركت كنندگان را در زمان شيوههاي معمول يا استاندارد تصويربرداري مغزي دشوار ميسازد.
گزارش اين پژوهش در مجله علمي «نورون» انتشار يافته است.