جوان شروري كه با تهديد پسران جوان آنها را در خودرواش تحت اذيت و آزار قرار ميداد در رديابيهاي پليسي و قضايي ماموران انتظامي شهرري بازداشت شد.
اين شرور با خودروي مينيبوس قرمز رنگش به بهانه مسافركشي طعمههايش را به داخل خودرو ميكشاند.
به گزارش تهران امروز، غروب روز 14 فروردينماه سالجاري پسر جواني هراسان با مراجعه به كلانتري 172 اعلام كرد كه ساعتي قبل توسط راننده مينيبوس قرمز رنگي ربوده شده و تحت اذيت و آزار قرار گرفته است.
وي در تشريح حادثه گفت: براي رفتن به خانه در خيابان 24 متري منتظر خودرو ايستاده بودم كه ناگهان خودرو پرايدي مقابل پاي من توقف كرد و يكي از دو سرنشين آن از خودرو پياده شد و با تهديد چاقو مرا سوار خودرو كرد. آنها مرا به پاركينگي در شهرري منتقل كردند و پس از سوار شدن به مينيبوس قرمز رنگي به منطقه خلوتي در انتهاي شهرك علائين رفتند و در آنجا راننده كه چهرهاش بهخاطر سوختگي وحشتناك بود مرا مورد اذيت و آزار قرار داد و پس از كتك زدنم مرا از خودرو به بيرون پرتاب كرد.
با اعلام شكايت اين پسر به دستور بازپرس دانشور از شعبه هفتم دادسراي شهرري اكيپي از ماموران با تحقيقات گسترده مخفيگاه اين جوان شرور را در يكي از خيابانهاي شهرري رديابي و صبح روز 15 فروردينماه بازداشت كردند.با بازداشت اين جوان در حالي كه او ادعا ميكرد در اذيت و آزار پسر جوان هيچ نقشي نداشته است جوان 19 ساله ديگري با مراجعه به شعبه هفتم دادسراي شهرري با شناسايي اين شرور گفت: عصر روز اول ديماه سال گذشته وقتي از محل كارم به خانه بازميگشتم، در منطقه قلعهگير شهرري اين شرور با تهديد قمه مرا سوار خودروي مينيبوس قرمز رنگش كرد و بهشدت مرا كتك زد به طوري كه بيهوش شدم. ساعتي بعد وقتي بههوش آمدم متوجه شدم او دختر جواني را ربوده و داخل مينيبوس او را تحت اذيت و آزار قرار داده است. وقتي به او اعتراض كردم مرا بهشدت كتك زده و پس از اذيت و آزارم با كمك يكي از دوستانش مرا از خودرو بيرون انداخت.
با اظهارات اين پسر جوان، ماموران جوان شرور را تحت بازجويي قرار دادند. وي كه صورتش چند سال قبل به وسيله اسيد سوخته بود، گفت: من با خودروي مينيبوس خود مسافركشي ميكنم و تاكنون كسي را مورد اذيت و آزار قرار ندادهام.صبح روز گذشته همدست اين شرور نيز در بازجويي به بازپرس دانشور گفت: آن روز من براي بردن لوازم براي دوستم زير پل شهيد آويني در شهرري ايستاده بودم كه علي با خودروي مينيبوس در حالي كه از آنجا حركت ميكرد، مرا سوار كرد. وقتي سوار مينيبوس شدم با ديدن پسر جواني كه بيهوش بود، متوجه شدم علي ميخواهد او را اذيت و آزار كند به او اعتراض كردم و خواستم تا پسر جوان را آزاد كند، ولي او مرا از خودرو بيرون انداخت و به تنهايي اعمال شيطانياش را انجام داد.
با اعتراف اين پسر، بازپرس دانشور با صدور عدم صلاحيت، پرونده را از جهت اذيت و آزار به شعبه 79 دادگاه كيفري تهران ارسال كرد و متهمان را به اتهام آدمربايي با صدور قرار بازداشت روانه زندان كرد.