وضعیت سدهای ایران به طور کلی بحرانی است. بر اساس آمار ارائهشده تا ۲۱ تیر ۱۴۰۴، تنها حدود ۴۶ درصد از حجم مخازن سدهای کشور پر شده و ۵۴ درصد آنها خالی است. حجم آب موجود در مخازن سدها حدود ۲۳ میلیارد متر مکعب است که نسبت به سال گذشته (۳۲ میلیارد متر مکعب) ۲۶ درصد کاهش یافته است. همچنین، ورودی آب به سدهای کشور از ابتدای سال آبی (مهر ۱۴۰۳) تا ۲۰ تیر ۱۴۰۴ حدود ۲۲ میلیارد متر مکعب بوده که نسبت به سال قبل (۳۹ میلیارد متر مکعب) ۴۳ درصد کاهش داشته است. خروجی آب سدها نیز با ۲۱ درصد کاهش به ۲۳ میلیارد متر مکعب رسیده است.
در حال حاضر، برخی سدهای ایران در وضعیت بسیار بحرانی قرار دارند و تنها ۱۰ درصد یا کمتر از ظرفیت مخازن آنها پر شده است. سدهایی مانند سد لار با ۶ تا ۷ درصد، سد دوستی در خراسان رضوی با ۹ درصد، سد استقلال در هرمزگان با ۶ درصد، سد شمیل و نیان با ۱ درصد، سد تنگوی سیرجان در کرمان با ۸ درصد، سد رودبال داراب در فارس با ۲ درصد و سد ساوه در استان مرکزی با ۹ درصد پرشدگی در این دسته قرار دارند. همچنین گزارش شده که دو سد کاملاً خشک شدهاند، هرچند نامی از آنها ذکر نشده است.
سدهای استان مازندران نسبت به سایر مناطق وضعیت بهتری دارند. درباره سدهای خوزستان، بر اساس آمار سال ۱۴۰۲، سدهایی مانند دز، کرخه و کارون تا حدی پر شده بودند، اما اخیراً گزارش شده که حجم آب این سدها تا ۴۰ درصد کاهش یافته است، هرچند آمار دقیقی در این مورد منتشر نشده است. سد زایندهرود، تنها منبع تأمین آب استان اصفهان، که پیش از این نیز با تنش آبی شدید مواجه بود، حدود ۳۰۰ میلیون متر مکعب آب دارد که نشاندهنده کاهش شدید حجم آب است، در حالی که نیاز آبی این استان بیش از ۱.۵ میلیارد متر مکعب است.
بارندگی در ایران تا تیر ۱۴۰۴ حدود ۱۴۶ میلیمتر بوده که نسبت به میانگین بلندمدت (۲۳۸ میلیمتر) ۳۹ درصد و نسبت به سال گذشته (۲۴۴ میلیمتر) ۴۰ درصد کاهش نشان میدهد. ایران وارد پنجمین سال خشکسالی مداوم شده و میانگین دمای کشور در چند سال اخیر ۱.۵ تا ۲ درجه سانتیگراد افزایش یافته است. پیشبینی میشود تا پایان قرن، دما ۲ تا ۴ درجه دیگر افزایش یابد که این امر باعث تبخیر بیشتر آب و تشدید بحران گردوغبار خواهد شد. مصرف بیش از حد از سفرههای زیرزمینی (۵۰ تا ۶۰ میلیارد متر مکعب برداشت در مقابل تغذیه کمتر از ۴۰ میلیارد متر مکعب) منجر به کاهش شدید سطح آبخوانها و فرونشست زمین در بسیاری از مناطق ایران شده است. ایران با مصرف بیش از ۷۲ درصد منابع آبی تجدیدپذیر، در وضعیت ورشکستگی آبی قرار دارد که بسیار فراتر از آستانه بحرانی ۴۰ درصد است.
ورشکستگی آبی پیامدهای نگرانکنندهای دارد. ذوب یخچالها در کوههای زاگرس و البرز بین سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۰ حدود ۵۰ درصد کاهش یافته و منابع آبی و رودخانهها را تهدید میکند. در شرایط ورشکستگی آبی، طوفانهای گردوغبار، سیلهای ناگهانی و موجهای گرمایی مکرر افزایش مییابد. کشاورزی، که حدود ۹۰ درصد آب کشور را مصرف میکند و همچنان به روشهای سنتی انجام میشود، با اختلال جدی مواجه شده و امنیت غذایی را به خطر میاندازد. خشک شدن تالابهای مهمی مانند هامون، جازموریان و گاوخونی نیز گردوغبار را افزایش داده و مهاجرت اقلیمی به شهرها را تشدید میکند. فرونشست زمین، که در ۴۰۰ دشت از ۶۰۶ دشت ایران گزارش شده، زیرساختها، ساختمانها و صنایع را تهدید میکند.
ایران با چالشهای جدی در مدیریت منابع آب مواجه است. نبود هماهنگی بین نهادهای مسئول مانند وزارت نیرو، وزارت جهاد کشاورزی و سازمان محیط زیست، تضاد منافع و سیاستگذاری ناپایدار را به دنبال داشته است. شبکه انتقال آب ایران فرسوده است و سرمایهگذاری کافی برای نوسازی آن انجام نشده، که منجر به هدررفت شدید آب میشود. نظارت و شفافیت در مدیریت منابع آبی بسیار محدود است و تصمیمگیریها اغلب نادرست هستند. همچنین، بحثهایی درباره وجود مافیای آب، بهویژه در مناطق بحرانی مانند اصفهان، مطرح شده که شفافسازی درباره عملکرد آنها صورت نگرفته است.
برای برونرفت از این بحران، راهکارهایی وجود دارد که هرچند دشوار، اما حیاتی هستند. در بخش خانگی، صرفهجویی جدی و استفاده از تجهیزات کاهنده مصرف آب باید بهصورت قانون اجرا شود. در کشاورزی، تغییر الگوی کشت به سمت محصولات کمآببر و استفاده از روشهای آبیاری نوین مانند آبیاری قطرهای ضروری است. در دشتهای ممنوعه با تنش آبی شدید، کشاورزی باید کاملاً متوقف شود. در بخش صنعت، استفاده از پساب تصفیهشده برای مصارف غیرشرب توصیه میشود. نوسازی شبکه آبرسانی، جلوگیری از هدررفت آب، مدیریت یکپارچه منابع آب و بهرهگیری از تجربیات جهانی از دیگر اقدامات ضروری است. اگر این اقدامات بهسرعت اجرا نشوند، ورشکستگی آبی ایران را به بزرگترین ابرچالش تاریخ خود مواجه خواهد کرد.