درد از معنا بر ميخيزد و جنگ از تعبير... .
به گزارش ايسنا، محمود فتوحي در وبلاگاش به نشاني http://www.karsi.blogfa.com در ادامه نوشته است: «نزاع از معنا مي رويد، تفرقه از تفسير و اين همه آفت معناست.
خوشا صداي بيمعنا! که نميماند و دردا کلام جاودانه که جادوي مجاز و سوسوي فريب دارد.
خوشا بيمعنايي صداي پاک آب، خوشا عطر درخت ليپا! خوشا خداوندگاران آزاد از معني: خنده. رقص و موسيقي!
محبوبم! ما به ساحتي والاتر از معنا نيازمنديم که عرصهي جنگ نباشد، به کلامي نيازمنديم که با همهي زبانها شنيده شود و فهميده شود و به همهي جهات برود و با هيچ جهت نرود مثل خنده، رقص و موسيقي.
«اين علم موسيقي بر من چون شهادت است». ساحت صلح است، صحنهي هماهنگي و همدلي. چون معنا را در آن راه نيست و تفسير را بر نميتابد، تعبيرکُش است، ادراک ناب است، عقل را به اين مسرح راه نيست. معنا ساحت تاخت و تاز عقل است و عقال بر پاي جان ميزند. ما به ساحتي والاتر از معنا نيازمنديم.
معنا درد است و لنگي و زمينگيري، معنا آلودهي غرض است، معنا بندهي بلاغت است و بلاغت هنر تحريف و اقناع و اغوا و فريب، کلام، خانهي معني است، سوفسطائيان اين مستور فتنه انگيز را از خانهاي به خانهاي ميآورند تا ما را بفريبند و اين ترفند را بلاغت مينامند.
خوشا کلام بي معناي مدرن که تن به تحريف بلاغت نمي دهد، خوشا موسيقي! خوشا چهچه بلبل که هيچ مذهبي تفسيرش نكرد! خوشا بوي گل.»