۰۲ دی ۱۴۰۴
به روز شده در: ۰۲ دی ۱۴۰۴ - ۱۹:۴۹
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۱۱۶۹۶۷
تاریخ انتشار: ۱۲:۱۹ - ۰۳-۰۹-۱۴۰۴
کد ۱۱۱۶۹۶۷
انتشار: ۱۲:۱۹ - ۰۳-۰۹-۱۴۰۴

ما را چه به بلک‌فرایدی؟ وقتی عید خودمان، پوست سر مشتری را می‌کنیم

ما را چه به بلک‌فرایدی؟ وقتی عید خودمان، پوست سر مشتری را می‌کنیم
در بلک‌فرایدی غربی، اصل بر کاهش واقعی قیمت برای پاک‌سازی انبار و گردش کالا است. اما در ایران، تخفیف‌های اسفند و حتی تخفیف‌های تقلیدی بلک‌فرایدی، اغلب به یک نمایش سودآور تبدیل می‌شوند.

عصر ایران؛ محسن سلیمانی فاخر- رویدادهایی مانند بلک‌فرایدی نماد «لذت خرید» هستند؛ لذتی که به تعبیر زیمل بیشتر از خودِ عمل خرید کردن ناشی می‌شود تا از جنس یا کالایی که به خانه برده می‌شود. 

آنچه اهمیت دارد، تجربهٔ انتخاب، مشارکت در یک مناسک جمعی و احساس همراهی با یک موج جهانی است. اما در ایران، هنگامی که به اسفندماه می‌رسیم و جامعه در آستانهٔ نوروز، یعنی مهم‌ترین جشن بومی و ریشه‌دار ما،  قرار می‌گیرد، به‌جای تقویت این «لذت»، با واقعیتی وارونه مواجه می‌شویم: دوبرابری قیمت‌ها، کمیابی مصنوعی، عرضهٔ کالاهای از رده خارج و تخفیف‌هایی که عملاً هیچ تخفیفی نیستند.

اگر دل‌سوزی و ملاحظه‌ای برای مشتری در بلک‌فرایدی نداریم، که طبیعی است، چون آن مناسبت مال ما نیست، چرا در اسفندماهِ خودمان چنین بی‌رحمانه با مصرف‌کننده رفتار می‌کنیم؟ چرا جشن بزرگ نوروز به‌جای آنکه فرصتی برای احترام به قدرت خرید مردم باشد، تبدیل می‌شود به میدان مسابقهٔ افزایش قیمت‌ها؟

 نوروز؛ زمانی برای رهایی، نه اسارت در قیمت‌ها

نوروز در فرهنگ ایرانی فقط یک تعطیلی تقویمی نیست؛ جشن بازسازی زندگی است. خانه نو، لباس نو، خوراکی نو، امید نو.

اما بازار در سال‌های اخیر مسیر دیگری را پیش گرفته است: هرچه به نوروز نزدیک‌تر می‌شویم، قیمت‌ها از واقعیت فاصله می‌گیرند. انگار که افزایش تقاضا بهانه‌ای برای پایین آوردن حرمت مشتری باشد.

فروشندگان و واسطه‌ها در این مقطع زمانی، نه‌تنها قیمت‌ها را بالا می‌برند، بلکه با ایجاد نوعی «اضطرار خرید» مصرف‌کننده را در موقعیتی قرار می‌دهند که برای تهیهٔ ضروری‌ترین اقلام مجبور به پرداخت هزینه‌هایی بیش از توان خود شود. این رفتار، خلاف سنت نوروز است که قرار بود با خود آرامش و گستردگی بیاورد، نه استیصال و دل‌نگرانی.

تخفیف‌های صوری: حراج‌هایی که تنها اسم حراج را دارند

در بلک‌فرایدی غربی، اصل بر کاهش واقعی قیمت برای پاک‌سازی انبار و گردش کالا است. اما در ایران، تخفیف‌های اسفند و حتی تخفیف‌های تقلیدی بلک‌فرایدی، اغلب به یک نمایش سودآور تبدیل می‌شوند:

کالاهای از رده خارج و بنجل، با برچسب تخفیف عرضه می‌شوند یا کالاهای تازه با «۲ یا ۳ درصد تخفیف» به فروش می‌رسند؛ درصدهایی که عملاً تفاوتی با قیمت اصلی ندارند. یا ابتدا قیمت یک کالا به‌طور غیرواقعی افزایش می‌یابد و سپس تخفیف روی همان قیمتِ بادشده اعمال می‌شود.

این چرخه کاری می‌کند که لذت خرید به‌جای لذت، تبدیل به تردید و بی‌اعتمادی شود. مصرف‌کننده نه احساس سود می‌کند، نه احساس احترام؛ تنها می‌بیند که در یک بازی نابرابر گیر افتاده است.

اقتصاد روانیِ خرید: زیمل و لذتِ انتخاب

زیمل معتقد بود بخشی از جذابیت خرید، به ساختار روانی تجربهٔ انتخاب برمی‌گردد. آدمی وقتی خرید می‌کند، از «امکان انتخاب» لذت می‌برد، نه الزاماً از نتیجهٔ نهایی.

اما بازار عیدانه در ایران، انتخاب را محدود می‌کند:

با افزایش قیمت‌ها، انتخاب مردم فقط به «ضروریات» محدود می‌شود.

نبود تنوع و عرضهٔ کالاهای بی‌کیفیت، میدان انتخاب را تنگ‌تر می‌کند. فشار اقتصادی لذت را از خرید می‌گیرد و آن را به «وظیفه» تبدیل می‌کند.

در چنین شرایطی، خرید دیگر یک مناسک شاد نوروزی نیست؛ بلکه تمرینی برای سازگاری با بی‌عدالتی بازار است.

 ما را چه به بلک‌فرایدی؟ وقتی عید خودمان را هم بلد نیستیم پاس بداریم

ورود بلک‌فرایدی به ایران یک انتقال فرهنگی نبود؛ یک انتقال تبلیغاتی بود.

در حالی که ما حتی در مناسبت‌های بومی خودمان نمی‌توانیم رفتار منصفانهٔ بازار را تضمین کنیم، تقلید از آیین‌های اقتصادی غرب چه معنایی دارد؟

اگر قرار است تخفیف بدهیم، اگر قرار است به مشتری احترام بگذاریم،

زمان درست آن در آستانهٔ نوروز است؛ نه یک جمعهٔ وارداتی در تقویم بیگانه.

نوروز جشنی است که صدها سال مردم را در موقعیتی برابر قرار داده است:

ثروتمند و فقیر، شهری و روستایی، همه با یک سفرهٔ هفت‌سین روبه‌رو می‌شوند. اما بازار امروز، این برابری را شکسته و نوروز را به میدان نابرابری تبدیل کرده است.

مسئولیت‌گریزی ساختاری

مشکل را نمی‌توان فقط به فروشندگان نسبت داد.

ساختار نظارتی، نظام توزیع و نبود سیاست‌های حمایت از مصرف‌کننده، همه در شکل‌گیری این وضعیت نقش دارند.

در این میان، جامعه نیز به‌خاطر فشار اقتصادی، به ناچار با این وضعیت کنار آمده و نوعی «همزیستی با گرانی» را پذیرفته است؛ چیزی که در بلندمدت به فرسایش عمر و زندگی منجر می‌شود.

بازگشت به حرمت نوروز

اگر قرار است از بلک‌فرایدی چیزی یاد بگیریم، آن درس نه «اسم» این مناسبت است و نه تبلیغاتش؛

بلکه احترام به مشتری و کاهش واقعی قیمت‌ها در یک زمان مشخص و قابل پیش‌بینی است.

نوروز زمانی برای شادی جمعی است، نه بازی با اعصاب مردم. اگر بازار ایران می‌خواهد ادعای مدرن بودن داشته باشد، باید ابتدا لذت خرید نوروزی را از چنگ گرانی و بی‌اعتمادی آزاد کند.

تا وقتی که این اتفاق نیفتد، نه بلک‌فرایدی از آنِ ماست، نه نوروزمان در شأن فرهنگ ایرانی.

برچسب ها: بلک فرایدی ، نوروز ، حراج
ارسال به دوستان
کشتی‌آرای: فقط عروس و دامادها هنوز طلا می‌خرند، آن‌ هم در حد حلقه! کشف دوپینگ نامرئی در دنیای ورزش؛ هموگلوبین کرم دریایی جایگزین مواد نیروزا شد مرحله پنجم مزایده اموال مازاد بانک دی در سال ۱۴۰۴ آغاز شد نماینده سابق حزب محافظه‌کار شورای شهر متهم به تجاوز به همسر پیشینش شد / پرونده‌ای تکان‌دهنده در بریتانیا تعطیلی مهدکودک‌ها و مجازی شدن مدارس ابتدایی تهران (به جز فیروزکوه و رباط‌کریم) در روز چهارشنبه مقطع ابتدایی و متوسطه اول در استان البرز فردا چهارشنبه غیرحضوری شد هشدار اسطوره رئال به ستاره برزیلی؛ وینیسیوس چگونه از کابوس هو شدن رها می‌شود؟ افزایش چشمگیر سقف معافیت مالیاتی در بودجه ۱۴۰۵؛ حقوق‌های زیر ۴۰ میلیون تومان معاف شدند این "آقا صادق" واقعا از غیب و آینده خبر دارد؟ وزیر دفاع اسرائیل مواضع واقعی این رژیم درباره غزه و سوریه را اعلام کرد: حتی یک میلی‌متر برنامه‌ریزی سرخ‌پوشان برای تعطیلات نیم‌فصل؛ سه کشور حاشیه خلیج‌فارس زیر پای پرسپولیس عذرخواهی شبکه روسی راشاتودی بابت استفاده از نام جعلی برای خلیج فارس استاندار گیلان: پسماند‌ها که هسته‌ای نیست، یک نقطه را در ایران به ما بدهید که زباله‌ها را به آن‌جا منتقل کنیم عبور از مقدمه و ورود به میدان تعارض؛ واکاوی قسمت چهارم سریال «هزار و یک شب» پزشکیان در صحن علنی مجلس: مملکت برای شخص من نیست، برای همه ما است؛ هرکسی مدعی است می‌تواند مشکلات را حل کند بیاید حل کند