۲۴ مرداد ۱۴۰۴
به روز شده در: ۲۴ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۳:۴۲
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۰۸۵۵۹۷
تاریخ انتشار: ۰۹:۰۹ - ۲۴-۰۵-۱۴۰۴
کد ۱۰۸۵۵۹۷
انتشار: ۰۹:۰۹ - ۲۴-۰۵-۱۴۰۴
ابعاد سیاسی، تاریخی و حقوقیِ بحرانی انسانی  

قحطی در غزه به روایت مجلهٔ تایم

قحطی در غزه به روایت مجلهٔ تایم
وقتی کودکان از فرط گرسنگی با مرگ دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند، دشمن اصلی، گرسنگی می‌شود   

 
    عصر ایران؛ لیلا احمدی-  در تابستان ۲۰۲۵، نوار غزه وارد مرحله‌ای شد که نهادهای بین‌المللی آن را «بدترین سناریوی قحطی» توصیف می‌کنند.  کاهش شدید دسترسی به غذا، فروپاشی ساختارهای خدماتی و بسته‌شدن مسیرهای کمک‌رسانی، باعث شده شمار فراوانی از غیرنظامیان، به‌ویژه کودکان، با سوءتغذیهٔ حاد و خطر مرگِ ناشی از گرسنگی روبرو شوند. 

راه‌حل شناخته‌شده و فنی برای گذر از این بحران وجود دارد، اما اجرایش نیازمند ارادهٔ سیاسی قوی، تضمین امنیت مسیرهای امدادی و بازسازی سریع زیرساخت‌های درمانی و تغذیه‌ای است. 

  نشریه تایم در این پرونده با رویکردی بشردوستانه و عمل‌گرایانه، «حفظ جان انسان‌ها» را بر «عادی‌سازی مرگ» مقدم دانسته و خواهان رفع فوری موانع و ازسرگیری گسترده کمک‌ها شده است.

 وضعیت کنونی غزه و ارزیابی نهادهای بین‌المللی

 در گزارش «طبقه‌بندی مرحله‌ایِ امنیت غذایی یکپارچه» (IPC) چنین آمده: "بدترین سناریوی قحطی در نوار غزه به‌وقوع پیوسته، آستانه‌ قحطی در بخش‌های وسیعی از منطقه شکسته شده و میزان سوءتغذیهٔ حاد به‌ویژه در نوار غزه به سطح هشدار فوری رسیده است." این نهاد که به‌عنوان دیده‌بان جهانی گرسنگی شناخته می‌شود، محور اصلی قضاوت و برنامه‌ریزیِ کمک‌رسانی در بحران‌ها به شمار می‌رود.

 هم‌زمان گزارش‌ سازمان‌ها و رسانه‌های بین‌المللی از قطع یا محدودیت شدید ورود غذا در ماه‌های اخیر، کاهش مراکز توزیع و افزایش چشمگیر خانواده‌هایی که «هیچ غذای قابل دسترسی» ندارند، حکایت دارد. تصاویر کودکان نحیف و صف‌های طولانیِ دریافت غذا که از سوی خبرنگاران میدانی منتشر شده، خشم و اضطرار جهانی را برانگیخته است.

 علل فنی و سیاسی بحران

 تلفیقی از عوامل زیر، بحران را به این نقطه رسانده است:

 جنگ طولانی‌مدت و تخریب زیرساخت‌ها: واکنش گسترده نظامی پس از حمله ۷ اکتبر ۲۰۲۳، منجر به تخریب بیمارستان‌ها، مدارس و مراکز توزیع غذا شد؛ نهادهایی که پیش‌تر مأمنی برای مردم و شبکه غذارسانی بودند.

 تضعیف سازمان‌های امدادی محلی و بین‌المللی: قطع یا محدودسازی روابط با آژانس‌هایی مانند UNRWA و اتهامات علیه برخی کارکنان، ظرفیت عملی و اعتماد لازم برای توزیع کمک را به شدت کاهش داده است.

 محدودیت دسترسی و ناامنی خطوط امدادی: از مارس ۲۰۲۵، ورود غذا تقریباً متوقف شد و شمار مراکز توزیع به‌نحو قابل‌توجهی کاهش یافت. افزون بر این، صدها نفر در مسیر دریافت کمک، آسیب دیده یا کشته شده‌اند که نشان از مخاطرات جدیِ فعالیت‌های امدادی در میدان دارد.

 پیامدهای بهداشتی و انسانی

  قحطی گسترده، پیامدهای پزشکی قابل‌توجهی دارد؛ از اُفتِ الکترولیت‌هایی مانند منیزیم و روی گرفته تا فروپاشی ذخایر چربی و پروتئین بدن که نهایتاً منجر به سوءتغذیه شدید و مرگ می‌شود. کودکان به‌سرعت دچار عواقب جبران‌ناپذیر رشد و آسیب‌های عصبی می‌شوند. نهادهای بهداشتی هشدار داده‌اند که حتی پس از پایان جنگ، پیامدهای سوءتغذیه ممکن است سال‌ها سلامت جمعیت را تحت تأثیر قرار دهد.

 راهکارهای عملی و مستند


 نشریه تایم و بسیاری از نهادهای تخصصی بر مجموعه‌ای از اقدامات مشخص و شناخته‌شده به شرح زیر تأکید دارند:

تضمین مسیرهای امن امدادی (unimpeded humanitarian access): بدون تضمین امنیت و عبور آزاد کمک‌ها، هیچ برنامه تغذیه‌ای مؤثر نخواهد بود؛ IPC و سازمان ملل این امر را شرط لازم می‌دانند.

 تأمین فوری اقلام پایه و محصولات درمان سوءتغذیه: نه‌فقط آرد و کنسرو، که خوراکی‌های پرکالری تخصصی، فرمول‌های تغذیه درمانی و مراکز تخصصی تغذیه در موارد حاد ضروری است.

  بازسازی شبکه‌های بهداشت اولیه و آب و فاضلاب: پیشگیری از شیوع بیماری‌هایی مانند وبا هم‌زمان با درمان سوءتغذیه ضروری است.

  حمایت از نهادهای محلی و تقویت ظرفیت توزیع: بازگرداندن یا احیای ساختارهای همیاری مدنی پیشین (نه صرفاً بازسازی ساختمان‌ها) ضرورت دارد. این ساختارها شاهرگ توزیع حمایت‌های انسانی‌اند.

بازیگران کلیدی 

   اسرائیل: از نظر عملی قدرتی است که می‌تواند عبور کمک‌ها و امنیت مناطق تماس را تضمین یا موانع آن را ایجاد کند. نشریه تایم انتظار دارد اسرائیل، دسترسی بشردوستانه را فراهم کند و از ظرفیت‌های فنی و نوآوری‌های مسبوق به سابقه همچون طرح موفق آبیاری قطره‌ای در کشاورزی برای کاهش قحطی بهره بگیرد.

  حماس و دیگر گروه‌های مسلح: اقدامات نظامی و رفتارهای جنگیِ منجر به تخریب زیرساخت، بخشی از زمینهٔ ایجاد بحران انسانی است. متنِ تایم به این نکته اشاره می‌کند که حملهٔ ۷ اکتبر و پیامدهای آن بخشی از چرخه‌ای هستند که ساختارهای همیاری را تضعیف کرده‌اند.

 آژانس‌های بین‌المللی (UNRWA، IPC، سازمان جهانی بهداشت و غیره): ارزیابی‌ها و هشدارهای IPC و نهادهای بهداشتی به‌عنوان نقطهٔ مرجعِ فنی شناخته می‌شوند؛ قطع یا محدودسازی کار آن‌ها پیامدهای فاجعه‌آمیزی داشته است. 

 جامعهٔ جهانی و دولت‌ها: فشار سیاسی، اعزام منابع مالی و تضمین مسیرهای امن (به مدد دیپلماسی یا تلاش‌های میانجی‌گری) می‌تواند تعیین‌کننده باشد. رسانه‌ها و افکار عمومی نیز با برجسته‌سازیِ وضعیت، فشار برای اقدام را افزایش داده‌اند. 

  موضعِ نشریهٔ تایم

 مجلهٔ تایم در گزارشِ موردنظر، رویکردی انتقادی و بشردوستانه اتخاذ کرده است:

   تایم مسئله را عمدتاً به‌مثابهٔ بحرانِ انسانی و اخلاقی می‌بیند که باید فوراً متوقف شود و این پرونده را با زبان پزشکی و مداخله‌محور (اشاره به شاخص‌های بالینی سوء‌تغذیه، نیاز به مراکز درمانی و آسیب‌های بلندمدت) تشریح می‌کند. تایم به‌صراحت از «پاسداشتِ زندگی» سخن می‌گوید و وضعیت پیش‌آمده را نتیجهٔ تصمیمات سیاسی و نظامی‌ای می‌داند که ساختارهای اجتماعی و امدادی را از میان برده‌اند. در نتیجه، خواستار بسیجِ بشردوستانه و راه‌حل‌های فوری است و از بازیگران بین‌المللی، انتظار اقدامِ قابل‌توجه دارد. از این‌ رو، موضعی غیرجانبدارانه از لحاظ حقوقی و قاطعِ و بشردوستانه اتخاذ کرده که حقِ شهروندان برای دسترسی به غذا و درمان را اولویتِ اول اعلام می‌کند و از جامعهٔ بین‌المللی می‌خواهد ضمن اِعمالِ فشارهای سیاسی، امکان امدادرسانیِ بی‌قیدوشرط را فراهم کند. 

  راه‌حل‌ها روشن و شناخته‌شده‌اند: تضمینِ دسترسی، تدارکِ‌ فوریِ خوراک و درمان و بازسازیِ زیرساخت‌های بهداشتی و آب. مشکل اصلی اکنون سیاسی و امنیتی است؛ یعنی فراهم‌سازیِ شرایطی که کمک‌ها واقعاً وارد و توزیع شوند. تایم می‌گوید: اگر قرار است از مرگِ کودکان جلوگیری شود، جهان باید فوراً وارد عمل شود و در این میان نقشِ دولت‌ها، آژانس‌های بین‌المللی و بازیگرانِ محلی تعیین‌کننده است. 

 طرح ترامپ برای غزه

  در ۴ فوریه ۲۰۲۵، دونالد ترامپ پیشنهادی جنجالی ارائه داد که بر اساس آن ایالات متحده کنترل اداری نوار غزه را به‌دست گیرد و این منطقه را به «ریویرا خاورمیانه» تبدیل کند. این طرح شامل جابجایی اجباری حدود دو میلیون فلسطینی و پاک‌سازی بیش از ۵۰ میلیون تن آوار و مهمات منفجرنشده بود. این پیشنهاد با انتقاد شدید بسیاری از کشورها و نهادهای بین‌المللی مواجه شد، اما بنیامین نتانیاهو آن را «انقلابی و خلاقانه» توصیف کرد.

  ترامپ در ماه ژوییه ۲۰۲۵ اذعان کرد مردم غزه با گرسنگی دست‌وپنجه نرم می‌کنند و وعده داد آمریکا و متحدانش مراکز توزیع غذا را با حذف هرگونه مانع و محدودیت، تأمین خواهند کرد. او در اوایل ماه آگوست اعلام کرد تصمیم‌گیری درباره اشغال غزه را به اسرائیل واگذار کرده‌اند.

 تصمیمات جدید نتانیاهو درباره غزه

  نتانیاهو صرفاً به تشدید حملات هوایی و گسترش عملیات نظامی فکر می‌کند. پس از اعلام برنامه‌های نتانیاهو برای پیشبرد عملیات گسترده در غزه، اسرائیل بمباران‌های شدید را در شرق شهر غزه، از جمله محله‌های صبرا، زیتون و الشجاعیه آغاز کرد. در این حملات دست‌کم شش خبرنگار جان خود را از دست دادند.

  او اعلام کرد مصمم به اشغال کامل شهر غزه و گسترش عملیات به اردوگاه‌های پناهندگان است. کابینه امنیتی اسرائیل به پیشنهاد نتانیاهو برای اشغال کامل غزه رأی موافق داد. این طرح شامل تسلط بر مرکز اردوگاه‌های پناهندگان در نواحی مرکزی مانند نصرات، بُریح و دیرالبالاح است. گرچه دولت وعده ایجاد «زون‌های امن» را داده، ولی سازمان ملل هشدار می‌دهد که اجرای این طرح می‌تواند به «فاجعه انسانی» منجر شود.

  ژنرال آیل زمیر، رئیس ستاد کل ارتش اسرائیل، با طرح حمله گسترده به شهر غزه مخالف است و خطرات احتمالی واژگونی اهداف و آسیب به گروگان‌ها را گوشزد کرده است. با این حال، کابینه امنیتی به طرح نتانیاهو رأی اعتماد داده و تا حدودی از موضع نظامی‌گرایانه‌اش عقب‌نشینی کرده است‌.

  تصمیمات کابینه نشان می‌دهد نتانیاهو توافق جزئی با حماس را نمی‌پذیرد و صرفاً توافقی را قابل اجرا می‌داند که منجر به آزادی کامل همه گروگان‌ها شود. این موضع از سوی ترامپ نیز  بی‌چون و چرا پذیرفته شد. ترامپ اعلام کرد: «گروگان‌ها نباید اسیر حماس باشند.»

چرا نتانیاهو به خواسته‌های بین‌المللی مبنی بر توقف جنگ در غزه بی‌تفاوت است؟

بی‌توجهی بنیامین نتانیاهو به خواسته‌های جهانی برای کاهش فشار بر غزه، ریشه در محاسبات سیاسی داخلی، حمایت‌های خارجی و واقعیت‌های میدانی جنگ دارد. او برای حفظ ائتلاف شکننده‌اش با احزاب راست‌گرای افراطی و مذهبی، ناچار است سیاست فشار حداکثری بر فلسطینیان را ادامه دهد؛ چرا که مبنای رأی این گروه‌ها بر جلوگیری از تشکیل دولت فلسطینی و کسب «پیروزی کامل» استوار است. افزون بر این، پرونده‌های فساد شخصی و بحران‌های سیاسی داخلی، انگیزه‌ای مضاعف برای طولانی‌کردن درگیری‌ها شده‌اند، زیرا جنگ می‌تواند افکار عمومی را از مشکلات داخلی منحرف کند.

قحطی در غزه به روایت مجلهٔ تایم

حمایت مهم دیگر، از سوی ایالات متحده به‌ویژه دولت ترامپ است؛ دولتی که آشکارا سیاست‌های سختگیرانه اسرائیل را تأیید کرده و حتی برنامه‌هایی نظیر اشغال یا بازطراحیِ غزه را پذیرفته است. وتوی مکرر قطعنامه‌های شورای امنیت از سوی آمریکا، در حکم سپر دیپلماتیک برای اسرائیل است و هزینه بی‌توجهی به فشارهای بین‌المللی را کاهش می‌دهد.

از دیدگاه میدانی، هدف اعلام‌شده نتانیاهو یعنی «نابودی کامل حماس»، ماهیتی کند و کشدار دارد و می‌تواند توجیهی برای ادامه عملیات نظامی باشد. او با تأکید بر تهدیدات امنیتی بالقوه در صورت کاهش فشار، روایت امنیت ملی را در کنترل خود نگه داشته است.

برتری نظامی اسرائیل و دسترسی به پیشرفته‌ترین تجهیزات منطقه، همراه با نفوذ گسترده لابی‌های حامی اسرائیل در آمریکا و اروپا، به نتانیاهو اطمینان داده که موج محکومیت‌ها به اقدامات عملی و تحریم‌های جدی منجر نخواهد شد. تجربه تاریخی نیز نشان می‌دهد بحران‌های پیشین در غزه و کرانه باختری، هرچند با محکومیت جهانی همراه بوده‌اند، ولی در نهایت به فشار الزام‌آور یا تحریم مؤثر منتهی نشده‌اند و این باور، بی‌تفاوتی او به خواسته‌های بین‌المللی را تقویت می‌کند.

نمونه‌های تاریخی مشابه

 با نگاهی تاریخی به نمونه‌هایی برمی‌خوریم که تا حدی می‌توان آن‌ها را با وضعیت کنونی غزه مقایسه کرد، به‌ویژه زمانی که بحران‌های انسانی و محاصره‌های نظامی با فشارهای سیاسی توأم شده‌اند. مهم‌ترین این نمونه‌ها عبارت‌اند از:

 ۱. محاصره و جنگ‌های بوسنی در دهه ۱۹۹۰
در جریان جنگ بوسنی (۱۹۹۲–۱۹۹۵)، شهر سارایوو تحت محاصره‌ای شدید قرار گرفت و ساکنان برای مدت طولانی با کمبود شدید غذا، دارو و مایحتاج حیاتی مواجه شدند. محاصره موجب بحرانی انسانی عمیق شد و کمک‌های بین‌المللی به‌شدت محدود بود. در این بحران، نیروهای محلی با حمایت‌های خارجی و لابی‌های سیاسی در برابر فشارهای جهانی مقاومت کردند.
 ۲. محاصره لنینگراد (سن پترزبورگ کنونی) در جنگ جهانی دوم
این محاصره طولانی و خونین به فرمان ارتش آلمان در جنگ جهانی دوم به وقوع پیوست و به مرگ صدها هزار غیرنظامی بر اثر قحطی و سرمای طاقت‌فرسا انجامید؛ نمونه‌ای مهیب از تقلای مردم در مواجهه با چالش‌های سهمگینِ محاصره‌ و جنگ.
 ۳. جنگ و محاصره یمن (۲۰۱۵ تاکنون)
جنگ داخلی یمن و محاصره گسترده‌ ائتلافی به رهبری عربستان سعودی، سبب بحران انسانی شدید، قحطی و شیوع بیماری‌های فراگیر شده است. این وضعیت از نظر فشار نظامی، محاصره و حمایت بین‌المللی ناکافی و پیچیدگی شرایط، شباهت‌ زیادی به غزه دارد.
 ۴. محاصره‌های پیشین غزه
غزه در سال‌های گذشته، بارها در فشار محاصره و حملات گسترده بوده که به شرایط مشابهی از نظر قحطی، کمبود دارو و تخریب زیرساخت‌ها انجامیده است.

  این نمونه‌ها نشان می‌دهند بحران‌های انسانی در مناطق جنگ‌زده و محاصره‌شده، ترکیبی پیچیده از عوامل نظامی، سیاسی و بین‌المللی هستند و کمک‌های جهانی غالباً با موانع جدی روبه‌رو می‌شود. وضعیت کنونی غزه در همین چارچوب تاریخی قابل تحلیل است، هرچند هر موقعیت، ویژگی‌ها و زمینه‌های خاص خود را دارد.

 موضع کشورهای خاورمیانه  

 موضع کشورهای خاورمیانه نسبت به جنایات اسرائیل در غزه عمدتاً شامل انتقادهای شدید، محکومیت گسترده و در مواردی حمایت محدود از فلسطینیان است. این واکنش‌ها از نظر شدت، نوع بیان و میزان اثرگذاری عملی، تفاوت‌های قابل‌توجهی دارند.

 کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس  

این کشورها معمولاً در بیانیه‌های رسمی، حملات اسرائیل را محکوم کرده و خواستار پایان خشونت و حمایت از مردم فلسطین شده‌اند. با این حال، روابط دیپلماتیک و اقتصادی برخی از آن‌ها با اسرائیل در سال‌های اخیر بهبود یافته و عادی‌سازی شده است (مانند توافق‌های ابراهیم). بنابراین، مواضع‌شان بیشتر محتاطانه و میانه‌روانه بوده و تمایلی به تشدید تنش یا قطع کامل روابط ندارند. قطر علاوه بر موضع سیاسی، نقش فعال مالی و انسانی در حمایت از غزه ایفا می‌کند.

کشورهای حوزه مقاومت  

ایران به‌عنوان یکی از حامیان اصلی گروه‌های مقاومت فلسطینی، حملات اسرائیل را شدیداً محکوم و آن را جنایت جنگی می‌داند. سوریه و حزب‌الله لبنان نیز مواضعی مشابه دارند و اسرائیل را مسئول وخامت اوضاع انسانی معرفی می‌کنند. 

مصر

مصر نقشی کلیدی در مذاکرات آتش‌بس و مدیریت گذرگاه رفح ایفا می‌کند و گرچه انتقادهای شدیدی به حملات اسرائیل دارد، سیاست کلی‌اش محتاطانه است تا امنیت مرزهایش را حفظ کند و بتواند به‌عنوان میانجی در بحران وارد عمل شود. مصر بارها خواستار پایان درگیری و احترام به حقوق بشر شده است.
 اردن

اردن به دلیل داشتن جمعیت قابل‌توجه فلسطینی و مرز مشترک با کرانه باختری، نگرانی زیادی نسبت به تحولات غزه دارد. این کشور حملات اسرائیل را محکوم کرده و خواستار حفظ حقوق فلسطینیان است، اما به دلیل ساختار سیاسی و روابط دیپلماتیک، فشارهای خود را عمدتاً در قالب دیپلماسی و نهادهای بین‌المللی اعمال می‌کند.

 کشورهای دیگر

ترکیه به‌شدت حملات اسرائیل را محکوم کرده و از فلسطینیان حمایت می‌کند. قطر و کویت نیز علاوه بر موضع سیاسی، در زمینه کمک‌رسانی و دیپلماسی فعال هستند.

  در مجموع، موضع کشورهای خاورمیانه به‌ اقتضای شرایط، محکومیت لفظی، حمایت سیاسی و در برخی موارد کمک‌های انسانی یا نظامی است، اما به دلیل معادلات پیچیده منطقه‌ای، منافع ملی متنوع و روابط دیپلماتیک، اجماع کامل و اقدام عملی موثر برای پایان فوری بحران به چشم نمی‌خورد.

 سخن آخر

  وضعیت کنونی غزه، نمونه‌ای جانکاه از تعارض میان حقوق بنیادین انسانی و بازی‌های قدرت در منطقه‌ای پرتنش است. بحران قحطی و ویرانی زیرساخت‌ها، جان میلیون‌ها انسان بی‌گناه را در خطر قرار داده و آینده صلح و ثباتِ خاورمیانه را تهدید می‌کند.


 بی‌توجهی به هشدارهای سازمان‌های بین‌المللی و اصرار بر سیاست‌ فشار حداکثری، بر رنج مردم می‌افزاید و راه‌حل‌ها را پیچیده‌تر می‌کند. جهان امروز بیش از هر زمان به همدلی، اقدام انسانی و تلاش‌های دیپلماتیک نیاز دارد تا از وقوع فجایع بزرگ‌تر جلوگیری شود.

  موفقیت در این مسیر، مستلزم درک مشترک و اراده‌ای قوی برای پاسداشت کرامت انسانی، احترام به قوانین بین‌المللی و خاتمه‌دادن به چرخه خشونت است تا هزینهٔ اصلی بر دوش بی‌گناهان و کودکان نباشد.
---------------------------------------------------------

   روایت تایم از این قرار است:

   تابستان ۲۰۲۵ است و مردم غزه در محلهٔ الزیتون در صف طولانیِ یک وعده غذای گرم ایستاده‌اند. بر اساس گزارش نهادی وابسته به سازمان ملل، کاهش شدید دسترسی به مواد غذایی در سراسر نوار غزه، مردم عادی را در معرض قحطی گسترده قرار داده است.

  غزه، نوار ساحلی باریکی در مجاورت دریای مدیترانه است که پس از جنگ ۱۹۴۸ و بی‌خانمانی فلسطینیان به حکم اسرائیل، پناهگاه آوارگان شد.

  عاقبت غزه نیز همچون سرنوشت مردم فلسطین هیچ‌گاه تعیین نشد و چرخه‌ ویرانگر جنگ دهه‌ها ادامه یافت. راهبرد سیاسی طرفین تبادل آتش بود. نیروهای مسلح فلسطینی، موشک‌هایی از غزه به سمت اسرائیل شلیک می‌کردند و نیروهای اسرائیل هم با حملات هوایی پاسخ می‌دادند. گاه این مقابله‌ها به جنگ‌های طویل بدل می‌شد که در طولانی‌ترین حالت، پنجاه روز به درازا انجامید. در هر دور از این نبردها، غیرنظامیان می‌دانستند در چه مکان‌هایی پناه بگیرند؛ مدارس، درمانگاه‌ها و بیمارستان‌هایی برای پناه‌دادن و مراقبت از غیرنظامیان وجود داشت که سازمان ملل اداره می‌کرد و کمک‌های غذایی را به مردم می‌رساند.

  پس از واکنش اسرائیل به حملهٔ حماس در هفتم اکتبر ۲۰۲۳، تقریباً همه این ساختارها نابود شدند. اسرائیل در جنگ با گروهی که آن را تروریستی می‌نامد، زیرساخت‌های مدنیِ و پناهگاه غیرنظامیان را منهدم کرده و زمینِ زیر پای سازمان ملل را خالی کرده است.

  بی‌اعتمادی اسرائیل به سازمان ملل، ریشه‌دار و عمیق است. بیشتر اعضای این نهاد بین‌المللی از آرمان تشکیل کشور مستقل فلسطین حمایت می‌کنند. سازمان ملل در سال ۱۹۴۹ نهادی را بنیان گذاشت که اکنون «آژانس امداد و کار برای آوارگان فلسطینی در خاور نزدیک» (آنروا UNRWA) نامیده می‌شود. فیلیپ لازارینی (مدیرعامل آنروا) زمانی گفته بود: «فلسطین از آن اسرائیلی‌ها شده و آنروا از آنِ فلسطین.»

  آنروا با بیش از سیزده هزار کارمند، بزرگ‌ترین کارفرمای نوار غزه محسوب می‌شد. اسرائیل پس از هفتم اکتبر، مدعی شد دوازده نفر از کارکنان این مرکز در حملهٔ حماس دست داشته‌اند؛ از جمله فردی که در ویدئویی دیده می‌شود و پیکر فردی را به خودرویی انتقال می‌دهد. دولت اسرائیل می‌گفت حماس مثل تونل‌های غزه در آنروا نفوذ کرده است و به همین دلیل هم در ماه ژانویه، رابطه با این نهاد را قطع کرد.

  اسرائیل با نقض آتش‌بس در ماه مارس، ارسال کمک‌های سازمان‌های بین‌المللی را متوقف کرد. این اقدام به فروپاشی شریان حیاتی و شکننده امدادرسانی بشردوستانه انجامید که تأمین غذای بیش از دو میلیون نفر را برعهده داشت.

  در ماه‌های مارس و آوریل، هیچ غذایی به غزه وارد نشد. اسرائیل در ماه مه اعلام کرد توزیع کمک‌ها را به نیابت از نهادی به نام «بنیاد بشردوستانه غزه» بر عهده خواهد گرفت. سازمان‌های امدادی می‌گویند این اقدام باعث شده شمار مراکز توزیع غذا از ۴۰۰ به ۴ مرکز کاهش یابد؛ آن‌هم زمانی که اسرائیل حمله نظامی تازه و گسترده‌ای را آغاز کرده بود.

  نتیجه این شد که اکنون «بدترین سناریوی ممکنِ قحطی در این منطقه در حال وقوع است» IPC رسماً قحطی را در نوار غزه اعلام نکرده، ولی هشدارهای نگران‌کننده‌اش، جهان را به لرزه درآورده و افکار عمومی را بیدار کرده است. 

   [م. آی‌پی‌سی، سازوکار بین‌المللی چندجانبه‌ای است که با هدف تصمیم‌گیری کارآمد در مواجهه با بحران‌ها، به کمک سازمان‌های دولتی، مؤسسات بین‌المللی و نهادهای غیردولتی آمده تا سطح امنیت غذایی و سوءتغذیه حاد را در کشورها و مناطق مختلف مشخص کند. این سیستم شامل سه محور اصلی است: امنیت غذایی حاد، امنیت غذایی مزمن و سوءتغذیه حاد. این سه‌گانه به صورت هماهنگ تحلیل می‌شود تا تصویری دقیق از وضعیت کلی ارائه شود.]

  دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، با دیدن تصاویر نحیف کودکان غزه در تلویزیون گفت: «این یعنی گرسنگی واقعی؛ چنین چیزی را نمی‌توان جعل کرد.»

  این است قدرت بی‌پرده‌ی گرسنگی جمعی؛ کابوسی که می‌تواند در یک شب، ماهیت جنگی را که تاکنون ۶۰ هزار قربانی گرفته و بحث‌های جهانی درباره اخلاق، یهودستیزی و قوانین جنگ را شعله‌ور ساخته، از نو رقم بزند. وقتی کودکان از فرط گرسنگی با مرگ دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند، دشمن اصلی، گرسنگی می‌شود.

  ما می‌دانیم چگونه این بحران را مهار کنیم. مقابله با قحطی در غزه، پاسداشت زندگی است، نه عادی‌سازی مرگ و خشونت. جنگِ ۲۱ ماهه‌ای که در پس آوارهای بی‌پایان دفن شده بود، حالا به داده‌های عینی پزشکی تقلیل یافته است. کاهش منیزیم و روی در بدن بیمار، اولین نشانه‌ قحطی‌زدگی است. کمی بعد، بدن برای حفظ عملکرد زیستی‌اش، اسیدهای چرب، پروتئین‌ها و در نهایت سلول‌ها را می‌سوزاند.
  
  مبارزه با قحطی نیازمند بسیج مدنی است. از ماه مه تاکنون، بیش از هزار فلسطینی در مسیر دریافت کمک‌های اولیه جان خود را از دست داده‌اند. منظور از بسیج مدنی، تأمین مداوم مواد غذایی پایه برای گرسنگان، مراکز تغذیهٔ درمانی برای مبتلایان به سوءتغذیه حاد، درمانگاه‌های ویژه زنان باردار، آب آشامیدنی سالم و سامانه‌های بهداشتی پیشگیری از وبا است؛ همان زیرساخت‌هایی که جامعه جهانی پیش‌تر در سودان جنوبی و سومالی برپا کرد؛ تنها کشورهایی که در قرن حاضر رسماً در آن‌ها قحطی اعلام شده است.

  پیشبرد این اقدامات در غزه یعنی بازگرداندن بخشی از آنچه دو سال پیش روی کار بود؛ یعنی بازگرداندن ساختمان‌های مسکونی و ساختارهای همیاری که قلب زندگی مدنی بودند؛ همان چیزی که با طراحی و اجرای حملهٔ ۷ اکتبر و واکنش خشم‌آلود اسرائیل به آتش کشیده شد.

   غزه از بدو شکل‌گیری در سال ۱۹۴۸، به‌‌عنوان پناهگاه فلسطینی‌هایی که از سرزمین‌شان رانده شده بودند، با جنگ و آوارگی پیوند خورد و دهه‌های متمادی، «ضرباهنگ ویرانی» را تکرار کرد؛ شلیک موشک از سمت گروه‌های مسلح فلسطینی، پاسخ هوایی اسرائیل و جنگ‌های طویل.

  اسرائیل پس از حملهٔ ۷ اکتبر، با بمباران گسترده، تخریب زیرساخت‌های مدنی و تضعیف ساختار سازمان ملل (به‌ویژه آژانس امداد و کار سازمان ملل برای آوارگان فلسطینی موسوم به آنروا) این شبکهٔ حمایتی را از بین برد. 

  اسرائیل به سازمان ملل بی‌اعتماد بود، چون اعضایش از تشکیل کشور فلسطین حمایت می‌کردند و آنروا عملاً به تشکیلات اجتماعی و خدماتیِ فلسطینی‌ها مبدل شده بود.

برچسب ها: غزه ، قحطی ، اسراییل
ارسال به دوستان
اوکراین: کشتی حامل مهمات ایرانی را در بندر "اولیا" روسیه زدیم استاندار مازندران: منظورم لایحه حجاب بود، نه خود حجاب استاندار مازندران: تا وقتی مردم گرسنه‌اند، به حجاب اعتقادی ندارم/ زارعی، نماینده مجلس: غلط کردی، ما شهید داده ایم هک گوشی وزیر سابق دادگستری اسرائیل از سوی هکرهای ایرانی پشت‌‌پرده اختلال در تلویزیون های اسنوا و دوو ترامپ: «مرعوب پوتین نخواهم شد»/ لاوروف: موضع روسیه در آستانه نشست پوتین و ترامپ «روشن» است عارف در دیدار با نخست وزیر روسیه: راهبرد جمهوری اسلامی ایران عدم دخالت نیروهای خارجی در ژئوپلوتیک منطقه است/کشورهای غربی مسئله هسته‌ای ایران را به یک پروژه سیاسی تبدیل کرده اند خودکشی یک افسر اسرائیلی دیگر ؛ خودکشی ۱۸ نظامی از ابتدای سال ده‌ها شهید و زخمی در حملات جدید اسرائیل به غزه رسانه‌های اسرائیلی: هکر‌های وابسته به ایران در جریان جنگ ۱۲ روزه ؛ تلفن همراه وزیر پیشین دادگستری اسرائیل را هک کردند اعتصاب بیش از ۹۰ درصد داروخانه‌ها در فرانسه ۵ شرط اساسی نتانیاهو برای پایان جنگ در غزه نعیم قاسم: از ایران تشکر می کنیم/ ما با مقاومت و فلسطین هستیم وضعیت هوا و دریای مازندران در ۶ روز آینده یک پروفایل معماری زیبا و مدرن در استرالیا(+عکس)