عصر ایران ؛ مرتضی نظری ــ در این دولت، آقای پزشکیان بیش از پنجاه بار به آموزش و پرورش سر زدهاند؛ این توجه قابل احترام است. اما با وجود این حضور، وضعیت ما هنوز مشکل دارد: حدود ۳۰ درصد مدارس تهران فرسودهاند و در کل کشور، صدها هزار کلاس درس کم داریم.
متأسفانه یک تفکر محدود، میخواهد سلیقه خودش را بر همه تحمیل کند. امروز حتی پروفایل معلمان بررسی میشود، یا نوع پوشش آنها مورد انتقاد قرار میگیرد. در حالی که معلم پیش از هر چیز یک انسان است؛ باید بتواند در کلاس با دانشآموزان ارتباط برقرار کند، متناسب با نیازها و اقتضائات دختران و پسران.
اما دخالتها آنقدر گسترده است که هیچکس از معلم نمیپرسد: «چه میکنید؟ چه دستاوردی دارید؟» ما به جای حمایت، دائماً کنترل میکنیم: تا کجا درس دادهاید؟ چرا عقب هستید؟ در حالی که این مسائل، ربطی به اداره ندارد.
در بسیاری از کشورها، حتی ترکیه، دانشآموز حق انتخاب کتاب درسی دارد. وزارتخانه فقط سرفصلها و سطح انتظار را مشخص میکند و اجرای آن به مدرسه و معلم واگذار میشود.
اما در ایران، سیستم بخشنامهمحور است. از خیابانی در تهران تا ساختمانهای اطراف وزارت آموزش و پرورش، روزانه هفت تا هشت بخشنامه صادر میشود. در سالهای اخیر، مخصوصاً در زمان مرحوم آقای رئیسی، این تعداد با دو–سه بخشنامه جدید هر روز افزایش یافت؛ اغلب بخشنامههایی غیرمرتبط و خارج از بدنه آموزش و پرورش.
نتیجه؟ معلمان تحت فشارند، مدارس گرفتار بخشنامه و کنترل بیش از حداند، و آنچه مهم است—ارتباط انسانی و تربیتی با دانشآموز—عملاً به حاشیه رفته است.