خیانت یا پیمانشکنی یکی از تجربههای روانی بسیار دردناک و پیچیده است که میتواند تأثیرات عمیقی بر روان و روابط فردی بگذارد.اما چرا خیانت یک تروما (Trauma) محسوب میشود، هیجانات منفیای که در پی آن شکل میگیرد و راهکارهای مقابله با این هیجانات چیست؟
به گزارش میگنا، خیانت یکی از تجارب روانی تروماتیک است که میتواند بهعنوان یک تروما در ذهن و روان فرد نقش ببندد. وقتی فردی که به او اعتماد شده است، به شکلی غیرمنتظره و ناخوشایند این اعتماد را نقض میکند، احساس بیاعتمادی، ناامنی و سردرگمی شدید در فرد ایجاد میشود. این احساسات به دلیل آنکه برخاسته از شکستی در یک رابطه نزدیک و مهم هستند، از لحاظ روانشناختی بسیار عمیق و ماندگارند. خیانت میتواند در روابط عاشقانه، خانوادگی یا حتی دوستی رخ دهد و تأثیرات آن فراتر از لحظه خیانت باقی میماند.
زهرا نیازاده نویسنده کتاب مسیر تاب آوری در ادامه آورده است تجربه خیانت اغلب باعث ایجاد اضطراب، افسردگی و حتی اختلالات استرس پس از حادثه (PTSD) میشود. وقتی فرد احساس کند که پایههای امنیت عاطفی و روانیاش فرو ریخته، ممکن است به مرور زمان به مشکلاتی مانند بیاعتمادی مزمن، ترس از وابستگی مجدد، و کاهش عزت نفس دچار شود.
این تروما میتواند باعث شود فرد به شدت درگیر مرور مکرر خاطرات خیانت شده و نتواند به راحتی به زندگی عادی بازگردد. در بسیاری موارد، آسیب خیانت به شکلی غیرقابل مشاهده اما عمیق، سلامت روانی فرد را تهدید میکند.
علاوه بر جنبههای فردی، خیانت میتواند ساختارهای اجتماعی و بینفردی را نیز مختل کند. فرد خیانتدیده ممکن است در روابط آینده خود دچار مشکلات ارتباطی شود و نتواند به راحتی به دیگران اعتماد کند. این موضوع باعث میشود که تروما نه تنها یک تجربه روانی درونی باشد، بلکه تأثیراتش در تعاملات اجتماعی و کیفیت زندگی فرد نیز مشهود گردد. به این ترتیب، خیانت به عنوان یک تروما، علاوه بر آسیب روحی، بهصورت گستردهای بر زندگی فردی و اجتماعی تأثیرگذار است.
خیانت یا پیمانشکنی در زبان روانشناسی به معنای نقض اعتماد یا شکستن یک تعهد است که میتواند در روابط فردی، اجتماعی یا کاری رخ دهد. این خیانت ممکن است به صورت خیانت عاطفی، جنسی، مالی یا حتی خیانت به اصول اخلاقی و ارزشهای مشترک باشد. به بیان سادهتر، زمانی خیانت رخ میدهد که یکی از طرفین رابطه، برخلاف انتظارات و توافقات موجود، رفتاری را انجام دهد که طرف مقابل آن را بهعنوان شکستن پیمان میپذیرد.
خیانت چگونه یک تروما است؟
تروما به تجربهای گفته میشود که فرد را در مواجهه با آسیبهای شدید روانی و هیجانی قرار میدهد و اغلب پیامدهای بلندمدت دارد. خیانت به دلیل نقض پایهایترین عنصر هر رابطه یعنی اعتماد (Trust)، به شدت تروماتیک است. اعتماد و احترام اصل و اساس هر رابطه است و هنگامی که اعتماداز بین میرود یا مخدوش میشود در واقع میتوان گفت چیز زیادی از رابطه باقی نمانده استاما خبر خوب اینکه روابط خسارت دیده از پیمانشکنی قابل بازیابی و باز سازی هستند.
در چنین حالتی فرد احساس ناامنی عمیقی میکند. به همین دلیل خیانت بهعنوان یک تروما، تجربهای است که میتواند به اختلالاتی نظیر اضطراب (Anxiety)، افسردگی (Depression) و اختلال استرس پس از سانحه (PTSD - Post Traumatic Stress Disorder) منجر شود.
وقتی خیانت رخ میدهد، هردو طرف تجربههای هیجانی شدیدی دارند. فرد خیانتدیده ممکن است احساساتی نظیر خشم ، غم عمیق ، شرم، سرزنش خود و سردرگمی را تجربه کند. از طرف دیگر، فرد خیانتکننده نیز ممکن است احساس گناه، پشیمانی، اضطراب از دست دادن رابطه و حتی ترس از مجازات روانی و اجتماعی را داشته باشد. این هیجانات منفی پیچیده، واکنشهای طبیعی به یک حادثه غیرمنتظره و ضربهزنندهاند.
اثرات روانی خیانت بر فرد خیانتدیده
خیانت میتواند احساس امنیت روانی فرد را شدیداً تحت تاثیر قرار دهد. بسیاری از افرادی که خیانت را تجربه میکنند، دچار کاهش اعتماد به خود و دیگران میشوند و در روابط بعدی خود نیز با مشکلات جدی روبرو میگردند. در موارد شدید، فرد خیانتدیده ممکن است به اختلالاتی نظیر افسردگی مزمن، اضطراب فراگیر و حتی افکار خودکشی دچار شود. این اثرات روانی نشان میدهند که خیانت بیش از یک رفتار ناپسند، یک تجربه آسیبزا و عمیق است.
اثرات روانی خیانت بر فرد خیانتکننده
اگرچه خیانتکننده ممکن است بهظاهر مسئولیتپذیر نباشد، اما اغلب در درون خود با فشارهای روانی قابل توجهی دستوپنجه نرم میکند. گناه، احساس شرم و اضطراب ناشی از ترس از افشای خیانت میتواند باعث اختلال خواب، اختلال تمرکز و حتی اضطراب شدید شود. این فشارها ممکن است منجر به تغییر رفتارهای فرد و حتی فاصله گرفتن از رابطه شود.
یکی از مهمترین راهکارهای مقابله با هیجانات منفی ناشی از خیانت، ایجاد فضایی برای گفتوگو (Open Communication) است. این گفتوگو باید صادقانه و بدون قضاوت باشد تا هر دو طرف بتوانند احساسات خود را بیان کنند و به درک متقابل برسند. مشاوره روانشناسی نیز میتواند در این مسیر بسیار کمککننده باشد، به ویژه اگر هر دو طرف مایل به حفظ رابطه باشند.
بازسازی اعتماد فرآیندی طولانی و حساس است که نیازمند صبر، تعهد و صداقت است. استراتژیهایی مانند پذیرش مسئولیت، ابراز پشیمانی واقعی، ایجاد شفافیت در رفتارها و تلاش مستمر برای بهبود روابط از جمله اقداماتی هستند که میتوانند کمک کنند تا رابطه به تدریج بهبود یابد. در کنار این، تمرین مهارتهای حل تعارض و مدیریت هیجانات نیز برای هر دو طرف ضروری است.
خیانت یک آسیب عمیق روانی است که به دلیل نقض اعتماد و ایجاد تروما، باید با حساسیت و دقت مورد برخورد قرار گیرد. حمایتهای روانی، اعم از مشاوره فردی یا زوجدرمانی و حمایتهای اجتماعی از طریق دوستان و خانواده، نقش مهمی در بهبود وضعیت روانی افراد دارند. هرچند خیانت میتواند رابطه را به خطر اندازد، اما با ابزارهای مناسب و تعهد دوطرفه، امکان بازسازی و رشد دوباره رابطه وجود دارد.
برای تابآوری افراد خیانتدیده، اولین قدم پذیرش احساسات و اجازه دادن به خود برای غمگینی و ناراحتی است. به جای سرکوب کردن درد، بهتر است با دوستان نزدیک یا مشاور صحبت کنند تا احساساتشان را بهتر بفهمند و کنترل کنند. همچنین، تمرکز بر مراقبت از خود از طریق خواب کافی، تغذیه سالم و ورزش میتواند به بازسازی انرژی و روحیه کمک کند.
در مرحله بعد، تلاش برای بخشش و رها کردن کینه اهمیت دارد؛ این کار آرامش ذهنی میآورد و اجازه میدهد فرد به جای گیر کردن در گذشته، به آینده امیدوار باشد. تمرین مدیتیشن و فعالیتهای خلاقانه مثل نوشتن یا نقاشی نیز به تقویت تابآوری روانی کمک میکند و حس کنترل دوباره روی زندگی را به فرد بازمیگرداند.
پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر