عصر ایران ؛ علی نجومی ــ اواسط شهریور ماه سال 1227 هجری خورشیدی محمدشاه قاجار با تنی رنجور از نقرس و گرمای کشنده تهرون به قصر نیمه تمام خود یعنی قصر محمدیه در منطقه اسدآباد در غرب شمرون پناه برده است. شبها از درد به خود می پیچد و آرزوی مرگ می کند. رفت و آمدها حکایت از آماده شدن درباریان برای مرگ شاه دارد. حاجی میرزا آقاسی، صدراعظم محمد شاه، در این ایام لحظه ای از او جدا نمی شود منزل ییلاقی او هم در عباسیه در همان نزدیکی تجریش قرار دارد.
در شبی از شبها شاه، حسینعلیخان معیرالممالک را به حضور می طلبد او خزانه دار و عیارزن مسکوکات دربار است. آنقدر مورد وثوق محمد شاه است که شاه از او می خواهد تمام مساعی خود را به کار بندد تا ولیعهد ناصرالدین میرزا( ناصرالدین شاه بعدی) بر تخت طاووس جلوس کند و او هم وصیت شاه را زمین نمی گذارد گرچه در سالهای صدارت امیر کبیر با بی مهری او مواجه شد و خارج از تهران به سر می برد.
در ثروت و مکنت او این بس که زمانی شهره بود نیمی از تهران را تحت مالکیت دارد. در حالی که محمد شاه در تامین بودجه قصر محمدیه به مشکل برخورد و بعد از مرگش به علت بدیمنی ساختمان آنرا تخریب کردند، حسینعلیخان معیرالممالک در همان زمان حیات شاه قاجار عمارتی چشم نواز را در نزدیکی قصر محمدیه تکمیل کرد که به علت واقع شدنش در منطقه باغ فردوس به عمارت باغ فردوس مشهور شد. حتی اراضی اسدآباد هم در واقع متعلق به او بود که به محمد شاه بخشیده بود.
در زمان قاجار این گونه مرسوم بود که بزرگان و زعمای قوم در دوره هر شاهی در نزدیکی ییلاقات او ساختمانها و عمارتهایی رابرای خود می ساختند تا در همه ایام در نزدیکی شاه باشند و اینگونه اعتبار خود و خاندان خود را نشان دهند.
این باغ در محدوده تجریش و شمیران واقع شده و شیب آن از شمال غربی به جنوب شرقی است. تندی این شیب درمحدوده مجاور بنای اصلی به حدی است که کف طبقه اول بنا با قسمت جنوبی باغ و سقف آن با قسمت شمالی باغ هم سطح است.زمین وسیع و پرشیب سمت جنوبی عمارت باغ را با ساختن سنگ چین ها به صورت هفت قطعه مسطح درآورده بودند که هریک از این قطعه ها با دیگری چند متر اختلاف سطح داشت.این باغ بنابر متون مستند شامل دو باغ بیرونی اندرونی بوده است. باغ بیرونی همان باغی است که اغلب بانام باغ فردوس مورد بحث قرار گرفته و عمارت کنونی نیز در این باغ قرار داشته است.اما باغ درونی آن طور که گفته می شود، در سمت جنوب غربی قرار داشته و احتمالا هم دوره باغ فردوس است.
استخرها به نسبت وسعت زمین و فاصله از عمارت بزرگ و بزرگ تر می شد و جهش فواره ها از ایوان طبقه دوم منظری بس دلگشا داشت. تخریب استخرهای باغ در این زمان ممکن است به دلیل توجه به امتداد خیابان های موجود باغ و خیابانهایی که می توان گمان برد که زمانی جزئی از محدوده باغ بوده اند. ورودیها و خیابانهای باغ با توجه به موقعیت قرارگیری و همجواری آن با باغ های دیگر و مسیرهای رفت و آمد احتمالا ورودیهای متعددی داشته است. براساس متون مستند باغ فردوس هفت ورودی داشته است. دو در در شمال، سه در در جنوب، یک در در مشرق و یک در در مغرب.با توجه به اینکه باغ تقریباً همزمان با قصر محمدیه و به قصد نزدیکی به دربار ساخته شد، بنابراین دور از ذهن نیست که ورودی اصلی باغ نیز در ضلع شمال آن که نزدیک به این قلعه است، قرار داشته باشد. در بزرگ ورودی باغ به فاصله تقریبی دویست قدم آنسوی قلعه محمدیه واقع بوده است. در عرصه قدیم باغ می توان دو مظهر قنات در شمال و جنوب باغ مشاهده کرد.
بناهای باغ فردوس از ابتدای برپایی تاکنون بناهای متعددی در این باغ ساخته شده است. اولین عمارت این باغ، بنابر اسناد به جا مانده عمارتی دوطیقه بود که در زمان محمدشاه قاجار توسط حسینعلی خان معیرالممالک و به سبک فیلگوش بنا نهاده شد.
این بنا که در شمال باغ فردوس قرار داشت، پس از ساخته شدن عمارت دوم توسط دوست علیخان نظام الدوله متروک ماند و به مرور تخریب شد. عمارت دوم که بنای اصلی باغ محسوب می شده است، همان بنایی است که تاکنون باقی مانده است ولی قصه شیرینی دارد که خواندنش کم شیرین نیست.
پس از مشروطه این عمارت دوم که که به تدریج داشت مخروبه می شد توسط سپهسالار تنکابنی خریداری شد و علاوه بر ایجاد فواره و استخرهای مطبق، قنات باغ فردوس را نیز احیا کرد و سر دری با شکوه در مظهر قنات (میدان گاه فعلی باغ فردوس) ساخت؛ ولی به دلیل بدهی به تجارتخانه طومانیانس، باغ را به او داد و طومانیانس نیز باغ را در ازای بدهی به دولت رضاخان واگذار کرد. سرانجام در سال ۱۳۱۶ ش، وزارت معارف (آموزش و پرورش) آنجا را خرید و ساختمان را مرمت و دبیرستان شاپور تجریش را در آن تأسیس کرد
در سال ۱۳۵۰ ساختمان موجود در باغ به مرکز فرهنگی و هنری و نمایشگاهی تبدیل شد و پس از انقلاب نیز در اختیار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار گرفت.
همچنین، محمود افشار یزدی در سال ۱۳۱۶، قسمتی از باغ و ساختمان اندرونی را که حدود ۶۰۰۰ متر مربع بود، خرید و به تدریج با خریدن قطعات اطراف، مساحت باغ را به ۱۲۰۰۰ متر مربع رسانید. سپس در سال ۱۳۳۷، باغ و ساختمانهای داخل آن را وقف امور فرهنگی کرد؛ از جمله در سال ۱۳۵۲ قسمتی از آن برای استقرار مؤسسه لغت نامه دهخدا و مؤسسه باستانشناسی به دانشگاه تهران واگذار شد که همچنان دایر است.
گفتنی است از شهریورماه 1381 موزه سینمای ایران به این ساختمان نقل مکان کرده است و برای عموم بازدید دارد.