فیلم گزارش را اینجا ببینید
عصر ایران ــ در ۵ ژوئن ۱۹۶۷، اسرائیل با حمله هوایی غافلگیرانه به پایگاههای هوایی مصر، جنگی را آغاز کرد که بعدها به «جنگ ششروزه» معروف شد. این حمله پیشدستانه بدون اعلام رسمی انجام گرفت و به همین دلیل، کشورهای عربی و بسیاری از تحلیلگران آن را نقض توافقنامه آتشبس ۱۹۴۹ دانستند؛ توافقی که اسرائیل بارها آن را نقض کرده و در نهایت بهطور کامل زیر پا گذاشت.
اسرائیل در سطح جهانی بهعنوان یکی از بزرگترین ناقضان آتشبس و معاهدات صلح شناخته میشود. بسیاری از تحلیلگران معتقدند که اسرائیل بیش از صدها بار، از حملات کوچک چندساعته گرفته تا عملیات گسترده چندروزه یا چندماهه، توافقات آتشبس با کشورهای همسایه مانند اردن، سوریه، مصر، لبنان و غزه را نقض کرده است. بهطور خاص، گفته میشود اسرائیل دستکم ۵۰ بار آتشبس با لبنان را نقض کرده است. در تمامی این موارد، اسرائیل ادعا کرده که این اقدامات صرفاً حملات دفاعی پیشگیرانه بودهاند؛ بهانهای که بهراحتی میتوان آن را به هر حمله متجاوزانهای نسبت داد و از این طریق، واکنشهای بینالمللی به این اقدامات را خنثی کرد.
نخستین درگیری مسلحانه اسرائیل با کشورهای عربی، بهویژه فلسطین، تنها یک روز پس از اعلام استقلال اسرائیل در ۱۴ مه ۱۹۴۸ رخ داد. زمینه این درگیریها از قبل شکل گرفته بود، زمانی که بریتانیا در سال ۱۹۴۸ به قیمومیت ۲۸ساله خود بر فلسطین (آغازشده از ۱۹۲۰) پایان داد. در سال ۱۹۴۷، سازمان ملل قطعنامه ۱۸۱، معروف به طرح تقسیم فلسطین، را تصویب کرد. این قطعنامه پیشنهاد تقسیم فلسطین تحت قیومیت بریتانیا به دو دولت مستقل یهودی و عربی را مطرح میکرد، بهطوریکه حدود ۵۶ درصد خاک به دولت یهودی و مابقی به دولت عربی اختصاص یابد. همچنین بیتالمقدس و بیتلحم بهعنوان منطقهای بینالمللی تحت مدیریت سازمان ملل قرار میگرفتند و دو دولت ملزم به همکاری اقتصادی بودند. فلسطینیها این قطعنامه را نپذیرفتند، زیرا معتقد بودند با توجه به اینکه اکثریت جمعیت فلسطین را اعراب تشکیل میدادند و یهودیان در اقلیت بودند، این تقسیم عادلانه نیست. طبق قطعنامه، قیمومیت بریتانیا قرار بود تا اول اوت ۱۹۴۸ پایان یابد و دولتهای جدید تا اول اکتبر همان سال تشکیل شوند.
پس از تصویب قطعنامه خشونتهای پراکنده یهودیان علیه اعراب شروع شد. گروههای شبهنظامی یهودی مثل هاگانا، ایرگون و لِهی دست به جنایات متعددی زدند. این درگیریها شامل حملات به غیرنظامیان، بمبگذاریها، کمینها و تصرف روستاها و شهرها بود. در مارس ۱۹۴۸، هاگانا (نیروی اصلی شبهنظامی یهودی) نقشه دالت (Plan Dalet) رو اجرا کرد. این طرح با هدف تأمین امنیت مناطق یهودینشین و کنترل مناطق کلیدی پیش از خروج بریتانیاییها طراحی شده بود.
کشتار دیر یاسین (آوریل ۱۹۴۸) در پی اجرای نقشه دالت رخ داد که توسط ایرگون و لهی انجام شد و طی آن بیش از ۱۰۰ غیرنظامی فلسطینی کشته شدند. این رویداد وحشت گستردهای ایجاد کرد و باعث فرار بسیاری از فلسطینیها از مناطق دیگر شد. در نتیجه این درگیریها، صدها هزار فلسطینی بین ۷۰۰,۰۰۰ تا ۷۵۰,۰۰۰ نفر آواره شدند. فلسطینیها از این جنگ داخلی با نام جنگ نکبه یا نکبت یاد میکنند.
اسرائیل در ۱۴ مه ۱۹۴۸، همزمان با پایان قیمومیت بریتانیا بر فلسطین، اعلام استقلال کرد. در واکنش به این اقدام و مخالفت با قطعنامه ۱۸۱ سازمان ملل، کشورهای عربی شامل مصر، اردن، سوریه، لبنان و عراق در ۱۵ مه ۱۹۴۸ جنگی را علیه اسرائیل آغاز کردند که به «جنگ ۱۹۴۸» معروف شد. جنگ تا سال ۱۹۴۹ ادامه یافت و به ترتیب، مصر، لبنان، اردن و در نهایت سوریه با امضای توافقنامههای آتشبس با اسرائیل به آن پایان دادند. آخرین توافقنامه توسط سوریه در ۲۰ ژوئیه ۱۹۴۹ امضا شد.
پس از امضای توافقنامههای آتشبس، درگیریهای نظامی بین اسرائیل و کشورهای عربی پایان یافت. این توافقنامهها شامل تعیین یک مرز موقت، معروف به «خط سبز»، بین اسرائیل و کشورهای همسایه بود. همچنین مناطق غیرنظامی در نواحیای مانند اطراف بیتالمقدس و بلندیهای جولان ایجاد شد و کشورها متعهد به حفظ این مناطق شدند. کمیته مشترکی نیز برای نظارت بر اجرای آتشبس و رسیدگی به تخلفات تشکیل شد. بااینحال، بلافاصله پس از توافق، اسرائیل از خط سبز عبور کرد، زمینهایی را اشغال نمود و شروع به ساخت شهرک کرد. کشورهای غربی این اقدامات را نقض آتشبس دانستند، اما اسرائیل ادعا کرد که این اقدامات صرفاً دفاعی بوده و زمینهای اشغالی بدون مالک هستند.
ادامه این شهرک سازی ها و نقض مداوم آتش بس و عبور از خط سبز باعث شد که دوباره در دهه ۵۰ بین اسرائیل فلسطینیها و کشورهای عربی منطقه اتفاق بیفته که در نهایت در سال ۱۹۵۶ منجر به بحران سوئز شد اقدام عجیبی که اسرائیل در آن زمان انجام داد و نه تنها نقض کامل آتش بس ۱۹۴۹ بود که نقض قوانین بینالمللی و منشورهای سازمان ملل هم بود اسرائیل به همراه بریتانیا و فرانسه ناگهان به مصر حمله کرد و صحرای سینا را اشغال کرد این اقدام اسرائیل بدون اعلان جنگ بود و به خاطر همین مصر معتقد بود که آتش نه تنها آتش بس نقض شده بلکه بخشی از خاکشان تصرف شده هرچند بعدها تحت فشار سازمان ملل به آمریکا اسرائیل در نهایت مجبور شده از صحرای سینا عقب نشینی کنه اما این یکی از بزرگترین نقض آتش بسهایی بود که اسرائیل انجام داد
ده سال پس از بحران سوئز، در ژوئن ۱۹۶۷، اسرائیل با حملهای پیشدستانه به مصر، سوریه و اردن، ظرف شش روز صحرای سینا، نوار غزه، کرانه باختری، بیتالمقدس شرقی و بلندیهای جولان را اشغال کرد. این اقدام بار دیگر آتشبس سال ۱۹۴۹ را نقض کرد. اسرائیل ادعا کرد که این حمله بهمنظور دفاع پیشدستانه در برابر تهدید کشورهای عربی انجام شده است. بااینحال، سازمان ملل متحد در پاسخ، قطعنامه ۲۴۲ را تصویب کرد و از اسرائیل خواست از مناطق اشغالی عقبنشینی کند. اسرائیل هرگز این قطعنامه را بهطور کامل اجرا نکرد و این اقدام بهعنوان نقض تعهدات بینالمللی تلقی شد.
اسرائیل با پافشاری بر نقض قطعنامه ۲۴۲ سازمان ملل، از بازگرداندن سرزمینهای اشغالی خودداری کرد. در نتیجه، مصر و سوریه در سال ۱۹۷۳ با حملهای غافلگیرانهای برای بازپسگیری سرزمینهای اشغالی، جنگی را آغاز کردند که به «جنگ یوم کیپور» یا «جنگ رمضان» معروف شد. این جنگ پس از نقض مکرر آتشبسهای پیشین و امتناع اسرائیل از اجرای قطعنامه ۲۴۲ رخ داد. در طول جنگ، چندین آتشبس موقت برقرار شد، اما هر بار نقض گردید و هر دو طرف، اسرائیل و کشورهای عربی، یکدیگر را به نقض آتشبس متهم کردند. مهمترین رویداد این جنگ، پیشروی دوباره اسرائیل به صحرای سینا پس از تصویب قطعنامه ۳۳۸ سازمان ملل در ۲۲ اکتبر ۱۹۷۳ بود که خواستار آتشبس فوری شده بود. اسرائیل در این پیشروی حتی شهر سوئز را محاصره کرد، اقدامی که مصر آن را نقض آتشبس دانست. در نهایت، آتشبس در ۲۵ اکتبر ۱۹۷۳ برقرار شد، اما اسرائیل بخشهایی از صحرای سینا و بلندیهای جولان را حفظ کرد. بعدها، در مذاکرات کمپدیوید در سال ۱۹۷۸، اسرائیل مجبور به عقبنشینی از صحرای سینا شد.
در اواخر دهه ۱۹۷۰، اسرائیل به بهانه جلوگیری از حملات گروههای مبارز فلسطینی از جنوب لبنان، عملیاتی را در این منطقه آغاز کرد و بخشهایی از خاک لبنان را اشغال نمود. دولت لبنان این اقدام را نقض حاکمیت ملی و توافقنامههای آتشبس دانست. در ژوئن ۱۹۸۲، اسرائیل بار دیگر به لبنان حمله کرد و اعلام نمود که هدف این حمله، نابودی پایگاههای سازمان آزادیبخش فلسطین (PLO) است. لبنان این حمله را نیز نقض حاکمیت خود اعلام کرد. اسرائیل تا سال ۱۹۸۵ بخشهایی از جنوب لبنان را اشغال کرد و تا سال ۲۰۰۰ منطقهای امنیتی در این ناحیه ایجاد نمود و بخشهایی از خاک لبنان را تحت کنترل نگه داشت. تحلیلگران بینالمللی معتقدند که این حضور طولانیمدت، پس از آتشبس و قطعنامههای سازمان ملل مانند قطعنامه ۴۲۵، نقض آتشبس و تعهدات بینالمللی توسط اسرائیل بوده است.
در دهه ۱۹۹۰، بین سالهای ۱۹۹۳ تا ۱۹۹۵، قرار بود توافقنامهای بین اسرائیل و سازمان آزادیبخش فلسطین (PLO) امضا شود که به «توافقنامه اسلو» معروف شد. این توافقنامه میتوانست زمینهساز صلح باشد. بااینحال، اسرائیل همزمان با مذاکرات، به شهرکسازی در کرانه باختری و بیتالمقدس شرقی ادامه داد. فلسطینیها این اقدامات را نقض روح توافقنامههای پیشین، از جمله آتشبس ۱۹۴۹، دانستند که به افزایش تنشها منجر شد. پس از مذاکرات، درگیریهای پراکندهای آغاز شد و اسحاق رابین، نخستوزیر اسرائیل که از حامیان اصلی این توافقنامه بود، در سال ۱۹۹۵ ترور شد. در نتیجه، توافقنامه اسلو هرگز بهطور کامل اجرا نشد و به نتیجه نرسید.
اسرائیل به بهانه پاسخ به حملات حزبالله، عملیاتی نظامی را در جنوب لبنان آغاز کرد که شامل بمباران گستردهای بود. این اقدام بار دیگر نقض آتشبس توسط اسرائیل محسوب شد. پس از انتفاضه دوم، اسرائیل تقریباً تمام توافقنامههای آتشبس با فلسطینیها و لبنان را نقض کرد. هیچیک از آتشبسهایی که با میانجیگری سازمان ملل یا کشورهای دیگر برقرار شده بود، توسط اسرائیل رعایت نشد. این نقضها شامل جنگهای غزه پس از عقبنشینی اسرائیل و جنگ لبنان در سال ۲۰۰۶ بود که حتی قطعنامه ۱۷۰۱ سازمان ملل را نیز نقض کرد.
بین سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۲۴، جنگهای غزه شامل عملیاتهایی مانند «سرب گداخته»، «ستون ابر» و «نگهبان دیوارها» بهطور مکرر رخ داد. این عملیاتها بهنوعی نقض کامل آتشبس و تجاوز به خاک فلسطینیها تلقی شدند. اسرائیل در تمام این مدت ادعا میکرد که آتشبس ابتدا توسط فلسطینیها یا گروههای عربی نقض شده است، اما این ادعا هرگز بهطور مستند اثبات نشد.
حمله اسرائیل به ایران، که نقض آشکار منشور ۵۱ سازمان ملل متحد محسوب میشود، به برقراری یک آتشبس منجر شد. بااینحال، به دلیل سابقه طولانی اسرائیل در نقض مکرر آتشبسها و عدم پایبندی به تعهدات بینالمللی، نگرانیهای جهانی درباره احتمال نقض این آتشبس توسط اسرائیل وجود دارد. بسیاری از سیاستمداران جهان به دلیل همین سابقه، به آتشبس بین ایران و اسرائیل بیاعتماد هستند. برخی معتقدند که اسرائیل، بهعنوان یکی از بزرگترین ناقضان آتشبس در جهان، ممکن است این بار نیز آتشبس با ایران را نقض کند، همانگونه که در سالهای گذشته آتشبس با لبنان را بارها زیر پا گذاشت. اسرائیل همچنان اقداماتی مانند حملات هدفمند به خودروها، خانهها یا مراکز در جنوب لبنان با هدف از بین بردن فرماندهان حزبالله انجام میدهد. این اقدامات نقض آشکار آتشبس، حاکمیت لبنان و قوانین بینالمللی تلقی میشوند.
پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر