عصر ایران ؛ نهال موسوی - در نشست علنی مجلس شورای اسلامی امروز سهشنبه ۷ مرداد ۱۴۰۴، نمایندگان مجلس به سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، کارت زرد دادند. محور اصلی پرسشها، به فیلم پیرپسر ساخته اکتای براهنی بازمیگشت؛ فیلمی که از نظر برخی نمایندگان، حاوی مضامین "مغایر با اخلاق عمومی" بود و مجوز اکران آن نشاندهنده "ضعف نظارت فرهنگی" وزارتخانه تلقی شد.
البته نظر نمایندگان مخالف با وزیر از نظر نگارنده این سطور کاملا برخلاف اتفاقی است که در جامعه رخ داده است و این رویداد تنها یک تقابل ساده میان یک فیلم و نهاد نظارتی نیست؛ بلکه نمادی از تنش پنهان میان دو گفتمان فرهنگی در کشور است: گفتمان محافظهکار، و گفتمان آزاداندیش خلاقان عرصه هنر.
نماینده سؤالکننده، فتحالله توسلی، در تریبون علنی مجلس گفت: «تنها خروجی فرهنگی وزارت ارشاد در ماههای اخیر، فیلمی بهنام پیرپسر بود که پر از مفاهیم ناهنجار و خلاف عرف است. چرا چنین اثری باید مجوز اکران بگیرد؟»
گرچه محور رسمی پرسش، صدور مجوز برای پیرپسر بود، اما بررسی دقیقتر فضای مجلس و گفتمان اطراف آن نشان میدهد که ماجرا فراتر از یک فیلم خاص است. بنابراین، فیلم تنها جرقهای بود در انبار باروتی از انتقادات سیاسی جناحی.
وزیر ارشاد در پاسخ گفت: «پیرپسر تمام مراحل قانونی و بررسی کارشناسی را طی کرده و از مجاری رسمی شورای نمایش مجوز گرفته است. نمیتوان سلیقههای فرهنگی را معیار قضاوت قرار داد.»
صالحی تلاش کرد نشان دهد وزارتخانهاش میان آزادی بیان هنری و نظارت قانونی، تعادل برقرار کرده است. او با تأکید بر استقلال شوراهای ارزیابی هنری، سعی کرد خود را از مداخله مستقیم در محتوای فیلمها مبرا نشان دهد. اما برای نمایندگانی که نگران تصویر عمومی نظام در محصولات فرهنگیاند، این دفاع کافی نبود!
فیلم پیرپسر با کارگردانی اکتای براهنی، اثری روانشناسانه، تلخ و رادیکال در بررسی مناسبات خانوادگی است. فیلم با روایتی تند و پرتنش، به لایههای پنهان خشونت در نهاد خانواده میپردازد. شخصیتها نه سفیدند و نه سیاه؛ بلکه در ناپایداری اخلاقی شناورند.
طرف معترض به وزارت ارشاد دقیقا با ساختار و رویکردی قدیمی و تاریخ گذشته فقط خواستار حذف و سانسور است اما واقعیت این است که جهان امروز از این چهارچوبهای تکراری نخنما شده عبور کرده است.
معترضان به وزیر ارشاد بیشتر از این شاکی هستند که چرا وزارت ارشاد آنگونه که آنها میخواهند عمل نمیکند والا اقدامات انجام گرفته هیچکدام مخالف با قانون نبوده است.
فقط درباره فیلم پیرپسر که مورد اشاره در نقد وزیر ارشاد بود باید به چند نکته مهم و جدید در وزارت ارشاد آقای صالحی اشاره کرد:
پیرپسر با عبور از مرزهای محتاطانهی روایتگری مرسوم، نشان داد که فضای رسمی سینمای ایران همچنان ظرفیت آثاری جسور، روانشناختی و آوانگارد را دارد. پیرپسر نمایندهی نوعی سینمای روانکاوانه، تجربی و وابسته به فضا است، نه داستان خطی کلاسیک.
اکتای براهنی با پیرپسر ثابت کرد که نسل جوان فیلمسازان ایرانی میتوانند بدون تکیه بر پیشینهی طولانی، آثاری بحثبرانگیز، فنی و قابل عرضه در سطح بینالمللی تولید کنند. که برای مخاطب هم جذاب است فروش بالای ان موید این نکته است.
فیلم پیرپسر، فارغ از محتوای خود، یک «حادثه فرهنگی» در رسانهها و فضای عمومی ایجاد کرد. جدلها درباره نمایش یا توقیف آن، سطح جدیدی از گفتوگو درباره مرزهای آزادی هنری، مفهوم اخلاق عمومی، و تعریف سینمای سالم را در ایران رقم زد.
پیرپسر توانست در زمان اکران خود، با فروش 95 میلیارد تومان (تا زمان نوشتن این مطلب)، به پرفروشترین فیلم غیرکمدی و اجتماعی سال تبدیل شود. این میزان فروش در ژانری که معمولاً در گیشه ایران مغلوب آثار کمدی میشود، بیسابقه یا بسیار نادر است. چرا این موضوع مهم است؟
موفقیت تجاری پیرپسر نشان داد که مخاطب ایرانی فقط تشنه خندههای سطحی نیست. اگر فیلم اجتماعی، قصهگو، بازیگرمحور و جسور باشد، مردم حاضرند برای دیدن آن بلیت بخرند.
موفقیت پیرپسر سیگنالی قوی برای سرمایهگذاران سینمایی بود:«اگر فیلم خوب بسازید، حتی در ژانر تلخ و دراماتیک هم میتوانید به سود برسید.» این مسئله میتواند در سالهای آینده به افزایش تولیدات جدی و کمتر وابسته به کمدیهای تجاری منجر شود.
با فروش بالای پیرپسر، برخی سینماها که پیشتر تمایلی به اکران فیلمهای جدی نداشتند، مجبور شدند سانسهای بیشتری به آن اختصاص دهند. این موضوع در آینده میتواند فرصت اکران برابرتری برای فیلمهای هنری و اجتماعی ایجاد کند.
نکته دیگر این است که فتحالله توسلی با تمام وجود آمده بود که هرگونه شده است حرف خود را به کرسی بنشاند و از هیچ چیزی هم برای این کار دریع نکرد، از اعتراض به فیلم پیرپسر گرفته تا حتی اشاره به خرج 3 میلیارد تومان و 800 میلیون تومان، ماجرای فستیوال کوچه ، از تولید فیلمهای فاخر گرفته تا انیمیشن و ... اما واقعیت این است که در تمام این زمینهها صالحی نخواسته است مانند گذشته عمل کند و همین است که فریاد داد و بیداد برخی بلند شده است.
چه بخواهیم و چه نه، هنر مستقل در ایران دیگر قابل حذف یا سانسور کامل نیست. راه آینده، نه در حذف و مجازات، بلکه در گفتوگوی واقعی میان نهاد قدرت و جامعه هنری باشد. این نکتهای است که صالحی درک کرده و به دنبال آن است اما افرادی مانند توسلی همچنان از درک اقتضا و شرایط فرهنگی، سیاسی مردم کشور درماندهاند.
در تمام زمان جنگ 12 روزه به شهادت عملکردش دیدیم که سیدعباس صالحی در صحنه حضور داشت و تمام هم و غم او ایجاد اتحاد و همدلی در بیم اقشار مختلف جامعه بود، گویا همین دعوت به یک پارچگی است که به برخی افراد زور آمده و از راههای مختلف میخواهند وزیر را از صحنه خارج سازند.
اتفاقا دستاوردهای که در زمینههای هنری وزیر ارشاد و تیم همراه او به دست آوردهاند به جای کارت زرد در مجلس باید مورد تشویق و تجلیل قرار میگرفت اما این دیگر از عجایب روزگار است.
نتیجه این تفکر در دنیا فقط تخریب و فقر وفساد است
آقای نماینده حداقلی! اگر شرف داری رای و نظر خودت و همفکرانت را به آراء عمومی بگذارید، شما و همفکرانتان فاقد مقبولیت در نظر اکثریت جامعه هستید. حال که بخت با شما یار بوده و وارد مجلس شده اید سعی کنید اگر به جمهوریت نظام معتقد هستید،در اعمال نظر و رای تان به خواسته اکثریت جامعه توجه کنید نه یک عده قلیل تمامیت خواه که ارمغانی جز تباهی برای کشور نخواهد داشت