عصر ایران- «شاه ایران را کشتند!!»
«ناگهان فریاد شاه ایران را کشتند به زبان فرانسوی در یکی از کوچه های پاریس از مردم برخاست چنان وضع آشفته شد و جمعیت در هم ریخت گویی رستاخیز فرا رسیده پس از چند لحظه دیدم کالسکه سلطنتی بازگشت و مظفر الدین شاه درون آن با رنگی پریده اما سالم نشسته بود، ناگهان نیرویی یافتم و خودم را به پایش افکندم.و بعد به اشاره مرا نزدیک تر طلبید و گفت:
«اعتصام السلطنه نزدیک بود بی دایی شوی زود تلگرافی به همشیره عصمتالدوله بزن و از سلامتی ما او را مطمئن ساز»
این شاید دراماتیک ترین نقطه خاطرات دوستعلی معیری از سفر به فرانسه باشد. داستان از آن جا شروع شد که پس از سپری شدن فصل گرما و مراجعت از ییلاق، مظفرالدین شاه برای تماشای نمایشگاه بین المللی سال ۱۹۰۰ میلادی برابر با 1279 خورشیدی عزم سفر به پاریس کرد.
دوستعلی معیری هم که مادرش خواهر ناتنی شاه قاجار بود از شاه اجازه خواست که جداگانه به اروپا برود و در پاریس به شاه بپیوندد زیرا میخواست آزادانه هرجا که میخواست برود. او را در این سفر آقا میرزا حسن مستوفی الممالک همراهی می کرد همویی که بعدها به کرات نخست وزیر ایران شد.
شرح این سفر از زبان دوستعلی معیری و آقا میرزا حسن مستوفی الممالک در کتاب *حظ کردیم و افسوس خوردیم* آمده است که به کوشش فاطمه معزی و پدرام خسرو نژاد توسط نشر اطراف منتشر شده است.
این کتاب به واقع شرح شگفتی این دوشخصیت مشهور تاریخ معاصر ایران در مواجهه با پیشرفت کشورهای اروپایی و نمایشگاه جهانی پاریس است. مشاهده چیزهایی همانند پل متحرک، عمارت الکترونیک، کارخانه اتومبیل سازی رنوی فرانسه.
نکته جالب این که مظفرالدین شاه دو اتومبیل از کارخانه رنوی فرانسه خرید یکی از این دو اتومبیل در میان راه با مشکل روبه رو شد و به تهران نرسید اما اتومبیل دوم تا زمان محمدعلی شاه هم مورد استفاده بود یعنی ورود اولین اتومبیل به ایران در زمان مظفرالدین شاه بود.