به گزارش اکوایران، اما این معادله ساده، یک روی دیگر هم دارد: مصرف بیرویه انرژی در بلندمدت میتواند به محیط زیست آسیب رسانده و در نهایت، مانع رشد پایدار اقتصادی شود. اینجاست که اهمیت بهینهسازی مصرف انرژی برای حفظ تعادل میان رشد و پایداری، بیش از پیش مشخص میشود.
در ایران نیز این وابستگی به شدت ملموس است. دورههای رونق اقتصادی، با افزایش فعالیتهای صنعتی، تجاری و حملونقل، با جهش چشمگیر در مصرف انواع انرژی همراه میشود. در مقابل، رکود اقتصادی، کاهش فعالیتها و به تبع آن، افت مصرف انرژی را به دنبال دارد.
این رابطه دوطرفه، یک چرخه پیوسته را شکل میدهد: انرژی بیشتر، تولید را تقویت میکند و رشد اقتصادی، تقاضا برای انرژی را افزایش میدهد. با این حال، بهرهوری پایین انرژی در ایران، این وابستگی را به یک چالش جدی تبدیل کرده است.
مطالعات اقتصادی نشان میدهد که مصرف انرژی در ایران (بهویژه انرژی اولیه) با رشد اقتصادی همبستگی مثبت و قوی دارد. این همبستگی به این معناست که در دورههای رونق اقتصادی (یعنی زمانی که رشد تولید ناخالص داخلی بالای ۵ درصد بوده)، مصرف انرژی به طور کلی افزایش یافته است.
این امر قابل درک است؛ چرا که رشد تولید ناخالص داخلی، تقاضا برای انرژی را در بخشهای صنعتی، ساختمانها و حملونقل به شدت بالا میبرد. در مقابل، در دورههای رکود، رشد مصرف انرژی کندتر شده یا حتی با کاهش مواجه بوده است.
در اواخر دهه ۱۳۶۰ و اوایل دهه ۱۳۷۰ (یعنی سال ۱۳۷۶ - ۱۳۶۸شمسی)، پس از پایان جنگ تحمیلی و در دوران بازسازی کشور، دولت هاشمی رفسنجانی شاهد میانگین رشد اقتصادی حدود ۵.۵ درصد بود. این دوره با سرمایهگذاری در زیرساختها، آزادسازی نسبی اقتصاد و توسعه بخشهای غیرنفتی همراه شد و از موفقترین دورههای پس از انقلاب به شمار میرود.
مصرف انرژی در این دوره رشدی حدود ۴ تا ۵ درصد سالانه را تجربه کرد. باتوجه به اطلاعات بانک جهانی مصرف سرانه انرژی نیز به مراتب بالاتر از دوره جنگ (رکود) بود.
دهه ۱۳۸۰، بهویژه سال ۱۳۸۴-۱۳۸۹ شمسی، اقتصاد ایران میانگین رشد حدود ۶.۳ درصد را تجربه کرد. این رونق عمدتاً ناشی از افزایش جهانی قیمت نفت، کشف میادین جدید نفت و گاز و سرمایهگذاریهای دولتی در بخش انرژی بود.
با این حال، این دوره با چالشهایی همچون تورم بالا (میانگین ۱۶ درصد) و بیکاری نیز همراه بود. مصرف انرژی اولیه در این دوره ۲۰۰ تا ۲۵۰ معادل یک تن نفت (Mtoe) بود و رشد سالانه ۶ درصد را نشان میداد که از میانگین بلندمدت بالاتر بود.
این دوره با افزایش چشمگیر مصرف گاز طبیعی و نفت همراه بود و ارقام آن به مراتب بالاتر از دوره رکود بعدی (دهه ۱۳۹۰ با تحریمها) بود؛ جایی که رشد مصرف به کمتر از ۲ درصد کاهش یافت.
در دوره اخیر یعنی سال ۱۴۰۰-۱۴۰۲ شمسی، پس از رکود ناشی از همهگیری کرونا و تحریمها، اقتصاد ایران رشدی بین 3.5 تا 4.6 درصد را تجربه کرد.
این بهبود مدیون افزایش صادرات نفت، کنترل نسبی تورم و سیاستهای حمایتی بود، اما متاسفانه پایداری این رونق حفظ نشد و در سال ۱۴۰۳ با کاهش مواجه شد. مصرف انرژی نیز به ۳۱۷ معادل یک تن نفت (Mtoe) با رشد ۳ تا ۴ درصد سالانه رسید.
این افزایش عمدتاً به دلیل بهبود صادرات نفت و افزایش فعالیتهای صنعتی بود و از دوره رکود ۱۳۹۷-۱۳۹۹ که شاهد رشد منفی تولید ناخالص داخلی و کاهش مصرف انرژی به دلیل تحریم و کرونا بودیم، به مراتب بیشتر است.
در مقابل دورههای رونق، ایران شاهد دورههای سخت رکود نیز بوده است. از جمله این دوران میتوان به سالهای جنگ ایران و عراق (۱۳۵۹-۱۳۶۷ شمسی) با رشد میانگین ۰.۹ درصد (و حتی منفی در برخی سالها)، دهه ۱۳۹۰ با تشدید تحریمها (رشد منفی در ۱۳۹۱-۱۳۹۲ و ۱۳۹۷-۱۳۹۸) و برخی سالهای اخیر تحت تأثیر بحرانهای جهانی اشاره کرد. وابستگی شدید اقتصاد ایران به درآمدهای نفتی، سبب شده تا دورههای رونق اغلب کوتاهمدت و متاثر از عوامل خارجی مانند قیمت نفت باشند.
مصرف انرژی در دوره جنگ تحمیلی ایران و عراق (یعنی سال ۱۳۵۹-۱۳۶۷ شمسی) رشدی کمتر از ۱ درصد سالانه را داشت. در دهه ۱۳۹۰نیز با تشدید تحریمها، رشد مصرف انرژی کند شد و به ۲ تا ۳ درصد رسید، در حالی که در دورههای رونق قبلی بین ۴ تا ۶ درصد بود.
بر اساس گزارشهای مرکز آمار و بانک جهانی در سال ۱۴۰۳، میانگین سالانه رشد اقتصادی ایران حدود ۳ درصد برآورد شده است.
میانگین افزایش مصرف سالانه انرژی در این دوره رقمی معادل ۳ تا ۴ درصد را نشان میدهد. همچنین پیشبینیهای صندوق بینالمللی پول (IMF)، نشان از رشد اقتصادی حدود ۰.۳ درصدی ایران برای سال ۱۴۰۴ دارد.
میتوان گفت، مصرف انرژی در دورههای رونق اقتصادی در ایران همواره سیر صعودی داشته است. اما این رابطه مثبت، یک هشدار جدی نیز به همراه دارد: ایران یکی از پرمصرفترین کشورهای جهان در حوزه انرژی است، به طوری که گفته میشود مصرف انرژی در ایران ۶.۵ برابر میانگین جهانی است.
این میزان مصرف بالا، نه تنها فشار زیادی بر منابع طبیعی وارد میکند، بلکه از نظر اقتصادی نیز هزینه زیادی را بر دوش کشور میگذارد.
رابطه میان رشد اقتصادی و مصرف انرژی، یک واقعیت غیرقابل انکار است. در هر دوره رونق، مصرف انرژی با افزایش فعالیتهای اقتصادی، اوج میگیرد.
اما این رشد بیرویه مصرف، با چالشهای جدی در حوزه پایداری و محیط زیست همراه است.
برای رهایی از این دور باطل لازم است تا با برنامهریزی دقیق، سرمایهگذاری در بهرهوری انرژی، توسعه انرژیهای تجدیدپذیر و فرهنگسازی برای مصرف بهینه، به این معادله مهم اقتصادی کشور، بُعد پایداری و مسئولیتپذیری اضافه کرد.
تنها در این صورت است که میتوان از «انرژیخوار» بودن رشد اقتصادی جلوگیری و به توسعهای پایدار و متوازن دست پیدا کرد.