یک ویدئوی چند ثانیهای، اما پر از بیتفاوتی و خودنمایی، این روزها در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود. رانندهای که در مسیر شاهرود به سبزوار – جادهای که به «محور یوز» معروف است، با لحن تمسخرآمیز به تابلوهای هشدار عبور یوز میخندد و میگوید: «اینجا بیابان است، یوز کجا بود؟» غافل از اینکه همین منطقه، زیستگاه اصلی آخرین بازماندگان یوزپلنگ آسیایی است.
به گزارش همشهریآنلاین، یوز آسیایی، گونهای که بر اساس آخرین آمارهای رسمی سازمان حفاظت محیط زیست، تنها حدود ۲۰ قلاده از آن در طبیعت ایران باقی مانده و در لبه انقراض قرار دارد، بیشترین تهدید را نه از شکارچیان، بلکه از همین جادهها و رانندگان بیدقت دیده است. آمار رسمی نشان میدهد طی ۱۵ سال گذشته، تنها در جاده میامی- سبزوار، ۱۳ یوز آسیایی بر اثر تصادفات جادهای تلف شدهاند.
همچنین در کل کشور، از مجموع تلفات یوزپلنگ آسیایی، ۲۵ مورد ناشی از تصادفات جادهای بوده که ۱۳ مورد آن در بخشی از اتوبان امام رضا (ع) حدفاصل سه راهی بیارجمند تا روستای عباسآباد رخ داده است.
یک فعال و حفاظتگر محیطزیست، درباره رفتار رانندهای که در جاده شاهرود - سبزوار اقدام به تمسخر یوزپلنگ کرده است، میگوید: «این ماجرا اهمیت چندانی ندارد؛ اما بهانهای برای پرداختن به دو نکته مهم است.»
علی رنجبران نخستین نکته را به بعد عام مسئله حفاظت حیات وحش مرتبط میداند و میافزاید: «در موضوعات تخصصی مانند حفاظت از حیات وحش، تاثیرگذاری شبکههای اجتماعی بر تصمیمات و رویکردهای تخصصی باید مورد توجه قرار گیرد و در حال حاضر به یک مسئله جدی بدل شده است.
چه یک ویدئوی پربازدید باشد و چه یک حساب کاربری پربازدید. باید بررسی شود که آیا سخن علمی و درست میگوید و یا فردی متخصص است. البته این به معنای بیاهمیت بودن نظر عموم مردم نیست؛ برعکس، اهمیت نظر مردم بالاست و علاقهمندی عمومی به سرنوشت یوز آسیایی بارها ثابت شده است. اما پاسخ به این علاقهمندی در جزئیات فنی باید در فضای تخصصی انجام شود، نه صرفا در شبکههای اجتماعی.»
رنجبران اما در درباره این ویدئو با طرح پرسش درباره جامعه هدف در مسیرهای پرخطر بهویژه در جاده تهران- مشهد، ادامه میدهد: «ممکن است یک راننده فقط یک بار در طول زندگیاش از این مسیر عبور کند. بنابراین نمیتوان با اقدامات فرهنگی، انتظار داشت همه این موارد را رعایت کنند. پیشگیری از تلفات جادهای حیات وحش راهکارهای مشخصی دارد. تکیه صرف بر نصب تابلو یا اقدامات مقطعی، قصور سازمان حفاظت محیطزیست در همه ادوار را نشان میدهد.»
این فعال محیطزیست با اشاره به اینکه این قصور محدود به دوره خاصی از مدیریت سازمان محیطزیست نیست، میگوید: «در مورد گونههای دیگر حیات وحش ایران، مانند پلنگ نیز آمار تلفات بر اثر تصادفات جادهای کم نیست. تغییر رفتار یک راننده یا کشیکهای شبانه در ایام خاص، مانند نوروز، راهحل بلندمدت محسوب نمیشود.»
او درباره نقش فرهنگسازی تاکید میکند: «نمیتوان از اقدامات فرهنگی انتظار جلوگیری کامل از انقراض یوز را داشت. گرچه این اقدامات در برخی موارد بیاثر نبوده و در گذشته شرایط بدتری وجود داشت که امروز دیگر وجود ندارد. اما در برخی موارد، فرهنگسازی، جایگزین اقدام تخصصی نمیشود و مطالعات بسیاری تلاش برای تاثیرگذاری بر رفتار رانندگان در پیشگیری از تصادفات جادهای حیاتوحش را تقریبا بیاثر میدانند. تصادف جادهای یوز آسیایی نیازمند مداخله مستقیم، شامل فنسکشی با استاندارد دقیق، بهسازی مسیر عبور، تامین روشنایی و کاهش سرعت در بخشهای حساس است. متاسفانه حتی همین اقدامات نیمهکاره، مانند روشنایی مسیر، نیز با مشکل روبهرو است.»
رنجبران در پایان هشدار میدهد: «بهجای بزرگنمایی در فضای مجازی و اتکای صرف به بازتاب اینگونه ماجراها، باید به اجرای راهکارهای اصولی و تخصصی روی آورد. فضای مجازی محل تصمیمگیریهای فنی درباره حفاظت از یوزپلنگ و راهکارهای آن نیست.»
مسیر شاهرود - سبزوار سالهاست به دلیل عبور یوزهای آسیایی، محل نصب تابلوهای هشدار و اجرای طرحهای حفاظتی مانند فنسکشی بوده. بخشی از این جاده اکنون فنس دارد، اما وعده تکمیل آن همچنان نیمهتمام مانده. هر روز که این پروژه به تعویق میافتد، خطر نابودی کامل این گونه بینظیر حیات وحش بیشتر میشود. پشت هر تابلوی هشدار عبور یوز، داستانی تلخ از برخورد مرگبار با خودروها نهفته است. محیطبانان و فعالان محیط زیست سالهاست هشدار میدهند که فرهنگسازی و مسئولیتپذیری رانندگان، به اندازه پروژههای تخصصی و فنی برای حفظ یوزپلنگ اهمیت دارد.