اما خبر خوب این است که راهکارهایی وجود دارند که میتوانید با استفاده از آنها، این چالش را به یک تجربه مثبت تبدیل کنید. در ادامه، ۱۰ ترفند کاربردی و مؤثر را با شما به اشتراک میگذاریم تا عادتهای غذایی سالم را در فرزندتان نهادینه کنید.
۱. به عادتهای غذایی کودکتان توجه کنید
برای حل مشکل بدغذایی، در ابتدا باید بفهمید که ریشه این رفتار کجاست. دقت به عادتهای غذایی کودک به شما کمک میکند تا الگوی رفتاری او را بشناسید و بدانید چه عواملی باعث مقاومت او در برابر غذا میشود. آیا کودک در ساعات مشخصی از روز تمایل بیشتری به غذا دارد؟ آیا در حال رشد است و نیازهایش تغییر کرده؟ با ثبت جزئیات کوچک، میتوانید راهکارهای بهتری را پیدا کنید.
زمان غذا خوردن
کودکان اغلب در ساعات مشخصی از روز گرسنهتر هستند. ممکن است کودک شما صبحانه را با اشتها بخورد، اما در وعده ناهار میلی به غذا نداشته باشد. این مسئله میتواند به دلیل خستگی یا ساعت خواب او باشد. سعی کنید زمانهای غذا خوردن را با توجه به ساعتهای گرسنگی کودک تنظیم کنید. به جای اینکه او را مجبور به غذا خوردن در یک ساعت خاص کنید، زمانهای انعطافپذیرتری را در نظر بگیرید که با ریتم طبیعی بدن او هماهنگ است.
اندازه وعدهها
بسیاری از والدین فکر میکنند کودکشان باید به اندازه یک بزرگسال غذا بخورد، اما این یک تصور اشتباه است. اندازه معده کودکان کوچکتر است و نیازهای غذایی آنها نیز متفاوت است. سرو کردن وعدههای غذایی بزرگ میتواند کودک را دچار اضطراب کند و او را از غذا خوردن منصرف کند. به جای آن، وعدههای کوچکتر و مغذی سرو کنید. در صورت تمایل کودک، میتوانید وعده دوم را نیز به او بدهید.
محیط غذا خوردن
محیطی که کودک در آن غذا میخورد، تأثیر زیادی بر اشتهای او دارد. اگر محیط پر از سر و صدا، حواسپرتی (مانند تلویزیون یا تبلت) و استرس باشد، کودک ممکن است میلی به غذا خوردن نداشته باشد. تلاش کنید یک محیط آرام و دلپذیر برای غذا خوردن ایجاد کنید. با هم سر میز غذا بنشینید و از این فرصت برای صحبت کردن با یکدیگر استفاده کنید.
۲. از فشار آوردن برای غذا خوردن خودداری کنید
فشار آوردن به کودک برای اینکه لقمه آخر را بخورد، یا به او قول جایزه دادن در ازای اتمام غذا، میتواند تأثیرات منفی و بلندمدتی بر روی رابطه او با غذا داشته باشد. وقتی کودک احساس میکند که غذا خوردن یک اجبار است، نه یک نیاز طبیعی، ممکن است به طور ناخودآگاه در برابر آن مقاومت کند. این فشار میتواند باعث شود که کودک احساس کنترل بر بدن خود را از دست بدهد و در نتیجه، به غذا به عنوان یک منبع استرس نگاه کند. به جای اینکه بر روی میزان غذایی که میخورد تمرکز کنید، به او اجازه دهید به غرایز طبیعی بدنش گوش دهد.
فشار مداوم برای غذا خوردن میتواند عواقب روانشناختی نیز داشته باشد. کودکی که دائماً تحت فشار است تا غذا بخورد، ممکن است در آینده با مشکلات مربوط به تصویر بدنی و اختلالات غذایی روبرو شود. او یاد میگیرد که غذا خوردن ارتباطی به گرسنگی و سیری ندارد، بلکه یک وسیله برای راضی کردن والدین است. این مسئله میتواند به مرور زمان حس اعتماد به نفس او را تضعیف کند و او را از لذت کشف طعمها و بافتهای مختلف محروم سازد. اجازه دهید کودک خودش تشخیص دهد که چه زمانی سیر شده است.
