فیلم گزارش را اینجا ببینید
عصر ایران ــ نخستین نشانههای جنگ با سپیدهدم آفتاب در تهران آشکار شد. اسرائیل در حمله ناگهانی و غیرقانونی ۲۳ خرداد، به خانهها و ساختمانهای بلند مسکونی، مردم بیگناه، فرماندههان ارشد نظامی، دانشمندان و مراکز هستهای ایران حمله کرد. حملهای که نه تنها اکثر کشورهای دنیا آن را محکوم کردند که در داخل اسرائیل هم مخالفینی داشته است.
در حمله اسرائیل به ایران، دو جریان سیاسی اصلی در اسرائیل، یعنی راست افراطی یا همان راستگراها از یک سو و چپها از سوی دیگر، دیدگاههایی کاملاً متفاوتی دارند. راستگراها بهطور کامل از این حملات حمایت میکنند، اما چپها آن را بیفایده، عامل تشدید تنش و فاقد سودمندی میدانند. آنها معقتند در حالی که ایران در حال مذاکره با آمریکا بر سر برنامه هستهای خود بود، اسرائیل ناگهان حملات ویرانگر و مرگباری را آغاز کرد که به جنگی بزرگ میان دو کشور منجر شد. جنگی که ظاهرا برای جلوگیری از پیشرفت مذاکرات و نتیجهگیری آن شروع کردند.
توییتر جنگ روایی اطلاعات
از زمان آغاز حملات اسرائیل به ایران، شبکههای اجتماعی، بهویژه توییتر سابق (که امروز به نام ایکس شناخته میشود)، مهمترین بستر ارتباطی مردم، جناحها و جریانهای سیاسی برای تحلیل، گفتوگو و به اشتراک گذاشتن دیدگاهها در اسرائیل بوده است. برای مثال، دو روز پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۳، یعنی در ۹ اکتبر، گزارش شده که بیش از ۵۰ میلیون پست در شبکههای اجتماعی، بهخصوص ایکس، منتشر شد. اسرائیلیها از این شبکه بهعنوان محلی برای تبادل نظر و اطلاعات استفاده کردند. شاید به همین دلیل است که شبکههای اجتماعی را امروز «میدان نبرد دیجیتال» مینامند؛ جایی که موافقان و مخالفان با دیدگاهها و نقطهنظرات گوناگون درگیر «جنگ روایی» هستند. پیروزی در این جنگ روایی، مانند پیروزی در جنگ واقعی، اهمیت زیادی دارد.
بلوکهای فکری در اسرائیل
جامعه اسرائیل از سال ۲۰۰۰ به سه گروه فکری عمده تقسیم شده است: راستگراهای افراطی، چپها و اعراب. از همان سال ۲۰۰۰، راستگراها به جریان غالب در اسرائیل تبدیل شدند و تا امروز همچنان قدرت را در دست دارند. آنها معمولاً مواضع تندتری دارند و از سیاستهای سختگیرانه، حتی افراطی، در سیاست خارجی حمایت میکنند. راستگراها غالباً با هرگونه سازش مخالفاند و معتقدند تنها زورگویی، تجاوز و حمله میتواند پاسخگوی نیازهای اسرائیل باشد. در مقابل، چپهای صهیونیست به دلیل مخالفت با دیدگاههای افراطی، مواضع میانهروتری دارند. به همین دلیل، محبوبیت آنها در افکار عمومی بهمرور کاهش یافته است. تا سال ۲۰۱۹، تنها ۲۰ درصد افکار عمومی اسرائیل از چپها حمایت میکردند و در سال ۲۰۲۵، این رقم به ۱۲ درصد رسیده است.
راستگرایان در اسرائیل بهطور سنتی از اقتصاد بازار آزاد و سیاستهای خارجی تهاجمی حمایت میکنند. آنها اغلب ناسیونالیست هستند و خواستههای حداکثری درباره سرزمین اسرائیل دارند. از دهه ۱۹۸۰ به بعد، آنها هرگونه سازش در مسائل سرزمینی را رد کردهاند و این دیدگاه به درگیریهای متعددی بین اسرائیل و فلسطین و حتی همسایگان منجر شده است. راستگرایان عمدتاً ملیگرای افراطی هستند، به برتریطلبی یهودی اعتقاد دارند، با اعراب مخالفاند و از گسترش شهرکسازی حمایت میکنند. در مقابل، چپهای اسرائیل دیدگاههای کمتر تندروانهای دارند. هرچند کاملاً با جنگ و مسائل مرتبط با آن مخالف نیستند، اما به دلیل نگاه عملگرایانهتر، معتقدند جنگها سود چندانی برای اسرائیل ندارند و حتی میتوانند در بلندمدت برای موجودیت این کشور خطرناک باشند.
میدان داران بلوکهای سیاسی اسرائیل
در بلوک راست افراطی اسرائیل، چند چهره تأثیرگذار وجود دارند. یکی از مهمترین آنها ایتمار بنگویر، رئیس حزب «قدرت یهود»، است که معمولاً از اقدامات نظامی حمایت میکند و دیدگاههای محافظهکارانه و مطلقگرایانهای دارد. او از چهرههای کلیدی راست افراطی محسوب میشود.
یینون مگال، شخصیت رسانهای برجسته و مفسر سیاسی، نیز به شدت با ایدئولوژیهای راستگرا همسو است و اغلب به روایتهای چپ حمله میکند. آمیخای الیاهو، وزیر میراث راست افراطی نیز یکی دیگر از این شخصیتهاست که یکبار پستی در ایکس منتشر کرد و از نیروهای ذخیره ارتش اسرائیل که در بحبوحه حملات موشکی ایران از خدمت امتناع کرده بودند، انتقاد کرد، اما سریعاً آن را حذف کرد.
آمیت سگال، مفسر سیاسی کانال ۱۲ اسرائیل، هم با هدایت افکار عمومی به سمت دیدگاههای راست و ضدفلسطینی، در جنبش مذهبی صهیونیستی ملیگرا نقش دارد. در نهایت، یوسف حداد، فعال اجتماعی عرب اسرائیلی، با وجود عرب بودن، به شدت حامی اسرائیل و همسو با روایتهای امنیتی راست است.
در بلوک مقابل، یعنی چپهای میانهرو، باراک راوید، مفسر سیاسی کانال ۱۲، به شدت منتقد تفکر راستگراست. حاییم لوینسون نیز از منتقدان اصلی راستگراها شناخته میشود. آلون میزراحی، منتقد صریح سیاست خارجی صهیونیستی و ایالات متحده، تنها کسی است که از حقوق فلسطینیها دفاع میکند. یائیر لاپید، رهبر اپوزیسیون، و یائیر گولان، سیاستمدار چپگرا، نیز از منتقدان اصلی نتانیاهو هستند. هرچند آنها از حمله به ایران حمایت کردند، اما آن را به وحدت ملی نسبت دادند.
دو جریان اصلی راست و چپ در روزنامههای اسرائیل هم نمود دارند. روزنامه رایگان «اسرائیل هیوم»، که آشکار شهرکسازی را حمایت میکند، از حامیان نتانیاهو است. لقب «بیبی» که بهصورت طنز به بنیامین نتانیاهو داده میشود، از این روزنامه گرفته شده است (حرف «ب» اول از بنیامین و «ب» دوم از کلمه عبری «עיתון» به معنای روزنامه). کانال ۱۲ یک شبکه تجاری با گزارشگری سیاسی تند است و آمیت سگال افکار عمومی را به سمت راست افراطی هدایت میکند. کانال ۱۴ بهطور گسترده از نتانیاهو حمایت میکند. در مقابل، روزنامه «هاآرتص» به دلیل مواضع چپگرا و لیبرال، مشهور است و اغلب سیاستهای دولت را به چالش میکشد. «اسرائیل هیوم» اتاق صدای راستگراها و «هاآرتص» اتاق صدای چپهاست که هر دو تفکر سیاسی را در شبکههای اجتماعی تقویت میکنند.
جنگ روایی
راستگراها در حوزه تولید فکر و تأثیرگذاری بر افکار عموی، از تهدید وجودی ایران، اقدامات نظامی قاطع و رهبری نتانیاهو سخن میگویند. آنها گروههای ضداسرائیل را تضعیف کرده و از سیاستهای داخلی حمایت میکنند. هشتگهایی مانند «عملیات نظامی هدفمند»، «جراحی بازدارندگی» و «عقبراندن تهدید ایران» از جمله عبارات مورد استفاده آنهاست که لحنی میهنپرستانه دارند. آنها بر ضرورت و فوری بودن عملیات تأکید دارند و به راهحلهای دیپلماتیک تردید دارند.
در مقابل، چپها در شبکههای اجتماعی از نگرانی درباره تشدید تنشهای منطقهای، پیامدهای ویرانگر برای غیرنظامیان و انگیزههای نتانیاهو انتقاد میکنند. آنها معتقدند تصمیم نتانیاهو برای حمله به ایران نه برای بقای اسرائیل، بلکه برای بقای سیاسی خودش بوده است. چپها تهدید قریبالوقوع از ایران را رد میکنند و معتقدند راه حل از طریق دیپلماسی و قوانین بینالمللی ممکن است. هشتگهایی مانند «جنگ بیشتر بس است»، «بیکفایتی سیاست خارجی»، «نقض قوانین بینالمللی» و «جلب توجه از غزه» از عبارات رایج آنهاست. آنها احساس ناامیدی، اضطراب و بیاعتمادی به سیاستهای دولت را منتقل میکنند، اما به دلیل جمعیت کم و تأثیرگذاری محدود، توان جلب افکار عمومی را ندارند. با این حال، دیدگاههای آنها در شبکههای اجتماعی بحثبرانگیز است.
راستگراها معتقدند حمله به ایران کاملاً پیشگیرانه و ضروری بوده است، در حالی که چپها آن را غیرضروری و احتمالاً قمار سیاسی میدانند. راستگراها عقبراندن نفوذ ایران و برنامه هستهای آن را استراتژیک و مفید میدانند، اما چپها هشدار میدهند که این اقدامات ممکن است نتیجه معکوس داشته و حاکمیت ایران را تقویت کند. راستگراها به قوانین بینالمللی کمتر اهمیت میدهند، در حالی که چپها بر پایبندی به این قوانین و راهحلهای دیپلماتیک تأکید دارند. راستگراها نتانیاهو را رهبری قاطع میدانند، اما چپها معتقدند اقدامات او برای بقای سیاسی و انحراف از مسائل داخلی و غزه است. نتانیاهو مدام ادعا میکند اسرائیل در محاصره است و تهدیدات پایانناپذیرند تا افکار عمومی را تحت تأثیر قرار دهد، اما چپها این دیدگاه را صرفاً برای بقای سیاسی او میدانند، نه بقای اسرائیل.
پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر