۰۴ مرداد ۱۴۰۴
به روز شده در: ۰۴ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۰:۱۴
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۰۷۹۷۱۰
تاریخ انتشار: ۱۷:۱۰ - ۰۳-۰۵-۱۴۰۴
کد ۱۰۷۹۷۱۰
انتشار: ۱۷:۱۰ - ۰۳-۰۵-۱۴۰۴

جنگ 12 روزه از نگاه اندیشکدۀ آمریکایی/ پاسخ‌های ایران، تلگرافی، نمادین و طراحی شده بود

جنگ 12 روزه از نگاه اندیشکدۀ آمریکایی/ پاسخ‌های ایران، تلگرافی، نمادین و طراحی شده بود
  در گزارش اندیشکده خاور نزدیک واشنگتن با محوریت دنیس راس دیپلمات یهودی آمریکایی که تاثیرگذاری عمیقی بر شکل‌دهی به رویکرد آمریکا در خاورمیانه (به طور کلی) و در ارتباط با ایران (به طور اخص) داشته دیدگاه‌های برخی پژوهشگران این مؤسسه درباره جنگ 12 روزه ایران و اسراییل نقل و بررسی شده
    
    عصر ایران؛ مهدی بازرگانی*-   اسم عملیات را «شیر بر می‌خیزد» گذاشتند که اشاره‌ای به نماد شیر در تاریخ باستانی ایران و همچنین پرچم ایران دوره پهلوی داشت. شیری که تا پیش از این نشسته بود حالا قرار بود به کمک اسرائیل و آمریکا و غرب، برخیزد. در تورات، «شیری که بر می‌خیزد» نمایانگر قوم یهود است که برای فتح سرزمین موعود آماده می‌شود. اشاره‌ای مستقیم که نتانیاهو از آن بهره برد  تا خود را شیر جوان و قهرمان برخاسته‌ای معرفی کند که به‌غایت سرسخت و مقامت‌ناپذیر است. 
 
    در سِفر اعداد تورات آمده: «اینک قومی مانند شیر ژیان بر‌می‌خیزند و مانند شیر خود را بالا می‌کشند؛ تا شکار خود را نکُشند و خون کشتگان را ننوشند، آرام نخواهد گرفت.» البته در واقعیت چنین نشد و شیر برخاسته، سرانجام تقاضای آتش‌بس را با ترامپ مطرح کرد یا ترامپ با او در میان گذاشت. 
 
   بی‌شک علت تحقق سریع آتش‌بس، ناکامی در دست‌یابی به اهداف اولیه، شکست ایده تغییر رژیم، عدم همراهی مردم ایران با تقاضای اسرائیل و ناتوانی در پیش‌برد جنگ فرسایشی احتمالی با ایران بود.

   جنگ 12 روزه اسرائیل و ایران که با حملۀ شبانۀ اسرائیل و ترور شخصیت‌های رده بالای نظامی ایران آغاز شد، به پاسخ‌های موشکی و پهپادی گسترده ایران منجر شد؛ به نحوی که اسرائیل نیازمند کمک‌رسانی نظامی آمریکا در میانه‌راه گردید. 
 
    همکاری و تقسیم کار اسرائیل، آمریکا و چند کشور غربی در کنار آژانس انرژی اتمی، «ایران» را همچون قهرمانی اخلاقی روبه روی اسرائیل، آمریکا و چند قدرت‌ بزرگ غربی قرار داد. 
 
    آن طور که به ‌درستی مشهور است اسرائیل، سرنیزه غرب در خاورمیانه است. همانی که به قول نخست وزیر آلمان در جنگ اخیر، کارهای کثیف را برای غربی‌‌ها انجام می‌دهد و به قول بایدن اگر نمی‌بود، غرب باید آن را برای تضمین منافع غربی‌ها در خاورمیانه اختراع می‌کرد. 
 
   گزارش زیر که در دوره پس از اعلام آتش بس نوشته شده ‌است به بررسی دیدگاه‌های برخی پژوهشگران اندیشکده خاور نزدیک واشنگتن می‌پردازد و در نهایت جمع‌بندی‌، تحلیل و راهکارهایی ارائه خواهد کرد.
اندیشکدۀ آمریکایی
 
    موسسه واشنگتن از جمله نهادهای تاثیرگذار در سیاست خارجی آمریکا است که در سال 1985 تاسیس شده و شمار زیادی از دیپلمات‌های   نامدار،افسران نظامی بازنشسته وکارشناسان امورخاورمیانه را در خود جای داده است. این موسسه با محوریت دنیس راس دیپلمات یهودی آمریکایی که در دهه‌های اخیر از معماران سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه بوده، تاثیرگذاری عمیقی بر شکل‌دهی به رویکرد آمریکا در خاورمیانه (به طور کلی) و در ارتباط با ایران (به طور اخص) داشته است.

     راس از حامیان جنگ عراق در دوره بوش بود واِیپک (کمیته روابط عمومی آمریکا واسراییل) به دلیل دهه‌ها فعالیت گسترده در جانب‌داری از اسرائیل، لقب «دوست برجسته اسرائیل» را به او داد.
 
    این موسسه از نظر رویکردی، نزدیک به جریان محافظه‌کار است و ازآن به عنوان یکی ازنهادهای وابسته به اِیپک یاد می‌شود.حال مسئله این است که با چنین چشم‌اندازی،این موسسه چه موضوعاتی را درباره این جنگ زیر بررسی می‌گیرد و چگونه آن را تحلیل می‌کنند.
 
سرنوشت نتنیاهو،جانی فاتح یا فراری مطرود
 
    جنگ اخیر اسرائیل و ایران به عنوان موتور محرکی دیده می‌شود که هم به آمریکا در پیش برد مذاکرات پیش‌رو و افزایش فشار بر ایران کمک می‌کند و هم به نتانیاهو در کارزار انتخاباتی‌اش در اسرائیل و حفظ جایگاه او در قدرت. نتانیاهو از سال 1996 در دوره‌های مختلف نزدیک به 18 سال نخست وزیر اسرائیل بوده‌است. رمز موفقیت او، ارائه تصویری از خود به مثابه یک رهبر مقتدر است که امنیت را برای اسرائیلی‌ها به ارمغان می‌آورد. او این تصویر «ناجی» را با «قربانی دادگاه‌ها و رسانه‌ها بودن» همراه می‌کند تا ارزش نمادین مظلومیت را نیز از آن خود کند. 

   دنیس راس در مقاله‌ای با عنوان «میراث نتانیاهو» او را در رقابتی تاریخی با بن‌گوریون (اولین نخست وزیر اسرائیل) تعریف می‌کند و معتقد است اسرائیل نباید در ایستگاه حمله به ایران بماند.  از نظر او تحت رهبری نتانیاهو،ارتش اسرائیل توازن قوادرمنطقه را باوارد آوردن ضربات سهمگین به حماس وحزب‌الله —بازوان قدرت مند منطقه‌ای ایران—تغییرداده ورژیم اسد سوریه را نیزپس ازآن ساقط کرده؛ اما این کافی نیست و نتانیاهو باید از فضای پس از حمله به ایران و دست بالای اسرائیل برای موضوع غزه بهره ببرد. 

    موضوعی که از نگاه راس موقیت نتانیاهو را تکمیل می‌کند رفتن به سروقت غزه پس از حمله به ایران است. راس از لزوم داشتن برنامه برای روز پس از غزه می‌گوید. این برنامه شامل «خروج ازغزه پس ازآزادسازی همه گروگان‌های اسرائیلی»، «ارائه نسخه جایگزین برای حماس در غزه» و «تقویت چشم‌انداز دو دولتی» می‌شود. این موضوعی است که از نظر راس، از نتانیاهو در مقایسه با بن گوریون قهرمان می‌سازد  و البته که با این طرح بحث، دیگر مهم نیست از 2023 تاکنون بیش از 57 هزار انسان در غزه کشته شده‌اند که 80 درصد آنها غیرنظامی و نزدیک به 18 هزار نفر آن کودک بوده‌اند. نکته‌ای که درباره تحلیل‌های دنیس راس مشهود است نبود هرگونه چارچوب نظری و تحلیلی قابل دفاع در بررسی مسائل ایران است. او مثل رئیس ستاد انتخاباتی، به همه چیز از جمله جان هزاران انسان‌ بی‌گناه به عنوان ابزاری برای پیش‌جستن نتانیاهو می‌نگرد!

   او پیش از این نیز درباره حمله هوایی سال گذشته اسرائیل به ایران(شب ۲۶ اکتبر ۲۰۲۴) در مقاله‌ای در واشنگتن‌پست اطلاعات اغراق‌آمیزی ارائه داده بود که در همان زمان هم بیش از اندازه غیرمعمول می ‌نمود.
 
    ادعای او این بود که اسرائیل ۹۰ درصد از ظرفیت تولید موشک‌های بالستیک ایران را در شب ۲۶ اکتبر ۲۰۲۴ (۵ آبان) نابود کرده است. بعد از جنگ 12 روزه اخیر ما می‌توانیم با قطعیت بگوییم این اظهارنظرها اطلاعات غلطی بوده که دنیس راس به عنوان یک دیپلمات و مشاور ارشد دستگاه دیپلماسی در رسانه‌های آمریکایی منتشر کرده است.

   رضا نصری حقوق دان و کارشناس روابط بین‌الملل همان زمان در تحلیلی با اشاره به اینکه در هفته‌های اخیر، منابع رژیم صهیونیستی به‌ طور سیستماتیک اطلاعات تائید نشده و روایت‌های جانب دارانه‌ای را به رسانه‌های آمریکایی ارائه داده‌اند که ایران را به‌ عنوان کشوری به شدت تضعیف‌شده معرفی می‌کند، گفت: آنها می‌خواهند سیاست گذاران آمریکایی هزینه واقعی جنگ با ایران را دست‌کم بگیرند. این ادعاهای فریبنده و غیرمسئولانه می‌تواند دولت دونالد ترامپ را به سوء‌محاسبات زیان‌باری سوق دهد.
 
    جدای از آن به نظر می‌رسد تبعات عینی این جنگ‌های چندجانبه و کشتارهای وسیع اسرئیل از 8 اکتبر به بعدبرای نتانیاهو قابل کنترل نباشد و او در باتلاقی عمیق فرو رفته که به همین سادگی از آن رهایی نخواهد یافت.گسترش اعتراض‌های خیابانی ضد اسرائیلی (در حمایت از فلسطین و ایران) در کشورهای مختلف نشان می‌دهد اوضاع آنگونه که نتانیاهو می‌خواهد پیش نرفته است. برای مثال در هفته جاری قرار است دادگاه لاهه در این رابطه تشکیل جلسه دهد. اگر با حکم هیأت قضات دیوان کیفری بین‌المللی، نتانیاهو به نسل‌کشی در غزه محکوم شود، او به عنوان یک فراری بین‌المللی تحت تعقیب قرار خواهد گرفت. این فشار حقوقی، حتی اگر به دستگیری منجر نشود، مطمئنا عرصه را برای انتخاب دوباره او در اسرائیل و پذیرشش در جامعه جهانی، تنگ خواهد کرد.

پیامدهای بستن تنگه هرمز بر بازار انرژی 

   همایون فلک‌شاهی تحلیل‌گر بازار جهانی انرژی در موسسه واشنگتن در نشستی در 26 ژوئن که به میزبانی این موسسه به شکل مجازی برگزار شد به تأثیرات جنگ بر معادلات بازار انرژی پرداخته است.او معتقد است بی‌شک در هرگونه اقدامی در این منطقه، «بررسی تأثیر آن اقدام بر تنگه هرمز» از مقدمات است. چه آغاز جنگ و چه آتش بس، باید با این ملاحظه همراه باشد. 

  از دید فلک‌شاهی ایران موضوع بستن تنگه هرمز را عملی نخواهد کرد، چون خودش برای صادرات نفت به این تنگه وابسته است. مضاف بر  اینکه این کار می‌تواند ناراحتی چین را که بزرگ‌ترین خریدار نفت اوست به دنبال داشته باشد. همچنین از این دید، ایران نمی‌خواهد همسایگان عرب را به دلیل بستن یک‌جانبه تنگه هرمز به سمت اسرائیل هل دهد. اینها ملاحظاتی است که از نظر فلک‌شاهی باعث می‌شود هم ایران و هم اسرائیل، تاسیسات انرژی داخلی طرف مقابل را هدف قرار دهند. با این وصف واضح است که در این شرایط ایران از ابزار تنگه هرمزجهت گسترده شدن دامنۀ تأثیرات به بازار جهانی انرژی دوری کند.

   علاوه بر این از دید فلک‌شاهی آتش‌بس برقرار شده بین ایران و اسرائیل پابرجا می‌ماند، زیرا همه طرف‌ها خود را برنده اعلام کرده‌اند و هیچ‌کدام در حال حاضر تمایلی به ادامه جنگ ندارند. گرچه در پشت پرده، نبرد سایه‌ها همچنان ادامه خواهد داشت. فلک‌شاهی می‌نویسد آتش‌بس از نظر آمریکا زمینه را برای توافق گسترده فراهم کرده‌است. اگرچه ترامپ گفته که نیازی به توافق هسته‌ای نیست،چون ازدیداوتمام تاسیسات ایران نابود شده‌اند. فلک شاهی در آخر می‌گوید ازسرگیری روابط ایران وآمریکا (پس از جنگ اسرائیل و ایران) می‌تواند بهترین تبلیغ برای نامزدی ترامپ درجایزه صلح نوبل باشد. این هم موضوعی ‌است که می‌تواند محرک توافق آتش بس باشد.

    در ادامۀ این جلسه جنیفر گنانا نیز از زاویه‌ای دیگر به بحث معادلات بین ایران و دولت‌های عربی حاشیه خلیج فارس پرداخت. او می‌گوید کشورهای عربی حاشیه خلیج با این شرط که ایران زیرساخت‌های انرژی آنها را نزند، این اطمینان را داده‌اند که منافع همسایگی را در نظر گرفته و به سمت اسرائیل میل نکنند. این تاثیرگذاری از دید گنانا درباره کشورهای عربی می‌تواند در موضوعی مثل آتش‌‌بس دیده شود که ایران آنها را ذی‌نفوذ در اثربخشی بر شکل‌گیری آتش‌بس به نفع تهران می‌بیند. آن طور که او می‌نویسد حوثی‌های یمن از مارس 2023 که ایران، روابط خود را با عربستان عادی‌سازی کرده‌ از هرگونه هدف قرار دادن زیرساخت‌های انرژی منطقه خلیج فارس خودداری کرده‌اند. 

   گنانا از احساس خطر کشورهای عربی منطقه خلیج فارس از هدف قرار گرفتن احتمالی از سوی ایران می‌گوید می‌تواند باعث خروج سریع نیروی کار مهاجر از این کشورها شود. این نگرانی از این جهت است که بیش از 80 رصد نیروی کار کشورهایی مثل عربستان مهاجرند و هرگونه حمله به زیرساخت‌های انرژی و ناامنی ناگزیر در پی آن، می‌تواند علاوه بر تأمین مالی پروژه‌هایی که به پول نفت وابسته‌اند، باعث خروج ناگهانی نیروی کار مهاجر و ایجاد مشکلات جدی در این کشورها گردد. بنا بر تحلیل گنانا، پروژه‌های اعلام شده درجریان سفرماه مه رئیس جمهورترامپ به منطقه، برای اجرا نیازبه وضعیت انرژی پایدار دارند؛ چون هوش مصنوعی ومراکزداده به قدرت زیادی نیازدارند که قیمت بالای نفت و بی‌ثباتی را برنمی‌تابد.

    گرگوریبرو در ادامه به نگاه ویژه دولت ترامپ به قیمت نفت و اهمیت پایین نگه داشتن قیمت آن برای او می‌گوید. او می‌گوید آمریکا از حمله‌های دقیق (calibrated strikes) استفاده کرد تا بتواند تاثیر حمله بر بازار نفت را کنترل کند. برو اعتقاد دارد هم ایران و هم حوثی‌ها به اهداف خود رسیده‌اند چون در عین اینکه به تلافی تنبیهی دست زده‌اند از ایجاد تنش با دولت‌های حاشیه خلیج فارس فاصله گرفته‌اند. حتی به باور او در آینده حوثی‌ها نیز به نوعی به سمت آشتی با عربستان خواهند رفت. در هر صورت از دید او، آتش‌بسِ همراه با خصومت، سه تا شش ماه ادامه خواهد یافت. برو می‌گوید اسرائیل در صورتی که احساس خطر کند، احتمال دارد تاسیسات صادرات انرژی ایران را هدف قرار دهد. در کل او می‌گوید با وجود تاثیر تنگۀ هرمز بر بازار انرژی، درباره میزان این تاثیر اغراق‌آمیز ابراز نظر شده‌ است.

   در تحلیل دیگر می‌توان نتیجه گرفت مانور بیش از حد روی امکان بسته شدن تنگه هرمز و ظرفیت تهدیدآفرین آن برای جهان، می‌تواند بخشی از جنگ رسانه‌ای و روانی غرب برای ساختن «کلیشه تهدید ایران» باشد. اگر ایران به دلیل منافع برخی متحدانش مثل چین که از بزرگترین خریداران نفتش نیز هست از اعمال چنین ابزاری در وضعیت جنگی ابا دارد، پس این ابزار آنچنان انعطاف پذیر نیست که همیشه و همه جا کارایی داشته باشد.شاید تنها در شرایطی که دیگر هیچ ابزاری به کار نیاید به عنوان گزینه آخر می‌توان از آن استفاده کرد.

پیشنهادهایی برای مذاکرات با اهرم آتش‌بس
 
  در 27 ژوئن یعنی 3 روز پس از اعلام آتش‌بس نهایی میان اسرائیل و ایران، رویدادی در موسسه واشنگتن با عنوان «بازگشت به میز مذاکره: پیشنهادهایی برای مذاکرات با ایران» برگزار شد. در این برنامه دنیس راس،ریچارد نفیو،فرزین ندیمی،پاتریک کلاوسون،مایکل سینگ، گرنتراملی وآنابورش چفسکایا به ابراز نظر درباره دستاوردهای آمریکا واسرائیل   درزمینه‌ عقب راندن برنامه‌های هسته‌ای وموشکی تهران و دستور مذاکرات آتی پرداختند.
 
   دنیس راس در سخنانی فرصت کنونی را برای ایجاد تغییر به نفع آمریکا و اسرائیل استثنایی توصیف کرد و گفت: «قطعا اکنون درخاورمیانه فرصتی برای استفاده وجود دارد که درآن موازنه قدرت تغییرکرده است؛جایی که شبکه نیابتی ایران که برخی ازکشورها راکنترل،برخی دیگر را فلج وبسیاری از دوستان آمریکا را تهدید می‌کرد،ازبین رفته است.»
 
   از دید او پاسخ های ایران داری سه ویژگی «تلگرافی»، «نمادین» و «طراحی‌شده» بود تا از تشدید درگیری با آمریکا دور بماند. با این حال از دید راس هدف اصلی دیپلماسی آمریکا در این موقعیت باید «ممانعت همیشگی از توسعه سلاح هسته‌ای» باشد. این هدف باید به طور ضمنی «محدود کردن موشک‌های بالستیک از نظر تعداد و انواع» را در بر گیرد و همچنین ظرفیت «اسنپ بک» را در متحدان اروپایی نیز مورد استفاده قرار دهد.
    

   دیدگاههای راس با دو جمله مهم پایانیاش جمعبندی میشود. یکی آنجایی که به منزویسازی سیاسی ایران اشاره میکند: به طور خلاصه، هرچه ایران ازنظرسیاسی منزویترشود،شانس موفقیت در دستیابی به توافقات هستهای وموشکی بیشترمیشود.   دیگر اینکه میگوید: درحالی که رهبران ایران درحال بررسی گام بعدی هستند،حال زمان آن نیست که به آنهااجازه دهیم باورکنند که جامعه بینالمللی به سادگی آتشبس رابه تنهایی میپذیرد وهیچ کار بیشتری برای محدود کردن قابلیتهای هستهای وموشکی آن ها انجام نمیدهد.

    تامل در این دو جمله نشان میدهد که اسرائیل و آمریکا میخواهند از فضای ملتهب و اضطرابآلود پس از جنگ، نهایت استفاده را ببرند و با تلقین استفاده دوباره از اهرم زور- در حالی که نهایت زور خود را با بهرهگیری از جنگ نامشروع علیه مردم ایرانزدهاند- اراده و منافعِ خود (اسرائیل و چند کشور اروپایی و آمریکا) را به عنوان خواستِ جامعه بینالمللی جا بزنند.

  
   در نقطه مقابل ادعایِ ایران منزوی‌، می‌توان شمار زیادی از کشورهای جهان را نام برد که حمله اسرائیل به ایران را رسما محکوم کرده‌اند و این موضوع آنقدر واضح است که حتی با جنگ روانی و رسانه‌ای گسترده هم نمی‌توان آن را از دید جامعه بین‌المللی مخفی نگه داشت.
 
   ریچارد نفیو، طراح تحریم‎های ایران، چهره دیگری است که نامش برای ایرانی‌ها با کتاب «هنر تحریم‌ها» شناخته شده است و آن جمله معروفش که «اعمال درد ازطریق تحریم‌ها،هدف یكساني باعمليات نظامي دنبال می‌كند.» حال که تحریم‌ها جواب مورد نظر را نگرفته به عملیات نظامی رسیده‌ایم. او به «بازگشت به مذاکرات» پس از حمله اسرائیل و آمریکا به ایران و پاسخ‌های ایران، نگاه ویژه‌ای دارد و معتقد است یکی ازاهداف اصلی مذاکرات باید تأکیدبراین باشدکه هرگونه تلاش برای بازسازی برنامه هسته‌ای ایران،نقض آتش ‌بس محسوب می‌شود. بازسازی شامل هرگونه تلاش ایران برای نجات مواد یا قطعات بازمانده است که از دید نفیو باید در درازمدت هم از آن ممانعت به عمل آورد. پس  از دید نفیو در کوتاه‌مدت تلاش ایران برای بازسازی تاسیسات هسته‌ای را باید «نقض آتش‌بس» خواند و در درازمدت نیز با مطالباتی مثل «ممنوعیت غنی‌سازی اورانیوم» از آن ممانعت به عمل آورد. همچنین «دسترسی دائمی آژانس به تاسیسات هسته‌ای ایران» و «ازبین بردن ذخایرباقی‌مانده اورانیوم غنی‌شده» همراه با اعلام  و ازبین بردن هرگونه اجزای سانتریفیوژ و هرگونه اقلامی که می‌تواند ازتلاش برای تسلیحاتی شدن پشتیبانی کند. 
 
    نفیو خودش پیش‌بینی می‌کند که ایران با این پیشنهادات مخالفت می‌ورزد و صحبت‌های ترامپ در زمینه نابود شدن توان هسته‌ای را شاهد بر نابودی تاسیسات اتمی خود می‌گیرد و در نتیجه با بیان اینکه سال‌ها زمان نیاز است تا این تاسیسات بازسازی شود، زمان کافی برای پیشبرد کارهای خود خواهد خرید. نفیو سپس خودش به این سناریوی احتمالی از نحوه برخورد ایرانی‌ها جوابی می‌دهد. در واقع او انتظار دارد که دستگاه دیپلماسی آمریکا در مقابل این راهبرد هوشمندانه مذاکراتی ایرانی،اینگونه عمل کند: «تاکیدروی همکاری هسته‌ای غیرنظامی»و«ساخت راکتورهای جدید». از دید نفیو،بندهای تکمیلی می‌تواند این پیشنهادها را به شکلی مقرر کند که سری اول راکتورهای ساخته‌شده،سوخت خودراازخارج ازکشوردریافت کنند تا این موضوع حقوق غنی‌سازی داخلی ایران رابرای سال‌ها یا حتی دهه‌ها به تعویق‌ اندازد.

   فرزین ندیمی، پژوهشگر امور دفاعی و امنیتی موسسه واشنگتن با بررسی بُعد مستقیم بازدارندگی به ارزیابی توانایی موشکی و پهپادی در این جنگ پرداخته ‌است. در چند دهه‌ گذشته ما بیشتر روی بعد غیر مستقیم بازدارندگی تاکید می‌کردیم و شبکه نیابتی‌های ایران،چنین رویکردی را پوشش می‌دادند. از نگاه ندیمی، این جنگ، امتحانی برای مدل «بازدارندگی مستقیم» ایران درپرتاب موشک وپهپاد از خاک خود بود. از نگاه او هم انعطاف‌ پذیری این رویکرد  زیرا نیروهای ایرانی با وجود تلاش‌ها برای متوقف کردن آنها،به پرتاب موشک ادامه دادند و خسارات قابل توجهی به اسرائیل وارد کردند  وهم محدودیت‌های آن (زیرا اسرائیل اکثر این موشک‌ها را رهگیری کرد،کنترل هوایی در دست گرفت وباگذشت زمان، می‌توانست چالش بزرگ‌تری برای زنجیره تأمین موشک و پرتابگرهای افشا شده ایجاد کند) قابل بررسی و برجسته است.
 
 از دید او با رهگیری موفق پهپادهای ایرانی و تسلط بر آسمان ایران توسط اسرائیل، عملا بازدارندگی مستقیم  ایران یک پایه دارد: «موشک‌های بالستیک». ندیمی می‌نویسد:«قدرت تخریب مرگبار این موشک‌ها، ما را به این نتیجه می‌رساند که در هر گونه مذاکره هسته‌ای آتی، مسئله موشک‌های بالستیک باید در اولویت باشد.»
 
 واکنش و نقش‌آفرینی چین و روسیه
 
 اهمیت موضوع چین و روسیه و نحوه واکنش‌ آنها به جنگ اسرائیل و ایران از نکات بسیار مهم  بررسی پژوهشگران موسسه واشنگتن و واجد اهمیت مضاعف برای دستگاه دیپلماسی آمریکا است. اهمیت این موضوع، اگر از اصل نبرد اسرائیل و ایران بیشتر نباشد، قطعا کمتر هم نیست.
 
 گرنتراملی و آنابورشچفسکایا به بررسی این مسئله پرداخته‌اند. از دید آنها اینکه ایران پس از 12 روز از این جنگ سر بلند کرده، قطعا باعث خوشحالی روسیه و چین است. اگرچه که عدم ورود مستقیم آنها به این جنگ، آَشکارا نشان دهنده «محدودیت‌های» روابط این سه کشور با یکدیگر است. این دو در توضیح پیچیدگی‌هایی که در حفظ این همکاری راهبردی سه‌گانه وجود دارد به نیاز ایران به حمایت چین و روسیه در مذاکرات آتی اشاره می‌کنند.از سوی دیگر چین و روسیه نیز انگیزه‌ها و اهداف زیادی از ماندن در این اتحاد راهبردی می‌توانند داشته باشند.
 
راملی و بورشچفسکایا معتقدند چین مطالبه تضمینِ آتش‌بس، جهت تضمین ترافیک تجاری خود در تنگه هرمز را خواهد داشت. روسیه نیز پیشنهاد میانجیگری خواهد کرد و تاکید خواهد کرد که برنامه ایران صلح آمیز بوده‌است.به طور خلاصه پیشنهاد این دو پژوهشگر به دستگاه سیاست خارجی آمریکا این است که باتوجه به این نقش‌های بالقوه چین و روسیه،مابایددر پیِ حذف این دوکشور از مذاکرات با ایران باشیم. گنجاند نروسیه یاچین در این مذاکرات تنهاموضع مذاکره ایران راتقویت می‌کند و همزمان نفوذ پکن ومسکو را در خاورمیانه زیاد می‌کند.همچنین از دید این دو تبعات این جنگ، قطعا به خاورمیانه و مذاکرات با ایران محدود نمی‌ماند و آمریکا از این پس باید در مذاکرات سیاسی، خودش را برای شنیدن اتهاماتی درباره نقض قوانین بین‌المللی آماده کند!

به گفته پوتین،ایران تقاضایی از روسیه جهت کمک نظامی در جنگ اخیر  نداشته است. همچنین از چین هم چنین تقاضایی نکرده‌است؛ این جدای از آن است که دولت چین پیش از این رسما اعلام کردهبود که تسلیحات نظامی خود رابه کشورهایی که درحال جنگ هستند نمی‌فروشد. با این وصف سیمای این مقاومتِ میهنی که در آن ایران با اتکا به قدرت خویش در جنگ با دو قدرت اتمی دوران خود، ایستاد و در نهایت با تقاضای آتش‌بس طرف مقابل به دفاع مشروعش خاتمه داده، بسیار غرورانگیز و افتخارآمیز خواهد بود. ما اکنون به روشنی می‌دانیم که تقاضای آتش‌بس از کانال آمریکا- قطر به ایران ارائه شده.در واقع ایران سعی کرد «تصویری درون‌زا» از قدرت و امنیت خود ارائه کند تا پس از این هیچ‌ قدرتی نتواند مدعی تضمین ثبات و تولید امنیت برای اوگردد و از این قِبل، مدعی امتیازی ویژه شود. ایران خودش از عهده دفاع از سرزمینش بر آمد.
 
جمع‌بندیِ نقاط کانونی تحلیل‌ها
 
به طور خلاصه بررسی دیدگاه موسسه واشنگتن که یک نهاد پژوهشی وابسته به نئوکان‌ها و حامی سیاست‌های اسرائیل و کاملا ضد ایران است می‌تواند ما را با بدترین و جنگ‌افروزانه‌ترین سناریوها از ادامه جنگ روبرو کند. یعنی حد نهایی این دیدگاه افراطی را در اینجا می‌توان دید. ارزیابی‌ها برخلاف آنچه در رسانه‌های توده‌وار(تحلیل‌های تلویزیونی از نوع فاکس‌نیوز و  اطلاعات غلط شبکه‌های مجازی) عنوان می‌شود، از شکست و تسلیم ایران حکایت نمی‌کند.مثلا مایکلنایتس از پژوهشگران مدعو موسسه واشنگتن می‌گوید:«به طورکلی،مقامات بایددرنظرداشته باشندکه رژیم‌هایی مانند جمهوری اسلامی بسیاربادوام هستند. اگرچه آسیب رساندن به آنهاآسان است،اماسرنگونی قطعی آنها،به ویژه بدون جای گزینی مناسب،بسیاردشواراست. اگررهبری ایران درکوتاه ‌مدت ازصحنه خارج شود،بی‌ثباتی وتشدید اوضاع ممکن است فروپاشی رژیم راتسریع کندواردوگاه‌های رقیب ایجاد کند.»
 
 او اشاره غیرمستقیمی به تجربه عراق در دوره قیومت استعمار بریتانیا و سپس سقوط ناگهانی آن به دامان شوروی (اردوگاه رقیب) پس از کودتای ژنرال عبدالکریم قاسم دارد.

ایده ایرانِ ضعیفِ در آستانه فروپاشی، سبب تحریک دولت‌آمریکا به حضورنظامی وتاثیرگذاری اقتدارگرایانه با مشت محکم می‌شود؛ اما هر باراین تاثیرنه تنها به دست نمی‌آید بلکه رکورد جدیدی در مقاومت برای ایرانیان ثبت می‌شود. ایده «ایران ضعیف» در آمریکا دو آبشخور دارد: یکی حلقه‌های مشاوره یهودی-اسرائیلی و امثال دنیس راس که با ضعیف نشان دادن ایران، هیأت حاکمه آمریکا را تشویق به اقدام نظامی در کنار اسرائیل علیه ایران و حضور نظامی در خاورمیانه می‌کنند. دو دیگر مشاوران ایرانی اندیشکده‌ها هستند که به دلیل دوری و بدفهمی ایران، نشناختن نظام اجتماعی و سیاسی آن و گره خوردن معیشت شان به عنوان یک مهاجر با پروژه‌هایی که از آنها ایران ستیزی می‌طلبد، ترازوی تحلیل علمی را به سمت سوءظن‌ها و تصفیه حساب‌های شخصی و آرزو‌های خیالی سوق می‌دهند.
 
درست درنقطه مقابل این دیدگاه در آمریکا، لیبرال‌های میانه رو در موسساتی مثل بروکینز هشدارداده‌اند که «ایران پس ازجنگ راضعیف وشکست خورده تصویر نکنید؛ چراکه این طور نیست و اینکه شرایط ایجاد شده فعلی بر خلاف ادعاهای حاکمان آمریکا باعث تشدید رقایب تسلیحاتی و هسته‌ای در خاور‌میانه می‌شود. یعنی دقیقا نقطه مقابل آنچه در نظر دارید.

   اما پرسش اصلی و نهایی این است که چه باید کرد؟ باید سعی کرد روایت غلط «ایرانِ شکست‌خورده» در فضای رسانه‌ای ایران، منطقه و جهان غالب نشود. باید از نظر عملی از هر سیاستی که سبب انزوای ایران می‌شود خودداری کرد و از القای رسانه‌ای- روانی چنین مسئله‌ای در رسانه‌های داخلی و خارجی خودداری کرد. باید در مذاکرات سیاسی با آمریکا و غرب از همه شرکای راهبردی ایران (از جمله چین و روسیه) بهره برد واز حضور آنها در شرایط فعلی به نفع ایران استفاده کرد. همچنین باید محذورهای آنها را شناخت و تقاضاها را منطقی کرد؛ مثلا انتظار ورود روسیه به جنگ با آمریکا و اسرائیل به نفع ما، در صورتی که این کشور در جبهه‌ای دیگر در اوکراین درگیر جنگی فرسایشی با آمریکا و غرب است، تا اندازه‌ای غیرمنطقی است و القای رسانه‌ای آن، آشکارا جنگ روانیِ دشمن است. همچنین اینکه از چین بخواهیم راهبرد بلندمدت خود را مبنی بر «پرواز آرام» - که مستلزم تمرکز بر اقتصاد و دوری از مداخله نظامی در منازعه‌های بین‌المللی به جهت پیشرفت اقتصادی است- به کناری نهد و به نبرد نظامی با آمریکا و اسرائیل در کنار ایران بپیوندد، نامعقول و نسنجیده است. چین همین الان با تثبیت خود به عنوان بزرگ ترین مشتری خرید نفت ایران، کمک بزرگی در دوره تحریم‌ها به ایران می‌کند.
 
اما آنچه ایران در فضای فعلی ایجابا می‌تواند انجام دهد و بسیار مهم است، زدودن تصاویر و کلیشه‌های رسانه‌های غربی مبنی بر «تهدید بودن ایران» در افکار عمومی جهان و ایجاد تصویری جدید از «واقعیتِ تهدیدِ اسرائیل برای بشریت معاصر، کشورهای غیرغربی، آسیا، خاورمیانه و کشورهای عربی» است. تکرار این موضوع هم در گفت‌و‌گوهای سیاسی مقامات بلندپایه با روسای دولت‌های منطقه و سایر کشورها (به عنوان یک محور اصلی) و برگزاری اجلاس‌ها و همایش‌های علمی داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی برای تبیین ماهیت این تهدید برای ایران، کشورهای منطقه و جهان ضروری است.
 
این مسئله باید از خبرها و اظهارنظرها عبور کرده و به «روایت»تبدیل شود. روایتی که در آن ایران به زبان قدرت با آمریکا و غربسخن می‌گوید(نقطه مقابل کلیشه ساختگی ایرانِ ضعیف) و با فرهنگ انسان‌مدار و صلح‌جوی ایرانی(نقطه مقابل کلیشه ساختگی ایرانِ تهدید‌آفرین) به سراغ جهانِ امنِ عاری از سلطه و جنگ و نسل‌کشی می‌رود. همچنین ایران باید بتواند در افکار عمومی اثرگذاری مثبتی داشته باشد؛ به گونه‌ای که کشورهای متحد بخاطر همکاری با ایران از سوی مردم، رسانه‌ها و نهادهای مدنی‌شان در فشار افکار عمومی قرار نگیرند. کار کردن روی تغییر کلیشه غالب غربی از جنگ با اسلحه مهم‌تر است. حتی اخبار داغ جنگ هم باید از لوله اسلحه خبر بگذرد تا به گوش مردم برسد. بنابراین غفلت از ابعاد نرم جنگ کنونی، بسیار زیان‌بارتر و غیرقابل جبران‌تر از بی‌توجهی به جنگ سخت است.مجموعه این رویکردها باعث می‌شود ایران از متحدان استراتژیک و منطقه‌ای خود به دلیل منافع راهبردی مشترک- و نه نگرانی‌های شخصی- دعوت به همراهی ‌کند و آنها نیز به دلیل همکاری با ایران از جانبافکار عمومی در فشار قرار نگیرند.(نقطه مقابل کلیشه ایرانِ منزوی)

    واقعیت این است که ما وقتی به تاریخ مراجعه می‌کنیم به یاد می‌آوریم چگون هزمانی ما را با «همه گزینه‌های روی میز» می‌ترساندند؛ یک وقتی با «احتمال جنگ» و الان پس از جنگ نامشروعی که بدون هیچ دلیلی آغازش کردند، از «پایان آتش‌بس»! ما وضع لیبی، غزه، لبنان و سوریه را به عنوان یک تجربه زنده در پیش روی خود دیده‌ایم و از این نظر لبریز از تجربه‌ایم. ما میراث‌داررنجِ دوران هستیم؛ از استعمار روس و انگلیس گرفته تا کودتای 28 مرداد، از ترور دانشمندان و تحریم مردم گرفته تا جنگ‌های تحمیلیِ انسان‌کش. در گیر و دار این حوادث پی در پی ما «درد» را شناخته‌ایم. حقیقت این است که وقتی منبع درد را شناختی، درمان آن آسان می‌شود و اگر درمانی نبود، تحمل آن، آسان‌تر. ایرانی‌ها اکنون فهمیده‌اند که در کجای تاریخ، در برابر که و برای چه ایستاده‌اند!

 * روزنامه‌نگار و سردبیر مجله دیلمان 
------------------------------------------------------
منابع:
 
 
 Netanyahu’s Legacy Won’t Be Made on the Battlefield Alone,by Dennis Ross,Jul 6, 2025, www.washingtoninstitute.org
 Energy and Economic Implications of the Iran-Israel Conflictby Homayoun Falakshahi, Jennifer Gnana, Gregory BrewJun 27, 2025,www.washingtoninstitute.org
U.S. Attacks Iranian Nuclear Sites: Implications for Israel, the Middle East, and U.S. Policy,by Dana Stroul, Michael Herzog, Dennis Ross, Robert Satloff, Jun 25, 2025,www.washingtoninstitute.org
Nuclear Talks and Iran’s Missile Program: Addressing the Overlooked Arsenal,by Farzin Nadimi, Jun 3, 2025,www.washingtoninstitute.org
The Bigger Picture in the Iran-Israel Conflict: Russia, Missiles, Militias, and More, by Anna Borshchevskaya, Michael Knights, Farzin Nadimi, Assaf Orion,Jun 23, 2025,www.washingtoninstitute.org
Back to the Table? Recommendations for Negotiations with Iranby Dennis Ross, Richard Nephew, Farzin Nadimi, Patrick Clawson, Michael Singh, Grant Rumley, Anna Borshchevskaya, Jun 27, 2025,www.washingtoninstitute.org
From Diplomacy to Military Force: The Future of Iran’s Nuclear Program,by Michael Eisenstadt, Zohar Palti, Dennis Ross, Dana Stroul,Jun 17, 2025,www.washingtoninstitute.org
ارسال به دوستان
هشدار وقوع بلایای زمین شناسی در پایتخت چین چرا لگو می‌تواند بهترین معلم ریاضی برای کودکان باشد؟ درآمدهای نفتی ایران از ۴۶ میلیارد دلار گذشت تصویری از چهارراه ولیعصر زمانی که شبیه جنگل بود 1335 طوفان در فیلیپین؛ ۳۰ کشته و ۷ مفقود تاکنون دانشمندان: شکر سفید ظاهر باکتری‌های مفید روده را شبیه به عوامل بیماری‌زا می‌کند باکتری‌ها و میکروب‌ها به آب و چای حمله می‌کنند؟ / چطور از تجمع باکتری‌ها در غذا جلوگیری کنیم؟ آغاز عملیات مهار آتش سوزی در بخش عراقی هورالعظیم ۵۰ کشوری که بیشترین خودکفایی را در تولید مواد غذایی دارند + اینفوگرافی و جایگاه ایران زمان اعلام نتایج نهایی کنکور مشخص شد نسمز استرالیا؛ سپر دفاعی برای مقابله با هواگردها و تسلیحات دقیق در ارتفاعات بالا(+عکس) شبح نسل ششمی؛ جنگنده F-47 چه زمانی جای F-35 را می‌گیرد؟ خزان پیش از موعد؛ چرا درختان دچار زردی و برگ ریزان زودهنگام شده‌اند؟ زائران اربعین از همان مرزی که از کشور خارج می‌شوند، به کشور بازگردند طرحی از کاخ «هفت دست» اصفهان که دیگر وجود ندارد(+عکس)