باید به یاد داشته باشید که شما مسئول تهیه غذاهای سالم هستید، اما کودک مسئول خوردن آنها است. وظیفه شما این است که غذاهای متنوع و مغذی را در اختیار او قرار دهید و وظیفه او این است که هر چقدر که نیاز دارد، از آنها بخورد. وقتی این مسئولیتها به درستی تقسیم شود، فشار از روی هر دو طرف برداشته میشود. به جای اینکه نگران باشید که آیا کودک به اندازه کافی غذا میخورد، به او اعتماد کنید و بدانید که بدن او به طور طبیعی نیازهایش را به شما نشان خواهد داد.
۳. زمان غذا خوردن را به تجربهای خوشایند تبدیل کنید
زمان غذا خوردن نباید یک میدان نبرد باشد، بلکه باید به یک تجربه لذتبخش و خانوادگی تبدیل شود. وقتی غذا خوردن با خاطرات خوب و لحظات دلپذیر همراه میشود، کودک با میل بیشتری سر میز حاضر میشود. ایجاد یک فضای مثبت و شاد، کلید اصلی برای حل مشکل بدغذایی است.
از غذا به عنوان تنبیه یا جایزه استفاده نکنید
هیچوقت از غذا برای تنبیه یا پاداش استفاده نکنید. گفتن جملاتی مانند “اگر سبزیجاتت را بخوری، بهت بستنی میدهم” یا “تا غذایت را تمام نکنی، نمیتوانی بازی کنی” به کودک این پیام را میدهد که غذاهای سالم بد هستند و غذاهای ناسالم خوب. این کار باعث میشود کودک به غذا نگاهی نادرست داشته باشد و ارزش غذایی آن را نادیده بگیرد. غذا را به خودی خود ارزشمند کنید و لذت غذا خوردن را به او آموزش دهید.
حواسپرتی را حذف کنید
تلویزیون، تبلت و تلفن همراه در زمان غذا خوردن حواس کودک را پرت میکنند. این حواسپرتیها نه تنها جلوی تمرکز او بر روی غذا را میگیرند، بلکه باعث میشوند نتواند سیگنالهای سیری بدنش را به درستی تشخیص دهد. بهتر است همه وسایل الکترونیکی را خاموش کنید و در کنار یکدیگر غذا بخورید. این کار فرصتی برای گفتگو و تعامل خانوادگی فراهم میکند.
با هم صحبت کنید و بخندید
میز غذا فرصت مناسبی برای تقویت روابط خانوادگی است. به جای اینکه فقط در مورد غذا صحبت کنید، از کودک در مورد روزش بپرسید، خاطرات بامزه تعریف کنید یا بازیهای ساده کلامی انجام دهید. خندیدن و صحبت کردن در کنار هم، استرس را از بین میبرد و غذا خوردن را به یک فعالیت دلپذیر تبدیل میکند.
۴. الگوی خوبی برای کودک باشید
کودکان بیش از هر چیز دیگری از والدین خود الگوبرداری میکنند. اگر شما خودتان عادتهای غذایی ناسالمی داشته باشید، انتظار اینکه فرزندتان غذاهای سالم بخورد، بیمورد است. رفتار شما در مورد غذا، نگرش کودک شما را شکل میدهد. اگر با اشتها غذاهای سالم میخورید، فرزندتان نیز به احتمال زیاد همین کار را خواهد کرد.
یکی از مهمترین قدمها، نشان دادن لذت از خوردن غذاهای سالم است. وقتی سر میز غذا هستید، از طعم و مزه سبزیجات و میوهها با شور و اشتیاق صحبت کنید. اجازه دهید کودک ببیند که شما با اشتیاق غذاهای رنگارنگ و مغذی میخورید. این کار به او این پیام را میدهد که این غذاها نه تنها مفید هستند، بلکه خوشمزه و لذتبخش نیز میباشند. به جای اینکه بگویید “باید این کلم بروکلی را بخوری چون برایت خوب است”، بگویید “وای! این کلم بروکلی چقدر ترد و خوشمزه است!”
همچنین، باید به این نکته توجه کنید که الگوی رفتاری شما شامل زمانبندی وعدههای غذایی و انتخاب میانوعدهها نیز میشود. اگر خودتان به طور نامنظم غذا میخورید یا دائماً به سراغ میانوعدههای ناسالم میروید، کودک نیز این رفتارها را تکرار میکند. سعی کنید یک برنامه غذایی منظم برای خود و خانواده ایجاد کنید و به آن پایبند باشید. وقتی کودک شما میبیند که همه اعضای خانواده از یک الگوی غذایی سالم پیروی میکنند، انگیزه بیشتری برای مشارکت در آن پیدا میکند.
به یاد داشته باشید که الگو بودن تنها به غذا ختم نمیشود. رفتار شما در مواجهه با غذای جدید، میزان تنوع در غذای روزانه و حتی نگاه شما به غذا نیز مهم است. به جای اینکه از غذایی که دوست ندارید انتقاد کنید، سعی کنید آن را با یک نگرش مثبت امتحان کنید. این کار به کودک شما میآموزد که امتحان کردن چیزهای جدید یک تجربه مثبت است و نباید از آن ترسید.
۵. به کودک اجازه انتخاب بدهید
کودکان در سنین پایین نیاز به احساس کنترل دارند. وقتی آنها احساس میکنند که در مورد غذایشان هیچ کنترلی ندارند، مقاومت میکنند. یکی از بهترین راهها برای حل این مشکل، دادن حق انتخابهای محدود به آنهاست. این کار نه تنها به آنها احساس استقلال میدهد، بلکه احتمال خوردن غذا را نیز افزایش میدهد.
انتخاب بین دو گزینه
به جای اینکه بپرسید “چه میخوری؟”، از او بپرسید “کلم بروکلی دوست داری یا هویج؟” این سوال به کودک دو گزینه سالم میدهد و او میتواند از بین آنها یکی را انتخاب کند. این روش به او احساس قدرت میدهد و او را در فرآیند انتخاب غذا مشارکت میدهد. همچنین میتوانید به او اجازه دهید که از بین دو نوع میوه یا دو نوع پروتئین انتخاب کند.
اجازه دادن به انتخاب میزان غذا
یکی دیگر از راههای دادن حق انتخاب، اجازه دادن به او برای تعیین میزان غذایش است. به جای اینکه بشقاب او را پر از غذا کنید، مقدار کمی از هر غذا را در بشقاب او بگذارید و به او بگویید که هر زمان که خواست، میتواند بیشتر غذا بخورد. این کار باعث میشود کودک احساس نکند که مجبور است تمام غذا را بخورد و به او اجازه میدهد به سیگنالهای سیری بدنش گوش دهد.
مشارکت در خرید و آمادهسازی غذا
وقتی کودک در انتخاب و آمادهسازی غذا مشارکت میکند، احتمال بیشتری دارد که آن را بخورد. او را با خود به سوپرمارکت ببرید و از او بخواهید که در انتخاب میوهها و سبزیجات کمک کند. همچنین میتوانید او را در کارهای ساده آشپزی مانند شستن سبزیجات یا چیدن میز شریک کنید. این مشارکت، احساس مالکیت و افتخار به او میدهد و غذا خوردن را به یک تجربه مثبت تبدیل میکند.
۶. صبور باشید و غذاهای جدید را تدریجی معرفی کنید
معرفی غذاهای جدید به کودکان نیازمند صبر و تداوم است. ممکن است کودک شما یک غذای جدید را چندین بار پس بزند، اما این به معنای این نیست که هرگز آن را نخواهد خورد. برای پذیرش یک غذای جدید، ممکن است کودک نیاز داشته باشد که آن را چندین بار ببیند، لمس کند و بچشد.
تحقیقات نشان میدهند که یک کودک ممکن است نیاز داشته باشد تا ۱۰ تا ۱۵ بار یک غذای جدید را بچشد تا به آن عادت کند. بنابراین، هرگز پس از یک یا دو بار مقاومت، تسلیم نشوید. سعی کنید آن غذا را در موقعیتهای مختلف و به روشهای متفاوت به او معرفی کنید. مثلاً اگر کودک شما از خوردن هویج پخته شده امتناع میکند، ممکن است هویج خام یا رنده شده را امتحان کند. مهم این است که شما این روند را ادامه دهید و او را تشویق به امتحان کردن کنید، اما هرگز به او فشار نیاورید.
در معرفی غذاهای جدید، بهتر است آنها را در کنار غذاهای مورد علاقه کودک سرو کنید. اگر کودک شما سیبزمینی سرخ کرده را دوست دارد، میتوانید کمی سبزیجات پخته شده را در کنار آن بگذارید. وقتی کودک غذای مورد علاقه خود را میخورد، احتمال بیشتری دارد که یک لقمه از غذای جدید را نیز امتحان کند. این کار استرس را از بین میبرد و تجربه غذا خوردن را برای او دلپذیرتر میکند. همچنین، میتوانید غذاهای جدید را به صورتهای خلاقانه و جذاب سرو کنید.
باید بدانید که این یک فرآیند طولانی است و نیازمند صبر شماست. کودکان در مراحل مختلف رشد، سلیقههای متفاوتی پیدا میکنند. ممکن است کودکی که امروز از خوردن چیزی امتناع میکند، فردا آن را با اشتها بخورد. بنابراین، هرگز امید خود را از دست ندهید. هدف شما این است که او را با دنیای متنوعی از طعمها و بافتها آشنا کنید، نه اینکه او را مجبور به خوردن یک غذای خاص کنید.
۷. از شکل و رنگ غذا کمک بگیرید

کودکان موجودات بصری هستند و ظاهر غذا تأثیر زیادی بر روی تمایل آنها به خوردن دارد. غذاهای رنگارنگ و با اشکال جذاب میتوانند توجه کودک را جلب کرده و او را به امتحان کردن آنها ترغیب کنند. با کمی خلاقیت در آشپزی، میتوانید یک بشقاب خستهکننده را به یک اثر هنری تبدیل کنید.
استفاده از رنگهای متنوع
طبیعت به ما میوهها و سبزیجات رنگارنگ زیادی داده است. سعی کنید از این رنگها در بشقاب کودک استفاده کنید. مثلاً یک بشقاب با هویج نارنجی، کلم بروکلی سبز، گوجهفرنگی قرمز و ذرت زرد میتواند بسیار جذابتر از یک بشقاب پر از یک رنگ باشد. این رنگها نه تنها به جذابیت غذا میافزایند، بلکه نشاندهنده تنوع غذایی و دریافت مواد مغذی مختلف هستند.
اشکال سرگرمکننده
میتوانید با استفاده از قالبهای شیرینیپزی، غذاها را به شکلهای جذاب درآورید. نان تست را به شکل ستاره، میوهها را به شکل حیوانات یا سبزیجات را به شکل گل برش دهید. حتی میتوانید یک بشقاب از سبزیجات را به شکل یک صورت خندان یا یک منظره بسازید. این کار باعث میشود کودک به جای اینکه به غذا به عنوان یک وظیفه نگاه کند، به آن به چشم یک بازی سرگرمکننده نگاه کند.
اسمهای بامزه برای غذاها
کودکان از بازی با کلمات لذت میبرند. به جای اینکه به سس گوجهفرنگی بگویید “سس گوجهفرنگی”، از اسمهای بامزهای مثل “سس جادویی” یا “سس قرمز آتشین” استفاده کنید. این کار به غذاها شخصیت میدهد و آنها را برای کودک جذابتر میکند. اسمهای بامزه برای غذاهای جدید میتواند مقاومت کودک را در برابر آنها کاهش دهد.
۸. مشارکت کودک در تهیه غذا را جدی بگیرید
یکی از قویترین راهکارها برای تشویق کودک به غذا خوردن، شریک کردن او در فرآیند تهیه غذاست. وقتی کودک در این فرآیند مشارکت میکند، احساس مالکیت و افتخار نسبت به غذایی که آماده کرده، پیدا میکند. این تجربه نه تنها مهارتهای زندگی او را تقویت میکند، بلکه پیوند او با غذاهای سالم را نیز محکمتر میسازد.
نقشهای ساده در آشپزی
کودکان حتی در سنین پایین هم میتوانند در آشپزخانه کمک کنند. کارهایی مانند شستن سبزیجات، هم زدن مواد، ریختن مواد خشک در کاسه، چیدن میز یا حتی فشار دادن دکمههای مخلوطکن میتوانند برای آنها سرگرمکننده و مفید باشند. انتخاب وظایف باید بر اساس سن و توانایی کودک باشد تا از نظر ایمنی مشکلی پیش نیاید.
ایجاد منوی هفتگی
میتوانید از کودک خود بخواهید تا در انتخاب غذاهای منوی هفتگی کمک کند. از او بپرسید که دوست دارد در طول هفته چه غذاهایی بخورد. این کار به او احساس کنترل میدهد و احتمال اینکه از غذا لذت ببرد را افزایش میدهد. همچنین میتوانید به او یاد دهید که چگونه یک غذای سالم و متعادل را انتخاب کند.
باغچه کوچک آشپزی
اگر امکانش را دارید، یک باغچه کوچک آشپزی در حیاط یا حتی در گلدانهای کوچک در آشپزخانه خود ایجاد کنید. با هم سبزیجات یا گیاهان معطری مانند ریحان، جعفری یا نعناع بکارید. وقتی کودک میبیند که یک گیاه از دانه رشد میکند و تبدیل به غذای روی بشقابش میشود، ارتباط عمیقتری با آن پیدا میکند و به خوردن آن تمایل بیشتری نشان میدهد.
۹. برنامه غذایی منظم داشته باشید
داشتن یک برنامه غذایی منظم برای کودکان اهمیت زیادی دارد. کودکان به روتینها و نظم نیاز دارند تا احساس امنیت کنند و بتوانند نیازهای بدنی خود را بهتر تشخیص دهند. برنامهریزی منظم وعدههای غذایی و میانوعدهها میتواند به پایان دادن به بدغذایی کمک شایانی کند.
یکی از دلایل اصلی بدغذایی کودکان، مصرف میانوعدههای زیاد و نامنظم است. اگر کودک شما درست قبل از وعده اصلی یک میانوعده بزرگ یا ناسالم بخورد، مسلماً برای غذای اصلی اشتهایی نخواهد داشت. با برنامهریزی دقیق برای میانوعدهها، میتوانید مطمئن شوید که کودک در زمان وعده اصلی گرسنه است. به عنوان مثال، میانوعدهها را به میوهها، سبزیجات یا لبنیات محدود کنید و آنها را حداقل دو ساعت قبل از وعده اصلی به او بدهید. این کار به او فرصت میدهد تا هضم کند و دوباره احساس گرسنگی کند.
داشتن زمانهای مشخص برای غذا خوردن به کودک کمک میکند تا ساعت درونی بدن خود را تنظیم کند. وقتی کودک میداند که صبحانه، ناهار و شام همیشه در یک ساعت مشخص سرو میشود، بدنش خود را برای هضم غذا آماده میکند و در آن زمان احساس گرسنگی میکند. این نظم باعث میشود تا بدن به طور طبیعی به غذا واکنش نشان دهد و به جای اینکه غذا خوردن یک فعالیت غیرمنتظره و ناخوشایند باشد، بخشی از روال روزمره و قابل پیشبینی زندگی او شود.
برنامه غذایی منظم به والدین نیز کمک میکند. وقتی شما یک برنامه مشخص دارید، میتوانید بهتر برنامهریزی کنید و از سردرگمی در مورد اینکه چه چیزی و چه زمانی به کودک بدهید، جلوگیری کنید. این نظم باعث میشود که استرس والدین کاهش یابد و محیط غذا خوردن آرامش بیشتری داشته باشد. به یاد داشته باشید که این برنامه نباید سخت و غیرقابل انعطاف باشد، بلکه باید یک چارچوب کلی باشد که به شما و کودک در ایجاد عادتهای سالم کمک میکند.
۱۰. از مشاور تغذیه یا پزشک کمک بگیرید
در اکثر موارد، بدغذایی کودکان یک مرحله موقتی است و با ترفندهای خانگی قابل حل است. اما گاهی اوقات، این مشکل میتواند نشانهای از یک مسئله جدیتر باشد. اگر با وجود تمام تلاشهایتان، همچنان نگران عادتهای غذایی فرزندتان هستید، بهتر است با یک متخصص مشورت کنید.
چه زمانی باید به متخصص مراجعه کرد؟
اگر کودک شما به طور ناگهانی از غذا خوردن امتناع میکند، کاهش وزن دارد، با مشکلات گوارشی مانند یبوست یا اسهال مواجه است، یا اگر بدغذایی او با علائم دیگری مانند خستگی، بیحالی یا عدم رشد مناسب همراه است، باید به پزشک مراجعه کنید. پزشک میتواند با بررسی وضعیت سلامت کودک، از عدم وجود مشکلات جسمی مطمئن شود. همچنین اگر کودک شما به بافت یا طعم غذاها حساسیت شدیدی نشان میدهد، ممکن است به یک اختلال حسی مرتبط با غذا مبتلا باشد که نیاز به درمان دارد.
مشاور تغذیه کودک
یک مشاور تغذیه کودک میتواند به شما کمک کند تا برنامه غذایی مناسبی برای فرزندتان تهیه کنید. آنها میتوانند با توجه به سن، وزن، قد و سطح فعالیت کودک، نیازهای تغذیهای او را ارزیابی کرده و راهکارهای عملی برای افزایش تنوع غذایی ارائه دهند. آنها همچنین میتوانند به شما آموزش دهند که چگونه با چالشهای رفتاری مرتبط با غذا خوردن برخورد کنید و یک محیط مثبت برای تغذیه ایجاد نمایید.
آرامش خود را حفظ کنید
یکی از مهمترین وظایف شما به عنوان والد، حفظ آرامش خود است. اضطراب و استرس شما میتواند به کودک منتقل شود و مشکل را بدتر کند. با کمک گرفتن از متخصصان، میتوانید از نگرانیهایتان کم کنید و با اطمینان بیشتری با این چالش روبرو شوید. به یاد داشته باشید که هدف نهایی شما، ایجاد یک رابطه سالم و مثبت بین فرزندتان و غذاست.
جمعبندی
بدغذایی کودکان یک مرحله طبیعی در رشد بسیاری از آنهاست و نباید به یک نبرد روزانه تبدیل شود. با صبر و حوصله، میتوانید با استفاده از ۱۰ ترفند ذکرشده، این چالش را به فرصتی برای یادگیری و رشد تبدیل کنید. به عادتهای غذایی کودکتان توجه کنید، از فشار آوردن خودداری کرده و زمان غذا خوردن را به یک تجربه خوشایند تبدیل کنید. الگوی خوبی باشید و به او اجازه انتخاب بدهید. غذاهای جدید را تدریجی معرفی کرده و از رنگ و شکل غذا برای جذابتر کردن آن استفاده کنید. مشارکت کودک در تهیه غذا را جدی بگیرید و یک برنامه غذایی منظم داشته باشید. در نهایت، اگر نگرانیهایتان ادامه پیدا کرد، از مشورت با یک متخصص تغذیه یا پزشک غافل نشوید. با اجرای این راهکارها، میتوانید به فرزندتان کمک کنید تا با غذا رابطهای سالم و مثبت برقرار کند و در طولانی مدت، عادتهای غذایی خوبی را در او نهادینه سازید.
منبع: روزیاتو
پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر