۲۶ تير ۱۴۰۴
به روز شده در: ۲۶ تير ۱۴۰۴ - ۱۶:۵۶
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۰۷۷۶۳۵
تاریخ انتشار: ۱۱:۳۲ - ۲۶-۰۴-۱۴۰۴
کد ۱۰۷۷۶۳۵
انتشار: ۱۱:۳۲ - ۲۶-۰۴-۱۴۰۴
کتابخوانی: مروری بر کتاب «طغيان توده‌ها»

عواقب نادانی تاریخی

عواقب نادانی تاریخی
متناقص‌ترين هيئت انسانى كه زندگى مى‌ تواند توليد كند، «آقاى جوان از خودراضى» است. و اگر اين آدم آن مهره‌يى شود كه در اجتماع مؤثر باشد، آن‌وقت است كه دميدن در شيپور خطر واجب مى‌ شود، چه، انحطاطْ بشريت را تهديد مى‌ كند. 

عصر ایران؛ جواد لگزیان - در جهان امروز ما با رفاه بیشتری مواجه هستیم، رفاهی که باعث شده سطح زندگی به سرعت بالا برود اما آیا در این جهان مرفه‌تر ما با انسان بهتری نیز روبرو هستیم.

برای مطالعه درباره این پرسش اساسی کتاب «طغيان توده‌ها» نوشته «خوزه ارتگا ئی گاسِت» فیلسوف و متفکر برجسته‌ی اسپانیایی راهنمایی جالب خواهد بود.

گاست در کتاب «طغيان توده‌ها» که نخستین‌بار در سال ۱۹۳۰ منتشر شد، یعنی در زمان بحران‌های بزرگ سیاسی اروپا از جمله ظهور فاشیسم، با نگاهی انتقادی و فلسفی، به پدیده‌ی ظهور «انسان توده‌ای» می‌ پردازد که از دید گاست در واقع «انسان بدوى» است، كه از دالان‌هاى پشت در صحنه‌ى كهنه‌ى تمدن خزيده است؛ توده‌هایی که در يك محيط زندگى به سر مى‌ برند كه داراى امكانات بى‌شمار است، بدون آنكه در اين راه از طرف خودشان كوشش و تلاشی شود، چنان كه خورشيد در آسمان است، بى‌آنكه آن را روى شانه‌ى خودمان بالا برده باشيم.

خوزه ارتگا یی گاست فیلسوف لیبرال و نظریه‌پرداز اسپانیایی و از پیشگامان رنسانس اسپانیا در سده بیستم است. او منتقد انسان توده‌ای و جامعه فاشیستی برآمده از آن بود و دولت بزرگ را عامل و معلول این پدیده می‌دانست
خوزه ارتگا ئی گاسِت

گاست در ابتدای بحث از حالت روحى جاهلانه‌ى «انسان توده‌ای» حرف می‌ زند که هيچ چيز آنها را به‌اندازه‌ى رفاه و آسايش خودشان مشغول نمى‌ سازد و در همان حال نيز عليه منشأ اين آسايش تلاش مى‌ كنند. 

از آنجا كه مزاياى تمدن را ناشى از اختراعات و اكتشافات اعجازآميز نمى‌ دانند و باور ندارند كه اينها را فقط با كوشش‌ها و مواظبت‌هاى بسيار مى‌توان حفظ كرد، تصور مى‌ كنند رل آنها در اين بازى محدود در اين است كه با فرياد بلند آنها را مطالبه كنند، چنان كه گويى حقشان است و وقتى توده‌هاى مردم از گرسنگى عاصى مى‌ شوند و در پى نان مى‌ گردند، به اين منظور نانوايى‌ها را خراب  مى‌ كنند.

به عقیده گاست تمدن قرن نوزدهم چنان است كه به «آدم عادى» اجازه مى‌ دهد تا زندگى خود را در يك دنياى پر از فراوانى مرتب كند، و از اين دنيا فقط فراوانى وسايل را ببيند، نه مشكلات را. آدم عادى در برابر خود قوانين راحت، دولت‌هاى دلسوز، دستگاه‌هاى افسانه‌آميز، داروهاى معجزه‌آسا مى‌ يابد. 

اما او نمى‌ داند كشف و اختراع اين داروها و دستگاه‌ها چقدر مشكل و تأمين تعبيه‌ى آنها براى آينده چقدر دشوار است. او به اين پى نمى‌ برد كه تشكيلات دولتى چقدر نامطمئن است و حتى به‌زحمت متوجه وظايف خود در برابر آن مى‌ شود.

اين نقصان‌ها او را در ريشه‌ى وجود خودش مى‌ پوسانند و خراب مى‌ كنند. چرا كه او را مانع از آن مى‌ شوند كه با «جوهر زندگى» كه آخرين خطرها و اصل مبهمات است، تماس يابد. 

متناقص‌ترين هيئت انسانى كه زندگى مى‌ تواند توليد كند، «آقاى جوان از خودراضى» است. و اگر اين آدم آن مهره‌يى شود كه در اجتماع مؤثر باشد، آن‌وقت است كه دميدن در شيپور خطر واجب مى‌ شود، چه، انحطاطْ بشريت را تهديد مى‌ كند. 

طغیان توده ای

از نگاه گاست «انسان توده‌ای» كه امروز در همه جا جاى خود را باز مى‌كند و بى‌فرهنگى باطنى خود را بر مسند مى‌ نشاند، درواقع «بچه‌ى لوس» تاريخ بشريت است: «بچه‌ى لوس» وارثى است كه فقط «وارث» است و لاغير. ميراث وى امروز تمدن است با تمام مزاياى آن ــ راحتى، اطمينان و غيره. ... به وارث هميشه شرايط زندگی‌ای سپرده شده‌اند كه او خود به وجود نياورده و با زندگى شخصى او رابطه‌ى ارگانيك ندارند. او به مجرد ورود در صحنه‌ى حيات، بدون آنكه بداند چرا، خود را صاحب ثروت و مزايايى مى‌ بيند.

باطناً نمى‌داند با آنها چه آغاز كند، چرا كه از خود او نيستند. اينها سلاح‌هاى پرعظمت شخص ديگرى هستند، از يكى از اسلاف او. او محكوم به آن است خود را در قالب ديگرى وانمود كند، يعنى نه مى‌تواند ديگرى باشد و نه خود. اصالت زندگى او بی‌چون‌وچرا از دست مى‌ رود و فقط «نمايشى» يا «وانمود» وجود بيگانه‌يى مى‌ شود. 

كثرت وسايلى كه او به اداره‌ى آنها مجبور است، به او اجازه نمى‌ دهد تا سرنوشت شخص خود را انجام دهد؛ زندگى او مى‌ پلاسد. نتيجه‌ى اين امر بلاهتى است كه در خاندان‌هاى قديمى بروز مى‌كند ــ بلاهت، كه شبيه به هيچ‌چيز نيست و واقعاً هيچ‌كس مكانيسم باطنى و تراژيك آن را تشريح نكرده. اين مكانيسم هر نجبايىِ ميراثى را بی‌چون‌وچرا به انحطاط سوق مى‌ دهد.

گاست در اینجا به اهمیت حیاتی مطالعه و تفکر در تاریخ اشاره می‌ کند: تمدن پيشرفته، يعنى مسائل مشكل‌تر. به همين جهت هرقدر پيشرفت بيشتر باشد، خطر بزرگ‌تر است: زندگى دائماً خوش‌آيندتر، اما به همان نسبت هم پيچيده مى‌ شود.

پُر روشن است كه با درهم پيچيدگى روزافزون مسائل، اسباب حل آنها نيز كامل‌تر مى‌ شوند. اما هر نسل جديدى بايد اين اسباب دقيق را تصاحب كند. در ميان همه‌ى آنها ــ براى اينكه «محسوس»تر باشيم ــ يكى را، كه به‌طور پيش‌پا افتاده‌يى با جلو رفتن يك تمدن مربوط است، نام ببريم؛ و آن اين است كه در پشت هر تمدنى گذشته‌ها انبار مى‌ شوند: تجربيات و، خلاصه بگوييم، تاريخ.

دانستن تاريخ جهت نگهدارى و دنبال كردن يك «تمدن رسيده‌ى پخته» از تكنيك‌هاى درجه‌ى اول است. نه از اين لحاظ كه راه‌حل‌هاى مثبتى براى اختلافات جديد زندگى تحويل دهد ــ زندگى دائماً غير از آن است كه بوده ــ بلكه از اين نظر كه مانع از تكرار اشتباهات كودكانه‌ى ازمنه‌ى گذشته مى‌ شود. 

اما اگر آدم تنها با اين راضى نشود كه پير شده و زندگى كم‌كم براى او مشكل‌تر  مى‌ شود، و علاوه بر آنكه حافظه‌ى خود را از دست داده هيچ تجربه‌يى هم نياموزد، آن‌وقت ديگر همه‌چيز بر باد رفته. و من تصور مى‌ كنم اروپا درست دچار يك چنين وضعى است.

پرتره ای از خوزه ارتگا ئی گاسِت
خوزه ارتگا ئی گاسِت

طنین هشدار تاریخی گاست را در این پاراگراف باید بارها خواند که از پیامد عدم توجه به تاریخ و رجعت به بربریت می‌گوید: معاصران «فهميده‌ى» ما گرفتار نادانى تاريخى عجيبى هستند.

من ادعا مى‌ كنم كه روشن‌بينان اروپايى امروز به‌مراتب كمتر از آنهايى كه در قرن ۱۸ و يا خود  ۱۷ زندگى مى‌ كردند، با تاريخ آشنا هستند. دانش تاريخى «اليت» مسلط آن روز ــ مسلط به معناى اعم خود ــ ترقيات عجيب قرن نوزدهم را امكان‌پذير مى‌ ساخت. 

سياست آنها ــ سياست قرن هجدهم ــ به‌خصوص در اين زمينه بود كه از اشتباهات سياسى گذشته بپرهيزند. سياست آنها اصولاً روى اين اشتباهات تنظيم شده بود و اجزاى اساسى آن عبارت بودند از تجربيات دور و درازى كه برهم انباشته شده بودند. 

اما قرن نوزدهم كم‌كم «كولتور تاريخى» را از دست مى‌ داد، اگرچه در جريان همان قرن متخصصان تاريخ را به‌صورت «علم» ترويج مى‌كردند. جزءِ بزرگ خطاهاى اصلى اين «عدم توجه» همان‌هايى هستند كه ما امروز هم دچار آنهاييم. 

در سى سال اخيرِ قرن نوزدهم در زير زمين تحولى شروع شد، رجعت به بربريت آغاز گرديد، يعنى موجودى پديدار گشت صاف و ساده بدوى، كه گذشته‌يى نداشت يا گذشته را فراموش كرده بود.

«طغيان توده‌ها» نوشته «خوزه ارتگا ئی گاسِت» با ترجمه‌ی دکتر داود منشی‌زاده در ۱۴۴ صفحه و با قیمت ۱۴۰۰۰۰ تومان را انتشارات اختران رهسپار بازار کتاب کرده است.

پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر
ارسال به دوستان