گریه معمولاً با احساسات منفی چون اندوه و درد همراه است، اما در مواردی نیز در لحظات بسیار شاد زندگی، نظیر مراسم عروسی، تولد نوزاد یا موفقیتهای بزرگ، شاهد بروز اشکهای شوق هستیم. مطالعات علمی نشان میدهد که این واکنش زیستی پیچیده، بخشی از فرآیند تنظیم و تعادل احساسات در مغز است و بیانگر عمق و چندلایه بودن هیجانات انسانی است.
به گزارش اطلاعات آنلاین به نقل از ایستادی فایند، اشک به عنوان یک پاسخ زیستی پیچیده، زمانی رخ میدهد که حجم احساسات در لحظهای خاص بیش از حد قابل مدیریت مغز باشد. برخلاف تصور رایج، گریه تنها واکنشی به احساسات منفی نیست و سیستم لیمبیک مغز که مسئول پردازش احساسات و حافظه است، همزمان به احساسات مثبت و منفی پاسخ میدهد. آمیگدال، به عنوان مرکزی در این سیستم، هنگام برانگیختگی شدید، مناطق دیگری از مغز از جمله هیپوتالاموس را فعال میکند که کنترل عملکردهای غیرارادی از جمله تولید اشک را بر عهده دارد.
در چنین شرایطی، اشکهای شوق بهواسطه افزایش ناگهانی آدرنالین و واکنشهای عصبی مرتبط، ظاهر میشوند. همچنین، قشر سینگولیت قدامی به تنظیم پاسخ مغز در مواجهه با تضادهای احساسی مانند همزمانی شادی و غم کمک میکند. به همین دلیل است که گاه احساس خوشحالی شدید نیز میتواند واکنشی شبیه به ناراحتی را به همراه داشته باشد.
دانشمندان معتقدند که گریه شاد نوعی هومئوستازی احساسی است؛ یعنی سازوکاری برای بازگرداندن تعادل پس از تجربه احساسات شدید. اشکها با فعالسازی سیستم عصبی پاراسمپاتیک، به کاهش ضربان قلب و آرامسازی بدن پس از هیجان شدید کمک میکنند. این فرایند نه تنها در واکنش به شادی بلکه در پاسخ به استرس یا تروما نیز رخ میدهد.
از دیگر نکات جالب توجه، منحصربهفرد بودن گریه احساسی در انسآنهاست؛ برخلاف سایر پستانداران که تنها اشک بازتابی برای مرطوب کردن چشم تولید میکنند، انسآنها تنها موجوداتی هستند که به دلیل احساسات، اشک میریزند. این ویژگی به احتمال زیاد به عنوان یک ابزار ارتباط غیرکلامی در جوامع اولیه تکامل یافته است و بیانگر آسیبپذیری، اصالت و عمق عاطفی انسانهاست.