عصر ایران؛ زهرا کرد- در تصویر دیدار اخیر مدیران رسانهها با رییس جمهوری تنها یک زن حضور دارد و او هم البته سخنگوی دولت است نه مدیر رسانه. این در حالی است که در تحریریههای رسانهها زنان بخش بزرگی از تولید و روایت و انتشار خبر را برعهده دارند و سردبیری دو روزنامه مهم در دست آنان است و مدیر مسوول یکی دو مجله مهم فرهنگی هنری زناند. همچنین سردبیر آنلاین یک روزنامه مطرح دیگر زن است. با این همه مراسم دیدار رئیسجمهوری با مدیران رسانه در نوزدهم مرداد، بدون حضور حتی یک زن برگزار شد؛ رویدادی که یادآور تکرار تاریخی محرومیت زنان، از مشروطه تا امروز است.
به این بهانه می توان به تاریخ نقب زد و یادآور شد: بزنگاههای تاریخی در بستر اجتماع، تبعات آنی و دیرپایی بهدنبال دارند. در ابتدای سده هزار و سیصد خورشیدی، تاسیس و رشد انجمنهای زنان، روزنامههای نسوان و پویایی اجتماعی بانوان بیش از آنکه مرهون تجددگرایی رضاشاه باشد، نتیجه انقلاب مشروطه بود. انقلابی که به روایت برخی مورخان، ریشههای آن را میتوان در واقعه ننگین دختران قوچان جستجو کرد.
دستاورد انقلاب مشروطه برای زنان، امکان زیستن بهمثابه «زن» بود؛ موقعیتی نویافته که ابزار و فرصت ابراز وجود را برای نیمی از جامعه فراهم میکرد. اما پس از مشروطه، حاکمیت با زنان مواجههای عادلانه و منصفانه نداشت. مردان مدعی آزادی، برای زنانی که قلیان شکستند و طلاهایشان را فروختند، حق رأی قائل نشدند. اما این زنان از پای ننشسته و به تلاش برای برابری ادامه دادند.
در جوامع توسعه نیافته تکرار تاریخ بدیهی است. در آغاز سده هزار و چهارصد خورشیدی، بزنگاه تاریخی دیگری به نام یک دختر جوان گره خورد. پس از آن، معادلات زیست اجتماعی ایران به کلی تغییرکرد و زنان خسته از مردسالاری در سطوح تصمیم گیری های موثر فرصتی مغتنم یافتند تا خود را راویان اصیلِ طرحی نو برای ایران بدانند.
در کوران جنگ ۱۲ روزه اخیر، این روزنامهنگاران زن بودند که با کمترین دستمزد، دل به آتش زدند و جنگ را نه آنگونه که کلیشههای رسمی میخواست، بلکه همانگونه که «تجاوز» بود، روایت کردند. آنها بهسختی از حصار انتظامی مناطق بمباران شده گذشتند تا در غیاب رسانهای ملی و آزاد، روایتی بیطرف را برای آیندگان ثبت کنند.
در همین راستا روزنامه شرق گزارش مبسوطی از وضعیت زنان روزنامهنگار ایران منتشر کرده و با آماری دقیق، از برتری عددی خبرنگاران زن خبر داده است. با این حال چنان که گفته شد در روزگاری که سردبیر دو روزنامه جریانساز کشور زن اند و تحریریهها را زنان میچرخانند، مراسم دیدار رئیسجمهور با مدیران رسانه در نوزدهم مرداد، بدون حضور حتی یک زن برگزار شد و قابی ثبت شده که آینه واقعیت جامعه امروز نیست.
انگار تکرار محرومیت تاریخی زنان از حق رأی، پس از تلاششان برای تحقق مشروطه، این بار در سال ۱۴۰۴ و نه در دولت سیزدهم بلکه در دولتی رخ داده که خانم سخنگویش، تیتر بسیاری از رسانههایی است که راویانشان زناناند.
با این همه حذف زنان از این دیدار، گواه واقعیت حاکم بر هژمونی تصمیمگیران کشور است؛ واقعیتی که با حقیقت موجودیت زنان امروز ایران فاصله دارد. این فاصله، دوری دولت و حاکمیت با نیمی از ملت است و قطعا تبعات ناخوشایندی بهدنبال دارد؛ تبعاتی که «ایران خانم» را از توسعه و آرامش دور کرده و این سرزمین را به سوی بحرانهای اقلیمی، منطقهای و هویتی میکشاند...
پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر